eitaa logo
شیفتگان تربیت
12هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
19.1هزار ویدیو
1.4هزار فایل
﷽ « تربیت : یعنی که #خـــــــــود را ساختن بعد از آن بر دیگـــــــــران پرداختنـ ...💡» • مباحث تربیتی - معرفتی و بصیرتی 🪔 • راه ارتباطی در صورت کاملا خیلی ضروری : ⊹ @Gamedooiran 🕊༉ - کانال را به دیگران هم معرفی فرمائید🌱؛ #تبلیغات نداریم!
مشاهده در ایتا
دانلود
مداحی_آنلاین_روضه_امام_رضا_میثم_مطیعی.mp3
1.39M
🔳 (ع) 🌴روضه امام رضا(ع) 🌴آنقدر زهر به بدن مبارکش اثر کرد 🎤 👌بسیار دلنشین •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃http://eitaa.com/ShifteganeTarbiat 🌐 روبیکا: 🍃https://rubika.ir/ShifteganeTarbiat
سخنرانی-حجت-الاسلام-هاشمی-نژاد-پیرامون-مقام-و-شخصیت-امام-رضا-علیه-السلام1.mp3
2.11M
🔖منبر کوتاه 🔖 علیه السلام 💠 آبرو در کلام امام رضا علیه السلام 💠 علیه السلام •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃http://eitaa.com/ShifteganeTarbiat 🌐 روبیکا: 🍃https://rubika.ir/ShifteganeTarbiat
مداحی آنلاین - شیعه آقادی آقاسی واردی - محمدباقر منصوری.mp3
7.53M
🔳 (ع) 🌴شیعه آقادی آقاسی واردی 🌴ایرانی لارین رضاسی واردی 🎤زنده یاد 👌 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃http://eitaa.com/ShifteganeTarbiat 🌐 روبیکا: 🍃https://rubika.ir/ShifteganeTarbiat
📱مجموعه استوری علیه السلام (ع) •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃http://eitaa.com/ShifteganeTarbiat 🌐 روبیکا: 🍃https://rubika.ir/ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر روز یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «أَرْسِلْهُ مَعَنَا غَدًا يَرْتَعْ وَيَلْعَبْ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ» فردا او را با ما (به خارج شهر) بفرست، تا غذاى کافى بخورد و تفریح کند و به یقین ما از او محافظت خواهیم کرد.» (سوره مبارکه یوسف/ آیه ۱۲) 🖤🖤🖤 ❇ تفســــــیر بیا دست از این کار که ما را متهم مى سازد بردار، به علاوه برادر ما نوجوان است، او هم دل دارد، او هم نیاز به استفاده از هواى آزاد خارج آبادى و سرگرمى مناسب دارد، زندانى کردن او در خانه صحیح نیست، فردا او را با ما بفرست تا به خارج شهر آید، گردش کند از میوه هاى درختان بخورد و بازى و سرگرمى داشته باشد (أَرْسِلْهُ مَعَنا غَداً یَرْتَعْ وَ یَلْعَبْ).(۱) و اگر نگران سلامت او هستى ما همه حافظ و نگاهبان برادرمان خواهیم بود چرا که برادر است و با جان برابر! (وَ إِنّا لَهُ لَحافِظُونَ). و به این ترتیب نقشه جدا ساختن برادر را ماهرانه طرح کردند و چه بسا سخن را در برابر خود یوسف گفتند، تا او هم سر به جان پدر کند و از وى اجازه رفتن به صحرا بخواهد. 🌼🌼🌼 این نقشه از یک طرف پدر را در بن بست قرار مى داد که اگر یوسف را به ما نسپارى، دلیل بر این است که ما را متهم مى کنى. و از سوى دیگر، یوسف را براى استفاده از تفریح و سرگرمى و گردش در خارج شهر تحریک مى کرد. آرى، چنین است نقشه هاى آنهائى که مى خواهند ضربه غافلگیرانه بزنند، از تمام مسائل روانى و عاطفى براى این که خود را حق به جانب نشان دهند استفاده مى کنند، ولى افراد با ایمان به حکم: أَلْمُؤْمِنُ کَیِّسٌ: مؤمن هوشیار است هرگز نباید فریب این ظواهر زیبا را بخورند، هر چند از طرف برادر مطرح شده باشد!. (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۱۲ سوره مبارکه یوسف) •┈┈••✾❀🍃⚫️🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃http://eitaa.com/ShifteganeTarbiat 🌐 روبیکا: 🍃https://rubika.ir/ShifteganeTarbiat
یک آیه یک قصه37.mp3
3.6M
قسمت 7⃣3⃣ 📜سوره مبارکه ملک آیه 19 َ🔹أوَلَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ فَوْقَهُمْ صَافَّاتٍ وَيَقْبِضْنَ ۚ مَا يُمْسِكُهُنَّ إِلَّا الرَّحْمَٰنُ ۚ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ بَصِيرٌ🔹 ✅مناسب برای گروه سنی 🔹 با صدای استاد 👈قابل استفاده برای والدین و مربیان محترم •┈┈••✾❀🍃⚫️🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃http://eitaa.com/ShifteganeTarbiat 🌐 روبیکا: 🍃https://rubika.ir/ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
*🍀﷽‌🍀 رمـان #بـــنده_نــفس_تا_بـــنــده_شــهــدا 🍃🌷 #پارت37 📕 منم دوست دارم خادمتون بشم دوست دا
🍀﷽‌🍀 رمـان 🍃🌷 📕 برامون کلاس گذاشتن مارو فرستادن پادگان شهیدمسعودیان وسط پادگان مسعودیان یه هفت سین بزرگ چیده بودن هفت سین که مزین به نام هفت شهید بود اولین جایی ک رفتیم همون فکه بود آی شهدا دلم شکسته دلم خادمی شما را میخاد اونروز بخاطر تحویل سال تا ساعت 6-7 غروب فکه بودیم نگاهم ک به بچه های خادم میفتاد دلم میگرفت دوست داشتم خادمشون باشم روز دوم سفر شلمچه و طلائیه بودیم سه ساله شدم شهدا .... سه ساله فرماندمون حاج_ابراهیم_همت دستم گرفت و از گناه بلندم کرد من عاشق شلمچه ام شلمچه عطر بوی مادر حضرت زهرا(سلام الله علیها) را میده ... روز سوم راهی هویزه شدیم شهر شهادت سیدجوان سیدحسین علم الهدی ..... سرمو گذاشتم رو مزارش گفتم سیدجان دوست دارم خادمتون بشم رفتم تو طاقی ها نشستم گریه کردم که یهو یه دختر خانمی زد رو شونه ام گفت اهل کار هستی ؟ هنگ کرده بودم با تعجب و ذوق بهش نگاه کردم دختره : چیه نگفتی اهل کاری یانه ؟ -آره آرزومه دختره: پس پاشو با من بیا اسمت چیه ؟ من محدثه ام -منم حنانه محدثه : دوساعت پشت این در باش هیچکس راه نده -باشه باشه حتما محدثه : فعلا یاعلی دو ساعتی پشت در مراقب بودم تا اینکه بعد از دوساعت محدثه زد به در گفت: حنانه جان در باز کن خانما برن داخل -باشه عزیزم در که باز کردم محدثه گفت : میخای خادم بشی ؟ -وای از خدامه محدثه : خب پس برو کفشداری به بچه ها کمک کن شب باهم میریم وسایلتو میاریم -وای خدایا باورم نمیشه شب باهم رفتیم اردوگاه اما..... ادامـــــــه دارد...