eitaa logo
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
206 دنبال‌کننده
52 عکس
19 ویدیو
25 فایل
بسمه تعالی ♦️فعال ترین وپربارترین کانال شعرائی آئینی سازمان بسیج مداحان استان کرمانشاه درایتا👌 #شور#سرود #مدح باز نشر اشعاروسرودهای جدیدکلی ایام سال به تاریخ قمری و کلیه اشعار مهم مذهبی کشوربرا ،مجالس مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف @delsokhteh313
مشاهده در ایتا
دانلود
از آسمان هفتم اگر سر بر آورم اعلام می کنم که فقط خاک این درم مهر تو بود شیره ی جان در وجود من از لحظه ای که شیر به من داد مادرم با دشمن تو تا ابدالدهر دشمنم حتی اگر بود پدرم یا برادرم من از در سرای تو جایی نمی روم حتی اگر جواب کنی باز نوکرم تا زنده ام حسینیم و کربلاییم ارباب من حواله نده جای دیگرم گیرم که خاک پای مرا کیمیا کنند خاک درت اگر نشوم خاک بر سرم آدم مگر نه نام تو را برد و گریه کرد من نیز ارث از پدر خویش می برم از بس دلم به کرببلایت گرفته انس انگار هر شب از ضریح تو در برم هر روز دل مسافر گودال قتلگاه هر شب سرت به نیزه بود در برابرم با کثرت گناه خود اعلام می کنم من میثم پیمبر و آل پیمبرم   ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
بسم‌الله الرحمن الرحیم هم آسمان قصیده‌ای از بی کرانی‌اش هم بی کرانه‌ها غزلِ آسمانی‌اش ای کال‌ها کمال سرِ کوچه‌باغ اوست باید رسید تا به خدا با نشانی‌اش او در مدینه جای پدر را چه پُر نمود در غیبت پدر ، پسر و میزبانی‌اش باغِ معارف است حدیثش ، پیمبران حَظ می‌برند موقعِ شیرین زبانی‌اش از جبرئیل تا ملک الموت هرکه هست نوشیده است از لبِ جام دهانی‌اش بابُ الجواد حاجت ما را چه زود داد مشهد پُر است از نفسِ مهربانی‌اش شش‌گوشه شد ضریحَش اگر بی دلیل نیست از شش جهت گداست در این میهمانی‌اش یارب مگیر فیضِ شبِ کاظمین را هرکس خوش است پیشِ عزیزان جانی‌اش وقت زیارت است و عباراتش از رضاست قربان کودکیش فدای جوانی‌اش حالا کبوتران همه از مشهد آمدند تا آسمان بام ؛ پِیِ سایبانی‌اش آقایِ طوس از جگرش آه می‌کشد در کنجِ حجره تا پسرش آه می‌کشد اُفتاده است رویِ زمین و برابرش لبخند می زند به تقلاش همسرش اُفتاده است رویِ زمین دید مثلِ او اُفتاده است در وسطِ کوچه مادرش جُرعه به جُرعه آب زمین ریختند و او از بس که آب گفت تَرَک خورد حنجرش قسمت نبود آب بنوشد بجای آن خاکی شده است حیف لبانِ مطهرش باب‌الحوائج است ولی می‌توان شنید از بینِ حُجره ناله‌یِ موسی بن جعفرش این دفعه می‌زدند به دَف تا که جان دهد کَف می‌زدند وقتِ نفسهای آخرش از پا گرفته و بدنش می‌کشند...وای تا پشتِ بام ریخته گُلهایِ پرپرش خون گریه می‌کند لبه‌یِ تخته سنگ‌ها از بَس که خورد بر لبه‌یِ پله‌ها سرش این پشت بام گودی گودال نیست شُکر با پا نیامده است کسی رویِ پیکرش 🥀🥀🥀 سخت است فکر این غم و سخت است باورش مردی که قاتلش بشود زهرِ همسرش   ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
4_5999060102571625750.mp3
1.64M
چشام دیگه وا نمیشه،غُصه تو دل جا نمیشه بسکه روخاک پا کشیدم،پاهام دیگه تا نمیشه زهرِ جفایِ همسرم،سوزونده پا تا به سرم با این دو چشمونِ ترم ، حاجت میگیرم یارم درست کرده برام،بزمی شبیهِ بزمِ شام در نمیاد دیگه صدام ، دارم می میرم ) 2 وای مادرم .... وای مادرم ..... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ پسر اگه تب بکنه ، مادر تا صبح خواب نداره وای اگه تشنه باشه که ، کنار اون خون می باره رفتِ دلم پیشِ رباب ، با قصه هایِ مشکِ آب هی میگه اصغرم بخواب ، عمو تو راه گل پسرم خشکِ لبات ، در نمیاد دیگه صدات خاک می ریزم رویِ چشات روزم سیاه لای لای علی ... لای لای علی ..   ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
4_5899813677627870145.mp3
299.7K
❣﷽❣ سوز غم در نای باداست سوگ جانسوز جواد است فاطمه همدم شور و شین است(۲) محشر دیگری کاظمین است 🔘ای رضا (۲) ای رضاجان ای فلک داد ازغریبی(۲) جان عشق و بی حبیبی او به موسی الرضا نورعین است(۲) محشر دیگری کاظمین است 🔘ای رضا(۲) ای رضاجان جام خون چشم ترش شد قاتل او همسرش شد کام عطشانِ بیاد حسین است محشر دیگری کاظمین است(۲) 🔘ای رضا(۲) ای رضاجان سروِباغ بیقراری شدخزان جان سپاری(۲) آب آبش غم عالمین است محشر دیگری کاظمین است(۲) 🔘ای رضا(۲) ای رضا جان صحبت بام است و پیکر سایهٔ بال کبوتر محنتش محنت خاف و قین است محشر دیگری کاظمین است(۲) 🔘ای رضا(۲) ای رضا جان برزمین از بام بغداد پیکر آن خسته افتاد درمحاق محن مشرقین است محشر دیگری کاظمین است(۲) 🔘ای رضا(۲) ای رضاجان   ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
ای طلایه دار .mp3
3.51M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ای طلایه‌دارِ جود وُ احسان ای یادگارِ شاهِ خراسان ای وارثِ رضا ای شافعِ جزا دستِ ما را بگیر جواد اِبنُ‌الرّضا جواد اِبنُ‌الرّضا /۴/ تو ذکرِ محفلهایی امشب تو عشقِ زهرایی و زینب ای از نسلِ نبی ذُریِّه‌یِ علی از زهرِ دشمنان مهمانِ مادری جواد اِبنُ‌الرّضا /۴/ تو چون مادرت زهرا جوانی تو پدر جدِّ صاحب‌زمانی امامِ عالمین این غلامِ حسین خواهد امشب زِ تو براتِ کاظمین جواد اِبنُ‌الرّضا /۴/ من عقده‌ای به سینه دارم من حسرتِ مدینه دارم تپشِ قلبِ من یاحسین یاحسن ذکرِ هر روزِ من بیا یابنَ‌الحسن اباصالح بیا /۴/   ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
یا جوادالائمه.mp3
2.8M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ..... یا جوادالائمّه ببین سائلم می‌تپه‌ با هوایِ حریمت دلم سیلِ اشکم می‌گه از غم وجودم می‌خونه از جودِ جواد خشنودم که هستم از بودِ جواد موعودم از نسلِ مسعودِ جواد مولانا اِبنُ‌الرّضا اِبنُ‌الرّضا /۴/ من غلام و مریدم تو هستی مراد وا میشه با نگاهِ تو بابُ‌الجواد سر پناهی عشقِ شاهی وقتی که دلم به تو رو می‌زنه ضمانت با خودِ اباالحسنه‌ براتِ..... کرب‌وبلا مالِ منه‌ مولانا   اِبنُ‌الرّضا   اِبنُ‌الرّضا /۴/ تو حرم حال وُ روزِ خوب وُ بد خوشه‌ هوایِ‌ کاظمین مثلِ مشهد خوشه‌ چه هوایی‌‌‌ چه نوایی هوایِ ..... حریمِ سلطانِ سخا نوایِ ..... مسافرایِ نینوا دعایِ ...... آقا بیا آقا بیا مولانا  اِبنُ‌الرّضا  اِبنُ‌الرّضا /۴/ الهی پا بده با جمعِ سینه‌زنا شبِ جمعه باشیم زائرِ کرب‌وبلا دم بگیریم تا بمیریم کربلا وقتی دلم پر می‌زنه کربلا به عشقِ دلبر می‌زنه کربلا به سیمِ آخر می‌زنه‌‌ کربلا اللهمَّ ارزُقنا /۴/   ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
برخيز اي جوان سر خود بر زمين مَكِشْ تو زخم ديده اي پَرِ خود بر زمين مَكِشْ اي مادري تر از همه كم دست و پا بزن پهلو شبيه مادرِ خود بر زمين مَكِشْ بر تار گيسُوانِ تو جاي لب رضاست اين گيسوي مطهر خود بر زمين مَكِشْ اسبابِ رقص و شادي زنها شدي چرا صورت به پيشِ همسر خود بر زمين مَكِشْ اينان ز دست و زدنت كِيْفْ مي كنند طاقت بيار و پيكر خود بر زمين مَكِشْ بر روي نازينْ لبِ تو خاك و خون نشست پس آيه هاي كوثر خود بر زمين مَكِشْ شكر خدا كه نيست تماشا كند رضا گويد دوديده ترِ خود بر زمين مَكِشْ در كربلا پدر به سر التماس كرد برخيز اي جوان سَرِ خود بر زمين مَكِشْ بس كن حسين آبرويِ خويش را مَبَر زانو كنار اكبر خود بر زمين مَكِشْ كار عباست بُردنِ اين جسم ، زينبا با گوشه هاي معجر خود بر زمين مَكِشْ   ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
