eitaa logo
کانال ܢܚ݅ܫܝ‌ ܫܠࡐ‌ܨ
1.1هزار دنبال‌کننده
17.4هزار عکس
4.9هزار ویدیو
54 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
تو رفتی و در من، کسی از غصه خم شد گویا که از غم، خیمه ای در من عَلَم شد این روزها پشت من از یک کوه خالیست دنیای مردی، سهمش از یک مرد کم شد ارگ وجودم را وداع تو به هم ریخت کاخ عظیم بودن من کوخ بم شد مثل همیشه دختری در باور شهر از نو، به "بابا دل سپردن، متهم شد بعد تو عنوانم "شهید عشق بابا"ست اصلا خبر داری مزارمن حرم شد؟ همه‌ی پدرهای آسمانی همچنین پدر بنده‌ی حقیر را در سالرور آسمانی شدنش مهمان فاتحه و صلوات بفرمایید 👇👇 ┏━━━🍃📗🌸🍃━━━┓   @Sheroadab_alavi ┗━━━🍃🌸📘🍃━━━┛
☆حضرت خورشید🌞 سلام☆ حاجتی سبز شد و قفلِ در بغض شکست رودِ جاری شده از چشم، به دریا پیوست شاعری دست به دامان دل خود شده بود غزلش غنچه زد و بر دل اوراق نشست مصرع اول شعرش قدم باران بود مصرع آخر آن زائر سر تا پا مست وسط شعر فقط بوی اجابت میداد لحظهء دیدن خورشید حرم، نزدیک است کفتر جلدِ حرم میشود و از شوقش میرود پنجره فولاد، هوایی دربست...
خالی‌ست خیال خانه از پیروهنت بیتاب شدم دوباره از عطر تنت وا کن وسط سینه‌ی خود پنجره ای تا زنده شوم من به هوای وطنت 👇👇 ┏━━━🍃📗🌸🍃━━━┓   @Sheroadab_alavi ┗━━━🍃🌸📘🍃━━━┛
هرچند کار عاشقان، از کینه پرهیز است این روزها، عاشق دلش از بغض لبریز است حال و هوای شهر دل دیگر بهاری نیست این شرشر باران، شبیه شعر پاییز است مثل شلمچه جای گندمزار، مین زارست اصلا، مسیر عاشقی ذاتا بلاخیز است شهرت نصیب کوهکن ها، سهم شیرین هاست در عشق بدنامی عجین با نام پرویز است اما نمی‌دانم چرا با این همه سختی حال و هوای عاشقان، حسرت برانگیز است؟
من، شاخه‌ای خشکیده از جنس نیازم باید به اقبال وصالت دل نبازم دلتنگیم، این روزها از حد گذشته بوی جدایی می‌دهد حتی، نمازم گویا گلوی سوتک ذوقم شکسته دنیا نکرده مرحمت حتی به سازم* امشب برای مرگ شب بوهای عاشق باید مزاری از گل حسرت بسازم** حالا که از هر سمت و سو خوابیده بختم با این روش عاشق کُشون باید بسازم*** * ساز: آلت موسیقی بسازم: درست کنم *بسازم: مدارا کنم
معبود من خاک کدامین آستان را برگزیدی؟ کز آن وجود مصطفی را آفریدی؟ از سرمه‌ی‌ چشم کدامین ماهپاره تمثال زیبای محمد را کشیدی؟ گویا که قبل از خلقتش در آسمانها راز و نیاز حضرت او را شنیدی چون میوه‌ای شیرین فنا در بندگی را از ادعای راستین او چشیدی این گونه شد کز عالم و آدم به لطفت ناز رسول امّیِ خود را خریدی...
با شیطنت مدام، آمد پاییز بر روی لبش سلام، آمد پاییز در جیب خودش بارش باران دارد با "برکت ناتمام" آمد پاییز...
هم گریه‌ی تو شبیه باران زیباست هم خنده‌ی تو باعث دلگرمی ماست معجون همین گریه‌ی با خنده‌ی تو حتی به مذاق مردگان حکم شفاست
این جمعه های تلخ که تکرار می شوند تقویم های بی تو، عزادار می شوند گل می کند میان غزل، بغض هایمان یک کهکشانِ عشق طلبکار می شوند اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
مرور می‌کند مرا، عبور عاشقانه ای حضور خاطراتمان، که می‌شود بهانه ای دوباره یک بغل خزان، ز چشم ابر میچکد چه حال عاشقانه‌ای، تتق تتق ترانه ای چقدر خسته می‌کند، مرا مرور خاطره برای یاری دلم، کسی ندیده شانه‌ای؟ کجای راه گم شدی، کجای راه گم شدم من و تو هر دو نابلد، بدون هر نشانه ای دوباره رد پای خون، نشسته بر دل غزل دوباره شعر پر شده، ز خواهش زنانه ای نمی‌شود بمانی و مرا به گریه نسپری؟ نمی‌شود درخت دل به تن کند جوانه ای؟
بکشید ما را، ملت ما بیدارتر می‌شوند* از شعله‌ی عاشقی چو فانوس شدیم دلسوخته گانیم که ققنوس شدیم در راه دفاع از حرم حضرت عشق ما جمله مدافعان ناموس شدیم * :
212.4K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شب کِرکِره‌ی دکان خود را که کشید آواز هزار، بین گلها پیچید بیدار شد از خواب گران دنیا هم غنچه قفس تنگ تن خویش درید