eitaa logo
شیفتگان تربیت
12هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
19.1هزار ویدیو
1.4هزار فایل
﷽ « تربیت : یعنی که #خـــــــــود را ساختن بعد از آن بر دیگـــــــــران پرداختنـ ...💡» • مباحث تربیتی - معرفتی و بصیرتی 🪔 • راه ارتباطی در صورت کاملا خیلی ضروری : ⊹ @Gamedooiran 🕊༉ - کانال را به دیگران هم معرفی فرمائید🌱؛ #تبلیغات نداریم!
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 داستان صوتی سیاحت غرب ▫️قسمت اول چرا گریه می کنید؟! های با شما هستم!!! مگر کر و کور شده اید که پاسخ مرا نمی دهید؟!! های با شما هستم... هر چه فریاد کردم کسی به من توجهی نکرد!! انگار اصلا مرا نمی بینند و صدایم را نمی شنوند!!! از این بی توجهی آنها سخت دلگیر شدم... •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃http://eitaa.com/ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 داستان صوتی سیاحت غرب ▫️قسمت دوم قلبم در حال ترکیدن است!!! از وحشت زبانم بند آمده... چهره هایشان چنان کِدِر و خشمگین است،که آرزو می کنم هیچ چشمی آنها را نبیند!!! گرزهایشان را بلند کردند و آماده زدن شدند... 🍃http://eitaa.com/ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽ 🎧 داستان صوتی سیاحت غرب ▫️قسمت سوم نمی دانم کِی خوابم برد؟! احساس می کنم در سمت راست و چپ من،دو نفر یکی خوش صورت و دیگری کریه المنظر نشسته اند!! اعضاء مرا جداگانه از پا تا سر بو می کشند!! حالا صدایشان را به وضوح می شنوم که میگویند: قلبش را ببین سیاه شده !!! قفسی آهنین آوردند...!! •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃http://eitaa.com/ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 داستان صوتی سیاحت غرب زندگی پس از مرگ ▫️قسمت چهارم 🔺من اصلا راضی نیستم که او همراهم باشد! چرا که به شدت از او می ترسم... 🔺گفتم: اگر به دوراهی برسیم،راه منزل را میدانی؟ 🔺گفت:نمی دانم !! 🔺گفتم: من تشنه ام،در این نزدیکی ها آب هست؟ 🔺گفت:نمی دانم!! 🔺گفتم:پس چه میدانی که همراه من شده ای؟؟!! 🔺گفت:همینقدر میدانم که چون سایه ی تو از اول عمرت همراهت بوده ام و از تو جدایی ندارم!...مگر خدا کمکت کند که از دست من خلاص شوی !! 🔺گیر عجب دشمن آشکاری افتادم؟! •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃http://eitaa.com/ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 داستان صوتی سیاحت غرب زندگی پس از مرگ ▫️قسمت پنجم 🔺گفت: در آن مکان آب وجود دارد،اگر تشنه ای برویم آب بخوریم... 🔺در دل با خود گفتم: این ملعون از کجا به تشنگی من پی برد؟! نباید به حرفش گوش بدهم چون او ذاتاً دروغگوست... 🔺اما بی آب که درخت سبز نمی روید؟! 🔺از راه خارج شدیم و بعد از طی کردن مسیری سخت به آن درختان سبز رسیدیم......اما هیچ آبی در کار نیست!!! 🔺صدای قه قهه ی خنده هایش گوشم را آزار میدهد..... •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃http://eitaa.com/ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 داستان صوتی سیاحت غرب زندگی پس از مرگ ▫️قسمت ششم با هزار بدبختی خود را به راه کشیدم...دهانم زخم و دست و پایم بر اثرضربه های مرد چوب به دست شکسته است!! به یاد هادی افتادم و سخت گریه ام گرفته... این ملعون در بالای سرم ایستاده و به من می خندد!! •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃http://eitaa.com/ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 داستان صوتی سیاحت غرب زندگی پس از مرگ ▫️قسمت هفتم باد خوش با عطری دل انگیز می وزد،قلبم پر از شادی و سرور شده،گویی جمال خداوند جَمیل آشکار شده است!!! به منزلگاهی رسیدم که خِشتهای آن از طلا و نقره است!!! •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃http://eitaa.com/ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 داستان صوتی سیاحت غرب زندگی پس از مرگ ▫️قسمت هشتم راه پٌر از گِل و لَجن شد!! می بینم که در دو طرف راه تا چشم کار می کند،جانورانی هستند که بدن آنها به شکل انسان و صورتهایشان به شکل بوزینه است!!! وحشت وجودم را فرا گرفته،این چه سرزمینی ست؟؟! هادی فریاد زد: مبادا از راه خارج شوی که تا گردن در لَجن فرو می روی! •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃http://eitaa.com/ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 { سیاحت غرب } زندگی پس از مرگ ♦️ قسمت نهم ♦️ زمین و آسمان همچنان عبوس و کِدِر است...هوایی پٌر حرارت و متعفن از سمت چپ ما وزیدن گرفت!! خوکها و خرسها را می بینم که گویی آتش می بلعند!! شکمهایشان بسیار بزرگ اما دست و پایشان بسیار لاغر است!!! چه بد منظره ای ست... ♦️ کاری از گروه رسانه ای صدای میقات ♦️ پخش: هر هفته روزهای شنبه، دوشنبه و چهار شنبه از کانال صدای میقات •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃http://eitaa.com/ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 { سیاحت غرب } زندگی پس از مرگ ♦️ قسمت دهم ♦️ زمین میلرزد و آسمان کاملا سیاه و پٌر از دود شده!! در میان دود و خاکستر و آتش،آن دشمن آشکار را می بینم که به طرف من حمله ور شده!! هادی کجاست؟! چرا از من دور شده؟! این جنگ آخر است... ♦️ کاری از گروه رسانه ای صدای میقات ♦️ پخش: هر هفته روزهای شنبه، دوشنبه و چهار شنبه از کانال صدای میقات •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃http://eitaa.com/ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 { سیاحت غرب } ♦️ قسمت اول ♦️ چرا گریه می کنید؟! های با شما هستم!!! مگر کر و کور شده اید که پاسخ مرا نمی دهید؟!! های با شما هستم... هر چه فریاد کردم کسی به من توجهی نکرد!! انگار اصلا مرا نمی بینند و صدایم را نمی شنوند!!! از این بی توجهی آنها سخت دلگیر شدم... •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 داستان صوتی سیاحت غرب ▫️قسمت دوم قلبم در حال ترکیدن است!!! از وحشت زبانم بند آمده... چهره هایشان چنان کِدِر و خشمگین است،که آرزو می کنم هیچ چشمی آنها را نبیند!!! گرزهایشان را بلند کردند و آماده زدن شدند... •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 { سیاحت غرب } ♦️ قسمت سوم ♦️ نمی دانم کِی خوابم برد؟! احساس می کنم در سمت راست و چپ من،دو نفر یکی خوش صورت و دیگری کریه المنظر نشسته اند!! اعضاء مرا جداگانه از پا تا سر بو می کشند!! حالا صدایشان را به وضوح می شنوم که میگویند: قلبش را ببین سیاه شده !!! قفسی آهنین آوردند... •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 { سیاحت غرب } ♦️ قسمت چهارم ♦️ من اصلا راضی نیستم که او همراهم باشد! چرا که به شدت از او می ترسم... ♦️ گفتم: اگر به دوراهی برسیم،راه منزل را میدانی؟ ♦️ گفت:نمی دانم !! ♦️ گفتم: من تشنه ام،در این نزدیکی ها آب هست؟ ♦️ گفت:نمی دانم!! ♦️ گفتم:پس چه میدانی که همراه من شده ای؟؟!! ♦️ گفت:همینقدر میدانم که چون سایه ی تو از اول عمرت همراهت بوده ام و از تو جدایی ندارم!...مگر خدا کمکت کند که از دست من خلاص شوی !!... ♦️ گیر عجب دشمن آشکاری افتادم؟؟! !. •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 داستان صوتی سیاحت غرب زندگی پس از مرگ ▫️قسمت پنجم 🔺گفت: در آن مکان آب وجود دارد،اگر تشنه ای برویم آب بخوریم... 🔺در دل با خود گفتم: این ملعون از کجا به تشنگی من پی برد؟! نباید به حرفش گوش بدهم چون او ذاتاً دروغگوست... 🔺اما بی آب که درخت سبز نمی روید؟! 🔺از راه خارج شدیم و بعد از طی کردن مسیری سخت به آن درختان سبز رسیدیم......اما هیچ آبی در کار نیست!!! 🔺صدای قه قهه ی خنده هایش گوشم را آزار میدهد..... •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃http://eitaa.com/ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 { سیاحت غرب } ♦️ قسمت ششم ♦️ با هزار بدبختی خود را به راه کشیدم...دهانم زخم و دست و پایم بر اثرضربه های مرد چوب به دست شکسته است!! به یاد هادی افتادم و سخت گریه ام گرفته... این ملعون در بالای سرم ایستاده و به من می خندد!! •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 داستان صوتی سیاحت غرب زندگی پس از مرگ ▫️قسمت هفتم باد خوش با عطری دل انگیز می وزد،قلبم پر از شادی و سرور شده،گویی جمال خداوند جَمیل آشکار شده است!!! به منزلگاهی رسیدم که خِشتهای آن از طلا و نقره است!!! •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃http://eitaa.com/ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 داستان صوتی سیاحت غرب زندگی پس از مرگ ▫️قسمت هشتم راه پٌر از گِل و لَجن شد!! می بینم که در دو طرف راه تا چشم کار می کند،جانورانی هستند که بدن آنها به شکل انسان و صورتهایشان به شکل بوزینه است!!! وحشت وجودم را فرا گرفته،این چه سرزمینی ست؟؟! هادی فریاد زد: مبادا از راه خارج شوی که تا گردن در لَجن فرو می روی! •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 داستان صوتی سیاحت غرب زندگی پس از مرگ ▫️قسمت هشتم راه پٌر از گِل و لَجن شد!! می بینم که در دو طرف راه تا چشم کار می کند،جانورانی هستند که بدن آنها به شکل انسان و صورتهایشان به شکل بوزینه است!!! وحشت وجودم را فرا گرفته،این چه سرزمینی ست؟؟! هادی فریاد زد: مبادا از راه خارج شوی که تا گردن در لَجن فرو می روی! (اصلاح شده) •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 { سیاحت غرب } ♦️ قسمت نهم ♦️ زمین و آسمان همچنان عبوس و کِدِر است...هوایی پٌر حرارت و متعفن از سمت چپ ما وزیدن گرفت!! خوکها و خرسها را می بینم که گویی آتش می بلعند!! شکمهایشان بسیار بزرگ اما دست و پایشان بسیار لاغر است!!! چه بد منظره ای ست... •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 { سیاحت غرب } زندگی پس از مرگ ♦️ قسمت دهم ♦️ زمین میلرزد و آسمان کاملا سیاه و پٌر از دود شده!! در میان دود و خاکستر و آتش،آن دشمن آشکار را می بینم که به طرف من حمله ور شده!! هادی کجاست؟! چرا از من دور شده؟! این جنگ آخر است... ♦️ کاری از گروه رسانه ای صدای میقات •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃http://eitaa.com/ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 { سیاحت غرب } ♦️ قسمت یازدهم (قسمت آخر) ♦️ هادی پیش من آمد و گفت: آماده ی ورود به شهر وادی السلام باش که رستگار شدی... همچون قطره ای در میان دریا، میان جمعیتی عظیم به طرف شهر وادی السلام در حرکتم... اما نه!!!! اینجا چه خبر است؟؟!! عده ای سوار را می بینم که در حال خروج از شهر هستند!!! اینها که هستند؟! چرا به دروازه ی ورود به بهشت پشت کرده اند؟؟!!!!... فردی در میانشان فریاد میزند: این مرد کیست؟ دردش چیست؟ این تنها وارث تاریخ انسان... وارث پرچم سرخ زمان... تنها چرا؟؟؟!!! •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat