🇮🇷پرچم بالاست... 🇮🇷
دست خدا یک عمر در این راه با ماست
الطاف او هـر سـو نظـر کردیم، پیداست
در گـلشـن جـمــهــوری اســلامـی ما
گلهای استقلال و آزادی شکوفاست
از هر خطــر با یاری زهـــرا(س) گذشتیم
عمریست زیر چادرش این خیمه برپاست
وقت عبور از تک تک میدان مینها
روی لـب مـا بـاز نـام پـاکِ زهراست
مــا سـر به فــرمــان امــام خویــش داریم
فرمان بَرَش هستیم با جان، بیکم وکاست
مــا از خــدامــان خواستــیم و یــار مــا شد
از او طلب کردیم و او هم اینچنین خواست
الحمدلله از شــکــوه مکتب ما...
ایران اسلامی ما الگوی دنیاست
هر وعدهای، حـق داده شد اینجا محقق
یک وعده از اهریمنان هرگز نشد راست
تا چشم هر چه دشمن ایران شود کور...
شکر خدا این پرچم خوشرنگ بالاست
بیست و دوی بهمن به میدان حماسه
تجدید پیمان با شهیـدان باز زیباست
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@Shoaraye_aeinimadhankermanshah
1.29M
#بسم_رب_المهدی_عج
#جمعه_های_دلتنگی
#زمزمه_با_امام_زمان_عج
#روضه
✍#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
دل می رود ز دستم یا بن الحسن کجایی؟
می سوزم از فراقت ای داد از این جدایی
😭
کی می شــود ببینم آن روی دلــرُبایت؟
آقایِ بی قرینـــم ! کـی می شود بیایی؟
😭
دست از طلب ندارم ســوی تو رهسپارم
با دسـت خالیِ خود ، من آمــدم ، گدایی
😭
هـر بار آمدم من ، با هر بهـــانه ، سویت
دســت مرا گرفتــی ، از راه آشنــــایی
😭
از درگه تو مـــولا ! جایـــی نمی روم من
تا باز ، از ســرِ لطــف بر ما کــرم نمـایی
😭
دنیای بی حضــورت دنیای تیرگیــهاست
ای منبـــع زلالِ آیــات روشنـــایــی
😭
از بس غروب دیدیم، دلتنگ یک طلوعیم
از پشت ابرِ غیبـت کی می شـود در آیی؟
😭
آقا عنایتـــی کن ، تا لحـــظه ای ببیــنم
آن طلعـت رشیــــده ، آن چهــرهٔ خــدایی
😭
بنویس ، خود به رویِ تقــویم های عــالَم
این جمعــه را به نامِ یک جمعــه طلایـی
#رقیه_سعیدی(ڪیمیا)
با نوای دلنشین مداح اهل بیت ع
#کربلایی_جناب_جاودان
🥀🥀
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات
@Shoaraye_aeinimadhankermanshah
#سالگرد_پیروزی_انقلاب_اسلامی
#انقلاب_اسلامی #بصیرت
#عفاف_و_حجاب
مضمون به ذهن حضرت شاعر خطور کرد
شعری برای عبرت ما جفت و جور کرد
تاریخ را به سبک تغزل مرور کرد
در واژهها دوباره حقیقت ظهور کرد
آری حقیقتی که از آن کم سرودهایم
در گیر و دار قافیه مبهم سرودهایم
حق و حقیقتی که شروع قیام شد
خیلی گران برای پدرها تمام شد
با اشک مادر شهدا احترام شد
در سفرههای خالیمان فیض عام شد
این آیههای بيّنه روشنگری کند
تاریخ را ورق زده یادآوری کند
دیروز قحط "حریت" و "اختیار" بود
مَشی و مرام سلطهگران آشکار بود
بی مایهای به گردهی مردم سوار بود
آزادگی مغایر آن روزگار بود
دیروز اسیر غم به رهایی نمیرسید
داد ستمکشیده به جایی نمیرسید
دیروز عصر غیرت و انسانیت نبود
قی کردن حیا و شرف معصیت نبود
در شهر تیره صحبت مشروعیت نبود
در کوچهی محلهمان امنیت نبود
ناموس شیعه تجربه کرد اضطراب را
یادم نرفته قصهی کشف حجاب را
دیروز مکتب نبوی دولتی نداشت
غیر از حکومتی علوی حاجتی نداشت
این تکیه و حسینیهها حرمتی نداشت
شهر به این بزرگیمان هیئتی نداشت
دیروز که محدث و منبر نداشتیم
اینگونه بزم روضهی مادر نداشتیم
تا اینکه شهر را تب بالا فراگرفت
هر کوچه را شمیم مسیحا فراگرفت
روح خدا زمین و زمان را فراگرفت
این درس را ز حضرت زهرا فراگرفت
از وارثان سفرهی پربار انقلاب
صدها درود، هدیه به معمار انقلاب
با خون، سپر برای بلیه درست کرد
"طیب" سرشت، نفس زکیه درست کرد
از دخترانمان علویه درست کرد
صدها حسینیه، حسنیه درست کرد
این ناخدا که در دل طوفان بلند شد
با اقتدا به شاه شهیدان بلند شد
امروز زیر سایه ی دین پاگرفته ایم
از دشمن ابتکار عمل را گرفته ایم
در صدر فاتحان زمان جاگرفته ایم
امروز زهر چشم ز دنیا گرفته ایم
دیگر به زور و ظلم و ستم تن نمیدهیم
در معرکه مجال به دشمن نمیدهیم
امروز نان دشمن اسلام آجر است
بازار از مساجد و از مسجدی پر است
از بچههای فاطمه ابلیس دلخور است
امروز روز عفت و تکریم چادر است
ارزان به شمر و حرمله ها سر نمیدهیم
سر میدهیم یک نخ معجر نمیدهیم
بعد از خدا قسم به الفبای انقلاب
جانی دوباره داده مسیحای انقلاب
دیگر چه گویم از برکتهای انقلاب
ماییم و صبح روشن فردای انقلاب
این انقلاب مظهر الطاف مادر است
این مرز و بوم، کشور زهرا و حیدر است
#علیرضا_خاکساری
@Shoaraye_aeinimadhankermanshah
#امام_حسین_ع_مناجات
#بصیرت
بر حسین بن علی یا با حسین بن علی؟
با یزید بن یهودی یا حسین بن علی؟
حرف شمشیر و دلت آخر یکی شد یا دو تا؟
چیست تکلیف تو آیا با حسین بن علی؟
اینکه میآید صدایش بانگ هل من ناصر است
از گلوی کیست این آوا؟ ... حسین بی علی
در کدامین صف نشستی در سپاه کیستی؟
چون خدا تنهاست حق، تنها حسین بن علی
شور، شیدایی، جنون، مستی، به خون غلتیدگی
لفظ عشقاند این همه، معنا حسین بن علی
جان حسین بن علی، جانان حسین بن علی
دین حسین بن علی دنیا حسین بن علی
میتوان با تیغ، کِی حبلالمتین را سر برید؟
نخل طوبی، عروة الوثقی حسین بن علی
تشنۀ سیرابِ دریا دل یل ام البنین
کشتۀ جاوید و نامیرا حسین بن علی
کعبه خواهد زد به سینه، سنگ او را تا ابد
کربلایش قبلۀ دلها حسین بن علی
**
در شکوه واقعه، ای کاش پرپر میشدیم
در کنارت روز عاشورا! حسین بن علی!
#سیدمحمدجواد_میرصفی
@Shoaraye_aeinimadhankermanshah
بسم الله الرحمن الرحیم
#مدح_شهادت_حضرت_امام_موسی_ابن_جعفر_ع
به دیدن پدرت آی، كه ديدنش سخت است
به آن امید يقيننا بريدنش سخت است
تني كه پابشود پاكشيدنش سخت است
صداي ناله بابت شنيدنش سخت است
اگرچه سخت تنت را ولي کتک میخورد
به جرم دوستی بر علي کتک میخورد
رسیدمردک وبرتوچه تيغ مي زد
به روی پیکره تو نارفيق مي زد
و بوسه گاهِ تنت را دقيق می زد
عميق ضربه زده پس عميق مي زد
پرنده ای كه چنین بال را به هم زده است
صداي اوست که گودال را به هم زده است
بیارضابنگر، لحظه هاي اخر را
خدا بخير كند حالت مضطر را
يكي بگيرد از آن دور چشم مادر را
به تازیانه کبودکرده مردکی سر را
به روی خاک زلف كمند است ساعتي ديگر
تنی به خون چه بلند است ساعتي ديگر
زدندبرتنش آنقدر که سرش افتاد
به ضربه های مداوم پیکرش افتاد
کبوتربشکسته پری ،پرش افتاد
شروع کار قتال ازدل آخرش افتاد
فتاده دروسط این سیاه چاله کسی
دگرنمانده خدایا زدلبرم نفسی
سیاه چاله نگر ، بوی سیب می آید
که مادری به کنار حبیب می آید
نوای ناله ی زهرا عجیب می آید
که آخرین پسرش عنقریب می آید
به روی تخته چوبی بود تن مولا
به روی دست غلامان تنی شده پیدا
#آرمین_غلامی
#مجنون_کرمانشاهی
@Shoaraye_aeinimadhankermanshah
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_موسی_بن_جعفر_علیه_السلام
باضرب پایی دنده های توبهم ریخت
وقت نمازسجاده های توبهم ریخت
آن بد دهن ،آن بی ادب حرف بدی زد
دیدم تن درد آشنای توبهم ریخت
بازو،کمر،سر ،هرکجای تو کبوداست
بدتر زهرجا ساقِ پای توبهم ریخت
جا باز کرده حلقه ی زیر گلویت
با هر تکان ،راهِ صدای توبهم ریخت
با پا تنت روی زمین مالید و رد شد
چون چادر خاکی عبای توبهم ریخت
چون جد خوددر جایِ گودی گیر کردی
باپایِ سنگین دنده های توبهم ریخت
واشد ترک های لبانت با سره پا
ارثیة کرب وبلای توبهم ریخت
افتاده ای برِ تخته ای پاره توآقا
دیدم که اعضایِ جدای توبهم ریخت
در آن سیه چاله تنت رامیکشیدند
برکشتنت دربین زندان می دویدند
#آرمین_غلامی
#مجنون_کرمانشاهی
@Shoaraye_aeinimadhankermanshah
بسم الله الرحمن الرحیم
#روضه_شهادت_حضرت_امام_موسی_ابن_جعفر_ع
بین گودالی به زندان ،مقتلم تحریر شد
غربت موسی ابن جعفر یک به یک تفسیر شد
من غریبم درمیان این همه دیواره ها
ماجرای غربت من بود عالم گیر شد
درمیان این سیه چاله ، شدم مدفون خاک
تازه خواب اذیت وآزاره من تعبیر شد
پینه هایِ لایِ انگشتانِ من را دیده ای ؟
ای دل آرامم کجایی چونکه بابت پیر شد
در میان این لباس کهنه در زندان غم
ماجرای رفتن من مثل یک تصویر شد
من غریبم که به زیر دست و پا افتاده ام
مثل آیینه تنم پاشیده و تکثیر شد
بین گودال سیه من رابه شلاقی زدند
کف زد ندو این صدای ناله بی تاثیر شد
پیکر من زیر ضرب تازیان وا شد زهم
پیکر من زخمی از جای غل و زنجیر شد
بُرده او عمامه وسجاده از زیرم کشید
وای گیسویم اسیرِ پنجه ی تقدیر شد
آنقدر زدتاکه افتادم به زیر دست وپا
خواستم دستم بگیرم زیرِ این سر دیر شد
میروم بارفتنم راحت ازاین زندان شوم
دختر تازه جوانم درعزایم پیر شد
#آرمین_غلامی
#مجنون_کرمانشاهی
@Shoaraye_aeinimadhankermanshah
بسم الله الرحمن الرحیم
#مدح_شهادت_حضرت_امام_موسی_ابن_جعفر_ع
به دیدن پدرت آی، كه ديدنش سخت است
به آن امید يقيننا بريدنش سخت است
تني كه پابشود پاكشيدنش سخت است
صداي ناله بابت شنيدنش سخت است
اگرچه سخت تنت را ولي کتک میخورد
به جرم دوستی بر علي کتک میخورد
رسیدمردک وبرتوچه تيغ مي زد
به روی پیکره تو نارفيق مي زد
و بوسه گاهِ تنت را دقيق می زد
عميق ضربه زده پس عميق مي زد
پرنده ای كه چنین بال را به هم زده است
صداي اوست که گودال را به هم زده است
بیارضابنگر، لحظه هاي اخر را
خدا بخير كند حالت مضطر را
يكي بگيرد از آن دور چشم مادر را
به تازیانه کبودکرده مردکی سر را
به روی خاک زلف كمند است ساعتي ديگر
تنی به خون چه بلند است ساعتي ديگر
زدندبرتنش آنقدر که سرش افتاد
به ضربه های مداوم پیکرش افتاد
کبوتربشکسته پری ،پرش افتاد
شروع کار قتال ازدل آخرش افتاد
فتاده دروسط این سیاه چاله کسی
دگرنمانده خدایا زدلبرم نفسی
سیاه چاله نگر ، بوی سیب می آید
که مادری به کنار حبیب می آید
نوای ناله ی زهرا عجیب می آید
که آخرین پسرش عنقریب می آید
به روی تخته چوبی بود تن مولا
به روی دست غلامان تنی شده پیدا
#آرمین_غلامی
#مجنون_کرمانشاهی
@Shoaraye_aeinimadhankermanshah
زمینه امامکاظم؏ عزا گرفتیم آخه.mp3
5.07M
#زمینه_امام_کاظم_علیه_السلام
#سبک_تو_نوکریتو_بکن
#کربلایی_مجتبی_رمضانی
عزا گرفتیم آخه، شد مسموم هفتمین امام
می باره چشم ما مدام، رو تخته پاره پیکرش
نه عزّت و نه احترام
یه عمر آقا، شکنجه شد غریب تو زندونا
معصومه شو شبا میزد صدا، دلتنگ بودش برا امام رضا
آخه چرا، آقا دیگه اینطور می کرد دعا
شبیه مادرش خیرالنسا، طلب می کرد مرگش رو از خدا
امام کاظم آقام آقام آقام آقام...
زنجیر هنوز به تنش، بعد مرگ مونده پس چرا
نداره این غم انتها، هذا إمامُ الرّافِضَه
میگفت یه پست بی حیا
تو خاطرش، می یومده تا سیلی می زدن
مادر تو کوچه بوده با حسن، میگفت با ناله بی حیا نزن
تو خاطرش، می یومده تو تازیانه ها
زینب چیا کشید تو کربلا، اسیری رفته عمّه با کیا
حسین آقام آقام آقام آقام...
#سعید_نوروزی
@Shoaraye_aeinimadhankermanshah
زمینه امام کاظم آقای عالمین.mp3
5.01M
#زمینه
#شور_امام_کاظم_علیه_السلام
#سبک_بارون_کربلا
آقای عالمین ، بی رمق کنج زندون کاظمین
جون میده تشنه لب با یاد حسین، آقای عالمین
ساعات آخره ، یا رضا ذکر موسی بن جعفره
پا زمین میکشه ذکرش مادره ، ساعات آخره
دم آخر چرا، خشکیده لباش
تو غل و زنجیر دست و پاش
یاد جدّش خیسه چشاش، ای خدا
تو سیاهچال پر از، زخمه پیکرش
کاش رضاش بود بالا سرش
چشم به راش، مونده دخترش، ای خدا
یا باب الحوائج، یا موسی بن جعفر...
بند۲ چارده ساله آقا
جون داد هر بار که اون پست بی حیا
تو شکنجه گفت به مادر ناسزا، چارده سال ای خدا
ای وای از این بلا، ولی باز شکر رأسش نیست رو نیزه ها
معصومه ش هست پیش حضرت رضا، ای وای از کربلا
به رقیّه ولی، توهین شد چرا، کوفه و شام و کربلا
پیش چشمش رأس بابا، یاحسین
تخته پاره شده، تابوت آقا، شکر ولی، نیست رو بوریا
إرباً إربا و سر جدا یاحسین
صلّی الله علیک یا اباعبدالله...
@Shoaraye_aeinimadhankermanshah
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح_و_مناجات
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح_و_شهادت
من که جلد بام شاه مشهدم
دست بر دامان پُر مهرش زدم
نان خوبان میخورم گرچه بدم
(مَن اَراد الله) خواندم آمدم
سفره دار ما گدایان السلام
کاظمین الغیظِ قرآن السلام
هرکجا سخت آمده دنیا به ما
گوشه چشمی کردی ای آقا به ما
یک علی دادی ویک زهرا به ما
جور شد پس فیض دقُّ الباب ما
گرچه دورم ای صفای کاظمین
طوس و قم دارد هوای کاظمین
گریه آوردم که خوشحالم کنی
میشود آیا سبک بالم کنی..
گر نشد صَفْوانِ جمالم کنی..
