#تلنگر
✨هر سقوطی پایان کار نیست
• • • باران🌧 را ببین • • •
✨سقوطش زیباترین آغاز است
صبح زیباتون بخیر
دلدادۀ عشق
در ره عشق تو ایدوست ز پا افتادم
کی اثربخش شود در دل تو فریادم
رشته¬ی بنده گی ات را به دو عالم ندهم
بپذیری اگرم در دو جهان آزادم
بس که طوفان زدۀ عشق تو ام، دارم بیم
موج طوفان خیالت به کَنَد بنیادم
غیر سرمایه¬ی عشق تو به بازار وجود
هستی خویش به سودای تو از کف دادم
همه شب از غم هجران تو ای بدر مُنیر
به سماوات رود تا به سحر فریا دم
آنچه در مدرسه عشق تو آموخته ام
غیر غم فلسفه¬ای یاد نداد استادم
(سایه¬ی طوبی و دلجوئی حور و لب حوض
بهوای سر کوی تو برفت از یادم)
شمع هر انجمنی طایر دلخسته منم
که کند پرتو مهر تو بحق دلشادم
از کرم گوشۀ چشمی به من محزون کن
تا شود مایه¬ی جان تا به صف میعادم
با دلی غمزده از هجر «مقدم» می گفت
دارم امیــد که از لطف کنی امــدادم
مقدم زاده
عشق❤️خواهدآمد...
خبری میرسدازراه خبرنزدیک است
آب وآیینه بیاریدسحرنزدیک است
طبق آیات وروایات رسیده ای قوم،
جمعه آمدن اوبه نظرنزدیک است
عاقبت فصل زمستان به سرآیدروزی
بازهم گل دهداین باغ ثمرنزدیک است
قطره چون رودشودراه به جایی ببرد
به دعای فرج جمع،اثرنزدیک است
باظهورش حرم فاطمه رامی سازیم
باربربندبرادرکه سفرنزدیک است....
لاادری
جمالِ حق، دلِ بی کینه ی اوست
"اَلَمْ نَشْـرَحْ" برای سینه ی اوست
خدا آئینه سازی چیره دست است
"محمد" بهترین آئینه ی اوست
#علی_عدالتجو
اللهم صل علی محمد و آل محمد
در وادی محبت دانی چه کار کردم
اول به سر دویدم، آخر ز پا فتادم
فروغی بسطامی
آرام باش ماهِ من درست می شود ...
نه هیچ شبی ،
و نه هیچ زمستانی دائمی نیست
آفتاب می تابد ،
شاخه ها جوانه می زنند و
تمامِ شکوفه های در انتظار ؛
متولد خواهند شد
هیچ ابری تا همیشه در مقابلِ مهتاب ،
نمی ایستد ...
و هیچ ماهی تا همیشه در حصار ،
نمی مانَد ،
که حصار ؛ جای ماه ، آسمان ؛
جای سیاهی و باغ ؛
بسترِ شاخه های خشک و سرمازده نیست
نور ، سپاه سیاهی را میدرد ؛
حتی اگر به قدرِ روزنهای باشد ،
و بهار ؛ هزار هزار زمستان را سبز میکند ،
روزهای سخت ،
رو به پایان است ماهِ من ؛ آرام باش...
"نرگسصرافیانطوفان"
🖤🌱
تو مگو همه بِجَنگند و
ز صلح من چه آید؟
تو یکی نهیی هزاری
تو چراغ خود برافروز
که یکی چراغِ روشن
زِ هزار مُرده بهتر
که بِهْ است یک قد خوش
زِ هزارْ قامت کوز
#حضرت_مولانا
باغ بی برگ و گل و غنچه نگر ، بلبل عاشق نگران شد .
بعد عمری دل عاشق ، شده عریان ، عجبا فصل ،
خزان شد .
مهر از راه رسیده ست ،نه نیازی به شقایق ، نه قناری .
چون گلی نیست به گلزار درین فصل ، فقط عشق عیان شد ،
هیچ احساس نیازی نبود ، در دل مجنون به
گلستان ،
از همان لحظه ی اول که دلش ، عاشق ابروی
کمان شد .
