eitaa logo
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
208 دنبال‌کننده
52 عکس
18 ویدیو
25 فایل
بسمه تعالی ♦️فعال ترین وپربارترین کانال شعرائی آئینی سازمان بسیج مداحان استان کرمانشاه درایتا👌 #شور#سرود #مدح باز نشر اشعاروسرودهای جدیدکلی ایام سال به تاریخ قمری و کلیه اشعار مهم مذهبی کشوربرا ،مجالس مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف @BasijNewsir313
مشاهده در ایتا
دانلود
... ریحانه‌ی موساست! تجلی به زمین کرد پس اهل زمین را همگی عرش‌نشین کرد خود را بغل معدن فیروزه نگین کرد چشمان پدر را چقدر فاطمه‌بین کرد بانی شده این فاطمه معراج پدر را جبرییل به پابوسی او ریخته پر را در بین کریمان شده مشهور کریمه! زهراست چه نزدیک و چه از دور کریمه سجاده‌نشین در وسط طور کریمه یا فاطر و یا فاطمه یا نور کریمه این آرزوی ماست سلیمان شده باشیم با چادر تو، تازه مسلمان شده باشیم ارثیه‌ی زهراست که پای تو ورم داشت محراب به یک جلوه‌ی تو قامت خم داشت با بودنت این قوم چه می‌خواست؟ چه کم داشت؟ احساس عجیبی به شما قوم عجم داشت در پای شما مردن ما عین حیات است صحن تو برابر به تمام عتبات است از آینه بندان حرم نور به ما خورد در صحن تو بی بی سر ما خوب هوا خورد در قم به مشام دل ما بوی رضا خورد هرکس گذرش خورد به این میکده جا خورد دیدند همه مرقد تو مرقد زهراست بی بی به خدا گنبد تو، گنبد زهراست نومید رسیدیم که امید بگیریم هر نیمه شب از ماه تو خورشید بگیریم خوب‌است به امضای تو تأیید بگیریم یعنی که ازین خانه روادید بگیریم بیمارترینیم شفا را بده بی بی پس تذکره‌ی کرببلا را بده بی بی در کشور شیعه سفرت امن و امان بود هر کوچه زمانِ گذرت، امن و امان بود بر روی شتر دور و برت، امن و امان بود افتاد به هرجا نظرت، امن و امان بود چشمان کسی خیره به محمل نشد اصلاً سدِّ گذرت جمع اراذل نشد اصلاً جز گل به سرت از روی بامی نرسیده‌است بر محمل تو چشم عوامی نرسیده‌است پایت طرف بزم حرامی نرسیده‌است راه تو به دروازه‌ی شامی نرسیده‌است شلاق سراغ تن تو هیچ نیامد آتش طرف دامن تو هیچ نیامد اما به سر عمه به جز زخم ندیدند قدیسه ما را سر بازار کشیدند با هلهله و خنده از او خطبه شنیدند بند دل او را ته گودال بریدند قداره‌کشی آمد و سر زیر عبا رفت برنیزه‌ی اولاد زنا، نورِ خدا رفت... ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛
از جگر سوختگان آهِ شرربار ببین خیز از طوس و بیا حال مرا زار ببین کاش می‌شد که دل سیر تماشات کنم یار گمگشته! تو برگردی و پیدات کنم چقدَر کوه و کمر را پی تو آمده‌ام به تمنای رُخت ناله‌ی هجران زده‌ام چندماه است که آوارگی اقبال من است چادر خاکی من شاهد احوال من است منِ معصومه کجا رنج بیابان گردی؟! کاش یک‌بار به این خسته نظر می‌کردی خبری باد صبا از تو نیاورد آخر دست تقدیر مرا راهی قم کرد آخر پیِ تکریمِ منِ پرده نشینِ بدحال سربه زیر آمده بودند همه استقبال سر هر کوچه که رفتیم سلامم کردند مثل پروانه همه دور و برم می‌گردند دور بودم همه جا از نظر بیگانه خانه‌ام خانه‌ی نور است؛ نه یک ویرانه گریه کردیم ولی حین مناجات فقط کوچه رفتیم ولی کوچه‌ی سادات فقط کاش بودی که ببینی چقدر تب کردم من در این شهر فقط گریه به زینب کردم کاش می‌شد بنویسند دروغ است دروغ... رفتن عمه‌ی ما بر سر بازار شلوغ چه کسی داشت گمان از سر ایوان بلند... عده ای بی سر و پا سنگ به زینب بزنند! فکر کن‌ دور نوامیس خدا معرکه بود فکر کن چادر ناموس خدا دست که بود؟! ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛
؛ ؛ تا خداییِ خدا، در دل‌و‌جان‌ست حسین ما پناهنده به اوییم، امان‌ست حسین یک حسین گفتم و غم‌ها همه از یادم رفت همه‌ی دلخوشی ما ز جهان‌ست حسین بیشتر از خود ما غُصه‌ی ما را خورده شکر دارد! پدر سینه‌زنان‌ست حسین تا براین سینه زدی، بار گناهت را شُست بیشتر سینه بزن! خانه‌تکان‌ست حسین او‌ صدا کرده که امشب همه اینجا هستیم مردی‌اش بیشتر از حد بیان‌ست حسین وارد روضه شدی، محضر زهرا هستی روضه‌هایش به‌خدا عین جنان‌ست حسین... ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛
گدای نیمه شب آمد، گدا پذیر کجاست؟! کسی که رحم کند بر منِ حقیر کجاست؟! دگر به هیچ کجا بند نیست دستانم... نشسته‌ام دم این خانه، دستگیر کجاست؟! دوباره ریزه‌خور سفره‌ی کمیلم من نگاه مرحمت حضرت امیر کجاست؟! فدای دست کریمی که هرشب جمعه... میان عرش صدا می‌زند فقیر کجاست؟! شبیه طفل که گم می‌شود هراسانم فرار می‌کنم از آن و این، مجیر کجاست؟! جوانی‌ام به بطالت گذشت، شرمندم پناه گریه‌ی این شرمسارِ پیر کجاست؟! * * فدای نام شهیدی که حضرت سجاد... زمان دفن تنش گفت که حصیر کجاست... ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛
؛ ؛ تا خداییِ خدا، در دل‌و‌جان‌ست حسین ما پناهنده به اوییم، امان‌ست حسین یک حسین گفتم و غم‌ها همه از یادم رفت همه‌ی دلخوشی ما ز جهان‌ست حسین بیشتر از خود ما غُصه‌ی ما را خورده شکر دارد! پدر سینه‌زنان‌ست حسین تا براین سینه زدی، بار گناهت را شُست بیشتر سینه بزن! خانه‌تکان‌ست حسین او‌ صدا کرده که امشب همه اینجا هستیم مردی‌اش بیشتر از حد بیان‌ست حسین وارد روضه شدی، محضر زهرا هستی روضه‌هایش به‌خدا عین جنان‌ست حسین... ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛
در یا بسوزان در میان شعله خاکستر شوم یا ببخش این بنده را، آدم شوم، بهتر شوم بنده‌ی بد را زدن کاری ندارد، تو نزن جای آن، راهم بده در خانه‌ات نوکر شوم من "قیامت" پیش‌ِرو دارم که گریه می‌کنم وای اگر آن‌روز عریان وارد محشر شوم هر عذابی هست، باشد من تحمل می‌کنم نه نمی‌خواهم که ننگِ آلِ پیغمبر شوم رحمت تو بیشتر از این گناهان من است مرگ‌ بر من، گر که یک لحظه جدا زین دَر شوم من از اول خاک بودم، خاکِ نعلین علی پس خدا! نگذار تا روزی که هستم زَر شوم ای گنهکاران! گرفتاران! علیکم بالنجف دارم امشب می‌روم در محضرش قنبر شوم * * فاطمه امشب می‌آید کربلا پیشِ حسین کاش من‌هم همسفر با حضرت مادر شوم یا بُنیَّ! دِشنه دَست اَز حَنجر تو بَر نَداشت حَق بِده اَز داغِ ذِبحت دَم‌به‌دَم مُضطر شَوَم... ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛
بهترین خواهر دنیا زینب زهره‌ی حضرت زهرا زینب همه پست‌اند و معلا زینب همه خاکند و مطلا زینب قبله‌ی قبله‌نماها زینب! زده امشب به سرم شور نجف پای من واشده در طور نجف منم و مستی انگور نجف مات کرده همه را نور نجف نور بخشیده نجف را زینب شب یلدای علی گشت سحر کوثر آورده به دنیا کوثر حق مبارک بکند پیغمبر! رحمت خانه که باشد؟ دختر! رحمت خانه‌ی مولا زینب... عشق تا روز ابد حیرانش عقل آشفته و سرگردانش صبر زانو زده بر عنوانش کشتی کرببلا سُکانش... نیست دست کسی الا زینب! مانده در حسرت رویش خورشید سخنش آیه‌ی قرآن مجید پدری زینت اینگونه ندید آنکه زد بر دهن شوم یزید... مانده‌ام بود علی یا زینب! دامنی قرص قمرپرور داشت از رقیه چه کسی بهتر داشت؟! این سه ساله شرفی دیگر داشت! پرچم آل علی را برداشت! پس رقیه شده حالا زینب گرچه او صابره‌ی عالم بود... تکیه‌ی محکم آقا هم بود.. قدش از داغ برادر خم بود مَحرم شاه چه بی مَحرم بود بی برادر شد و تنها زینب... روز و شب یاد بیابان می‌کرد گریه بر آن تن عریان می‌کرد گله از خار مغیلان می‌کرد یاد ویرانه فراوان می‌کرد ای فلک! قهر شدی با زینب... ای فلک داغ برادر دیدم شمر را دست به خنجر دیدم کوچه‌بازار مکرر دیدم من از این‌ها غم بدتر دیدم شد تماشا به گذرها زینب... ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛
دادِ علی تا خالق منان بلند است از خانه‌ی من بوی الرحمن بلند است صد طعنه از این و، از آن مانده به گوشم باید برای همسرم مشکی بپوشم بر پات می‌افتم گلم، دورت بگردم یک‌ روز دیگر هم بمانی، سود کردم صبح علی از طعنه‌های خَلق، شام است همسایه می‌گوید که کار تو تمام است تو خوب شو! تو خوب شو! ریحانه سادات هجرت کنیم از این مدینه سمت شامات زینب به من می‌گفت پایان محن نیست دادی کفن‌ها را ولیکن یک کفن نیست بین وصیت تا که حرف خواب آمد... گفتی حسین و حرف ظرف آب آمد... پایان این قصه دراینجا نیست زهرا روز دهم هنگام قربانی‌ست زهرا آن‌روز که سر نیزه‌ی کوفه بلند است جسم حسینم هرطرف بر نیزه بند است از گوشه‌ی گودال بوی خون‌ می‌آید هرکس که رفته، دستِ پُر بیرون‌ می‌آید قاتل می‌آید که ببرّد آن گلو را یک دست، خنجر دارد و یک دست، مو را... ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
غروب بود که  "حَیَّ عَلی" رسید به ما خوش آمدیدِ خدا از سَما رسید به ما چه خوب شد رفقا! دور دور ما شده است! دعا کنید، که اذن دعا رسید به ما دوباره گوشه‌ی این خانه جایمان دادند دراین شلوغی میخانه، جا رسید به ما غریبه دور و بر ما زیاد بود اما طراوتِ نفسی آشنا رسید به ما دوباره شوق گرفتیم بنده‌اش باشیم گرفته بود دل ما، صفا رسید به ما کجاست دست گدایان، کریم آمده است کریم آمد و دست عطا رسید به ما به جای ثروت دنیا "نجف" به ما دادند خوشا به طالع ما، خاکِ پا رسید به ما حساب سی شبه‌ی ما فقط به دست "علی‌ست" فقط به عشق "علی"، اِهدِنا رسید به ما "علی" مراقب ما بود و هست و خواهد بود همیشه و همه جا این "بها" رسید به ما برای سفره‌ی افطار هم حواسش بود کمی هم از رُطبِ "مرتضی" رسید به ما شروع ماه مبارک صدا زدیم "حسین" شروع ماه خدا "کربلا" رسید به ما عیار روزه‌ی ما گریه بر "حسین" باشد هزار خیر در این گریه‌ها رسید به ما ** به روزه‌ی رمضان "روضه‌ی عطش" دادند غمِ لبان عزیزِ خدا رسید به ما همان لبی که حرامی لگد به رویش زد درآن میان، خبر از نیزه‌ها رسید به ما سپاه شام صدا زد که پیرهن این‌جاست! سپاه کوفه صدا زد: عبا رسید به ما!   ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
مردمی که به تو نظر کردند... چشم بر روی دیگران بستند محتضرها به عشق دیدن تو عوض احتضار، سرمستند لقمه‌ی چرب و نرم بسیار است نان خشک تورا هوس کردم چشم و دل سیرهای این عالم مستِ افطار ساده‌ات هستند تیغ تو در نبرد می‌چرخید آبروی حریف را می‌بُرد ملخک‌های آمده به مصاف فوق فوقش دوبار می‌جَستند ما که در ابتدای عشق توأیم ابتداهم که هیچ، قبل تریم عاشقان تو مثل تمارند سر سپردند و عهد نشکستند دوستانت تقیه می‌کردند دشمنانت دروغ میگفتند دوست و دشمن تو آقا جان همه در غربت تو هم دستند کشتنت کار ابن ملجم نیست ماجرا ماجرای ناموس است شعله و سیلی و در و دیوار بهر قتلت به میخ پیوستند   ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
به احترام مناجاتِ نیمه‌شب‌هایش خدا گذشت ز ما شیعیانِ رسوایش چگونه حاکم کوفه "نمک" غذایش بود؟! چگونه پی بِبَرد عقل بر معمایش؟! برای نوکر خود کفشِ نو خرید ولی همیشه کفش پُر از وصله داشت بر پایش علی که قامت یَل‌های شام را خم کرد شکست گریه‌ی اطفال، قد طوبایش طلاق داد خوشی‌های پوچ دنیارا خوشی آخرتش بود حزن دنیایش... کسی که باعلی امروزِ خویش را گذراند خوشا به روز قیامت، خوشا به فردایش! خدا گواه به نامرد و مرد، رو نزند هرآن‌کسی که فقط حیدرست آقایش کریمیِ پسران از کریمی پدرست چه خوب ارث گرفته حسن ز بابایش نشاند قاتل خودرا به سفره‌ی کرمش چه رحمتی‌ست دراین سفره‌ی مُصفایش :: سرش شکسته ولی عاشقانه می‌خندد نمانده فاصله‌ای تا وصال زهرایش    ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
شروع می‌شود این شعرِ تازه با زینب مگر که گوشه‌ی چشمی کند به ما زینب هزار فاطمه گفتم؛ هزار تا زینب سلام حضرت بانو! سلام یا زینب! بغیر تو ز تمامی خلق دل کندیم به چادر تو همیشه دخیل می‌بندیم حیا به پاکی تو اقتدا مکرر داشت علی به یُمن تو در خانه‌اش دو کوثر داشت خوشا به‌حال حسینی که چون تو خواهر داشت و با تو فاطمه آیینه در برابر داشت می‌آید از گل سجاده‌ی تو عطر خدا فدای نافله‌هایت عقیله‌ی طه اراده کرد خدا تا به عشق جان بدهد به خاکِ سردِ زمین، نور آسمان بدهد تورا نشان تمام پیمبران بدهد که پیش صبر شما، صبر، امتحان بدهد به آستان شما، کوه، سجده خواهد کرد و هر مجاهدِ نستوه، سجده خواهد کرد تو آمدی و کس و کار من شدی بی بی میان حادثه‌ها شیر زن شدی بی بی شبیه مادر خود ممتحن شدی بی بی کِسای روی سر پنج تن شدی بی بی همیشه ذکر لب اهل بیت نام شماست منم غلام کسی‌که خودش غلام شماست ظهور عزت پروردگار، خطبه‌ی تو کلاس صبر، کلاس وقار خطبه‌ی تو قرار داده به هر بی‌قرار، خطبه‌ی تو دمی شد از دودم ذوالفقار، خطبه‌ی تو کشانده‌ای تو به حیرت همه نظرها را زبان سرخ تو بر باد داده سرها را پناه امت پیغمبر است چادرتان زمان وحشت ما سنگر است چادرتان یقین که فاتح صد خیبر است چادرتان و سایبان، وسط محشر است چادرتان ندیده «مردی» دوران به مردیِ این زن که رفته است به جنگِ عقیده با دشمن اگرچه رنج و بلا دید جا نزد اصلاً به راه عاشقی‌اش پشت پا نزد اصلاً به جز حسین کسی را صدا نزد اصلاً و دست رد به غم کربلا نزد اصلاً درست مثل علی در نبردها غوغاست شجاعتش به‌خدا چون شجاعتِ زهراست عقیله بود ولی در حصار غربت بود هجوم درد به قلبش ورای طاقت بود همیشه سهمیه‌اش از جهان مصیبت بود دلش شکسته‌ی گودال بود و غارت بود نرفته است ز یادش هجوم سر نیزه سری که ذبح شد از پشت و رفت بر نیزه... عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhanksh