‍ ماجرای مذاکره برای برداشتن تحریم به زبان ساده «مذاکره کردن برای رفع تحریم» شیطنتی است که طی آن واقعیت پنهان پشت این رویکرد تعمدا پنهان نگه داشته شده: ۱ـ تحریم اقتصادی سنت مالوف سیاسی آمریکا علیه مخالفانشه تا از این طریق شهروندان کشور سوژه را به بحران معیشت و بتبع بحران انگیزش مبتلا کُنن! ۲ـ تحریم اقتصادی ایران ناشی از استمرار و اصرار ایران بر زیست سیاسی مستقل و تن ندادن به باج‌خواهی آمریکا است. ۳ـ صورت شفاف تحریم عبارت است از محروم کردن زورگویانه ایران از حقوق مشروع‌اش بمنظور مابه ازاء کردن مطالبات معیشتی مردم با تن دادن به مذاکره جهت پذیرش اتوریته آمریکا. نتیجه یک: مذاکره برای برداشتن تحریم یعنی پذیرش گروگان گرفته شدن حق مسلم ایران جهت پذیرش مذاکره باجگیرانه با آمریکا. به عبارت دیگه صورت قضیه برای شائقان مذاکره برای رفع تحریم عبارت است از پذیرش باجگیری آمریکا از طریق مذاکره بر سر حق مسلم ایران و نه مذاکره برای استیفای حق مسلم ایرانیان. شائقان مذاکره نمی‌فهمند یا نمی‌خواهند بفهمند که «حق ذاتی و مسلم ملت» نمی‌تواند موضوع مذاکره باشد. مذاکره بر سر حق مسلم ایران از اساس تن دادن به باجگیری آمریکاست. شرط مذاکره سالم آنست که ابتدا آمریکا پوتین‌اش را از روز گلوی ملت ایران برداره و بعد در یک فضای برابر میز مذاکره چیده بشه. در حالیکه دشمن گلوی شما رو گرفته و می‌گه بیا مذاکره کنیم شما حق نداری وارد مذاکره بشی. دشمن اول باید گلوی شما رو رها کنه تا بعد بستر مذاکره مرضی‌الطرفین فراهم بشه. نتیجه دو: حسن روحانی و هاشمی رفسنجانی و تیم سیاسی و دنباله‌ها‌شون که مستمرا بر طبل مذاکره برای رفع تحریم می‌کوبیدن و می‌کوبند یا ساده اندیش‌اند و چیزی از سیاست نمی‌دانند و یا عامدانه و خائنانه در زمین دشمن بازی کرده و می‌کنند. نتیجه سه: بخش عمده «اُفت مشارکت در انتخابات» بمعنای پیروزی واشنگتن از جوار تحمیل بحران معیشتِ ناشی از تحریم‌های ظالمانه اقتصادی آمریکا علیه مردم ایران بود. #داریوش_سجادی ... 🇮🇷@Shiitee