پیروزی ما را که خداوند اراده کرد
حق آمد و احکام خدا را اعاده کرد
دشمن زبون و خوار و پریشان و بی قرار
از جهد و توانی که به ایمان نهاده کرد
آرام نگیریم و نباشیم غلام کَس
در بند خداییم و نه ایم بندگان خَس
آزاده ایم و خدا می کند نظر به ما
رو بر سر پیمان ولی آوریم و بَس
لیکن که اگر خس بکند رو به کوی ما
یکدم نظری از سر کبر او به سوی ما
هیهات اگر پنجه نیاریم به سوی خصم
کو خبط نماید بزند پنجه روی ما
#غلامرضا_شادمان 98/11
🌿❤️❤️
👌پند آموزنده
آمدم دنیا کمی آدم شوم اما نشد
همنشین با امت خاتم شوم اما نشد
رفت شیطان در وجودم ذره ذره؛ ای دریغ
خواستم با مَحرمان؛ مَحرم شوم ؛ اما نشد
پا نِهَم در وادی عشق و جنون؛ بی ادعا
با اناالحق دم به دم همدم شوم؛ اما نشد
هر کجا رفتم ندیدم مثل خود؛ ای وایِ من
خواستم از غم، کمی بی غم شوم؛ اما نشد
این من و بار گُنه، شرمنده هستم ؛ رُو سیه
خواستم توبه کنم ، آدم شوم ، اما نشد
(بیقرارم ) غرق عصیانم، پشیمانم ولی
خواستم شیدا شوم، محرم شوم، اما نشد
🌸 بیقرار اصفهانی (پرویز بیابانی)
زمستان سال ۹۸
🌴 #صبح_دوشنبهتون_زیبا
💙قلبتون مملو از عشق
🌴زندگیتون سرشار از نیکی
💙الهی
🌴ساحل زندگیتون همیشه آرام
💙دلتون مثل دریا
🌴وسیع و بخشنده
💙و قلبتون مثل
🌴آسمان آبی،
💙پهناور و مهربان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نیایش صبحگاهی 🌸💫
ای پـــــروردگاری 🌸💫
که سرشار از
مهر و محبت و لطف و کرم و عنایتی ،
در این روز دوشنبه ...
زیباترین سرنوشت را
برای دوستان و عزیرانم مقدر کن ...
مــهـربــانــا ....🌸💫
بهترین روزگاران را برایشان رقم بزن ...
و انها را در تمامی لحظات دریاب ...
مبادا خسته ......... بیمار ........ افتاده
و یا غمگین شوند ...
دلشان را سرشار از شادی و آرامش کن
و انچه را که به بهترین بندگانت عطا میکنی
به انها نیز عطا فرما ....
" آمیـن " 🌸💫
هدایت شده از کانال خوشبختی 🌹
┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
الهی...
تو را سپاس میگويم
از اينکه دوباره خورشيد مهرت
از پشت پرده ی
تاريکی و ظلمت طلوع کرد
و جلوه ی صبح را
بر دنيای کائنات گستراند
" سلام صبح عالیتان متعالی "👇👇👇 کانال خوشبختی ⠀ @asshgjj
دل شڪستہے ما گرم ربناے حسین
گرفتہ پر بہ هواخواهے هواے حسین
شبم گذشتہ بہ فڪر و خیال شش گوشہ
سلام ؛ صبح ِ دل انگیز ڪربلاے حسین
#صبحم_به_نام_شما🌤❣
#السلام_علیڪ_یاسیدالشـهدا🌷
🌷باغ داغ همرزمان
📃 انتشار بهمناسبت چهلمین روز شهادت سرباز ولایت
#حاج_قاسم_سلیمانی
منتظر بود تا چو یارانش نوبت عهد او فرا برسد
جامی از دست دوست برگیرد انتظارش به انتها برسد
وصف "لَمْ یَلْحَقوا" در او پیدا شرح "مَنْ یَنْتَظِر" دو چشمانش
چشم در راه و پای در میدان تا که میعاد او کجا برسد
بیقرار از فراق یارانش شکوه میکرد از جداییها
بود در جستوجوی مسلخ عشق تا پیامی ز کبریا برسد
چهرهاش قابی از شهیدان بود، دل او باغ داغ همرزمان
عاشق و تشنۀ شهادت بود تا به یاران آشنا برسد
کاظمی، باکری و خرازی، همدانی و همت و صیاد
بود بیتاب وصل حاجاحمد تا به آن یار بیریا برسد
سر خود را گرفته بود به دست تا که در پای دوست اندازد
جان خود را به راه او میبرد تا ندای "بیا بیا" برسد
نور میخورد و نور مینوشید، جوشنش تار و پود ایمان داشت
به خدا داده بود عاریه سر تا به دلدار، سرجدا برسد
از هوا کرده بود خالی دل، از دلش کرده بود بیرون عُجب
شسته بود از مس وجودش دست تا به اکسیر و کیمیا برسد
گرچه در عشق دوست فانی بود، تا هدف یک دو گام باقی بود
رفت تا با فنا شدن در دوست به سرِ چشمۀ بقا برسد
تا علمدار بر زمین افتاد کمر مقتدای او بشکست
دل آقای ما چنان خون شد که به دادش فقط خدا برسد
دستش افتاد بر زمین اما علمش بر زمین نیفتاده
زینبش میبَرد علم بر دوش تا به شام پر از بلا برسد
دست او بود روی خاک اما ساربانی نبرد انگشتر
سخت و تلخ است داغش اما کی به غم شاه سرجدا برسد
تن سردار حق در آتش سوخت تا نیفتد به خیمهها آتش
بدن قاسم ارباً اربا شد پیش از آنکه به کربلا برسد
زندهتر شد شهید زندۀ ما، شده فرمانده سپاه خدا
کار سردار تازه شد آغاز، که بهزودی به انتها برسد
#محمدتقی_عارفیان، ۱۳۹۸/۱۰/۲۰
صبح است
گنجشک محض می خواند.
حسی شبیه غربت اشیا
از روی پلک می گذرد
بین درخت و ثانیه سبز
تکرار لاجورد با حسرت کلام می آمیزد
باید بلند شد
در امتداد وقت قدم زد
گل را نگاه کرد ابهام را شنید.
باید دوید تا ته بودن
باید به بوی خاک فنا رفت
باید به ملتقای درخت و خدا رسید
#سهراب_سپهری