راضیم براینکه حمالم کنی
دلخوشم حمال کوی دلبرم
بار زُوار شما را میبرم
تا نظر سمت کلافی میکنی
بر گلیمت عرش بافی میکنی
خوش بدیها را تلافی میکنی
بُشر مُطرب را تو حافی میکنی
کاش ای آقا که ذره پروری
یک سحر از کوچهی ما بگذری
بندهی نفسیم ایمانی بده
نسخهی فوری درمانی بده
یاد ما رسم مسلمانی بده
سفره را وا کن به ما نانی بده
انبیا هم مثل ما پشت درند
نان خشکت را تبرک میبرند
ای فدای اشکهای جاری ات
داغ بر دل شد شب از بیداری ات
بین آن بیتوته ی اجباری ات
دادْ زندانبان عجب دلداری ات
یا مُخَلِّص گفتی و دلْ زار شد
مادرت بالا سرت تبدار شد
هرکس آمد رد شد از روی عبا
وای من ماندی به زیر دست و پا
زیر لب گفتی امان از کربلا
ذبح شد جدِّ غریبم بی هوا
تا سواران بین خیمه تاختند
عمه جانم را زمین انداختند
#سیدپوریا_هاشمی
@Shoaraye_aeinimadhankermanshah
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح_و_شهادت
با گریه،با آه دمادم می نویسند
در ذیل مُصحف،شرحِ ماتم می نویسند
اندوه را با جوهر غم می نویسند
این روضه را مثل مُحَرَّم می نویسند
کوچه به کوچه مجلس ماتم گرفتند
کَرّوبیان با روضه خوان ها دم گرفتند
آیات قرآن حضرت موسی بن جعفر ع
تسبیحِ ایمان حضرت موسی بن جعفر ع
آوای باران حضرت موسی بن جعفر ع
دردی و درمان حضرت موسی بن جعفر ع
لب تشنه ی عشق توام باران عطا کن
از دردمندان توام درمان عطا کن
بویِ دلانگیزِ بهارِ مَردُم ما
نورِ چراغِ شام تارِ مَردم ما
بودی همیشه در کنار مَردُم ما
خیلی گره خورده است کار مَردُم ما
گرچه گرفتاریم یا باب الحوائج
امّا تو را داریم یا باب الحوائج
خوشبخت چشمی که خودش را نیل کرده
آیاتِ اشک آلوده ای تنزیل کرده
پای بساطت سال را تحویل کرده
بیچاره آنکه روضه را تعطیل کرده
مشقِ بقای خضر،درسِ حوزه ی توست
آب شفای خلق،اشکِ روضه ی توست
جز ذکر "الله" لبت "بسمی" نداریم
شیرین تر از نام شما اسمی نداریم
با حرز تو از صدبلا قِسمی نداریم
ما ترس از بیماریِ جسمی نداریم
بیماری ما زندگی منهای روضه است
راه علاجِ ما دو قطره چای روضه است
چشم مرا تر کن زمان ربّناها
لطفاً نگاهم کن میان این گداها
پیچیده در هفت آسمان ها این صداها:
یا "فاطمه معصومه"ها و یا "رضا" ها
این خاک شد "ایرانِ" این خواهر_برادر
جانِ همه قربانِ این خواهر_بردار
دریای رحمت!ما به موجات خو گرفتیم
از هرکسی جز خاندانت رو گرفتیم
در اوج بیماری ز تو دارو گرفتیم
ما نسخه را از "ضامن آهو" گرفتیم
صحن رضا جانِ شما دارالشفا شد
پای ضریحش نُطقِ طفل لال وا شد
موسایِ طور غم عصایت را شکستند
با زجر تو قلب رضایت را شکستند
نامردها دست دعایت را شکستند
زیر لگدها ساق پایت را شکستند
چیزی برای تو به جز ماتم نمانده
نای مناجاتی برایت هم نمانده
شیعه هنوز از غُصّه ات تشویش دارد
داغ تو را در سینه بیش از پیش دارد
سِندیِ ملعون بد زبانش نیش دارد
روی لبش دشنام قوم و خویش دارد
با ذکر مادر درد پهلو می کشیدی
داغ حسن را کنج زندان می چشیدی
در این قفس بال و پری دیدم؟ندیدم
جز روضه چیز دیگری دیدم؟ندیدم
زیر عبایت پیکری دیدم؟ندیدم
جز استخوان لاغری دیدم؟ندیدم
داغ تو ما را کُشت ای فرزند زهرا
عَجِّل وفاتی خوانده ای مانند زهرا
با جوهر خون نامه ات توقیع گردید
اندوه تو در روضه ها توزیع گردید
آیه به آیه سوره ات تقطیع گردید
بر تختِپاره پیکرت تشییع گردید
با این همه..،تو بی کفن ماندی؟نماندی
آقا!بدون پیرهن ماندی؟نماندی
اصلاً تنت آماج تیغ و نیزه ها شد؟!
از پشت سر راس تو از پیکر جدا شد؟!
آنگونه دور خیمه هایت شر به پا شد؟!
ناموس تو راهیِ شامات بلا شد؟!
پس هیچ دردی مثل درد کربلا نیست
پس هیچ داغی داغ شاه سرجدا نیست
#بردیا_محمدی
@Shoaraye_aeinimadhankermanshah