التفاتی نکند عاشق دلداده به آ واز قناری
دل به پرواز در آرد ، سخنی کز لب معشوقه ،
بیان شد .
فصل باییز چه زیباست ، زمانی که شود ، چون
می رنگین ،
عاشقا ، از قدحی باده بزن ، کز نگه یار روان شد.
از هیاهوی بهاری ، نه گلی ماند و نه پروانه ، نه
بلبل ،
با نسیمی ، همه رفتند ، به جز عشق ، که چون گنج نهان شد ،
عشق در قلب زلیخا ، هوسی بود، بهنگام جوانی ،
چون به پاییز رسد عمر هوس ، یک شب بانوی
جهان شد ،
نازنینا ، نگهی بر دل بی برگ و نوا ، در دم ،
آخر
تا که اعجاز کند عشق ، که شاید ، دل فرسوده ،
جوان شد .
#رسول_موحدی
دلدادۀ عشق
در ره عشق تو ایدوست ز پا افتادم
کی اثربخش شود در دل تو فریادم
رشته¬ی بنده گی ات را به دو عالم ندهم
بپذیری اگرم در دو جهان آزادم
بس که طوفان زدۀ عشق تو ام، دارم بیم
موج طوفان خیالت به کَنَد بنیادم
غیر سرمایه¬ی عشق تو به بازار وجود
هستی خویش به سودای تو از کف دادم
همه شب از غم هجران تو ای بدر مُنیر
به سماوات رود تا به سحر فریا دم
آنچه در مدرسه عشق تو آموخته ام
غیر غم فلسفه¬ای یاد نداد استادم
(سایه¬ی طوبی و دلجوئی حور و لب حوض
بهوای سر کوی تو برفت از یادم)
شمع هر انجمنی طایر دلخسته منم
که کند پرتو مهر تو بحق دلشادم
از کرم گوشۀ چشمی به من محزون کن
تا شود مایه¬ی جان تا به صف میعادم
با دلی غمزده از هجر «مقدم» می گفت
دارم امیــد که از لطف کنی امــدادم
#مقدم
هرکس پیر شود از بَرُ رو می افتد
پیر میخانه ما اشرف مخلوقات است🇮🇷
#سیدعلی_خامنه_ای
من سرم گرم گناهه سرم داد بزن💔
گل نرگسم کجایی؟؟؟؟
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#سلام_امام_زمانم😊
يک روز نسيم خوش خبر مي آيد
بس مژده به هر کوي و گذر مي آيد
عطر گل عشق در فضا مي پيچد
مي آيي و انتظار سر مي آيد😍
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌷
#تلنگر
✨هر سقوطی پایان کار نیست
• • • باران🌧 را ببین • • •
✨سقوطش زیباترین آغاز است
صبح زیباتون بخیر
نه تسلی شفیقی،نه محبت حبیبی
به جهان مباد چون من،که از این دو بی نصیبی
به کدام آشنایی به دری روم خدایا
که در این جهان چنانم که به منزل غریبی
ز حیات خویش سیرم،که به عمر خود ندیدم
ز جهان به جز فسونی،ز کسان به جز فریبی
چو خسیس بر فرازد سر مهتری،ندارد
نه نشیب ما فرازی،نه فراز او نشیبی
ز سموم غم ندانم چه رسید این چمن را
که دگر در او نبینی نه گلی نه عندلیبی
نبرم به تیغ هم از تو که آفرید عشقم
به فراق ناصبوری،ز وصال بی شکیبی
به کدام بخت و طالع پی کار عشق گیرم؟
که به غیرِ بی نصیبی نبود مرا نصیبی
به کمال دردمندی طلب شفا ز خود کن
که نه دردمند باشد که بود کم از طبیبی
ز سخن((امیر)) تنها،به همین خوش است ما را
که به صد کرشمه بیتی شنود ز ما ادیبی
#سیدکریم_امیری_فیروزکوهی
#سید_کریم_امیری_فیروزکوهی (زادهٔ ۱۲۸۹ فیروزکوه) – درگذشتهٔ ۱۳۶۳ در تهران) از شاعران معاصر ایرانی بود. امیربانو کریمی فرزند اوست.