امروز صبح
در معبد عاطفه
و
در مساحت معنوی تبسم، به وقت ساعت آفتابگردان
جایی که برهها تشنهی بوسهاند
و
آه در ماهیتابهی آیینه تبخیر میشود، عواطف ایلیاتیمان را
در مرتع احساس
به صرف صبحانهی تخیّل دعوت میکنیم
باشد که، استخوان بندی انسانیتمان
به پوکی بی هویتی دچار نشود
#مهتاب_بهشتی
#یاداشت_بهشتی
از بغض من یک مثنوی، غم در غزل جاری شده
بی تو تمام روزها بدجور تکراری شده
ای بودنت مثل نفس لازم برای بودنم
این درد دوری باز هم، اسباب بیماری شده
در من کسی هر ثانیه، مشق توسل میکند
هر هفته کار عاشقت، حزن و عزاداری شده
باید خدا کاری کند تا طی شود این روزها
دنیای بی تو جان دل، دنیای غدّاری شده
خون در رگ آدینه ها، یخ کرده بی خورشید تو
با مختصات غیبتت یخچال معماری شده
دارد دعای دیدنت آخر جهانی میشود
از لطف تو مولای من ایام بیداری شده
#مهتاب_بهشتی
#غزل_انتظار
🌸🍃
از آینه ها نگاه را دزدیدند
شب شد دل تنگ ماه را دزدیدند
در کسوت بره، گرگ را آوردند
از چاه دل من آه را دزدیدند
#مهتاب_بهشتی
ܭߊࡅ߭ߊܠܙ_ܩߊ_ܝߊ_ܢ̣ܘ_ߊܢܚ݅ࡅ߳ܝߊܭ_ܢ̣ܭَܥ̇ߊܝࡅ࡙ܥ❣↶
╭━━⊰•❀🦋🌤️📙❀•⊱━━╮
@Sheroadab_alavi
╰━━⊰•❀⏳🌤️🕯❀•⊱━━╯
در کوچه های عاطفه لبخند باران خاک را
مست محبت میکند این سینه صد چاک را
بر شاخه های نسترن، وصل است سنجاق غزل
آن سو شرابی سرخ رنگ، دل خوش نموده تاک را
در خاک رقص دانه ای دل را به یغما میبرد
با اشک، شبنم، بوسه ها زد گونهی نمناک را
شبها خمار چشم گل ما را به رویا میبرد
حالی به حالی میکند این چشم ها، تریاک را
خورشید خانم باز هم، شب را کناری میزند
دل میبرد از باغ ها، حتی دل خاشاک را
#مهتاب_بهشتی
وقتی که بغض من شروع داستان باشد
حسن ختامش می تواند یک خزان باشد
شعرِ بلندِ آهِ سوزانِ مرا خواندی
گفتی، گمانم خطی از آتشفشان باشد
بر شانه های زخمی من، پیله کردی باز
تا تار و پود پیله ات، از جنس جان باشد
از رنگها، مشکی به چشمان تو می آید
تا روی من زردی شبیه زعفران باشد
من مبتلایِ دردِ بازی خوردن از عشقم
شاید فقط این رسم، بین کودکان باشد
زانوی دل، زخمی شده افتاده ام انگار
این صحنه باید انتهای داستان باشد
#مهتاب_بهشتی
ܭߊࡅ߭ߊܠܙ_ܩߊ_ܝߊ_ܢ̣ܘ_ߊܢܚ݅ࡅ߳ܝߊܭ_ܢ̣ܭَܥ̇ߊܝࡅ࡙ܥ❣↶
╭━━⊰•❀🦋🌤️📙❀•⊱━━╮
@Sheroadab_alavi
╰━━⊰•❀⏳🌤️🕯❀•⊱━━╯
پشت سر هر رفتن از چشمم، غزل بارید
با حکم هجران، واژه هایم مانده در تبعید
با خط گریه، بغض هجرانم رقم میخورد
اما کسی شعر جدیدم را نمی فهمید
از یاد دنیا اعتبار عشق را بردند
از که بهای عاشقی را میتوان پرسید؟
از شاخههای عاشقی چیزی به جز حسرت
یا غم مگر دست دل هر شاعری میچید؟
در بحث عشق و عاشقی لیلا شدن سهل است
مجنون چرا این روزها، میآورد تجدید؟
#مهتاب_بهشتی
#عاشقانه_غزل
ما کویری تشنه ایم و نعمت باران تویی
بر ترک های دل عطشان ما، درمان تویی
یک جهان در انتظار دیدنت صف بسته اند
یوسف گم گشتهی کنعان بی سامان تویی
انتهای داستان عاشقان کی میرسی
علت لبخند و اشک و آه بی پایان تویی
ما به شوق دیدنت هر شام را سر میکنیم
آسمان بی کسان را جلوهی تابان تویی
جمعهها، پشت سر یاد تو قامت بستهایم
مقتدای هرنماز عاشق حیران تویی
پیر شد طفل دبستان بس که مشق عشق کرد
روزهای رفته از این عمر را جبران تویی
می شود با مقدمت این باغ گلباران شود؟
علت چشم انتظاریهای این بستان تویی
#مهتاب_بهشتی
#غزل_انتظار
8.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تقدیم به پیشگاه خانم ام البنین
مثل گلها مهربان و مثل دریا، مادری
.دسته گلهای علی را مثل جان میپروری
رد شدی از خاطرم کل دلم را غم گرفت
با پسرهایت چه زیبا از همه دل میبری
در تواضع هیچ کس هم شان عباس تو نیست
تربیت در مکتب تو شد دلیل سروری
مادر باب الحوائج حال دنیامان بد است
کو ابوالفضلت؟ ندارد عمه جانم یاوری
تا علم دست علمدار است ما را باک نیست
نایبش شکر خدا دارد خصال حیدری
#مهتاب_بهشتی
#غزل_آیینی
تا عشقتان، سرلوحهی دیباچهی تقدیر شد
از هرچه جز مهر شما، آقا دل من سیر شد
چون نور بود این عاشقیو واژه ها منشورگون
در ذات هر شعر و غزل، مهر شماتکثیر شد
از چرخش این هفتهها، دوری نصیب من شد و
هر فصل حتی عیدها بی رویتان دلگیر شد
خیس است جان این غزل، شب تا سحر باریده ام
با گریه، میثاق من و، این عاشقی تطهیر شد
طفل دبستان بودم و دلخوش به درس و مدرسه
با جزوهی هجرانتان، طفل دل من پیر شد
ای یادگار آخرین این هفته هم با یادتان
غمنامهی دلتنگی من؛ خط به خط تحریر شد
#مهتاب_بهشتی
#غزل_انتظار
ܭߊࡅ߭ߊܠܙ_ܩߊ_ܝߊ_ܢ̣ܘ_ߊܢܚ݅ࡅ߳ܝߊܭ_ܢ̣ܭَܥ̇ߊܝࡅ࡙ܥ❣↶
╭━━⊰•❀🦋🌤️📙❀•⊱━━╮
@Sheroadab_alavi
╰━━⊰•❀⏳🌤️🕯❀•⊱━━╯
3.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تا سینهام از باور پاییز، سرشار است
حتی زمستان ها، دلم مشتاق دیدار است
باران شبیخون میزند از نو به چشمانم
چشمم به نرخ گریه، دیدن را خریدار است
شاید که اسم دیگر عشق است، باریدن
شاید خزان، اسم قشنگ حضرت یار است
ای کاش میشد بیشتر مهمان ما باشد
دوری برای این منِ بیچاره دشوار است
اینبار شاید آخرین دیدار ما باشد
گرچه نباشد هم دلم در فکر دلدارست
در من زنی بی عشق او آهسته میمیرد
گرچه پس از مرگش به اذن عشق بیدارست...
#مهتاب_بهشتی
#غزل_عاشقانه
به حرف آورده چشمم را دل تنگ هواخواهت
تو را کم دارد آدینه، تو و آن وجه دلخواهت
من از تکرار بیزارم ولی تکرار خواهد شد
من و چشم انتظاری ها، نشستن بر سر راهت
نه تنها من که شبها هم به چشمان تو محتاج است
که دنیا سرد و تاریک است، بدون جلوهی ماهت
هزاران بیت میبارم هزاران شعر میگویم
من از فکر دل تنگت، غم سنگینی آهت
دعای مستجاب من به تقدیر جهان بازآ
یقین دارم خبردارد ز من آن قلب آگاهت...
#مهتاب_بهشتی
#غزل_انتظار
830.9K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من از دل پاییز هزار رنگ میآیم
تو از دل زمستان صبور
من از دل عاشقانه های یواشکی به ایستگاه آخر میرسم و تو از نقطهی عزیمت من آغاز میشوی.
من برای خوش آمدگویی به تو، اینجا هستم و تو
برای بدرقهی من آمده ای.
و چه با شکوه است، نقطهی تلاقی احترام به آمدنها و ارج نهادن رفتن ها.
کاین گونه که من میروم و آن گونه که تو می آیی.
یلدا آمده ما را دست به دست بدهد به رسم دیرینه با کام شیرین و جامی از انار رنگین.
باشد که به نیکی قدردان گذشتگان و چشم انتظار آیندگان باشیم.
#مهتاب_بهشتی
#یلدا_نامه
ز