eitaa logo
ShiaLine | خط شیعه
1.6هزار دنبال‌کننده
905 عکس
676 ویدیو
3 فایل
🍔 اینجا #خوراک_استوری گوشیتو تامین کن... 🎙سیری در حکمت های نهج البلاغه 📡 #پخش_زنده محفل نهج البلاغه ➕ مسابقه جذاب نهج البلاغه 🎁 ❌ #پاسخ_به_شبهات @S_mohamad_S_Sajad :👤 تعامل با: 🔰 مجموعه غدیرستان اصفهان 🔰 مجموعه دوازدهم اصفهان
مشاهده در ایتا
دانلود
24.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☝️ زندان امام هادی و علیهماالسلام در سامرا... 😢 ◼️ علیه السلام را محضر مقدس ارواحنا له الفدا تسلیت عرض می‌کنیم. @ShiaLine📚پایگاه‌مذهبی‌خط‌شیعه
◼️ علیه السلام کتیبه بر در و دیوار بستند دل آیینه‌رویان را شکستند عزای سامرا داغ مدینه‌ست حسن‌ها داغدار کوچه هستند ✍ شاعر: میثم مؤمنی نژاد @ShiaLine📚پایگاه‌مذهبی‌خط‌شیعه
🔻ولادت علیه السلام 🔰 شرورترین زندان‌بان‌ها، با نگاه امام حسن عسکری علیه‌السلام، بدن‌شان به لرزه می‌افتاد... به نقل شیخ «کلینی» و شیخ «مفید»: عده‌ای از بنی عباس با گروهی از منحرفین و مخالفین امام حسن عسکری علیه‌السلام، بر «صالح بن وصیف» زندانبان آن حضرت (زمانی که إمام علیه‌السلام در زندان او به سر می‌برد) وارد شدند، و به او گفتند: بر حسن بن علی علیهماالسّلام سخت بگیر. مبادا او را راحت بگذاری! 🔹صالح بن وصیف گفت: از دست من چه کار بر می‌آید؟ دو نفر از شرورترین اشخاص را برای او تعیین کرده‌ام، اما هر دو نفر چنان روی به عبادت و نماز آورده‌اند که جای تعجب است! 🔸در این موقع دستور داد، نگهبانان بیایند. به آن دو گفت: چرا به این شخص سخت نمی‌گیرید؟ آن دو گفتند: چه می‌توانیم بگوییم در باره شخصی که روزها روزه است و تمام شب را به عبادت می‌گذراند؟ حرف نمی‌زند و جز عبادت به کار دیگری مشغول نیست. فَإِذَا نَظَرَ إِلَیْنَا ارْتَعَدَتْ فَرَائِصُنَا وَ دَاخَلَنَا مَا لَا نَمْلِکُهُ مِنْ أَنْفُسِنَا 🔻هر وقت به ما نگاه می‌کند، بدن‌مان به لرزه می‌افتد و حالتی به ما دست می‌دهد که دیگر نمی‌توانیم خودمان را نگه داریم. بنی عباس این حرف را که شنیدند، مأیوس و خجالت زده خارج شدند. 📚الکافی ج۱ ص۵۱۲. 📚الإرشاد،ص۳۲۴. 📚إعلام الوری ص۳۶۰. ✍ پایگاه‌مذهبی‌خط‌شیعه/عضویت 👇🏻 @ShiaLine
ولادت علیه السلام 🔰 نور بهشت، از نور روی مبارک امام حسن عسکری علیه‌السلام است... در روایتی وقتی که رسول خدا «صلی‌الله‌علیه‌وآله» اوصیاء بعد از خود و مقامات آنان در آخرت را بیان می‌فرمودند، در اوصاف حضرت حسن بن علی العسکری علیه‌السلام فرمودند: ... وَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ سِرَاجُ أَهْلِ الْجَنَّةِ یَسْتَضِیئُونَ بِهِ 🔹حسن بن علی العسکری علیه‌السلام، چراغ بهشتیان است که از نور ایشان بهره می‌برند. 📚المناقب، ابن شهرآشوب، ج۱ ص۲۹۲ 📚بحارالانوار ج۲۶ ص۳۱۶ ✍ پایگاه‌مذهبی‌خط‌شیعه/عضویت 👇🏻 @ShiaLine
🔻ولادت علیه السلام 🔰 به فدای مولایی که خود را «بدهکار» نوکرانش می‌داند... اباهاشم جعفری گوید: به امام حسن عسکری علیه‌السلام از نیاز مالی شکایت کردم. حضرت با تازیانه‌اش خطی بر قسمتی از زمین کشید و از آن جا شِمش طلایی بیرون کشید که حدود پانصد دینار، قیمت داشت؛ سپس آن حضرت رو به من نمود و فرمود: خُذْهَا یَا أَبَا هَاشِمٍ وَ أَعْذِرْنَا 🔻ای اباهاشم! این را بگیر و (به جهت اینکه دیر، به نیاز تو رسیدیم تا تو خود از ما طلب کردی) عذر ما رو‌ بپذیر! 📚الارشاد، ص۳۲۲. 📚الکافی ج۱ ص۵۰۷. 📚المناقب،ابن شهرآشوب،ج۴ ص۴۳۱. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ @ShiaLine📚پایگاه‌مذهبی‌خط‌شیعه
🔻ولادت علیه السلام 🔰 خجالت نکش! هر چه میخواهی، از ما بخواه! که به مقصودت میرسی ان‌شاءالله ... اباهاشم جعفری گوید: شَکَوْتُ إِلَی أَبِی مُحَمَّدٍ علیه‌السلام ضِیقَ الْحَبْسِ وَ کَتَلَ الْقَیْدِ 🔻به امام حسن عسکری علیه‌السّلام از سختی زندان و ناراحتی غل و زنجیر شکایت کردم! 📜 آن حضرت در جواب من نوشت: أَنْتَ تُصَلِّی الْیَوْمَ الظُّهْرَ فِی مَنْزِلِکَ 🔻تو نماز ظهر را امروز در منزل خود خواهی خواند! موقع ظهر مرا از زندان خارج نمودند و نماز ظهر را در منزل خود خواندم. وضع مالی من خوب نبود و تصمیم داشتم در نامه ای که نوشته بودم تقاضای کمکی بکنم ولی خجالت کشیدم. وقتی به منزل رسیدم، امام علیه السّلام برایم صد دینار فرستاد و نوشته است: إِذَا کَانَتْ لَکَ حَاجَةٌ فَلَا تَسْتَحْیِ وَ لَا تَحْتَشِمْ وَ اطْلُبْهَا فَإِنَّکَ تَرَی مَا تُحِبُّ إِنْ شَاءَ اللَّهُ. 🔻هر گاه احتیاجی داشتی خجالت نکش و درخواست خود را از ما طلب کن! آنچه مایلی به تو داده خواهد شد ان‌شاءالله. 📚المناقب،ابن‌شهرآشوب، ج ۴ ص ۴۳۲ 📚الکافی ج ۱ ص ۵۰۸ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ @ShiaLine📚پایگاه‌مذهبی‌خط‌شیعه
🏷 اولویت همه اهلبیت علیهم‌السلام، امام حسین علیه السلام است 🥀 راوی می‌گوید: به سامرا رفتم و دیدم که قیامتی بر پا شده... 🥀 پرسیدم چه خبر است؟! 🥀 گفتند صلوات‌الله علیه از دنیا رفته... 🥀 با خود گفتم: آیا خدا حجتی بعد از او قرار داده است؟! 🥀 ناگهان دیدم کودکی از خانه آمد، که روی نورانی و خیره کننده‌ای داشت، و محزون بود و گریه می‌کرد! 🥀 نزد من آمد و پیشانی‌ام را بوسید و فرمود: ای سعید؛ من حجت خدا بر تو هستم! 🥀 عرض کردم: از چه بین این همه جمعیت پیشانی مرا بوسیدی، ای مولای من؟! 🥀 فرمود: به جهت آنکه تو دار جدّم صلوات‌الله علیه هستی... 🥀 سپس فرمود: به من سلام برسان و بگو: برپایی ماتم جدّم صلوات‌الله علیه را در روزهای و فراموش نکنند. 📚 مقتل بیاض، نسخه خطی، صفحه ۲۲۳ •┈┈••✾❀✾••┈┈• 🌏 @ShiaLine | خط‌شیعه