eitaa logo
کانال شعر علوی
889 دنبال‌کننده
14.6هزار عکس
3.5هزار ویدیو
40 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
عشق، ای پیشامد زیبای ماضی بعید هیچ می‌دانی که آثار تو استمراری‌اند؟
وقتی میخوای دعا کنی نگو آقا میخوام ببینمت چرا میخوای ببینی؟ شمر هم امام زمانش رو دید بگو آقا مرا ببین، شما که ببینی من تغییر میکنم امام حسین حر را دید آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند، آیا شود گوشه چشمی‌به ما کنند
❤️ گل نرگس نکند مهر ز ما برداری داغ دیدار رخت بر دلمان بگذاری(:💔 🍃
🌧🌧🌧 وقتےهمہ‌چیـز تیـره‌وتاربہ‌نظرمیرسه When the world seems gloomy , dark and obscure خداروبااین‌اسـم‌صدابـزن Call the God so : Oh God You are the light who illuminates every light
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعا حتماً اجابت می‌شود، آن هم دعای دسته‌جمعی ! اما دعا فرهنگ دارد، و محال است دعا، بدون فرهنگ و آداب دعا، منشاء اثر واقع گردد. اللهم عجل لولیک الفرج 🤲
آنچ دیدی تو ز درد دلم افزود بیا ای صنم زود بیا زود بیا زود بیا مولانا‌ 🌱
حاج‌سیدمهدی_میرداماد_دخترِ_بارون_دخترِ_دریا_.mp3
3.33M
📝 دخترِ بارون دخترِ دریا... 🎤 حاج‌سیدمهدی 🌺 ویژه ولادت 🌺💐🌺
. 🍀 ۲۵ اسفندماه روز بزرگداشت پروین اعتصامی گرامی باد دانی که را سزد صفت پاکی آن کاو وجود پاک نیالاید در تنگنای پست تن مسکین جان بلند خویش نفرساید دزدند خود پرستی و خودکامی با این دو فرقه راه نپیماید تا خلق از او رسند به آسایش هرگز به عمر خویش نیاساید آن روز کآسمانش برافرازد از توسن غرور به زیر آید تا دیگران گرسنه و مسکین‌اند بر مال و جاه خویش نیفزاید در محضری که مفتی و حاکم شد زر بیند و خلاف نفرماید تا بر برهنه جامه نپوشاند از بهر خویش بام نیفراید تا کودکی یتیم همی بیند اندام طفل خویش نیاراید مردم بدین صفات اگر یابی گر نام او فرشته نهی، شاید 🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃
پنجشنبه و ياد درگذشتگان🕯 هیچ هدیه‌ای✨ شادی بخش‌تر از طلب📿 آمرزش برای اموات نیست...🥀 🌱 خداوندا 🕯همه اموات‌ و 🍂گذشتگانمان را 📖ببخش و بیامرز و 🤲🏻قرین رحمت خویش قرار بده... ‌‌‎‎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ازدواج‌ دو پزشک‌ جوان با مهریه ۳۱۳ عمل جراحی رایگان برای نیازمندان🌹
2_5201802602068584745.mp3
13.12M
همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی به کسی جمال خود را ننموده ای و بینم همه جا به هر زبانی بُوَد از تو گفتگویی… 🎶در آرامش گوش کنید
💚🍃 این صبر که من میکنم،افشُردنِ جان است !
176_36075.mp3
185.4K
غزل شمارهٔ ۱۷۶     سحرم دولت بیدار به بالین آمد گفت برخیز که آن خسرو شیرین آمد قدحی درکش و سرخوش به تماشا بخرام تا ببینی که نگارت به چه آیین آمد مژدگانی بده ای خلوتی نافه گشای که ز صحرای ختن آهوی مشکین آمد گریه آبی به رخ سوختگان بازآورد ناله فریادرس عاشق مسکین آمد مرغ دل باز هوادار کمان ابروییست ای کبوتر نگران باش که شاهین آمد ساقیا می بده و غم مخور از دشمن و دوست که به کام دل ما آن بشد و این آمد رسم بدعهدی ایام چو دید ابر بهار گریه‌اش بر سمن و سنبل و نسرین آمد چون صبا گفته حافظ بشنید از بلبل عنبرافشان به تماشای ریاحین آمد  
تقدیر چنین بود که پروانه بسوزد رنگین پر آن عاشق دیوانه بسوزد تقدیر چنین بود که بلبل به زمستان از ماتم گل بردر گلخانه بسوزد تقدیر چنین بود که مجنون پریشان از بهر رخ لیلی دردانه بسوزد تقدیر چنین بود که فرها د ستم کش با تیشه به فکر زن بیگانه بسوزد تقدیر چنین بود که این شاعر دلخون   شب تا به سحر بر در میخانه بسوزد
4_5911477206781004497.mp3
3.96M
🍃تو شبای جمعه عاشقی چه زیباست 🍃شبایی که میگن زائر تو زهراست امیرعباسی
هشــــت_عاشقی... سلام وصلوات به نیابت از جمیع شهدا و رفتگان به محضر آقا علی بن موسی الرضا علیه السلام بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِىِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الاِْمامِ التَّقِىِّ النَّقِىِّ وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَْرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهیدِ صَلوةً کَثیرَةً تآمَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیآئِکَ 🕊یا جواد الائمه ادرکنی🕊 الّلهُــمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَــــ_الْفَــرَج اللهم‌صل‌علي‌محمدوآل‌محمدو‌عجل‌فرجهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب جمعه شده ومن نوحه گری خواهم کرد به همان کرببلایت سفری خواهم کرد لطفی از مادر تو گر که شود شامل من عاقبت در حرمت رفتگری خواهم کرد 🌺
پروانه به خرس گفت: دوستت دارم... خرس گفت: الان ميخوام بخوابم باشه بيدار شم حرف ميزنيم... خرس به خواب زمستاني رفت و هيچوقت نفهميد که عمر پروانه فقط 3 روز است همديگر را دوست داشته باشيم شايد فردايي نباشد... آدماي زنده به گل و محبت نياز دارن ومرده ها به فاتحه ولي ما گاهي برعکس عمل ميکنيم به مرده ها سر ميزنيم و گـل ميبريم بـراشون ولي راحت فاتحه زندگی بعضيارو ميخونيم گاهي فرصت باهم بودن کمتر از عمر شکوفه هاست بيائيم ساده ترين چيز رو ازهم دريغ نکنيم: 🌸 🌸
Roze_Shab-Jome_Mirzamohamadi_44.mp3
27.87M
🏴السلام علیک یا اباعبدالله 🔊زیر انداز خانه های دهات کفن شاه بی کفن شده بود 🔹 به همراه روضه حضرت سیدالشهدا ع متن شعر 👇 چه خوب میشود از تو به ما نشان برسد نشان خیمه ات ای یار بی نشان برسد جواب نامه ام از چاه جمکران برسد قرار بود ظهورت،به دادمان برسد چه قرن ها که شروع و تمام شد بی تو چه لقمه ها که حلال و حرام شد بی تو رها شدیم بیا در حصارمان بکشی شبیه شیخ مفیدت به کارمان بکشی دوباره دست به چشمان تارمان بکشی از این مجالس عصیان کنارمان بکشی از اشتباه زیاد همه نرنجیدی همیشه دردسرت داده ایم و بخشیدی بهار آمده اما دلم بهاری نیست درون سینه من قلب بی قراری نیست ز دوری تو مرا اشک ها جاری نیست اگر چه که جای گله گذاری نیست نیامدری و خودم را دگر نمیبخشم فراق را ز خودم بیشتر نمیبخشم گدای صاف و صمیمی سابقت نشدم رفیق بی کلک و خوب و صادقت نشدم خجالت از تو کشیدم که لایقت نشدم تو عاشقم شدی اما،من عاشقت نشدم قرارآخر هفته،همیشه یادم رفت من آبروی تو را هم به باد دادم رفت قنات خشک شدم،پس کجایی اقیانوس جهنم است برایم بهشت بی طاووس حرم همیشه به یاد تو میروم پابوس تو کربلا،تو نجف،مکه و مدینه و طوس فدای تو بشوم که پر از غم و دردی دروغ گفتن مرا به رو نیاوردی در این زمانه نامردها خودت مردی همیشه بار گناه مرا سبک کردی میان عشق و من و تو اگر مغالطه شد مرا خرید علی و حسین واسطه شد زير انداز خانه هاي دهات كفن شاه بي كفن شده بود هرچه كردند رو به قبله نشد بس که او پاره پاره تن شده بود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چشم بستم بر تـو تا شاید فراموشت ڪنم هرچه ڪمتر دیدمت، شد اشتیاقم بیشتر
به بهانهٔ روز بزرگداشت «پروین اعتصامی» آشنا بشیم با این شاعر بزرگ. ‏━━━━━━━━━━━ که نام اصلی او «رخشنده» است در ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ هجری خورشیدی در شهر تبریز به دنیا آمد. از او به عنوان یکی از مشهورترین شاعران زن ایران یاد می‌شود. پروین زمانی که کودک بود همراه خانواده‌اش به تهران آمدند. ‏┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄ پروین اعتصامی بانوی معاصر شعر فارسی است که در نظر برخی از بزرگان فرهنگ و ادب، در زمره بزرگ‌ترین شاعران ایران زمین قرار دارد. اندیشه نو و نگاه انتقادی پروین به وقایع اجتماع و طبقه ضعیف جامعه،‌ یکی از برجسته‌ترین نکات اشعار او محسوب می‌شود. در تاریخ ادبیات فارسی، پروین اعتصامی تنها بانوی شاعری معرفی می‌شود که زیباترین اشعار سیاسی انتقادی را با نگرشی زنانه و با اتکا به اخلاق و خرد و اندیشه به رشته تحریر درآورده است. پروین را استاد سبک مناظره در شعر فارسی می‌دانند. عمده اشعار تعلیمی، مضامین اخلاقی و نکات اجتماعی در دیوان او،‌ به سبک مناظره سروده شده و زبان و بیان روان و ساده پروین،‌ زیبایی و ماندگاری این اشعار را مضاعف ساخته است. پروین در جوانی درگذشت و تنها یک دیوان شعر از او به یادگار باقی ماند. این نوشتار نگاه کوتاهی دارد بر زندگی و آثار شاعر توانایی که به‌عنوان مشهورترین بانوی شعر فارسی شناخته می‌شود.
گاهی گمان نمیکنی ولی خوب میشود گاهی نمیشود که نمیشود که نمیشود گاهی بساط عیش خودش جور میشود گاهی دگر تهیه بدستور میشود گه جور میشود خود آن بی مقدمه گه با دو صد مقدمه ناجور میشود گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است گاهی نگفته قرعه به نام تو میشود گاهی گدای گدایی و بخت با تو یار نیست گاهی تمام شهر گدای تو میشود گاهی برای خنده دلم تنگ میشود گاهی دلم تراشه ای از سنگ میشود گاهی تمام آبی این آسمان ما یکباره تیره گشته و بی رنگ میشود گاهی نفس به تیزی شمشیر میشود از هرچه زندگیست دلت سیر میشود گویی به خواب بود جوانی مان گذشت گاهی چه زود فرصتمان دیر میشود کاری ندارم کجایی چه میکنی بی عشق سر مکن که دلت پیر میشود. پور
💎 گره‌گشای پیرمردی مفلس و برگشته بخت روزگاری داشت ناهموار و سخت هم پسر هم دخترش بیمار بود هم بلای فقر و هم تیمار بود این، دوا می‌خواستی، آن یک پزشک این، غذایش آه بودی، آن سرشک این، عسل می‌خواست، آن یک شوربا این، لحافش پاره بود، آن یک قبا روزها می‌رفت بر بازار و کوی نان طلب می‌کرد و می‌برد آبروی دست بر هر خودپرستی می‌گشود تا پشیزی بر پشیزی می‌فزود هر امیری را روان می‌شد ز پی تا مگر پیراهنی بخشد به وی شب به‌سوی خانه می‌آمد زبون قالب از نیرو تهی، دل پر ز خون روز، سائل بود و شب بیمار دار روز از مردم، شب از خود شرمسار صبحگاهی رفت و از اهل کرم کس ندادش نه پشیز و نه درم از دری می‌رفت حیران بر دری رهنورد، اما نه پایی، نه سری ناشمرده، برزن و کویی نماند دیگرش پای تکاپویی نماند درهمی در دست و در دامن نداشت سازوبرگ خانه برگشتن نداشت رفت سوی آسیا هنگام شام گندمش بخشید دهقان یک دو جام زد گره در دامن آن گندم، فقیر شد روان و گفت کای حی قدیر گر تو پیش آری به فضل خویش دست برگشایی هر گره کایام بست چون کنم، یارب، در این فصل شتا من علیل و کودکانم ناشتا می‌خرید این گندم ار یک جای کس هم عسل زان می‌خریدم، هم عدس آن عدس، در شوربا می‌ریختم وان عسل، با آب می‌آمیختم درد اگر باشد یکی، دارو یکی است جان فدای آن‌که درد او یکی است بس گره بگشوده‌ای، از هر قبیل این گره را نیز بگشا، ای جلیل این دعا می‌کرد و می‌پیمود راه ناگه افتادش به پیش پا، نگاه دید گفتارش فساد انگیخته وان گره بگشوده، گندم ریخته بانگ بر زد، کای خدای دادگر چون تو دانایی، نمی‌داند مگر سال‌ها نرد خدایی باختی این گره را زان گره نشناختی این چه کار است، ای خدای شهر و ده فرق‌ها بود این گره را زان گره چون نمی‌بیند، چو تو بیننده‌ای کاین گره را برگشاید، بنده‌ای تا که بر دست تو دادم کار را ناشتا بگذاشتی بیمار را هرچه در غربال دیدی، بیختی هم عسل، هم شوربا را ریختی من تو را کی گفتم، ای یار عزیز کاین گره بگشای و گندم را بریز ابلهی کردم که گفتم، ای خدای گر توانی این گره را برگشای آن گره را چون نیارستی گشود این گره بگشودنت، دیگر چه بود من خداوندی ندیدم زین نمط یک گره بگشودی و آن‌هم غلط الغرض، برگشت مسکین دردناک تا مگر برچیند آن گندم ز خاک چون برای جست‌وجو خم کرد سر دید افتاده یکی همیان زر سجده کرد و گفت کای ربّ ودود من چه دانستم تو را حکمت چه بود هر بلایی کز تو آید، رحمتی است هر که را فقری دهی، آن دولتی است تو بسی زاندیشه برتر بوده‌ای هرچه فرمان است، خود فرموده‌ای زان به تاریکی گذاری بنده را تا ببیند آن رخ تابنده را تیشه، زان بر هر رگ و بندم زنند تا که با لطف تو، پیوندم زنند گر کسی را از تو دردی شد نصیب هم، سرانجامش تو گردیدی طبیب هرکه مسکین و پریشان تو بود خود نمی‌دانست و مهمان تو بود رزق زان معنی ندادندم خسان تا تو را دانم پناه بی‌کسان ناتوانی زان دهی بر تندرست تا بداند کآنچه دارد زان توست زان به درها بردی این درویش را تا که بشناسد خدای خویش را اندرین پستی، قضایم زان فکند تا تو را جویم، تو را خوانم بلند من به مردم داشتم روی نیاز گرچه روز و شب در حق بود باز من بسی دیدم خداوندان مال تو کریمی، ای خدای ذوالجلال بر در دونان، چو افتادم ز پای هم تو دستم را گرفتی، ای خدای گندمم را ریختی، تا زر دهی رشته‌ام بردی که تا گوهر دهی در تو، پروین، نیست فکر و عقل و هوش ورنه دیگ حق نمی‌افتد ز جوش یاد و نامشان گرامی 💎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا