eitaa logo
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
209 دنبال‌کننده
52 عکس
18 ویدیو
25 فایل
بسمه تعالی ♦️فعال ترین وپربارترین کانال شعرائی آئینی سازمان بسیج مداحان استان کرمانشاه درایتا👌 #شور#سرود #مدح باز نشر اشعاروسرودهای جدیدکلی ایام سال به تاریخ قمری و کلیه اشعار مهم مذهبی کشوربرا ،مجالس مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف @BasijNewsir313
مشاهده در ایتا
دانلود
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
#روضه   ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ h
‍ ‍ 🔹 ای یادگار سه امام زینب 🔹 بر قلب سوزانت سلام زینب سلام ما به اون خانمی که یه عمری مصیبت دید اما صبر کرد... چهار پنج سال بیشتر نداشت داغ جدش رسول خدا رو دید... اما صبر کرد ... هنوز آب غسل پیغمبر خشک نشده بود... پهلوی مادرش زهرا رو شکستند... جلو چشمان زینب به مادرش سیلی زدند...اما صبر کرد.. بلاکشه دورانه زینب... هنوز ..داغ مادرش رو از یاد نبرده بود...فرق شکسته باباش امیرالمومنین رو دید... بمیرم برات خانم.... یه روز هم تکه های جگر برادرش امام حسن رو دید.. اما بازم صبر کرد... روز عاشورا هم در نصف روز....تمام عزيزانش رو شهید کردند... اما... تمام دلخوشی زینب حسین بود... امان از اون لحظه ای که حسین هم صدا زد زینبم... خواهرم منم دیگه رفتم... زینب جان... خواهرم... خداحافظ. .. صدا زد ... حسینم داداش برا من که دیگه کسی نمونده... تمام دلخوشی من تو بودی... تو هم میخواهی بری زینبت رو تنها بگذاری... حسین.. صدا زد خواهرم... تا صدای الله اکبر من میاد...بدون من هنوز زنده ام ... ابی عبدالله رفت میدان... زینب کبری. ..داخل خیمه ...تا صدای تکبیر برادر رو میشنوه... دلش آرام میشه... حالا میخواهی برا زینب گریه کنی بسم الله... امان از اون لحظه ای که دیگه صدای تکبیر برادر رو نشنید... داخل خیمه... هی بلند ميشه.... هی میشینه زمین.... میگه حسین...بردار... زینبت به فدات بشه حسین... چرا صدای تکبیرت نمیاد داداش... یدفه دید صدای ذوالجناح اومد.... دوان دوان اومد بیرون... شاید خوشحال شده زینب... میگه بردارم حسین برگشته... یه نگاه کرد...دید ذوالجناح اومده اما حسین نیومده.. بی تاب شد زینب.. یاصاحب الزمان... دوان دوان... به طرف گودی قتلگاه... هی صدا میزنه....وای عزیز مادرم حسین... بالای تل زینبیه... یه نگاه کرد... دید... والشمر جالس علی صدره... شمر روی سینه برادر... خدا چکار کنه زینب...فقط دستاش رو گذاشت روی سر هی صدا میزنه.... وامحمدا....واعلیا... تسلای دل زینب صدا بزن یاحسین... 🔹 حسین آرام جانم 🔹 حسین روح و روانم   ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
14001127eheyat-karimi-roze2.mp3
1.13M
... ا تا حالا کسی سایهٔ خواهرات رو ندیده *یه‌جوری چشماشو‌ بست، حسین‌جان من مثلِ تو دارم‌میرم ،تو هم سرت روخاک بود ، کسی بالاسرت نبود. من هم محارمم دیگه نیستن، یادش به خیر، تو‌مدینه راه میرفتم‌ جَوُونای بنی هاشم دور وبرم. اصلاً دیده نمیشدم، آخر من و چشم‌زدن...* تا حالا از این خونواده زنی رو نبردن اسارت الهی می مردم نمیدیدم اونقدر جسارت *دَم‌ درِ خیمه یکی از دخترای امیر المؤمنین دق کرد، از دنیا رفت چرا؟ آخه به این نازدانه حرف بد زدن، فهمیدی چی گفتم؟ فقط حرف بد زدن...* ــــــــــــــــــ
4_5811974569858172376.mp3
875.9K
ماجرای کربلا شرح بلای زینب است عصر عاشورا شروع کربلای زینب است شرح صدر او در نمی آید به فهم اهل دل صبر زینب آیت صبر خدای زینب است رو "اَلم نَشرَح لَک صَدرَک" بخوان کاین آیه را عشق گفتا بعد پیغمبر، ثنای زینب است باغبان گلشن سرخ ولایت، اشکِ اوست حافظ خون شهیدان،گریه های زینب است پرچم سرخی که عاشورا به خاک و خون فتاد بر سَرِ پا باز با صبر و رضای زینب است بهر اثبات ولایت رفت باید هر کجا ورنه کاخ ظلم و بزم می ، چه جای زینب است؟ نی همین در شام و کوفه، بلکه در وادی عشق هر کجا پا می گذاری جای پای زینب است خطبه ی او افتخار ملت اسلام شد بانگ "اَلاِسلام یَعلوا" ، در ندای زینب است پرچمش سرهای هفتاد و دو تن بر نیزه هاست ای دریغا در کف دشمن لوای زینب است
4_5879983478614791771.mp3
1.02M
گوشواره: العفو خدایا به اشکای زینب یک عمره مهدی بیابون نشینه از دست شیعه دلش آتشینه غربت همین که با ناله و گریه شیعه رو غرق گناهان می بینه آخه چگونه بگیم خیلی مَردیم کاری برای ظهورش نکردیم آیا شده که با حال یتیمی دنبال بابا تو صحرا بگردیم رفتیم به هیئت با حاجات دنیا واسه ظهورش نبوده دعاها شیعه چقد بی خیاله که باباش سرگردونه در دل کوه و صحرا یارب هزار ساله مهدی غریبه تنها و بی کس بدون حبیبه دیگه نداریم ما صبر و قراری قلب ما از غربتش ناشکیبه یارب دیگه خسته ایم از زمونه اشک غریبی مهدی روونه تا کی بفهمیم که مهدی تو صحرا صبح و مساء داره روضه میخونه یارب غضب کن به اشکای زینب مهدی عزاداره هر روز و هر شب داره می بینه مث عمه زینب جسم حسینو زیر پای مرکب یارب غضب کن به غمهای زینب به حقّ زخم‌ کف پای زینب دیگه فرج رو کن امضا خدایا تنها ظهوره ،تسلای زینب یارب ببین‌که عقیله تو بازار مهدی رو میخونه در بین انظار باید بیاد منتقم تا که زینب راحت بشه از غم شام و آزار میخونه مهدی رو عمه ی خسته با اشکای خون و دستای بسته میخونه مهدی رو وقتی تو کوچه باسنگ ،یه ملعون سرش رو شکسته میخونه مهدی رو با قلب محزون دیده لبای حسین رو پر از خون در بزم باده بمیرم چی دیده با خیزرون زد روی لب یه ملعون ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
ذکر مصیبت #حضرت_زینب سلام_الله_علیها #سید_مهدی_میرداماد
گل زخم‌های پیکر صد پاره ی حسین آیات بی‌شماره ی قرآن زینب است الله اكبر،مطمئنم اهل ناله ای،والا به این صراحت نمی گفتم گل زخم‌های پیکر صد پاره ی حسین آیات بی‌شماره ی قرآن زینب است سرهای نوک نیزه همه دسته‌های گل تن‌های پاره پاره، گلستان زینب است حسین....بارك الله اهل ناله..بابا این زینب تو دنیا اومده تو بغل حسین بوده،حواسمون رو جمع كنیم بعضی ها راحت از كنارش رد میشن، همه ی مدینه میدونستند علاقه ی این خواهر و بردار چگونه است،هر دختری برا ازدواجش شرط داره،حق طبیعیش ام هست ،اما یه دختر و تو این عالم پیدا كن شب عروسیش بگه،شرط من اینه به عبدالله بن جعفر گفت:عبدالله من هیچ چیز ازت نمیخوام،فقط عبدالله من از حسین جدا بشم میمیرم،عبدالله من یه روز حسینم رو نبینم آب میشم،پژمرده میشم،كجای دنیا دیدید یه خواهری به این شكل،همه ی مدینه میدونستند،اگه زینب حسینش رو به مرگ طبیعی از دست میداد ،همه ی مدینه بهش حق میدادند دق كنه و بمیره،مرگ طبیعی كجا و گودال قتلگاه...حالا با من هستی یانه؟ آن نیزه‌ای که خصم به قلب حسین زد زخمش هنوز بر دل سوزان زینب است حسین..... ای تشنه لب حسین حسین حسین عشق زینب حسین حسین حسین زینبی كه یه روز حسینش رو نبینه،یكسال و نیم از حسینش جدا شده،یك سال و نیم نوشتند بعد كربلا كی باورش میشد،یه روز، ده روز،یك ماه،یك سال و نیم زینب مونده بدون حسین كی باورش میشه آن نیزه‌ای که خصم به قلب حسین زد زخمش هنوز بر دل سوزان زینب است میخوام دل اونایی كه كربلا نرفتند بسوزونم،كی رفته كربلا؟خیلی ها نرفتند كربلا،خیلی ها كربلا رو ندیدند،چه جوری زندگی میكنید بدون كربلا؟آدم كربلا رو نبینه ناكام ازدنیا رفته.اونایی كه كربلا رفتند حرف من و با ناله اشون تأیید كنند،یكی از سخت ترین لحظه های سفر كربلا اگه گفتید چه زمانی است؟ یكی از سخت ترین لحظه های سفر كربلا ، لحظه ای است كه میخوای از كربلا خداحافظی كنی،وقتی دستت رو میآری بالا خداحافظ ای بردار زینب خداحافظ سایه ی سر زینب حسین...... یعنی میشه یه بار دیگه بیاییم كربلا،هی میری تو حرم هی میای كفشات رو میپوشی،هی میری تو خیابون،هی دوباره برمیگردی،انگار دلت نمیآد خداحافظی كنی،هی با حسرت نگاه میكنی،یعنی نكنه دیگه نیآم،نكنه سفر آخرمه؟ نكنه بمیرم و نبینمت؟بابا مگه چند روز كربلا رفتی،دو روز،نه سه روز،نه یك هفته،اصلاً روایت داریم كربلا زیاد نمونید،عبارت مخصوص كربلاست. بابا سه روز میری كربلا به حرم حسین عادت میكنی،صبح میری نماز، ظهر میری نماز،شب میری زیارت،صبح تا شب بعضی ها تو حرمند،میخوام یه جمله بگم اهل روضه:سه روز حسین و میبینی سخته ازش جدا بشی،آخ امان از دل زینب، پنجاه و چهار سال،میدید حسینش كنارش ایستاده،امان امان امان،بعضی ها جوری گریه میكنند من راه روضه برام باز میشه،امان از دل زینب،من یك شب نمیتونم همه ی روضه ی زینب رو بخونم،آخه اُم المصائب ِ،من از كدوم مصیبتش بگم،اما من یه دونش رو جدا میكنم،حالا كه كار رسید به كربلا، كدوم لحظه؟اون لحظه ای كه نیزه ها رو كنار زد. او می دوید و من می دویدم او سوی مقتل من سوی قاتل این شعر و خوندم كه همه بخونند او می نشست و من می نشستم او روی سینه من در مقابل او میكشید و من میكشیدم یه نگاه كرد دید زینب بالای تل زینبیه، دستاش رو گذاشته رو سرش،حسین.......هیچ مقتلی ننوشته لحظه ای كه سر از بدن ابی عبدالله جدا كردند رو كسی دیده باشه،حتی زینب، ابی عبدالله اشاره كرد،این جمله،جمله ی مستندی است،تا نگاه كرد دید زینب بالای تل داره نگاه میكنه،حسینه، پنجاه و چهار ساله زینب رو بزرگ كرده،میدونه این زینب این صحنه رو ببینه دق میكنه،میگن با چشماش اشاره كرد زینب برگرد،بعضی ها نوشتند حضرت فرمود:برگرد خواهرم. تو باید كوفه بری شام بری،اینجا رو نبینی خواهر،زینب برگشت،امر امامه،نمیتونه اطاعت نكنه،دو سه قدم اومد عقب،هنوز به خیمه ها نرسیده، یك دفعه دید زمین داره می لرزه،یه نگاه كرد سری به نیزه بلند است حسین....... ای بی كفن حسین حسین حسین شما ها دارید میشنوید اینجوری دارید گریه میكنید،شنیدن كی بود مانند دیدن،زینب دید،عبدالله جعفر میگه هرچی بهش گفتم خانم جان بذار بسترت رو ببرم داخل حجره،هوا گرمه،گفت:نه عبدالله برو بستر من رو زیر آفتاب پهن كن كن،خودم دیدم بدن حسینم زیر آفتاب سه روز برهنه و بی كفن،همه بگن:حسین..... ای خدا به عقیله ی بنی هاشم،به عمه ی سادات،شب بی بی نبود لال میشدم این حرف رو نمیزدم،علمای ما، بزرگان ما میخواستند امام زمان رو قسم بدهند،این جوری میگفتند:"خدا به گرفتار مجلس یزید" فرج امام زمان ما برسان،بلند بگو حسین......
1. همه رفتند 1394 دشتی.mp3
9.06M
حاج همه رفتند و من جا ماندم ای دوست ز بخت بد به دنیا ماندم ای دوست چرا رفتی مرا با خود نبردی ببین بعد تو تنها ماندم ای دوست بیا این ساعت آخر كنارم كه روی زانوی تو سر گذارم دعا كن زودتر جان بر لب آید كه دیگر طاقت ماندن ندارم ببین از داغ تو خیلی شكستم شكستم گر چنین از پا نشستم شكسته دشمنت از بس دلم را چنان گشتم كه نشناسی كه هستم به یادت در نوای آب آبم چنان تو زیر تیغ آفتابم تو راحت خفته ای در خانه ی قبر ولی من از غمت خانه خرابم لباس تو در آغوشم برادر صدایت مانده در گوشم برادر تو ماندی بی كفن در خاكِ صحرا چگونه من كفن پوشم برادر مرا كابوس شمشیر و تن تو تماشای به غارت بردن تو تورا سر نیزه ها بردند و مانده برای من فقط پیراهن تو سراسر نیزه میبینم به خوابم سر و سرنیزه میبینم به خوابم نمیخوابم اگر یك دم برادر تورا بر نیزه میبینم به خوابم دلم هر روز پای نیزه میرفت كه خونت در گلوی نیزه میرفت چه میشد مثل سرهای شهیدان سر من هم به روی نیزه میرفت   ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
#وفات_حضرت_زینب_س #روضه_حضرت_زینب_س ▪️چرا به یاد لب تشنه ات نمی میرم #سید_رضا_نریمانی   ┏━━
چرا به یاد لب تشنه‌ات نمی‌میرم مرا ببخش عزیزم، که آب می‌نوشم مصیبتِ پدر و مادرم زِ یادم رفت مصیبتِ پسر تو، نشد فراموشم (میان روضه‌ی بزم یزید فریادم ) به یاد شام غریبان اگر که خاموشم خیلی برای من سخت است تو پاره پیرهنی، من لباس می‌پوشم غزل نوشته‌ام از غم، قصیده می خوانم به جای واژه غم را کشیده می‌خوانم از آنکه عفت زهرا، شجاعت حیدر درون او،به تبلور رسیده می‌خوانم به تیر تیز زبان، زنده کرده مکتب را از آن معلم مکتب ندیده می‌خوانم آب زِ قامتی که الف بود و، دال شد از داغ ز کوه صبر که از غم، خمیده می‌خوانم از آن عقیله که کتابت کربلا حتی کسی شکستن او را ندیده می‌خوانم ز بوسه‌ای که به زیر گلو نشست از آن امانتی که به صاحب رسیده می‌خوانم از آنکه شاهد عینی ماجرا بوده، همان که بر روی تل شد شهیده می‌خوانم نفس نفس زده زینب رسیده تا گودال از این به بعد بریده بریده می‌خوانم ح جا به جا شده‌ای حا و سین و یا و نون میان جزر و مد تیغ‌های تشنه‌ی خون خروش موج بلا رهسپار ساحل شد میان عاشق و معشوق شمر حائل شد برای پستی دنیا بس است تا محشر همین که با پسر سعد او مقابل شد جدال خنجر کندی و حنجر خشکی گریز حضرت ارباب در مقاتل شد شنده بوده علی در رکوع بخشیده میان سجده رسید و برید و سائل شد کتاب خاطره‌هایش ورق ورق می‌شد دمی که وارد گودال بعدِ قاتل شد ببین چه بر سر پیکر رسیده که حتی، برای زینب کبری شناخت مشکل شد نبود و عقده‌ی سالم برای بوسه زدن، دوباره اول حبل الورید نازل شد کسی هنوز نفهمیده عمق فاجعه را، چگونه زینب کبری سوار محمل شد آنقدر زیر نعل ها پا خورد، مثل پیراهنش تنش تا خورد روزه اش را ثنان شکست و آخر، نیزه ای را به جای خرما خورد تشنه بود آب خواست اما شمر آب را پیش چشم آقا خورد   ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━