سوخت از زهر هلاهل جگرم مادر جان تيره شد روز به پيش نظرم مادر جان من در اين حجره ‏ى در بسته خود مى ‏پيچم کس نداند که چه آمد به سرم مادر جان نکشد گر که مرا زهر جفا خواهد کشت خنده‏ ى همسر بيدادگرم مادر جان من جوادم که به ياد تو سخن مى‏ گويم چون ترا از همه مشتاق ترم مادر جان همچو شمعى اثر زهر ستم آبم کرد سوخت پروانه صفت بال و پرم مادرجان همسرم پشت در خانه به دست افشانى من به ياد تو و مسمار درم مادر جان چون تو در فصل جوانى ز جهان سير شدم که زده داغ تو بر جان شررم مادر جان به لب خشک من غمزده آبى برسان کز عطش سوخته پا تا به سرم مادر جان شعر (ژوليده) گواهى دهد از غربت من دوست دارم که بيايى به برم مادرجان   ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
غربت هیچ کسی مثل تو مولا نشود گره بی کسی تو به خدا وا نشود نیست یک خواهر غمدیده پرستار شما هیچ کس همقدم زینب کبری نشود به لب تشنه ی تو آب گوارا نرسید مقتلت گر چه به جانسوزی صحرا نشود پسر ضامن آهو، تو جوانمرگ شدی مثل تو هیچ کسی وارث زهرا نشود جگر سوخته از زهر تو را طعنه زدند جگر سوخته با خنده مداوا نشود قدرت زهر چه بوده که ز پایت انداخت گفت با خنده دگر ابن رضا پا نشود جان فدای پسرت حضرت هادی که سه روز دید تشییع تن خسته مهیا نشود   ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
ماییم در پناه تو یا حضرت جواد محتاج یک نگاه تو یا حضرت جواد هستیم عذر خواه تو یا حضرت جواد قربان روی ماه تو یا حضرت جواد ما زنده از عطای جوادالائمه ايم يك عمر خاك پای جوادالائمه ایم هر کس که خاک پای تو شد سرفراز شد از منت عطای همه بی نیاز شد حرزت در این زمانه ی غم چاره ساز شد گفتیم یا جواد و در بسته باز شد غیر از جواد واژه ای اندازه ی تو نیست لطفی شبیه لطف پر اوازه ی تو نیست بر این دل شکسته ام ای جان نگاه کن ماییم و این زمانه ی بحران نگاه کن بر حال روزگار پریشان نگاه کن اقا به جان شاه خراسان نگاه کن ای مرهم همیشگی خسته جانی ام لطفی نداشت بی کرمت زندگانی ام ای در شکوه نام تو درمان درد ها سر میرسد کنار تو کتمان دردها هرچند بر دلم زده باران دردها درمان اگر تویی که به قربان دردها اقا تمام زندگی ام زیر دین توست در دل همیشه حرف تو و کاظمین توست دست جواد خسته ی بخشش نمی شود وقت عطا معطل خواهش نمی شود اقام جز به نور ستایش نمی شود مدحش به صد کتاب نگارش نمی شود درمانده ایم و خنده ی مولا علاج ماست این اشک شوق در شب دنیا سراج ماست وقتی که غم به شانه سرازیر می شود حتی جوان ز زندگی اش سیر می شود در عنفوان زندگی اش پیر می شود لبخند دشمنان به دلش تیر می شود مثل پدر دلش به غریبی دچار شد زهرا زا داغ عمر کمش داغدار شد   ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
ناله وا جگر نزن اینقدر جگرت را شرر نزن اینقدر با صدای نفس نفس زدنت پشت در بال و پر نزن اینقدر بیشتر می زنند بر روی طشت ناله بیشتر نزن اینقدر پشت در هیچ کس به فکر تو نیست پس سرت را به در نزن اینقدر صورتت را مکش به روی زمین خاک را بر قمر نزن اینقدر سن و سالت نمی خورد بروی آه! حرف سفر نزن اینقدر وسط کوچه ات می اندازند به لب بام سر نزن اینقدر عمه ات را صدا بزن اما ناله یا پدر نزن اینقدر ناله بر شاه کاظمین کجا؟ ولدی گفتن حسین کجا؟   ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
چشمان او طلوع هزاران سپیده بود هرگز زمانه دست رد از او ندیده بود از این و آن سراغ نشانیش میگرفت هر کس که از کرامت آقا شنیده بود باب المراد خانه ی او منتهای جود او را خدا شبیه خودش آفریده بود حیف از جوانیش که جوانمرگ میشود یک زن بساط قتل درآن خانه چیده بود افتاده بر دلم که دگر رفتنی شده از بس که زهر بال و پرش را تکیده بود لبهای ملتمس شده از هرم تشنگی باهرنفس نفس که بریده بریده بود..... آب از کویر می طلبید و به پشت در او با کنیزکان حرم کل کشیده بود در بین رقص و هلهله بغض نگاه او چشم انتظار مادر قامت خمیده بود از لا بلای خاطره ها پرکشید و رفت پای سری که بر روی نی آرمیده بود شد سایه سار او پر و بال کبوتران اما به یک بدن سم مرکب رسیده بود   ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah