eitaa logo
شیفتگان تربیت
11.5هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
19.4هزار ویدیو
1.4هزار فایل
﷽ « تربیت : یعنی که #خـــــــــود را ساختن بعد از آن بر دیگـــــــــران پرداختنـ ...💡» • مباحث تربیتی - معرفتی و بصیرتی 🪔 • راه ارتباطی در صورت کاملا خیلی ضروری : ⊹ @Gamedooiran 🕊༉ - کانال را به دیگران هم معرفی فرمائید🌱؛ #تبلیغات نداریم!
مشاهده در ایتا
دانلود
شیفتگان تربیت
#رمان_جانم_میرود #قسمت_صدوشصت با شنیدن عربده مردی سرش را با وحشت بلند کرد و با دیدن یقه ی استاد
ــ اومدم برو کنار ــ مهیا چادرش را دست پگاه داد و آرام ارام بالا رفت ــ بچه ها این مشکل داره ،داره میلرزه نیفتم پگاه با شوخی کمی آن را تکان داد پای مهیا پیچ خورد و بر زمین افتاد و همزمان پگاه و دخترها جیغ بلندی کشیدند شهاب با شنیدن صدای جیغ همراه بقیه به سمت سالن دویدند خانم ها دور مهیا جمع شده بودند شهاب با صدای نگرانی گفت: ــ چی شده؟؟ پگاه که چادر مهیا را سرش می کرد و سعی کرد دست مهیا تکان نخورد جواب شهاب را داد: ــ آقای مهدوی مهیا از بالا افتاد شهاب با شنیدن حرف پگاه "یاحسینی"گفت و به سمت جایگاه دوید خانما از مهیا کمی دور شدند مهیا به دیوار تکیه داده بود و دستش را در دست دیگری گرفته بود و از درد چشمانش را بسته بود شهاب با نگرانی کنارش زانو زد و صدایش کرد: ــ مهیا،مهیا خانومی جواب بده .کجات درد میکنه؟؟ مهیا چشمانش را که باز کرد قطره ی اشکی بر روی گونه اش سرازیر شد و با صدای لرزانی زمزمه کرد: ــ شهاب،دستم شهاب دستش را گرفت که مهیا صورتش از درد جمع شهاب عصبی دستی در موهایش کشیدو با صدایی که سعی کرد کنترل کند گفت: ــ چطور افتادی ؟؟اصلا چرا رفتی بالا ؟ پگاه شرمنده سرش را پایین انداخت و جواب شهاب را داد: ــ شرمنده تقصیر من شد میخواستم بنرو درست کنم که افتاد،بعد من از مهیاخواستم که بالا بره درستش کنه شهاب نگاهش را از زمین گرفت و به چشمان اشکی مهیا دوخت؛ ــ ای کاش صدامون میکردید پگاه حرفی نزد و شرمنده سرش را پایین انداخت!! شهاب به مهیا کمک کرد که از جایش بلند شود و رو به آرش کرد و گفت: ــ آرش اینجارو میسپارم بهت ــ برو داداش خیالت راحت باشه مهیا سوار ماشین شد شهاب در را بست و سریع پشت فرمون نشست. مهیا از درد شدید دلش می خواست جیغ بزند،اما می دانست شهاب الان چقدر از او عصبیه برای همین سعی می کرد چیزی نگوید شهاب کلافه نگاهی به مهیا انداخت؛ ــ درد داری ?? ــ نه خوبم شهاب که می دانست مهیا به خاطر خودش حرفی نمیزد غرید؛ ـــ مهیا،پرسیدم درد داری ?? مهیا چشمانش را روی هم فشرد و آرام لب زد: ــ آره خیلی درد دارم شهاب شهاب محکم بر روی فرمون کوبید و سرعتش را بیشتر کرد شهاب و مهیا روبه روی دکتر نشسته بودند و منتظر بودند دکتر عکس های دست مهیا را دوباره چک کند. مهیا به دستش که برای بار دوم تو گچ رفته بود نگاهی انداخت،کمی به سمت شهاب خم شد و آرام در گوشش گفت: ــ میگم شهاب، یعنی دیگه نمیتونم بیام دانشگاه کمک؟ شهاب با اخم نگاهی به او می کند ؛ ــ با این دستت میخوای بیای؟ مهیا خواست اعتراضی کند، که شهاب اجازه نداد وگفت: ــ اعتراض نکن ،به اندازه کافی از دستت عصبیم ــ خب به من چه؟ * از.لاڪ.جیــغ.تـا.خــــدا * * ادامه.دارد.... *
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : روح خود را به بزرگی ها عادت بده •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💉 جوهر نمک به جای الکل 🎥 خاطره طنز حاج حسین یکتا از اولین اعزام •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
