شیفتگان تربیت
💎بنـــامـ خــــداے یــــوســـــف💎 💎رمـــــان جذاب و نیمہ واقعے 💎 #حـــــــــرمٺ_عشــق 💞قسمـــٺ #ش
💎بنـــامـ خــــداے یــــوســـــف💎
💎رمـــــان جذاب و نیمہ واقعے
💎 #حـــــــــرمٺ_عشــق
💞قسمـــٺ #شصت_وسه
یوسف دستش را از روی پیشانیش برداشت. از جملات دلبرش لبخند پهنی زد.
_اونقدر کم اهمیت بود برام، که نگفتم.☺️
یوسف دستش را مشت کرد زیر سرش گذاشت.
_یه چیزی هم میخام بهت بگم.. ولی گذاشتم بوقتش.😊
_به ضرر منه یا به نفعم🙈
_به ضررمنه اما به نفع تو هس
_خب الان بگو.. هی میگی یه چی میخام بگم.. ولی نمیگی... بگو خو... ☹️
_نمیدونم چیشد.. یهو تپش قلب گرفتم. قبلا درد میکرد هر از گاهی ولی خب قابل تحمل بود.
ریحانه_ حرف تو حرف نیار..!😉
یوسف خنده اش گرفت.😁
_الان وقتش نیس. اصرار نکن.
سرمش تمام شد..
تاکسی🚕 گرفتند. به مقصد امامزاده. سوار ماشین🚙 خودشان شدند.ریحانه پشت فرمان نشست. آرام رانندگی کرد.
به خانه شان رسید. وقت خداحافظی بود.
ریحانه _دردی که میکشی،منو از پا درمیاره. پس مراقب خودت باش.این بار بخاطر من☝️
پیاده شدند...
ریحانه بسمت درخانه میرفت تا زنگ بزند.یوسف روبروی بانویش ایستاد. خواست چیزی بگوید.نگاه عاشقانه ای ممتد کرد. ۴انگشتش را کنار پیشانیش گذاشت. آرام زمزمه کرد.
_به امید دیدارت... یاعلی😍✋
درماشین را باز کرد...
پشت فرمان نشست. بمحض #رفتن بانویش به خانه، پایش را روی گاز فشرد و رفت... 💨🚙
یوسف تا رسیدن به خانه،به دلدارش فکر میکرد..
💎چقدر #خانم بود..
💎چقدر خوب #مربیگری میکرد..
💎چقدر خوب #سیاست میدانست..
💎چقدر خوب #دلبری بلد بود..
خدا را #شکر میکرد...
ذکر #الحمدلله✨ ورد زبانش شده بود..هر روز که میگذشت.. عشقشان #عمیقتر و #شناختشان بیشتر میشد.
🎊سوم شعبان بود.🎊
ساعت ٢ظهر شد.عروس و داماد به همراه پدر ومادرانشان، به محضر رفتند. عاقد خطبه را خواند.
🎊 #همسرشدند. شرعی. عرفی. قانونی. الهی.دلی. #همسفرشدند. تا بهشت تا شهادت ان شاالله.. 🎊
ریحانه مهرش را...
همانجا در محضر #بخشید.😊نوشتند. ثبت کردند که مهرش را بخشید.یوسف سر همسرش رابوسید.
کنار گوشش زمزمه کرد.
_فردا اون حرفی رو که میخام بزنم رو میگم.
ریحانه سرش را بلند کرد. یوسف گوشش را نزدیکتر آورد.
_اصلا نوموخوام بگی..☹️
_قول میدم فردا بگم...قول😊
ریحانه با بخشیدن مهرش...
کوروش خان و فخری خانم مات و متحیر شده بودند.😳😧
عمومحمد و طاهره خانم با لبخند نگاه میکردند.😊😊
لحظه ای یوسف بسمت عمومحمد رفت.
آرام گفت:
_برا عروسی یاشار، بهتون خوش نگذشت، از اول تا اخر مراسم، انتهای باغ نشسته بودید. تو مجلس نبودید. ولی فردا جبران میکنم.😊
عمو با لبخند دستی به شانه دامادش زد.
یوسف با عاقد صحبت کرد...
برای عروسی دعوتشان کرد که بیایند. خطبه را بخواند،این بار سوری.درخواست کرده بود امضاهایشان را بگذارند برای فردا..اما عاقد قبول نمیکرد.😅
عاقد_ برا خطبه سوری مشکل نداره میام. ولی دفتر رو همینجا امضا کنین بهتره.😊
عروس و داماد قبول کردند...
امضا میکردند و حرف میزدند در گوشی، آرام که کسی جز خودشان نمی شنیدند..
ریحانه_ نمیخام چیزی بگی..! سرکاریه..! میدونم..! ☹️
_میگم بانو... قول ِ قول... 😍
بعد از عقد...
ریحانه و مرضیه هماهنگ کردن، که یوسف نباشد. که علی سرگرمش کند.😅علی یوسف را برد.که سری به رفقایشان بزنند.
ریحانه ازفرصت استفاده کرد...
با مرضیه و فاطمه، به تالار رفت.همه چیز مرتب کردند. حتی سفره عقدش را هم پهن کرد.😍☺️
🎊امروز ۴ شعبان مصادف با میلاد ماه منیر بنی هاشم.ع.😍 است🎊
فاطمه با دوربینش🎥 از صبح با ریحانه بود. از صحنه ها عکس میگرفت.☺️ فقط ریحانه بود، در عکس که خودنمایی میکرد.📸
کارهای آرایشگر تمام شده بود...
باکمک فاطمه و مرضیه #ساق_دستش را، #دستکشش را پوشید. #شنل برسر کرد. و #چادر سپیدش را که باگلهای ریز یاس نقش گرفته بود، بر سر گذاشت.
👑تاج بندگیش بود. ارزشش به اندازه 🌸لبخند حضرت مادر.س.🌸بود.👑
یوسف در تکاپو بود.😇
از دسته گل عروس، تزیین ماشینش،تا هماهنگی باخانومش...
فاطمه سوار ماشین مرضیه شد...
کوچه خلوت بود.کسی نبود.👌مرضیه پشت فرمان نشست.و فاطمه با دوربینش کنار او...
عروس و داماد هم در ماشین خودشان. فاطمه هم فیلم میگرفت.
به سمت #باغ_شخصی....
دوست آقابزرگ رفتند..باغی زیبا نرسیده به خروجی شهر..
آنجا هم کسی نبود...
یوسف #باماشین🚙 به داخل باغ رفت. مرضیه هم با ماشینش،🚗 پشت سر یوسف وارد باغ شد.
یوسف پیاده شد. در را بست..
فاطمه با کمک مرضیه شروع کرده بودند به فیلمبرداری.
یوسف به عروسش کمک کرد تا پیاده شود...
ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : اثر کسب مال حرام در تربیت فرزندان آشکار میشود
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_عاملی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 این پرچم از نو زخم برداشت
🇮🇷 رقصید و باز از پای ننشست
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥💠فرزین، رئيس بانک مرکزی رئیسی: ارتباط مستقیم بانکهای ایرانی با بانکهای روسیه برقرار شد، حتی با 106 بانک غیرروسی هم ارتباط برقرار کردیم
🔹همتی، رئيس بانک مرکزی روحانی،سال 98: در دیداری که با رئیس بانک مرکزی روسیه داشتم، به من گفت تا مشکل FATF حل نشود نمیتوانیم با شما کار کنیم!
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 غرش عقابها در دل کوه
👇👇👇👇👇👌👌👌👌👌
رونمایی از پایگاه زیرزمینی نیروی هوایی ارتش
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایرانی ها بعد از زلزله & ترکیهایها بعد از زلزله
🔹 اینجا شهر زلزله زدهست که مردم در حال غارت اجناس فروشگاهها هستند...
#زنده_باد_ایران_اسلامی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بازنشر| نماهنگ🎥 برای ایران🇮🇷
"به نام ایران، عشق رو نوشتیم
پیش چشم همه دنیا کنار همیم
واسه آینده از همین امروز
سرنوشت رو ما می سازیم"
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ 📈صعود ۴۴ ساله
👌 مقایسهای از وضعیت ایران، قبل و پس از انقلاب اسلامی
#لبیک_یا_خامنه_ای
#ماه_رجب
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
اولوا الالباب_118.mp3
1.9M
❌ آدم متکبر چون خودبرتر بینه و دیگران رو کوچک میبینه، نتیجهی طبیعی تکبرش اینه که کارهای خودش رو بزرگتر از چیزی که هست میبینه و کارهای دیگران رو کوچکتر از چیزی که هست، میبینه.
📛 تکبر نظام محاسباتی آدم رو به هم میریزه و نقطهی درک اون رو هدف قرار میده و تخریب میکنه.
⚠️ در مسایل تربیتی و اخلاقی، هر جا آدم به تکبر برمیخوره، واقعاً مستأصل میشه؛ از بس که این ویژگی قدرت تخریبش بالاست.
#تربیت_عقلانی
#تفسیر_تربیتی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
این تصویر باید کل دنیا رو تکان میداد؛ اما خب متاسفانه زلزله زدگان سوری چشم رنگی و مو بور نیستن
لعنت به حقوق بشر گزینشیتون
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
این تصویر باید کل دنیا رو تکان میداد؛ اما خب متاسفانه زلزله زدگان سوری چشم رنگی و مو بور نیستن لعنت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲💭
یک دختر سوری زیر آوار
وقتی به امدادگر رسید می گوید:
عمو نجاتم بده خدمتکارت میشم.
جمله ای بسیار تلخ برای دختری که میخواهد زندگی کند و نمیخواهد حالا بمیرد
😭😭😭😭😭
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
🎥 روزمان را با قرآن آغاز کنیم/ ترتیل صفحه ۲۷۹ قرآن کریم ( آیات ۱۰۳ تا ۱۱۰ سوره مبارکه نحل ) 🌺 اما
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روزمان را با قرآن آغاز کنیم/ ترتیل صفحه ۲۸۰ قرآن کریم ( آیات ۱۱۱ تا ۱۱۸ سوره مبارکه نحل )
🌺 پیامبر (ص) میفرمایند: «مَن عَلَّمَ آیَةً فی کِتابِ اللهِ تَعالی، کانَ لَهُ اَجرُها ما تُلِیَت» هر که آیهای از کتاب خدا را به دیگری بیاموزد، پاداش آن آیه، تا زمانی که خوانده میشود به او نیز میرسد. (مستدرک الوسائل ۴/۲۳۵)
🎙 استاد پرهیزگار
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«أُولَئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَىَ رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا»
کسانی را که آنان میخوانند، خودشان وسیلهای (برای تقرب) به پروردگارشان میجویند، وسیلهای هر چه نزدیکتر؛ و به رحمت او امیدوارند؛ و از عذاب او میترسند؛ چرا که عذاب پروردگارت، همواره در خور پرهیز و وحشت است!
(سوره مبارکه إِسراء/ آیه ۵۷)
🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹
❇ تفســــــیر
آیه بعد، در حقیقت دلیلى است براى آنچه در آیه قبل، گفته شد. این آیه مى گوید: مى دانید چرا آنها قادر نیستند مشکلى را از دوش شما، بدون اذن پروردگار بردارند، براى این که خودشان براى حل مشکلات به در خانه خدا مى روند، خودشان سعى دارند به ذات پاک او تقرب جویند، و هر چه میخواهند از او بخواهند: آنها کسانى هستند که خدا را مى خوانند و براى تقرّب به او به اطاعتش متوسّل مى شوند (أُولئِکَ الَّذِینَ یَدْعُونَ یَبْتَغُونَ إِلى رَبِّهِمُ الْوَسِیلَةَ).
و نزدیک ترین وسیله را مى طلبند (أَیُّهُمْ أَقْرَبُ).
و به رحمت او امیدوارند (وَ یَرْجُونَ رَحْمَتَهُ).
و از عذاب او مى ترسند (وَ یَخافُونَ عَذابَهُ).
چرا که عذاب پروردگارت چنان شدید است که همه از آن پرهیز و وحشت دارند (إِنَّ عَذابَ رَبِّکَ کانَ مَحْذُوراً).
🌺🌺🌺
در تفسیر جمله أَیُّهُمْ أَقْرَبُ مفسران بزرگ اسلام، تفسیرهاى گوناگونى دارند:
جمعى مى گویند: این جمله، اشاره به آن است که هر یک از این اولیاء پروردگار، از فرشتگان و پیامبرانى که معبود واقع شده اند، هر کدام به خدا نزدیک ترند به درگاه او بیشتر مى روند.
بنابراین، آنها از خود چیزى ندارند هر چه دارند از خدا است و هر چه مقامشان بالا رود طاعت و بندگیشان فزون تر مى شود.
بعضى دیگر معتقدند: مفهوم جمله چنین است: آنها مى کوشند که هر یک در تقرب پروردگار بر دیگرى سبقت جویند، گوئى در مسیر اطاعت پروردگار، و قرب به ذات پاک او در یک مسابقه معنوى شرکت جسته اند، که هر یک مى کوشد در این میدان، بر دیگرى تقدم یابد، آیا کسانى که چنین هستند مى توانند معبود، واقع شوند و استقلال داشته باشند؟
اما این تفسیر، که آنها به هر وسیله اى که نزدیک تر است به خدا تقرّب مى جویند احتمال بسیار بعیدى است; زیرا ضمیر هُمْ در أَیُّهُم که معمولاً براى جمع مذکر است، با این معنى سازگار نیست، بلکه باید أَیُّها باشد.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۵۷ سوره مبارکه إسراء)
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 قرض بگیرم یا نه؟
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
💎بنـــامـ خــــداے یــــوســـــف💎 💎رمـــــان جذاب و نیمہ واقعے 💎 #حـــــــــرمٺ_عشــق 💞قسمـــٺ #ش
💎بنـــامـ خــــداے یــــوســـــف💎
💎رمـــــان جذاب و نیمہ واقعے
💎 #حـــــــــرمٺ_عشــق
💞قسمـــٺ #شصت_وچهار
یوسف به عروسش کمک کرد...
تا پیاده شود..غیر از صدای گنجشک ها و آب نمای⛲️ وسط باغ #صدایی نبود. غیر از عروس و داماد، مرضیه و فاطمه #کسی نبود...
#چادر بانویش را آرام برداشت.
یوسف باید #جبران میکرد تمام محبتهای بانویش را...
از امروز #شروع کرد..
ازقبل هماهنگ کرد...
که صاحب باغ امروز تا غروب نباشد...
که وقتی بیایند آنها نباشند..
یوسف #شنل را،...
#ساق_دست و #دستکشش را درآورد. ناگهان چهره اش را درهم کرد.😣دستش را روی قلبش گذاشت. بلند داد زد.
_اخخخخ... قلبمم..!😣🗣
ریحانه نگران و مستاصل شد...😰
✨یازهرا✨میگفت..
مدام یوسفش را صدا میکرد.😱یوسف سرش را پایین انداخته بود. چنان نقش بازی میکرد که همسرش باور کند.. و فاطمه فقط فیلم میگرفت و عکس.🎥📸
یوسف بادستش...
پیرهنش را چنگ زد، گویی قلبش، درحال ایستادن است.😖
_یوسف.. 😰 وااای یاخدااا😱... یا زهرای اطهر.... 😢
نزدیک بود اشک چشمان ریحانه سرازیر شود.😢... که یوسف آرام سربلند کرد.چشمکی زد.
_خیییلی میخوامت بانو...😉
ریحانه سرکاری بودن...
کار یوسف را فهمید.😳😤یوسف عقب عقب میرفت،😍 وریحانه هم باحرص او را تهدید میکرد و جلو میرفت.😬😤 به یوسف رسید.باحرص مشتی به بازوی یوسف زد..😤👊
رو به فاطمه گفت:
_آره تو هم فیلم بگیر که یادم باشه چقدر منو حرص میده.. از ترس داشتم سکته میکردم😬😤
مرضیه و فاطمه خنده شان گرفته بود.😅😅صدای قهقهه یوسف هم،😂 بلند شد.
_خوشت میاد منو حرص میدی؟؟😤😬
_چه جورم..! 😍😂
ریحانه فقط حرص میخورد..😬😤
_اینو که گفتم، همونیه که قرار بود بگم. تو بیمارستان، محضر، هر بار...😍
_که گفتی به ضرر تو هست و به نفع منه..؟!🙈
_آره😊
ریحانه پشت چشمی نازک کرد. رویش را برگرداند.
_کدوووم.. من که چیزی نشنیدم.😌
یوسف عقب عقب میرفت..داد میزد.
_یعنی میگی دوباره بگم؟!چند بار.. آهاااا... بگم دیوونتم چی...بگم میمیرم برات چییی...از الان تا آخر عمرم داشته باش بانو.. خیییلی میخوامت
یوسف فریاد میزد...
و با خنده جملاتش را تکرار میکرد.دیوانه بازی هایش را هر لحظه با صدای بلند و بلندتری میگفت. چرخی میزد به دور دلبرش...
سرش را بالا گرفت، دستهایش را بلند کرد فریاد زد..
_#خدایاااشکرت... خداااا خیلی نوکرتم😍✨💞
ریحانه سعی داشت...
آرام کند مردش را.یوسف قهقهه میزد تا، به همه عالم ذوق و خوشحالی اش را نشان دهد..
ریحانه گونه سیب میکرد.ازخجلت و حیا رویش نداشت نگاهش کند.اعتراف یوسفش یکجا بود..
ظهر بود...
بعد از اذان، ✨نماز عاشقانه✨ ای را خواندند.
💖✨💖
فاطمه👉 تعجب نکرد..
که #هردودائم_الوضو✨ باشند...
که #هردوروزه✨ باشند...
اما متحیر بود،😟🙁
چرا تا بحال ریحانه را #نشناخته.!
چرا این همه #مطیع یوسفش بود.!
با اینکه خودش هم #متاهل بود اما برخی کارهای ریحانه را #درک_نمیکرد. #نمیفهمید دلیل کارهایش را.
تعجبش از آن بود، با اینکه ١۵ سال پیش ازدواج کرده بود...
🍂اما زیاد مطیع نبود..
🍂خیلی از اوقات حرف حرف خودش بود..
🍂تا توانسته خرج کرده بود برای عروسی اش..
💞کارهای ریحانه و یوسف،💞 هیچ دلیلی برایش نداشت..
اینکه ریحانه مهرش را ببخشد..😑
اینکه خنچه عقد درست کند..😐
اینهمه علاقه یوسف به ریحانه برایش باورکردنی نبود..😕
اینهمه توجه ریحانه به وضعیت مالی یوسف را نمیتوانست بفهمد..😟
کم کم آفتاب غروب میکرد...
ادامه دارد...
مداحی آنلاین - سربازان امام - استاد عالی.mp3
2.96M
♨️سربازان امام
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام #عالی
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : روزه ماه رجب را از دست ندهید
👤 #آیت_الله_عاملی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
4_5983245238418803815.mp3
11.09M
🔴🎤 نماهنگ حامد زمانی به نام ما بُردهایم
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رهبرمعظم انقلاب: برای برادران مصیبتزدهمان در سوریه و ترکیه متأسف هستیم
✅ مسئولان کمکهایی کردند و باز هم خواهند کرد.
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
اولوا الالباب_119.mp3
2.17M
⚠️ به فرموده ی امام صادق علیه السلام، ریشه های کفر سه چیز هستن : حرص و حسد و تکبر.
👌 از بررسی آیات قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام با رویکرد تربیتی، میشه به این نتیجه رسید که اگه فکری به حال این سه تا ریشه نکنیم؛ بسیاری از تلاشهای تربیتی مون بی نتیجه خواهد بود.
❌ تکبر، عامل تخریب قوه ی درک صحیح مسائل در انسان هست. بدون این قوه ی درک، آدم نمیتونه به تحلیل، تصمیم و رفتار صحیح برسه.
#قطعه_صوتی
#تربیت_عقلانی
#تفسیر_تربیتی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻جاسوسی در لباس روحانیت؛
آیت اللهی که نفت را نجس اعلام کرد...
🔸ماجرا های عجیب مستر جیکاک، آیت الله انگلیسی که برای جاسوسی به ایران آمده بود و با شعبده بازی هایی هوشمندانه خودش را فرستاده خدا جا زد تا مردم از او پیروی کنند تا نفت خوزستان را غارت کنند
ماجرای این جمله چیست ؟!
تو که مهر علی مین دلته
نفت ملی سی چنته...
✍ «این مستند رو از دست ندید»
برای یاد آوری حافظه تاریخی واقعا لازمه
#دهه_فجر
#جاسوسی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat