eitaa logo
کانال ܢܚ݅ܫܝ‌ ܫܠࡐ‌ܨ
1.1هزار دنبال‌کننده
17.4هزار عکس
4.8هزار ویدیو
54 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
دو خوانش غزل ۹۲ حافظ.m4a
زمان: حجم: 3.88M
غزل شمارهٔ ۹۲ میر من خوش می‌روی کاندر سر و پا میرمت خوش خرامان شو که پیش قد رعنا میرمت گفته بودی کی بمیری پیش من تعجیل چیست خوش تقاضا می‌کنی پیش تقاضا میرمت عاشق و مخمور و مهجورم بت ساقی کجاست گو که بخرامد که پیش سروبالا میرمت آن که عمری شد که تا بیمارم از سودای او گو نگاهی کن که پیش چشم شهلا میرمت گفته‌ای لعل لبم هم درد بخشد هم دوا گاه پیش درد و گه پیش مداوا میرمت خوش خرامان می‌روی چشم بد از روی تو دور دارم اندر سر خیال آن که در پا میرمت گر چه جای حافظ اندر خلوت خاص تو نیست ای همه جای تو خوش پیش همه جا میرمت
دو خوانش غزل ۹۳ حافظ.m4a
زمان: حجم: 5.64M
غزل شمارهٔ ۹۳ چه لطف بود که ناگاه رشحه قلمت حقوق خدمت ما عرضه کرد بر کرمت به نوک خامه رقم کرده‌ای سلام مرا که کارخانه دوران مباد بی رقمت نگویم از من بی‌دل به سهو کردی یاد که در حساب خرد نیست سهو بر قلمت دلم مقیم در توست حرمتش می دار به شکر آنکه خدا داشتست محترمت مرا ذلیل مگردان به شکر این توفیق که داشت دولت سرمد عزیز و محترمت بیا که با سر زلفت قرار خواهم کرد که گر سرم برود برندارم از قدمت ز حال ما دلت آگه شود ولی وقتی که لاله بردمد از خاک کشتگان غمت تو را ز حال دل خستگان چه غم که مدام زلال خضر ببخشند چون ز جام جمت صبا ز زلف تو با هر گلی حدیثی راند رقیب کی ره غماز داد در حرمت همیشه وقت تو ای عیسی صبا خوش باد که جان حافظ دلخسته زنده شد به دمت
دو خوانش غزل ۹۶ حافظ.m4a
زمان: حجم: 2.24M
غزل شمارهٔ ۹۶ درد ما را نیست درمان الغیاث هجر ما را نیست پایان الغیاث دین و دل بردند و قصد جان کنند الغیاث از جور خوبان الغیاث در بهای بوسه‌ای جانی طلب می‌کنند این دلستانان الغیاث خون ما خوردند این کافردلان ای مسلمانان چه درمان الغیاث همچو حافظ روز و شب بی خویشتن گشته‌ام سوزان و گریان الغیاث
دو خوانش غزل ۹۷ حافظ.m4a
زمان: حجم: 4.42M
غزل شمارهٔ ۹۷ تویی که بر سر خوبان عالمی چون تاج سزد اگر همه ی دلبران دهندت باج دو چشم شوخ تو برهم زده خطا و ختن به چین زلف تو ماچین و هند داده خراج بیاض روی تو روشن ترست از رخ روز سواد زلف تو تاریک تر زظلمت داج دهان تنگ تو داده به آب خضر حیات لب چو قند تو برد از نبات مصر رواج از این مرض به حقیقت شفا نخواهم یافت که از تو درد دل ای جان نمی‌رسد به علاج چرا همی‌شکنی جان من ز سنگ دلی دل ضعیف که هست آن به نازکی چو زجاج لب تو خضر و دهان تو آب حیوان است قد تو سرو و میان موی و ساق سیمین عاج فتاد در دل حافظ هوای چون تو شهی کمینه ذره خاک در تو بودی کاج
دو خوانش غزل ۹۸ حافظ.m4a