سلام ای گل محمدی.pdf
10.71M
💠دانلود کتاب سلام ای گل محمدی به مناسبت میلاد پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) 📚 ٦ داستان زیبا از پیامبر اکرم (ص) ویژه کودک و نوجوان که با زندگی و سیره آن حضرت بیشتر آشنا شوند. •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
🔴هفدهم ربیع الاول جزو ۴ روز سال است که به فضیلت روزه ممتاز است. و معادل یک سال روزه گرفتن است. 🌕 روز هفدهم ماه ربیع الاول که مصادف است با سالروز ولادت پیامبر خاتم، نبی مکرم اسلام، حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله و نیز فرزند بزرگوارشان امام جعفر صادق(عليه السلام ) دارای اعمالی است که به شرح زیر است: 🔹 ۱- غسل. 🔹 ۲- روزه: از برای آن فضیلت بسیار است و روایت شده هر که این روز را روزه بدارد ثواب روزه یک سال را خدا برای او می نویسد و این روز یکی از آن چهار روز است که در تمام سال به فضیلت روزه ممتاز است. 🔹 ۳- زیارت حضرت رسول صلّی الله علیه و آله و سلّم از نزدیک و دور. 🔹 ۴- زیارت امیرالمؤمنین علی علیه السّلام 🔹 ۵- نماز: به هنگامی که روز بلند شود دو رکعت نماز به جای آورد که در هر رکعتی یک مرتبه حمد و 10 مرتبه سوره قدر و ده مرتبه سوره توحید بخواند و پس از سلام نماز در جای خود نشسته و دعایی را که روایت شده است بخواند: اَللَّهُمَّ اَنتَ حَی لاَ تَمُوتُ ... 🔹 ۶ - تصدّق و خیرات: مسلمانان این روز را تعظیم بدارند و تصدّق و خیرات دهند و مؤمنین را مسرور کنند و به زیارت مشاهد مشرّفه بروند. 📚 مفاتیح الجنان/ اعمال ماه ربیع الاول •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥  | چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
36.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📍 ایران حق دارد نگران وضعیتی که ترکیه در قفقاز به وجود آورده باشد 🔹‌ کارشناس ترک: با راه اندازی گذرگاه زنگزور، پیوستگی بین ایران و ارمنستان از نگاه جغرافیایی قطع می شود. 🔹‌ در حوالی همان منطقه برای اسرائیل پایگاه ساخته‌اند و ایران حق دارد نگران این مسائل باشد... •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
اسوه حسنه.pdf
282.6K
📲 نسخه PDF | رفتار نبوی 👈 مروری بر سیره فردی و اجتماعی پیامبر اعظم(ص) براساس بیانات رهبرانقلاب 🎐 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃http://eitaa.com/ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱 ❤️ ✨ او محمد بود... 🎙سامی یوسف 🌱🌸ایام‌ فرخنده و با سعادت صلی‌الله علیه و آله و امام جعفر صادق علیه السّلام و مبارک باد. •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
یار اومده، دلدار اومده_۲۰۲۳_۱۰_۰۲_۲۰_۰۵_۵۹_۲۱۶.mp3
16.25M
سرود 💐 یار اومده، دلدار اومده کربلایی حسین طاهری 🌺 ویژه ولادت صلی‌الله علیه و آله •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر روز یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 «وَإِذَا تُتْلَىَ عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا أَيُّ الْفَرِيقَيْنِ خَيْرٌ مَّقَامًا وَأَحْسَنُ نَدِيًّا» و هنگامی که آیات روشن ما بر آنان خوانده می‌شود، کافران به مؤمنان می‌گویند: «کدام یک از دو گروه [= ما و شما] جایگاهش بهتر، و جلسات انس و مشورتش زیباتر، و بخشش او بیشتر است؟!» (سوره مبارکه مریم/ آیه ۷۳) ❇ تفســــــیر به دنبال بحثى که در آیات قبل، پیرامون ظالمان بى ایمان شد، در آیات بعد، گوشه‌اى از منطق و سرنوشت آن‌ها را شرح مى‌دهد. مى دانیم نخستین گروهى که به پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) ایمان آوردند، مستضعفان پاکدلى بودند که دستشان از مال و منال دنیا تهى بود، همان گروه محروم و مظلومى که آئین هاى الهى براى نجات آنان، از چنگال ظالمان و ستمگران آمده، مردان و زنان بلند همت و با ایمانى همچون بلال، سلمان، عمار، خَبّاب، سمیه و امثال آنها. از آنجا که معیار ارزش در جامعه جاهلى آن زمان ـ همچون هر جامعه جاهلى دیگر ـ همان زر و زیور و پول و مقام و هیأت ظاهر بود، ثروتمندان ستمکار همچون نضر بن حارث و امثال وى، بر گروه مؤمنان فقیر، فخرفروشى کرده، مى گفتند: نشانه شخصیت ما با ما است، و نشانه عدم شخصیت شما همان فقر و محرومیتتان است!. این خود دلیل بر حقانیت ما، و عدم حقانیت شما است!. 🌺🌺🌺 چنان که قرآن در آیه مورد بحث، مى گوید: هنگامى که آیات روشن ما بر آن‌ها خوانده شود، کافران مغرور و ستمگر، به کسانى که ایمان آورده اند مى گویند: کدام یک از دو گروه ما و شما، جایگاهش بهتر، جلسات انس و مشورتش زیباتر، و بذل و بخشش او بیشتر است؟ (وَ إِذا تُتْلى عَلَیْهِمْ آیاتُنا بَیِّنات قالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِلَّذِینَ آمَنُوا أَیُّ الْفَرِیقَیْنِ خَیْرٌ مَقاماً وَ أَحْسَنُ نَدِیّاً). مخصوصاً در روایات اسلامى مى خوانیم: این گروه اشرافى و مترف، زیباترین لباس هایشان را مى پوشیدند و زینت مى کردند، جلو یاران رسول اللّه(صلى الله علیه وآله) راه مى رفتند، و نگاه تحقیر و تمسخرآمیز به آنها مى کردند، آرى، این است راه و رسم این طبقه در هر عصر و زمان. (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۷۳ سوره مبارکه مریم) •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠موشن گرافیک احکام: به چه شک‌هایی نباید اعتنا کرد ؟ 🔸احکامی که باید بدانیم •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رحمة للعالمین بودن پیامبر اکرم (ص) 🎙 حجت الاسلام فرحزاد 🌸 به مناسبت فرا رسیدن ۱۷ ربیع الاول، سالروز میلاد با سعادت حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی (صلی الله علیه وآله) •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سه توصیه مهم امام صادق (ع) برای خوب زندگی کردن 🎙 حجت الاسلام رفیعی 🌸 به مناسبت فرا رسیدن ۱۷ ربیع الاول، سالروز میلاد شیخ الائمه امام جعفر صادق علیه السلام •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
#رمان_جانم_میرود #قسمت_صدوشصت_ویک ــ اومدم برو کنار ــ مهیا چادرش را دست پگاه داد و آرام ارام با
ــ خیلی پرویی مهیا !! با سرفه ی دکتر به خودشان آمدند: ــ این دستتون قبلا آسیب دیده بود ؟ ــ بله یه بار شکست دکتر سری تکان داد : ــ استخون دستتون خیلی ضعیف بود و با ضربه ای که بهش وارد شد به راحتی شکست ، ممکنه این بار خیلی طول بکشه تا جوش بخوره، نباید زیاد تکونش بدید ،چیز سنگین بلند کنید و استراحت مطلق. و نسخه ای که همزمان که تذکرات را می گفت، نوشت را به طرف شهاب گرفت. شهاب تشکری کرد و به مهیا کمک کرد که بلند شود. از بیمارستان خارج شدند و به طرف ماشین رفتند، به محض اینکه ماشین حرکت کرد مهیا به سمت شهاب چرخید که صدای جیغش بلند شد شهاب نگران به سمتش چرخید؛ ـــ چی شد؟؟ ــ هیچی حواسم نبود دستم خورد به در ــ مهیا درست بشین از جات هم تکون نخور ـ باشه.میگم شهاب الان به مامان بابام چی بگم ؟؟اینجوری ببینن منو سکته میکنن. شهاب نگاه ترسناکی بهش انداخت و گفت؛ ــ دیگه مجبورم خودم دست گلی که دخترشون به آب داد رو توضیح بدم. مهیا لبخندی زد و سرش را به صندلی تکیه داد خیلی خسته بود و شکستن دستش و دردی که کشید باعث ضعف کردنش شده بود! ــ شهاب خوابم میاد ــ بخواب رسیدیم بیدارت میکنم و چشمان مهیا کم کم گرم شدند. مهیا چشمانش را آرام باز کرد و اطراف را بررسی کرد ،چشمانش را محکم روی هم فشرد تا بفهمد چه شده !! کم کم یادش آمد که شهاب آن را به خانه آورده بود و با کلی دردسر احمدآقا و مهلا خانم را قانع کرد که افتاده و تصادفی در کار نیست... در اتاق باز شد و مهلا خانم وارد اتاق شد؛ ــ صبح بخیر مادر ــ صبحت بخیر مامان ــ پاشو داروهاتو بخور،شهاب دارو هاتو اورد اما خواب بودی،رفت! مهیا روی تخت نشست و نگاهی به داروها انداخت؛ ــ چشم الان می خورم گوشی را از روی پاتختی برداشت و اسم شهاب را لمس کرد و منتظر ماند تا شهاب جواب دهد: ــ بله خانوم ــسلام آقا کجایی ؟اطرافت خیلی شلوغه ــ دانشگام عزیزم ــ وای پس چرا نیومدی دنبالم؟ ــ مهیا با این دستت بیارمت اینجا؟؟مگه یادت رفت دکتر چی گفت؟؟ ــ میای ببینمت ــ فردا یادواره است، تا دیر وقت باید بمونیم اما زود برگشتم حتما میام! ــ باشه پس مزاحم نمیشم.مواظب خودت باش ــ چشم خانوم.مهیا وای به حالت اگه بفهمم چیزی بلند کردی یا استراحت نکردی!!! .ــ چشم حاج آقا، خداحافظ ــ بسلامت عزیزم روی تخت نشست ،حوصله اش سر رفته بود، خدارا شکر می کرد که عصر مریم و سارا و شهین خانم به دیدنش آمده بودند خیلی دوست داشت در کنار بچه ها تو دانشگاه کار می کرد، اما با این دستش کاری از اون برنمی آمد، ولی الان باید به فکر چاره ای باشد تا شهاب قبول کند او راهمراه خود به یادواره ببرد!! چند تقه به در اتاقش خورد بفر"ماییدی" گفت؛ که در باز شد و شهاب در چارچوب در نمایان شد. ــ اِ سلام،کی اومدی شهاب کنارش روی تخت نشست؛ ــ علیک السلام همین تازه مهیا نگاهی به چهره ی خسته اش انداخت و گفت: ــ خسته نباشی،کارتون تموم شد؟؟ ــ آره خداروشکر فقط چندتا کار ریز که فردا صبح انجام میدیم ،برا مراسم میای؟؟ ــ خیلی دوست دارم بیام،اما فکر میکردم نزاری که بیام!! ــ اول هم نمیخواستم بزارم اما دلم نیومد! ــ چقدر مهربونی تو آخه شهاب با لبخند به مهیا نگاه می کرد که مهیا ناخوداگاه پرسید : ــ کی برمیگردی سوریه؟ ــ پس فردا. مهیا نالید ـــ چرا اینقدر زود؟؟ ــ زود نیست.بقیه زودتر از من برگشتن ــ پس آقا آرش چرا مونده؟؟ ــ آرش به خاطر ماموریتی برگشت ایران؛ تا مهیا میخواست دوباره بهانه بیاورد، شهاب پیش دستی کرد؛ ــ چقدر غر میزنی دختر ــ غر نمیزنم اما خب دلم برات تنگ میشه * از.لاڪ.جیــغ.تـا.خــــدا * * ادامه.دارد.... *
zyarat_peyambar_az_baeid_tarjomeh.pdf
660.4K
📗 فایل PDF زیارت حضرت رسول خدا(ص) •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
13.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺 نماهنگ 🌸 دوران كودکی حضرت محمد(ص) به روایت رهبر انقلاب •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃http://eitaa.com/ShifteganeTarbiat
19.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎼 ای دل شیدا ، اومده گل گل ها ،🎉 خلاصه همه پیامبر های دنیا | سرود 🎉🎉 ♥️ ولادت پیامبر (ص) و امام صادق(ع) 🎤 کربلایی جواد مقدم •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃http://eitaa.com/ShifteganeTarbiat
4_5828202790253499736.mp3
13.64M
🎧 بشنوید | صوت کامل بیانات صبح امروز رهبر انقلاب در دیدار مسئولان نظام، سفرای کشور‌های اسلامی و میهمانان کنفرانس وحدت •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat