#بحارالاشعار #حضرت_خدیجه__س__زمینه مادر تو نگاهای سردت حرف سفر مونده نفسای بریدت قلبمو سوزونده مادر مادر مادر ،نگو وقت خداحافظی شده امشب اشک تو میرسونه جون منو رو لب مادر مادر زوده که پربگیری مادر فاطمه بیتو کم میاره میدونی بابای غریبم غیر شما کسی نداره زوده بگیره خونمونو خزون بی مادری سخته آخه با پرهای شکسته میدونی کبوتری سخته مادرم وای۲ مادر،حرف کفن کشیدی میون پچ پچ ها نگو وقت غروبت رسیده وا اماه مادر مادر مادر ،سخته یتیمی واسه دخترک تنهات داره آروم آروم روی هم میره چشمات مادر مادر اشک از چشای تو روونه خون میجوشه میون چشمام اگرچه بی مادری سخته اما دلخونم برا بابام سنگ صبور احمدی تو بعد تو بابا بیقراره میدونی بابای غریبم بعد تو تکیه گا نداره مادرم وای۳ مادر چرا روی لباته ناله و واویلا شاید رفته دل تو غروب عاشورا مادر مادر مادر ،اسم کوچه رو بردی به لکنت افتادی چرا با اسم کوچه صد دفه جون دادی مادر مادر تا به دیوارو در رسیدی لرزه به دستو پاهات افتاد چی شد که رو لباته دائم از کوچه ها ای داد بیداد از چادر سوخته که گفتی دستتو به پهلو گرفتی لحظه های آخره مادر چرا تو از من رو گرفتی مادرم وای   ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━