زمان: حجم: 4.5M
غزل شمارهٔ ۹۸ اگر به مذهب تو خون عاشق است مباح صلاح ما همه آن است کان تو راست صلاح سواد زلف تو تفسیر جاعل الظلمات بیاض روی تو تبیان فالق الاصباح ز چین زلف کمندت کسی نیافت خلاص نه زان کمانچه ابرو و تیر چشم نجاح ز دیده‌ام شده صدچشمه در کنار روان که خود شنا نکند در میان آن ملاح لب چو آب حیات تو هست قوت جان وجود خاکی ما را از اوست ذکر رواح نداد لعل لبت بوسه‌ای به صد زاری نیافت کام دل ما از او به صد الحاح دعای جان تو ورد زبان مشتاقان همیشه تا که بود گردش مسا و صباح صلاح و توبه و تقوی ز ما مجو حافظ ز رند و عاشق و مجنون کسی نیافت صلاح
دو خوانش غزل ۱۰۰ حافظ.m4a
زمان: حجم: 3.21M
غزل شمارهٔ ۱۰۰ دی پیر می فروش که ذکرش به خیر باد گفتا شراب نوش و غم دل ببر ز یاد گفتم به باد می‌دهدم باده ننگ و نام گفتا قبول کن سخن و هر چه باد باد سود و زیان و مایه چو خواهد شدن ز دست گو بهر این معامله غمگین مباش و شاد بادت به دست باشد اگر دل نهی به هیچ در معرضی که تخت سلیمان رود به باد بی خار گل نباشد و بی نیش نوش هم تدبیر چیست وضع جهان اینچنین فتاد پر کن ز باده جام و دمادم به گوش هوش بشنو ازو حکایت جمشید و کیقباد حافظ گرت ز پند حکیمان ملالت است کوته کنیم قصه که عمرت دراز باد
دو خوانش غزل ۱۰۱ حافظ.m4a
زمان: حجم: 5.32M
غزل شمارهٔ ۱۰۱ شراب و عیش نهان چیست کار بی‌بنیاد زدیم بر صف رندان و هر چه بادا باد گره ز دل بگشا وز سپهر یاد مکن که فکر هیچ مهندس چنین گره نگشاد ز انقلاب زمانه عجب مدار که چرخ از این فسانه هزاران هزار دارد یاد قدح به شرط ادب گیر زان که ترکیبش ز کاسه سر جمشید و بهمن است و قباد که آگه است که کاووس و کی کجا رفتند که واقف است که چون رفت تخت جم بر باد ز حسرت لب شیرین هنوز می‌بینم که لاله می‌دمد از خاک تربت فرهاد مگر که لاله بدانست بی‌وفایی دهر که تا بزاد و بشد جام می ز کف ننهاد بیا بیا که زمانی ز می خراب شویم مگر رسیم به گنجی در این خراب آباد نمی‌دهند اجازت مرا به سیر و سفر نسیم باد مصلا و آب رکن آباد قدح مگیر چو حافظ مگر به ناله چنگ که بسته‌اند بر ابریشم طرب دل شاد
خوانش غزل ۱۰۲ حافظ.mp3
زمان: حجم: 217.5K
غزل شمارهٔ ۱۰۲     دوش آگهی ز یار سفرکرده داد باد من نیز دل به باد دهم هر چه باد باد کارم بدان رسید که همراز خود کنم هر شام برق لامع و هر بامداد باد در چین طره تو دل بی حفاظ من هرگز نگفت مسکن مالوف یاد باد امروز قدر پند عزیزان شناختم یا رب روان ناصح ما از تو شاد باد خون شد دلم به یاد تو هر گه که در چمن بند قبای غنچه گل می‌گشاد باد از دست رفته بود وجود ضعیف من صبحم به بوی وصل تو جان بازداد باد حافظ نهاد نیک تو کامت برآورد جان‌ها فدای مردم نیکونهاد باد
دو خوانش غزل ۱۱۱ حافظ.m4a
زمان: حجم: 6.02M
غزل شمارهٔ ۱۱۱ عکس روی تو چو بر آینه جام افتاد عارف از خنده می در طمع خام افتاد حسن روی تو به یک جلوه که در آینه کرد این همه نقش در آیینه اوهام افتاد این همه عکس می و نقش مخالف که نمود یک فروغ رخ ساقیست که در جام افتاد غیرت عشق زبان همه خاصان ببرید کز کجا سر غمش در دهن عام افتاد من ز مسجد به خرابات نه خود افتادم اینم از عهد ازل حاصل فرجام افتاد چه کند کز پی دوران نرود چون پرگار هر که در دایره گردش ایام افتاد در خم زلف تو آویخت دل از چاه زنخ آه کز چاه برون آمد و در دام افتاد آن شد ای خواجه که در صومعه بازم بینی کار ما با رخ ساقی و لب جام افتاد زیر شمشیر غمش رقص کنان باید رفت کان که شد کشته او نیک سرانجام افتاد هر دمش با من دلسوخته لطفی دگر است این گدا بین که چه شایسته انعام افتاد صوفیان جمله حریفند و نظرباز ولی زان میان حافظ دلسوخته بدنام افتاد
دو خوانش غزل ۱۱۲ حافظ.m4a
زمان: حجم: 3.63M
غزل شمارهٔ ۱۱۲     آن که رخسار تو را رنگ گل و نسرین داد صبر و آرام تواند به من مسکین داد وان که گیسوی تو را رسم تطاول آموخت هم تواند کرمش داد من غمگین داد من همان روز ز فرهاد طمع ببریدم که عنان دل شیدا به لب شیرین داد گنج زر گر نبود کنج قناعت باقیست آن که آن داد به شاهان به گدایان این داد خوش عروسیست جهان از ره صورت لیکن هر که پیوست بدو عمر خودش کابین داد بعد از این دست من و دامن سرو و لب جوی خاصه اکنون که صبا مژده فروردین داد در کف غصه دوران دل حافظ خون شد در فراق رخت ای خواجه قوام الدین داد  
دو خوانش غزل ۱۱۳ حافظ.m4a
زمان: حجم: 3.31M
غزل شمارهٔ ۱۱۳ بنفشه دوش به گل گفت و خوش نشانی داد که تاب من به جهان طره فلانی داد دلم خزانه اسرار بود و دست قضا درش ببست و کلیدش به دلستانی داد شکسته وار به درگاهت آمدم که طبیب به مومیایی لطف توام نشانی داد تنش درست و دلش شاد باد و از دولت که دست دادش و یاری ناتوانی داد برو معالجت خود کن ای نصیحتگو شراب و شاهد شیرین که را زیانی داد گذشت بر من مسکین و با رقیبان گفت دریغ حافظ مسکین من چه جانی داد
دو خوانش غزل ۱۱۴ حافظ.m4a
زمان: حجم: 5.37M
غزل شمارهٔ ۱۱۴ همای برج سعادت به دام ما افتد اگر تو را گذری بر مُقام ما افتد حباب وار براندازم از نشاط کلاه اگر ز روی تو عکسی به جام ما افتد شبی که ماه مراد از افق طلوع کند بود که پرتو نوری به بام ما افتد به بارگاه تو چون باد را نباشد بار کی اتفاق ، مجال سلام ما افتد چو جان فدای لبت شد خیال می‌بستم که قطره‌ای ز زلالش به کام ما افتد خیال زلف تو گفتا که جان وسیله مساز کز این شکار فراوان به دام ما افتد به ناامیدی از این در مرو بزن فالی بود که قرعه دولت به نام ما افتد ز خاک کوی تو هر دم که دم زند حافظ نسیم گلشن جان در مشام ما افتد