eitaa logo
کانال ܢܚ݅ܫܝ‌ ܫܠࡐ‌ܨ
984 دنبال‌کننده
15.1هزار عکس
3.7هزار ویدیو
40 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5882040896798590723.mp3
3.37M
🎧 سرود فوق العاده دلنشین 🎼 یا حسن جانان حسن 🎤 حاج مهدی رسولی 🎉 ولادتـ امام حسن (ع)
سحر پانزدهم نا امیدے نرود دست تهے از در او اے فقیران دلتان شاد ڪریم آمده است نڪندفرق به وقت ڪرمش دشمن ودوست خانه هاتان  همه آباد ڪریم آمده است مصطفے صابرخراسانی
روز پانزدهم ماه است"الهی العفو" عبد توغرق گناه است"الهی العفو" تو برانی ونبخشی،گدایت هستم آخرین راه من آه است"الهی العفو"
تمام شهر مدينه ستاره باران شد نسيم آمد و دل مست عطر رضوان شد ز آسمان شده نازل دوباره يک قرآن که نقل مجلس خوانندگان قرآن شد ميلاد اولين گل بوستان علي و زهرا مبارک باد. شعر علوی بسوی ظهور https://eitaa.com/Sheroadab_alavi
🌸🍃🌸🍃🌸🍃 نیمه ی ماه مبارک خبری گویا شد از سما تا به زمین ولوله ای برپا شد صف به صف نور به نور عالم و آدم گفتند گل بریزید ملائک که علی(ع) بابا شد 🌸🍃🌸🍃🌸🍃 آسمان از قدم ماه منور شده است این چه شوری ست مگر موعد محشر شده است؟ رمضان ماه کریم است و کریم آمده است گل بریزید به سر، فاطمه مادر شده است 🌸🍃🌸🍃🌸🍃 ✨✨✨میلاد با سعادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام مبارک✨✨✨
زندگی مانند امواج دریا می‌ماند چیزهایی را می آورد در حالیکه چیزهای دیگری را با خود میبرد... الهی امروز و همیشه زندگی براتون خبرهای خوش بیاره و هر چی غم و غصه دارید ببره ساحل دلتون آروووم عزیزان 🌸روزتـون لبـریـز 🌸از نعمت و معجزه الهی
آمدی و نور در عرش معلّی پهن شد جذر و مد؛ بیتاب بر امواجِ دریا پهن شد بر تنِ گهواره ات غیر از دو بالِ جبرئیل چادرِ گلدار؛ با دستانِ زهرا(س) پهن شد لذّت ذکر خدا را داشت و شب تا سحر پیش تو سجّادۂ زیبایِ بابا پهن شد حضرت موسی عصایش را گرفت از دست تو روبرویِ تو بساطِ ذکر عیسی پهن شد مجتبی(ع) بودی و دورت گشت! پس رفعت گرفت تابش ِ خورشید از بالایِ بالا پهن شد نیمۂ ماهِ مبارک؛ شد دو چندان نورِ ماه رفت زیرِ خیمۂ لطف و کرم!... تا پهن شد تا خدا «مشکل گشایی» را به نامت زد، سریع... کنج قران آیۂ «إنّا فتحنا» پهن شد شد اجابت یک به یک، بی منّت و بی واسطه تا پرِ قنداقه ات بر حاجتِ ما پهن شد دعوتیم افطار! چون در خانۂ مولاعلی(ع) سفرۂ اطعام ِ سائل ها، گداها پهن شد! 🔸شاعر:مرضیه عاطفی
رمضان رفت تو ای عبد گنهکار بیا نیست جز حضرت او حضرت غفار، بیا در بزن تا که به رویت بگشایند دری سوی خوانِ کرم حضرت ستار بیا منتظر مانده خدا تا که بیایی به برش آشتی کن به سوی حضرت دادار بیا میخرد ناز گنهکار ، خداوند غفور همتی کن به کلافی سر بازار بیا بار عام است و در رحمت ایزد باز است گر گنهکاری و گر زار و گرفتار بیا دست خالی نرو بر درگه رحمان رحیم دم به دم با دم یا حیدر کرار بیا دست خود حلقه بزن بر در زهرا و علی سوی حق با مدد از دلبر و دلدار بیا باز کن روزه ی خود با نمک نام حسین یاد خشکی لبش لحظه ی افطار بیا با لب تشنه و با دیده ی آلوده به اشک یاد مشک و علم و دست علمدار بیا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگر هنوز در رنجی، بدان به آنجا که باید، نرسیده ای. درخت شکوفه می دهد و خشنود است؛ تنها تخم در رنج و سختی است. درخت شو و جشن بگیر... 📕 الماسهای_آگاهی ✍🏻 📚
منزل اندر هر دو عالم کی کند هر که را در کوی عشقت منزل است... «وَ لا تُفَرِّقْ بَيْنِي وَ بَيْنَهُمْ طَرْفَةَ عَيْنٍ أَبَداً فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ...»
جلوه گر گشت رخت در سحر ماه خدا ای ز ناپاکی و هر رنگ و ریا گشته جدا تا زمین هست کسی مثل تو پیدا نشود حسنی از کرمت سیر شده شاه و گدا @sherealaki
🌼🍃🌼🍃 شاگردی از استاد خود پرسید: خواهش می‌کنم به من بگو از کجا باید یک انسان خوب را تشخیص دهم؟ 🌼🍃 استاد جواب داد: تو نمیتوانی از روی سخنان یک فرد، تشخیص دهی که او یک انسان خوب است؛ حتی از ظاهر هیچ فردی نیز نمی‌توانی به این شناخت برسی، اما می‌توانی از فضایی که در حضور آن فرد، به وجود می‌آید، او را بشناسی؛ 🌼🍃 زیرا هیچ کس قادر نیست فضایی در اطراف خود ایجاد کند که با روحش سازگاری نداشته باشد .. 🌼🍃 ایـــن یعنـــی بــازتــاب شعــور درونـی و تشعشعات مـــا بـــه هستـــی!
✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🍃🌼 🌸 ✨عروسک برتر ✨ پادشاهی کاخ بزرگی با وزیران و درباریان فراوان داشت. او از تمام نقاط حکما،خردمندان و هنرمندان را به قصرش فرا خوانده بود و وزرایش به دانایی و دیانت و کیاست مشهور بودند. روزی از روز ها حکیمی به دربار پادشاه آمد. پادشاه از دیدن او بسیار خوشحال شد و به او خوش آمد گفت.او را بسیار احترام کرد و پرسید: ای راست کردار از برای چه به قصر آمده ای؟ حکیم پاسخ داد: پادشاها من شنیده ام که وزرای تان در خردمندی و فرزانگی شهره عام و خاص هستند.به همین دلیل سه عروسک به اینجا آورده ام تا وزرای تان آن ها را بررسی کنند و بگویند کدام از همه بهتر است. پادشاه عروسک ها را به وزیر بزرگ خود، که از همه وزرا باهوش تر بود، داد. وزیر به عروسک ها نگاه کرد و از پادشاه خواست که دستور دهد سیمی برایش بیاورند. پادشاه کمی تعجب کرد و با درخواست وزیر موافقت نمود. وزیر سیم فولادی را گرفت و وارد گوش راست یکی از عروسک ها کرد، سیم فولادی از گوش چپ عروسک خارج شد و وزیر با لبخند به حکیم نگاه کرد و عروسک را به کناری گذاشت. سپس عروسک دوم را برداشت و سیم را داخل گوش راست آن کرد.این بار سیم از دهان عروسک خارج شد و وزیر باز هم لبخندی زد و عروسک دوم را نیز به کناری گذاشت. عروسک سوم را برداشت و این بار نیز سیم را در گوش راست عروسک وارد کرد،اما سیم نه از دهان عروسک خارج شد و نه از گوشش.پادشاه و درباریان مشتاقانه به این صحنه می نگریستند. در همین حال، وزیر بزرگ رو به حکیم تعظیم کرد و گفت: ای بزرگوار، سومین عروسک از همه بهتر است. در حقیقت، سه عروسک نمادی از گروه های انسانی و درک و اگاهی آن ها هستند. انسان ها به سه گروه تقسیم می شوند: اول کسانی هستند که سخنان را از گوشی گرفته و از گوش دیگر به در می کنند. دوم کسانی که سخنان را شنیده و درک می کنند تا بتوانند خوب صحبت کنند. سومین گروه انسان هایی هستند که سخنان را به گوش جان می شنوند و آنها را مانند گنجی در دل خود نگاه می دارند و به کار می گیرند. در بین این سه گروه،سومین از همه بهتر است. حکیم به پادشاه برای داشتن چنین وزیر باهوشی تبریک گفت و قبل از اینکه قصر را ترک کند رو به درباریان کرد و گفت: در زندگی همیشه سخنان خردمندان را بشنوید و سعی کنید معنی آن ها را درک کرده و در ذهن خویش پرورش دهید و برای زندگی بهتر و زیباتر به کار گیرید....
تنگ آب از روزهای قبل خالی‌تر شده است زندگی در دوستی با مرگ عالی‌تر شده است هر نگاهی می‌تواند خلوتم را بشکند کوزه‌ی تنهایی روحم سفالی‌تر شده است آخرین لبخند او هم غرق خواهد شد در آب ماه در مرداب این شب‌ها هلالی‌تر شده است گفت تا کی صبر باید کرد؟ گفتم چاره چیست؟ دیدم این پاسخ از آن پرسش سوالی‌تر شده است! زندگی را خواب می‌دانستم اما بعد از آن تازه می‌بینم حقیقت‌ها خیالی‌تر شده است ماهی کم طاقتم! یک روز دیگر صبر کن تنگ آب از روزهای قبل خالی‌تر شده است
ربّنـا را که شنیدی لـب دیــوار بیــا ... تـا بـه قنـدِ لـب تو روزه ام افـطار شـود!
جان آمده رفته هیجان آمده رفته نام تو گمانم به زبان آمده رفته احیا نگرفتم تو بگو چند فرشته صف از پی صف تا به اذان آمده رفته پلکی زده ام خواب مرا آمده برده پلکی زده ام نامه رسان آمده رفته امسال نبرده است مرا روزه، فقط گاه برلب عطشی مرثیه خوان آمده رفته من دربه در او به جهان آمده بودم گفتند کجایی؟ به جهان آمده رفته ترسم که به جایی نرسم این رمضان هم آنقدر به عمرم رمضان آمده رفته...
امیرالمومنین علیه السلام: أَحْسَنُ الْكَلَامِ مَا لَا تَمُجُّهُ الْآذَانُ وَ لَا يُتْعِبُ فَهْمُهُ الْأَفْهَامَ [الْأَذْهَانَ‏] زیباترین سخن آن است که برای گوش ها ناخوشایند نباشد و فهم آن برای ذهن ها رنج آور نباشد. تصنیف غرر(۴۰۵۱) @Sheroadab_alavi
سیر نمیشوم ز تو نیست جز این گناه من سیر مشو ز رحمتم ای دو جهان پناه ‌من سیر و ملول شد ز من خنب و سقا و مشک او تشنه‌تر است هر زمان ماهی آب خواه من درشکنید کوزه را پاره کنید مشک را جانب بحر می روم پاک کنید راه من چند شود زمین وحل از قطرات اشک من چند شود فلک سیه از غم و دود آه من چند بزارد این دلم وای دلم خراب دل چند بنالد این لبم پیش خیال شاه من جانب بحر رو کز او موج صفا همی‌رسد غرقه نگر ز موج او خانه و خانقاه من آب حیات موج زد دوش ز صحن خانه‌ام یوسف من فتاد دی همچو قمر به چاه من سیل رسید ناگهان جمله ببرد خرمنم دود برآمد از دلم دانه بسوخت و کاه من خرمن من اگر بشد غم نخورم چه غم خورم صد چو مرا بس است و بس خرمن نور ماه من در دل من درآمد او بود خیالش آتشین آتش رفت بر سرم سوخته شد کلاه من گفت که از سماع‌ها حرمت و جاه کم شود جاه تو را که عشق او بخت من است و جاه من عقل نخواهم و خرد دانش او مرا بس است نور رخش به نیم شب غره صبحگاه من لشکر غم حشر کند غم نخورم ز لشکرش زانک گرفت طلب طلب تا به فلک سپاه من از پی هر غزل دلم توبه کند ز گفت و گو راه زند دل مرا داعیه اله من مولوی اللهم الرزقنا زیارة الحسین (ع)
📚 ﷽ 📚 ای مدنی بُرقَع و مکّی نقاب سایه‌نشین چند بوَد آفتاب منتظران را به لب آمد نفَس ای ز تو فریاد ، به فریاد رَس ملک بر آرای و جهان تازه کن هر دو جهان را تو پُرآوازه کن سکّه تو زن تا اُمَرا کم زنند خطبه تو خوان تا خُطَبا دم زنند باز کش این مسند از آسودگان غسل دِه این منبر از آلودگان ما همه جسمیم بیا جان تو باش ما همه موریم سلیمان تو باش شحنه تویی قافله تنها چراست قلب تو داری علم آن‌جا چراست خلوتیِ پردهٔ اسرار شو ما همه خفتیم تو بیدار شو ز آفتِ این خانهٔ آفت‌پذیر دست برآور همه را دست گیر ✍
🕊 غیر عشق رخ دلدار غلط بود غلط هرچه کردیم غیر این کار غلط بود غلط هر چه گفتیم و شنیدیم خطا بود خطا جز حدیث لب دلدار غلط بود غلط
بیشتر آدم‌ها، در نوعی بی‌خبری همیشگی زندگی می‌کنند! آن‌ها همیشه امیدوارند، که چیزی اتفاق بیُفتد و زندگیشان را دگرگون کند! حادثه‌ای، برخوردهای اتفاقی، بلیت برنده بخت آزمایی، تغییر سیاست و حکومت... آن‌ها هرگز، نمی‌دانند که همه چیز از خودشان آغاز می‌شود! حکایت آنکه دلسرد نشد
🍃تا سحر دانۀ الماس ز چشمم بارید 🍂قیمتــــ اشڪ ز دورےِ تو "مَهـدے" چند است؟ 🍃بس ڪه خوردم غم تو روزۀ من باطل شد! 🍂نرخ ڪفّارۀ این خوردن عمدے چند است؟😔 🌹اللّهمـ عجّل لولیّڪ الفرج🌹
ویرانه دل ماست که با هر نگه دوست صد بار بنا گشت و دگر بار فرو ریخت ...