eitaa logo
کانال ܢܚ݅ܫܝ‌ ܫܠࡐ‌ܨ
1هزار دنبال‌کننده
15.8هزار عکس
4هزار ویدیو
43 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
شکر خوش است ولیکن حلاوتش تو ندانی من این معامله دانم که طعم صبر چشیدم
یک ظهر بی نظیر یک لبخندازته دل یک شادےبےبدیل یک خداےهمیشه همراه باهزارآرزوے زیبا تقدیم لحظه هاتون روزی سراسر شادی و برکت را براتون آرزومندم ظهرتون بخیر دوستان 🌺🌺🌺🌺
غزل سعدی تا خبر دارم از او بی خبر از خویشتم.mp3
1.09M
تا خبر دارم از او بی‌خبر از خویشتنم با وجودش ز من آواز نیاید که منم پیرهن می‌بدرم دم به دم از غایت شوق که وجودم همه او گشت و من این پیرهنم خود گرفتم که نگویم که مرا واقعه‌ایست دشمن و دوست بدانند قیاس از سخنم در همه شهر فراهم ننشست انجمنی که نه من در غمش افسانه آن انجمنم گر همین سوز رود با من مسکین در گور خاک اگر بازکنی سوخته یابی کفنم گر به خون تشنه‌ای اکنون من و سر باکی نیست که به فتراک تو به زان که بود بر بدنم شرط عقل است که مردم بگریزند از تیر من گر از دست تو باشد مژه بر هم نزنم تا به گفتار درآمد دهن شیرینت بیم آن است که شوری به جهان درفکنم  
اندوختن به رتبه‌ى ریزش نمی‌رسد از فصل نوبهار، خزان باسخاترست...
سليمان باش و دستور بده. به خشمت بگو : برو اونطرف وايسا. برو و بر سر تكبرم خالي شو. به قهرت بگو: شما بفرماييد و بين من و جناب دروغ قهر برقرار كنيد. به ديو درونت قاطعانه بگو: نـــــــــه ، من غلام ِ تو نيستم. تو غلام مني. مانند سليمان مُـلك وجودت را فرمانروايي كن.  👤 الهی قمشه ای
حکایت بوستان در بلندمرتبگی نکوگویان و خوشخویان.mp3
290.5K
یکی خوب کردار خوشخوی بود که‌ او نیک و بد را نکو‌ گوی بود به خوابش کسی دید چون در گذشت که باری حکایت کن از سر گذشت دهانی به خنده چو گل باز کرد چو‌ بلبل به صوتی خوش آغاز کرد که بر من نکردند سختی بسی که من سخت نگرفتمی بر کسی
چگونه اولین داستان کوتاه فارسی نوشته شد؟ برای چگونگی نوشته شدن اولین داستانش «فارسی شکر است» را در همان آپارتمان برلین تعریف کرده که «چهارشنبه شب‌ها دور هم جمع می‌شدند و به نوبت هر کس چیزی می‌خوانده تا این‌که نوبت به جوان‌ترین عضو گروه، جمال‌زاده می‌رسد و او که نمی‌دانسته در جمع این انسان‌های بزرگ چه بخواند اولین داستانش را نوشته، می‌خواند و در کمال ناباوری‌اش مطبوع طبع آنان قرار گرفته و از همان شب مهر نویسندگی بر سرنوشت او زده می‌شود». جالب آن‌جاست که بعد از چند دهه وقتی دهباشی در آلمان به همان آدرس مجله کاوه می‌رود، می‌بیند نه تنها خیابان هنوز پابرجاست بلکه آپارتمان هم هنوز وجود دارد و موقعی که اهالی فعلی آپارتمان متوجه پیشینه این خانه می‌شوند به شهردار آن منطقه پیشنهاد می‌کنند که پلاکی برای یابود این خانه بر دیوار نصب شود و شگفت‌تر آن‌که دهباشی چند خیابان پایین‌تر بر دیوار خانه‌ای پلاکی مربوط به تقی ارانی را می‌یابد که آن‌جا زندگی می‌کرده است. .....
🌸 خدای دوست داشتنی من خـــدای مــن همــان خـــداییــست ڪہ بـدون هیـــــچ انتظــارے همـــــہ را دوســــــت دارد و وفـــــادارتـــرین معشـــــوق هــم اوســــت ڪــہ انســان را پـس از همـــہ خطــاها و دل دادن بہ دنیـــا و اهـــل دنــــیا در آغـــــوش عشــــــــق می پــــذیرد...
دلم از بیمِ فراقِ تو به خود می‌لرزد همچو آن قطره که از گل نچکیده‌ست هنوز...
هرچند خط کشـیده بر آیینه‌ات، زمـان در چشمم از تمامیِ خوبان، سری هنوز
ایمان داشته باش به فردایی ڪه بعد از یک شب تاریک می آید ! ✍🏻 ژان کریستف