eitaa logo
کانال ܢܚ݅ܫܝ‌ ܫܠࡐ‌ܨ
1هزار دنبال‌کننده
15.7هزار عکس
3.9هزار ویدیو
43 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
ز عاشق حرف درد و داغ پرس، از دل چه می پرسی حدیث راه بسیارست از منزل چه می پرسی؟ . خدا داند دل آواره ما را چه پیش آمد سرانجام نسیم از سر و پا در گل چه می پرسی؟ . محیط قطره نتواند شدن چشم حباب من ز من احوال این دریای بی ساحل چه می پرسی؟ . حساب موج دریا را بیابانی چه می داند؟ صفات عشق را از مردم عاقل چه می پرسی؟ . سپند از گرمی خاکستر پروانه می سوزد ز روی آتشین شمع این محفل چه می پرسی؟ . مبادا رحم کم فرصت مجال گفتگو یابد گناه خویش ای بیدرد از قاتل چه می پرسی؟ . تو کز خود یک قدم هرگز برون ننهاده ای صائب سراغ کعبه مقصد ز اهل دل چه می پرسی؟ .
خدایا ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺻﺒﺢ ﻟﺒﺮﯾﺰ از حضورت ﻣﺮﺍ ﺑﺎ ﺍﺷﺮﺍﻗﯽ ﺍﺯ ﻧﻮﺭ ﺑﯿﺎﻣﯿﺰ ﻭ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﻏﻠﯿﻆ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﯽ ﺭﻫﺎ ﮐﻦ ﺗﺎ ﺑﺎ ﺩﯾﺪﻩ ﺟﺎﻥ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﻨﮕﺮﻡ سلام دوستان خوبم✋ صبحتون خدایی🌸
💫زندگی 🌸شوق گلی رنگین است 💫روی سرشاخه ی امید 💫زندگی 🌸بارش عشق است 💫بر اندیشه ی ما 💫زندگی 🌸خاطره ی دوستی امروز است 💫مانده در تاقچه ی فرداها 💫صبحتون عالی 🌼شنبه تون شاد و پرخاطره
ابراهیم ادهم_رساله قشیریه.mp3
252.4K
ابراهیم ادهم را به دعوتی خواندند چون بنشست، مردمان غیبت کردن آغازیدند. ابراهیم گفت:نزدیک ما گوشت از پس نان می خورند و شما نخست گوشت می خورید . اشارت او به سخن خدای تعالی بود که غیبت را به خوردن گوشت برادر مرده مشابه خواند.
گفتم بگو سکوت کردورفت ومن هنوز گوش میکنم قیصر امین پور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کام دلم ز وصل تو حاصل نمی شود  گیرم که شد دگر دل من دل نمی‌شود دیوانه ای که مزه دیوانگی چشید  با صد هزار سلسله عاقل نمی‌شود. اجرا نشد میان بشر گر مرام ما آجل شود اگرچه به عاجل نمی‌شود حق گو خورد شکست ز یک دسته بی شرف  حق است و حق به مغلطه باطل نمی‌شود زور و فشار و سختی و تهدید و گیر و دار  با این طریق حل مسائل نمی‌شود تکفیر و ارتجاع و خرافات و های هوی  از این طریق طی مراحل نمی‌شود مجلس مقام مردم ناپاک دل مخواه  کاین جای پاک جای اراذل نمی‌شود یک ملک بی عقیده و یک شهر چاپلوس  یارب بلا برای چه نازل نمی‌شود نازم به عزم ثابت چون کوه فرخی  کز باد سهمگین متزلزل نمی‌شود
تا به کی ... صبر و صبوری؟ تا چه وقتی انتظار؟ من دلـ💔ـی آشفته دارم ... نام من ایوب نیست... عج
انگار چشمم قصدِ خوابیدن ندارد کابوسِ تنها بودنم دیدن ندارد دل می‌زند هر شب به دریای نگاهم ابری که دیگر نای باریدن ندارد باید شبیه برگ‌ها ترسم بریزد پاییزِ عاشق‌کش که ترسیدن ندارد آنقدر خوبم؛ حالم از خوبی گذشته ! حالِ فراموشان که پرسیدن ندارد دینِ مرا با اهلِ دنیایش عوض کرد دیگر بتِ مَردم پرستیدن ندارد آدم به آدم می‌رسد؛ اما نه انگار این چرخِ گردون حالِ چرخیدن ندارد دستانِ من بالاست، پیشِ لشکرِ مرگ سربازِ زخمی نای جنگیدن ندارد