eitaa logo
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
209 دنبال‌کننده
52 عکس
18 ویدیو
25 فایل
بسمه تعالی ♦️فعال ترین وپربارترین کانال شعرائی آئینی سازمان بسیج مداحان استان کرمانشاه درایتا👌 #شور#سرود #مدح باز نشر اشعاروسرودهای جدیدکلی ایام سال به تاریخ قمری و کلیه اشعار مهم مذهبی کشوربرا ،مجالس مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف @BasijNewsir313
مشاهده در ایتا
دانلود
تقدیم به به‌مناسبت لبی گشود و شراب طهور جاری شد سکوت کرد و غمی سوت و کور جاری شد کسی که فلسفه هم عاشق تکلم اوست کسی که در نَفسَش، نفخِ صور جاری شد! مبارز است و معلم...، مفسّر است و شهید... مطهری که در او رودِ نور جاری شد نه هر که زنده فقط، در فراقِ او جان داد که جان، دوباره از اهلِ قبور جاری شد! و قطره قطره‌ی دریا و رودها خشکید و اشک از دلِ سنگِ صبور جاری شد چه سخت می‌شود از نو، میان ما برسد کسی در آینه‌ی تو، میان ما برسد کسی که پاره‌ای از جانِ آسمان باشد چو رود، جاری و چون بحر، بی‌کران باشد برای راهِ تو، پشت و پناه باید بود قدم قدم قلمت را سپاه باید بود هنوز هم کسی آیینه‌وار چون تو نزیست! چقدر جای صدای بصیرتت خالی‌ست! عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 ↳https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshahhttps://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
تقدیم به به‌مناسبت هنوز طرز نگاهش به آسمان تازه‌ست دو بال مشرقی‌اش با اُفق هم‌اندازه‌ست قناریان کلامش هنوز می‌خوانند نوای سُنتی‌اش را به‌روز می‌خوانند قناریان کلامش هنوز جان دارند «صدا صداست که...» پس عمر جاودان دارند کتاب و دفتر از اندیشه‌اش فروغ گرفت چراغ دانش او جلوۀ نبوغ گرفت کتاب، واسطه‌ای بین اوست با این نسل مطهّری، هنر گفتگوست با این نسل خرد، هنوز مرید جنون و مستیِ اوست مرکّب آینه‌دار قلم‌به‌دستی اوست بخوان زمانه! بخوان با رساترین فریاد از او بگو و بخوان باز! هر چه، بادا باد! بخوان به نام بزرگی که آسمانی شد فروتنانه درخشید تا جهانی شد صفای باطنی‌اش غبطه‌آور است هنوز که کوچه باغ نیایش معطّر است هنوز کتاب و سنّت و اجماع و عقل را فهمید رموز تازه‌ای از عقل و نقل را فهمید کتاب و منبر و سجّاده را به هم آمیخت سه رود منشعب از کوه را به دریا ریخت نهال کاشت ولی ریشه را عمیق نشاند به خاک پایۀ اندیشه را عمیق نشاند هزار پنجره را رو به آفتاب گشود -هزار پنجرۀ مستعدِّ کشف و شهود- گشود پنجره‌ها را، وَ با دو بال قنوت خودش پرنده شد و پر کشید تا ملکوت... نسیم، معتکف گوشۀ عبایش بود فرشته، دست به دامان ربّنایش بود تمام دلخوشیِ کوچه و خیابان از نفَس نفَس زدن عطر آشنایش بود در آن شبِ خفقان که سکوت شایع بود درست اوج سحرخیزی صدایش بود تلاش کرد و سرانجام هم نصیبش شد اجابتی که برازندۀ دعایش بود: پیامبر شبی آمد به خواب شیرینش(١) و بوسه زد به لبان مبلّغ دینش و بوسه زد که بگوید جهاد یعنی این سلوک یعنی این، اجتهاد یعنی این نویدبخش شهادت به خواب او آمد به خواب نیمه‌شبش صبح آرزو آمد چگونه می‌شد از آن شور و شوق دم نزند و زود پا نشود، اندکی قدم نزند چگونه می‌شد از تاب و تب نگوید هیچ و از حرارت بر روی لب نگوید هیچ چه خوب شد که -اگر رفت- پیش ماست هنوز هزار باغ پر از گُل از او به جاست هنوز... سپرد دست خدا رشتۀ کلامش را تمام کرد به خون، شعر ناتمامش را عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 ↳https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshahhttps://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
به‌مناسبت دیر سالی‌ست هر چه می‌خواهم از تو یک واژه درخورت گویم من چنین واژه‌ای نمی‌یابم من چنان جمله‌ای نمی‌جویم باز هم تشنه‌ی کلام توأم در تو انگار آسمان جاری‌ست گر چراغ هدایتت خواندم این هم از حرف‌های تکراری‌ست... بویِ گل می‌گرفت صحنِ کلاس از سخن‌های عطرآگینت در رگم خونِ تازه‌ای می‌ریخت واژه واژه کلامِ شیرینت حاصلِ رنج بی‌نهایت توست هر که منصوب شد به هر رده‌ای تو خودت را برایِ خاطر ما به همه آب و آتشی زده‌ای... هر کجا شور علم می‌بینم ردّ پای حضور تو پیداست هر کجا نامی از معلّم هست روشنایی، اُمید هم آن‎‌جاست... جز خدایی که آفرید تو را آن که قدر تو را شناسد کیست؟ حرفِ آخر: به هیچ قاموسی واژه‌ای بهتر از معلّم نیست عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 ↳https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshahhttps://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
🌷فرارسیدن گرامی باد.. پیغمبر اکرم آنکه فخر اُمم است فرمود معلم چو پدر محترم است ای آنکه به من درس محبت دادی لب‌های تو را طلا بگیرند، کم است مرحوم عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 ↳https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshahhttps://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
1_11128250706.mp3
5.22M
گرچه گنهکارم و بنده ای نالایقم بامددفاطمه ریزه خورصادقم دردل شوریده ام روضه به پامیکنم سینه بشکسته را عرش خدامیکنم ای ماه شبهایم السلام آقای تنهایم السلام [سلم لمن سالمکم یابن الزهرا] [حرب لمن حاربکم یابن الزهرا] گنبدو گلدسته ای روی مزارتو نیست محتشم و ذاکری ازچه کنارتونیست خاک مزارت شده راه بهشت خدا ازحرمت میروم باشهداءکربلا میدهدبوی غم قبرتو زنده شدروحم ازصبرتو [سلم لمن سالمکم یابن الزهرا] [حرب لمن حاربکم یابن الزهرا] ای پسر فاطمه ای پسربوتراب همچوعلی بسته شد دست توبین طناب خانه ات آتش گرفت نیمه شب ازظلم کین دروسط کوچه چون فاطمه خوردی زمین گرچه شدبرتوبی حرمتی پیش ما آقاباعزتی [سلم لمن سالمکم یابن الزهرا] [حرب لمن حاربکم یابن الزهرا] ▪️▪️▪️▪️▪️ عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 ↳https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshahhttps://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
#مرثیه #شهادت_امام_صادق_ع #جحت_الاسلام_میرزا_محمدی عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 ↳https://eita
داره نماز شب می‌خونه یه مرتبه دید از دیوار خونه ریختند داخل خانه چقدر زن و بچه ی آقا ترسیدند... اصلاً انگار توی این مدینه اجازه گرفتن رسم نیست.... در زدن و اذن دخول گرفتن رسم نیست اون روز بدون اجازه وارد خانه مادرش شدند هرچه مادر سعی کرد ، مانع ورود مهاجمین بشه ... یُدخَلُ عَلیِ حَریمِها بِغَیرِ إذنٍ ثُمَّ یَمَسُّها .... اینو دیگه ترجمه نمی‌کنم ثُمَّ يَمَسُّهَا هَوَانٌ وَ ذُلٌّ ... و تُضرَبُ و هِیَ حامِلٌ مادر مادر بی بی جان ای کاش ما بین در و دیوار بودیم... همین قدر بگم با این مادر کاری کردند که فرزندش امام صادق علیه السلام حال مادرش رو این گونه بیان می‌کنه نَحَلَ جِسْمُهَا ذَابَ لَحْمُهَا باکِیَةَ العَین یُغشیٰ عَلیها ساعَةً بَعدَ ساعَة حَتّیٰ صَارَتْ‏ كَالْخَيَال یعنی از مادر ما فقط یه شبحی باقی مانده بود علی چی رو کفن کرد ؟! نمی‌دونم... بگذریم مشغول نماز شب بود بی اجازه وارد خانه شدند حتی اجازه ندادند عبا به دوش بیندازه... عمامه به سر ببنده ... آقا رو با این کیفیت از خونه بردند بیرون... ابن ربیع ملعون سواره و آقا امام صادق پیاده دنبال مرکب داره میره اگه یه جوونی رو دنبال مرکب بکشونند توانایی جوانیش اقتضا می‌کنه تحمل کنه اما اگه یه پیرمردی مثل امام صادق رو دنبال مرکب بدوانند... یا طفل سه چهار ساله ای رو... اینجا دیگه ... تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.. لذا وقتی رسید به مجلس منصور، دیدند آقا خیس عرقه داره نفس نفس می‌زنه پیرترین ائمه ی ماست دیگه نفسی باقی نمانده سه مرتبه شمشیر کشید از قبل به حاجبانش گفته بود جعفر رو که آوردید،‌ احضار کردید ، گردنش رو می‌زنم... همه دارند می‌بینند سه مرتبه شمشیر کشید بلافاصله غلاف کرد بعد از آقا عذرخواهی کرد آقا رو با احترام به منزل برگردوندند از منصور دوانیقی پرسیدند امیر ، چرا پشیمون شدی گفت هر باری که شمشیر می‌کشیدم ، پیغمبر رو دیدم... به من فرمود منصور اگه آسیبی به فرزندم برسه نابودت می‌کنم آخ لایوم کیومک یا اباعبدالله حسین.... من می‌خوام بگم یا رسول الله یه شمشیر برهنه بالا سر فرزندت نتونستی ببینی پس کجا بودی آن ساعتی که فِرقَةٌ بِالسُّیوف فِرقَةٌ بِالرّماح فِرقَةٌ بِالحِجارة و الخَشَبِ و العصاء.... حسین.... عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 ↳https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshahhttps://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
🌹به مناسبت تقدیم به اساتید ارزشمند عرصه ستایشگری اهل بیت علیهم السلام آموختم از محضر او در این راه (ع) دستی که مرا نوکر این خانه نمود، از سفرهٔ فیض حق مبادا کوتاه! شاعر: عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 ↳https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshahhttps://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
Banifateme_Babolharam_net_2.mp3
3.28M
حُرمَت نگهدار دستایی که بستی جرمی به جز آزادگی نداشته این یادگارِ حضرتِ رسولِ حُرمَت نگهدار پا به سن گذاشته حُرمَت نگهدار پیکرش نحیفِ مهلت بده تا برداره عَصاشُ اینقدر غریبِ هیچ کی نیست بیاره عمامه شو، نَعلِینِ شو، عباشُ حُرمَت نگهدار خونه شو نسوزون حُرمَت نگهدار بچه هاش تو خونه ان اینطور اگر حمله کنید به این باغ گُل ها به زیرِ دست و پا میمونن حُرمَت نگهدار لرزشِ قنوتُ مویِ سپیدش و مگه ندیدی واسه نماز حُرمَت نگه نداشتی سجاده رو از زیر پاش کشیدی دلا بسوزه آخه حُرمَتش رو تو ازدحامِ سایه ها شکسته قرآن ورق ورق شده تو کوچه قلبِ تموم آینه ها شکسته از بالای دیوار ریختن تو خونه ی حضرت، دَرِ خونه اش رو آتش زدن، اجازه ندادن عمامه سر کنه، اونایی که تو روضه ها بزرگ شدن میدونن اوجِ روضه اینکه یه بزرگ رو بی عمامه بیرون بیارن…اجازه ندادن یه عبا رویِ شون اش بندازه، پا برهنه و دست بسته بیرونش آوُردن…الهی برا اون آقایی بمیرم که سَرِ برهنه و دست بسته بیرونش آوردن، فقط یه حامی داشت تویِ مدینه… دامنُ حیدر و گرفت و دشمن با تازیانه دستش و جدا کرد دیگه نتونست از زمین بلند شه به خون نشست و فضه رو صدا کرد مدینه و قصه ی هَتکِ حُرمَت که در میاره سیلِ گریه ها رو اما دلا بسوزه که شکستن تو کربلا حرمت خیمه ها رو رسید قاتلش ولی نمی دید که از عطش جونش به لب رسیده حُرمَت نگه نداشت بین گودال حُرمَتِ پیکر و سَرِ بُریده حُرمَت نگه نداشتن و ندیدن رقیه تو خرابه چی کشیده یکی بگه یه دختر سه ساله مگه چی دیده که قدش خمیده
کانال متن روضه مجمع الذاکرین. .mp3
873.6K
⁠⁠ ⁠⁣ امام ما/ می‌زند شرر به دل غربتت سلام ما/ بر تو و غريبی تربتت يا مولا/ كشتهء زهر جفا يا مولا/ خونجگر از غصه‌ها يا مولا/ صادق آل‌عبا گرچه شرر/ كشد از خانهء من زبانه فتاده‌ام/ ياد ياس و ضرب تازيانه واويلا/ زادهء خيرالنسا واويلا/ در ميان كوچه‌ها واويلا/ پابرهنه بی‌عبا دعای تو/ شامل زائر قبر حسين سفارشت/ همه‌جا اشك روان ازدوعين واويلا/ بر شهيد كربلا واويلا/ بر ذبيح من قفا واويلا/ بر سر عطشان جدا ⁣ عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 ↳https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshahhttps://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
مداحی آنلاین - بر هم نزن نماز مرا بی هوا نزن - حاج حسین حقی.mp3
4.19M
... بر هم نزن نماز مرا بی هوا نزن حالا که می زنی جلوی آشنا نزن سجاده و عبای مرا می کشی بکش اما لگد به تربت کرب و بلا نزن آتش زدی به زندگیم بس کن و برو دیگر نمک به زندگی من بیا نزن در خانه بس نبود غرورم شکسته شد حداقل مقابل همسایه ها نزن با تازیانه ات به سر و صورتم بزن حرفی فقط به حضرت خیرُ النساء نزن *به مادرم چیزی نگو میزنی بزن..* بالای مرکبی و خجالت نمی کشی پیچیده پای من چه کنم بی حیا نزن موی سپید دارم و شیخ الائمه ام هر طور میزنی بزنم با عصا نزن وقت گریز من شده نوحوا علی الحسین زینب دوید و گفت غریبِ مرا نزن ای شمر و بس کن و به روی سینه اش نرو با چکمه ات قدم روی عرش خدا نزن *یه نگاهش کرد دید داره ابی عبدالله هی دست و پا میزنه...یه نگاهش کرد گفت داداش..!* با دست و پا زدن گره ای وا نمی شود تشنه لبم عزیز دلم دست و پا نزن «حسین...» عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 ↳https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshahhttps://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
سبک شور امام صادق (ع).mp3
1.17M
سبک شور امام صادق علیه السلام یا صادقِ، آل عبا، دستِ منو دامان تو جونِ منو، قابل بدون، تاکه بشه قربان تو سلام میدم به محضرت به جسم پاک و اطهرت به قربونِ سرت آقا تمومِ جسمِ نوکرت نوکره، حیدری ام تا اَبد، مادری ام مکتبم، جعفریه... شیعه ی، جعفری ام مولانا، یا صادقِ آل علی... کاشکی بودم، از خادمات، از خادمای بیت تو ایل و تبارم می شدند، فدای اهل‌بیتِ تو غریب یثربی آقا تو شیخ مکتبی آقا بی تاب تو زهرا و تو بی تاب زینبی آقا غرقِ در، شور و شینی مولایِ، عالمینی.. مثل زینب همیشه روضه خونه حسینی مولانا، یا صادقِ آل علی... صحنِ بقیع، راویِ هر، غربتِ صبح و شامته توی بقیع، هر طائری، بی آب و دونه رامته چه دردا دیدی تو بقیع غمها کشیدی تو بقیع کناره اَجدادت آقا.. تو آرمیدی تو بقیع توفیق، گریه میخوام یه بقیع، هدیه میخوام کربلا، مو هم امشب از دستِ، رقیه میخوام مولاتی، رقیه ی بنت الحسین... عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 ↳https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshahhttps://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah