eitaa logo
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
208 دنبال‌کننده
52 عکس
18 ویدیو
25 فایل
بسمه تعالی ♦️فعال ترین وپربارترین کانال شعرائی آئینی سازمان بسیج مداحان استان کرمانشاه درایتا👌 #شور#سرود #مدح باز نشر اشعاروسرودهای جدیدکلی ایام سال به تاریخ قمری و کلیه اشعار مهم مذهبی کشوربرا ،مجالس مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف @BasijNewsir313
مشاهده در ایتا
دانلود
فلک یک آسمان خورشید و ماه و اختر آورده ملک ساغر به بزم عاشقان از کوثر آورده به مکّه آمنه بار دگر پیغمبر آورده و یا بنت اسد از جوف کعبه حیدر آورده و یا امّ البنین ماه محمّد منظر آورده عروس فاطمه لیلا علیّ اکبر آورده جمال بی مثال حیّ سرمد زاده ای لیلا خدا را بهترین عبد مؤیّد زاده ای لیلا پسر زادی و یا روح مجرّد زاده ای لیلا به خُلق و خوی و منطق هر سه احمد زاده ای لیلا محمّد را محمّد را محمّد زاده ای لیلا قیامت قامتی زادی که با خود محشر آورده الا ای رهروان حقّ چراغ راه پیدا شد جوانان جهان را رهبری آگاه پیدا شد بشارت اهل دل را ملک دل را شاه پیدا شد به روی شانۀ شمس ولایت ماه پیدا شد ولیّ الله، فرزند ولیّ الله پیدا شد زهی مامی که فرزند ولایت گستر آورده جمال بی مثال حضرت ربّ جلیل است این حسین و حیدر و زهرا و احمد را سلیل است این رخش جّنت، لبش کوثر، دهانش سلسبیل است این کلیم است این، مسیح است این، ذبیح است این، خلیل است این ز آل الله در دشت بلا اوّل قتیل است این برای هدیه در راه خدا دست و سر آورده سزد جبریل از کوثر وضو گیرد زبان شوید مگر از غنچه ی لبهاش گل در وصف او روید ملک در مصحف رخسار او روی خدا جوید بشر عطر محمّد را ز باغ خُلق او بوید نه تنها یوسف زهرا، که دشمن مدح او گوید به حیرت خصم را هم این خدایی منظر آورده سلام انبیا بر غیرت و اخلاص و ایمانش درود جان و تن تا صبح محشر بر تن و جانش چه قابل جان من همه عالم به قربانش حسین ابن علی بگرفته و بوسد چو قرآنش سزد تفسیر گردد سوره ی والشّمس در شانش مگو، کز مهر گردون هم رخی زیباتر آورده رخش جنّت، قدش طوبی، دلش کعبه، لبش زمزم پیامش روح قرآن و کلامش آیت محکم به تار طرّه اش بسته حیات عالم و آدم نه تنها بیت ثارالله جهان از او شده خرّم ملایک در سما بگرفته اند این ذکر را با هم که لیلا بر حسین ابن علی پیغمبر آورده سلام الله بر لیلا و این پاکیزه فرزندش به بازوی ولی الّلهی وجه خداوندش ملایک دستبوس و انس و جان تا حشر پابندش شرافت آستانبوس و شهادت آبرومندش حسین و مجتبی و زینب و عبّاس بوسندش سپهر حسن را این پاک مادر محور آورده نبّوت بر جمال کبریایی منظرش نازد امامت بر دم گرم شهادت پرورش نازد بزرگی سر فرود آورده بر خاک درش نازد شفاعت بر کرامت های روز محشرش نازد شهادت بر همه گلزخمهای پیکرش نازد شجاعت بر دو بازویش سلام از حیدر آورده جوانان جهان آیینه دار خطّ و آیینش ندیده تا شهادت جز خدا چشم خدا بینش به وقت حمله دشمن هم گشاید لب به تحسینش عجب نبود اگر خون بگذرد از عرشه ی زینش عطش گلبوسه ها بگرفته از لبهای شیرینش اگر چه بر پدر دریایی از چشم تر آورده زمین رزمگاه معرکه بدر و پیمبر او قتال پهندشت کربلا صفّین و حیدر او به رزم صحنه ی عاشور ثارالله دیگر او زعیم و اسوه ی رزمندگان تا صبح محشر او ز آل الله روز جان فشانی پیشروتر او به حق ایمانی از کوه گران محکمتر آورده سلام ای آفتاب سرخ عاشورا علی اکبر درود ای آرزوی یوسف زهرا علی اکبر گل باغ جنان در دامن صحرا علی اکبر تویی در بزم جان ماه جهان آرا علی اکبر کرامت کن برات کربلا ما را علی اکبر که داغ کربلایت ناله از دلها برآورده تو قرآنی تو فرقانی تو یاسینی تو طاهایی تو در کوی ذبیح الله اعظم ذبح عظمایی تو اوّل کشته در دشت بلا از آل زهرایی تو از صبح ولادت تا شهادت عشق بابایی تو در دشت بلا همچون شجر در طور سینایی که نخل «میثم» از باغ کمالاتت بر آورده @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
و بی مقدمه با رخصت از جناب قمر نوشتم اول خط سیدی علی اکبر خدا به حضرت ارباب هدیه داد پسر خوشابه حال پسر یا خوشا به حال پدر خوشا به حال هرآنکس که نام خادم داشت علی رسید،جهان شاهزاده لازم داشت و جلوه کرد در عالم علی دوباره علی که برد نام علی را به هر مناره علی علیست وارث والایی و وقار علی به دست اوست برازنده... ذوالفقار علی حسین بر لبش الله اکبر آورده خدا برای جهان باز حیدر آورده به سینه مُهر(( انا فاطمی نسب )) دارد زمان زمان تبراست، پس غضب دارد به انتقام،سر از دشمنان طلب دارد همیشه نعره ی یا فارس العرب دارد... علی کنار ابالفضل مثل جان و تن اند بگو که جمع ابالقاسم و ابالحسن اند اگرچه عالم و آدم به شوکتش رو زد اگرچه هیبت عباس هم دم از او زد قدش به قامت افلاک اگرچه پهلو زد ولی مقابل زینب همیشه زانو زد حسین گفت که بی او دلم شفیق نداشت اگر نبود...، علمدارمن رفیق نداشت میان کرببلا خواست تا نشان بدهد_ _علی شده ، که برای حسین جان بدهد چرا بهانه به دست حرامیان بدهد نخواست تا به امان نامه ها امان بدهد نظام لشکر خودکامه را به هم می زد همین که دور و بر خیمه ها قدم می زد @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
منت خدای را که شب غم سرآمده صبح وصال با همه خوبی بر آمده درمشرق جلالت خورشید کربلا ماهی ز آفتاب فروزانتر آمده خورشید هم به گرد شکوهش نمیرسد این ماه کز حریم حسینی بر آمده زیبا رخی که آمده درخانه ی حسین پیغمبر است یا که علی اکبر آمده درخلق و خلق و صورت و سیرت چنان نبی باور کن ای مدینه که پیغمبر آمده تبریک بر حسین که امشب پدر شده لیلا عروس فاطمه هم مادر آمده سرچشمه ی جدا شده از کوثر بهشت آئینه ی تمام پیام آور آمده دارد حسین شوق مضاعف که بهر او تنها نه یک پسر که بر او یاور آمده نام علی برای حسین است افتخار این افتخار با پسرش اکبر آمده آن خال هاشمی که ز زینب ربوده دل سیراب بوسه ی پدر و مادر آمده عشق مجسم است که در دیده جلوه کرد روح مجرد است که در پیکر آمده گیسوی او روایت حبل المتین کند ابروی ذوالفقاری او صفدر آمده کمتر گلی به خوبی او دیده شهر وحی گلخانه ای که آن همه گل پرور آمده زیبایی جمال علی را نداشته است هرجا ملک به صورت انسان در آمده یوسف که دلبرانه دل از مصریان ربود دیوانه ی کرشمه ی این دلبر آمده قرآن کند وجاهت یوسف بیان ولی یوسف بیا ببین ز تو زیباتر آمده اکبر که حُسن از رخ او وام برده است اکبر که چرخ در بر او اصغر آمده از منطقش مپرس که چون مصطفی بود از صولتش مگوی که چون حیدر آمده انگشتر رسالت خیرالانام را از مخزن مشیت حق گوهر آمده بهر دفاع از حرم قدس کربلا این تکسوار عشق به جان و سر آمده ششگوشه قبر حضرت او عقل دید و گفت جانم که پیش پای پدر با سر آمده از ما سلام باد به ششگوشه مرقدش آنجا که قبله ی حرم داور آمده فردا بهشت عاشق و مشتاق زائری است که امروز عاشقانه سوی این در آمده منت خدای را که موید دوباره هم مدحتگر حسین و علی اکبر آمده مرحوم استاد @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
خدا را جلوه‌ي ديگر مبارك يم توحيد را گوهر مبارك سپهر نور را اختر مبارك علي بر آل پيغمبر مبارك -كند دل دم به دم ياد محمّد -كه شد تكرار ميلاد محمّد خرد را رهبري آگاه دادند جوانان را چراغ راه دادند سپهر معرفت را ماه دادند ولايت را ولي‌الله دادند -ولي الله ولي در بر گرفته -محمّد يا علي در بر گرفته سپهر عصمت و تقوي قمر زاد عروس حضرت زهرا پسر زاد به خَلق و خُلق و خو پيغامبر زاد كه خيرالخلق را خير البشر زاد -شگفتا باز احمد آفريدند -محمّد را محمّد آفريدند سراپا نخله‌ي طور است اين طفل همه نورٌ علي نور است اين طفل تمام شور عاشور است اين طفل بگو قرآن منشور است اين طفل -كلام يوسف زهرا گواهي است -كه او ممسوس در ذات الهي است تماشايش ز زهرا مي‌برد دل تجلّايش ز بابا مي‌برد دل نه او تنها ز ليلا مي‌برد دل ز اهل البيت يكجا مي‌برد دل -حسين بن علي را نور عين است -علي آري عليّ بن الحسين است دعاي نور در مرآت رويش نواي وحي در ون گلويش حديث عشقِ بابا گفتگويش نگاه حضرت عبّاس سويش -امامت از جمالش در تجلاّست -نگاهش گه به زينب گه به ليلاست دو چشمش چشم حقّ بين پيمبر دو ابرو ذوالفقار شير داور دو بازو بازوي عبّاس و حيدر دو لعل لب نه، دو ياقوت احمر -از او بيت ولايت گشته گلشن -حسين بن علي چشم تو روشن سيادت بنده‌ي او بنده‌ي او شهادت زنده‌ي او زنده‌ي او شرف، ايمان، ادب، پاينده‌ي او پيام كربلا در خنده‌ي او -چه كويم هر چه گويم بهتر است اين -تعالي الله عليّ اكبر است اين دلش درياي ايمان حسين است درون پيكرش جان حسين است جمالش عيد قربان حسين است ببوسيدش كه قرآن حسين است -به خاكش دل به پايش جان فشانيد -به چشم و ابرويش قرآن بخوانيد سلام الله بر ماه جمالش صفات الله در خلق و خصالش جلال الله زهي قدر و جلالش ولي الله بيناي كمالش -رخش ناديده شمع محفل ماست -زيارتنامه‌اش لوح دل ماست سلام از مات اي روح معاني علي‌اكبر رسول اللهِ ثاني نبوّت را كتاب آسماني ولايت را فروغ جاوداني -علي، زهرا، پيمبر، بر تو نازد -پدر تا صبح محشر بر تو نازد تو حقّ را از ازل در خويش ديدي تو در قلب پدر شور آفريدي تو دل از هر چه جز جانان بريدي تو بانگ ارجعي را مي‌شنيدي -به پاس حقّ مقاوم ايستادي -به «ميثم»نه به عالم درس دادی استاد @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
طنین عشق به مافوق کهکشان می‌رفت صدای شورِ بشر تا به لامکان می‌رفت نفس نفس پر و بال فرشتگان می‌رفت خبر به دست ملائک به آسمان می‌رفت تمام عرش ز شوق شنیدش پا شد خبر رسید به بالا..، حسین بابا شد به رودخانه تمنای وصل دریا داد به جبرئیل کمی فرصت تماشا داد به دست مریم اربابمان مسیحا داد خدا ودیعه ی خود را به ام لیلا داد عروس فاطمه با یک ‌گُلَش بهار آورد برای دلبر کُون و مکان نگار آورد گلاب‌های جهان مست عطر شب‌بویند هزار شانه‌به‌سر لابه‌لای گیسویند تمام بیشه به دنبال ناز آهویند به شیرزاده به غیر از علی چه می گویند؟! حسین در بغل خویش لای‌لایش کرد برای بار نخستین علی صدایش کرد ستاره تا که نگاهی به قرص ماه انداخت نماز بندگی عرش را به راه انداخت هزار یوسف دلداده را به چاه انداخت تمام آینه ها را به اشتباه انداخت دو تیغ ابروی اکبر به مرتضی رفته چِقَدر خُلقاً و خَلقاً به مصطفی رفته خبر دهید به خُم‌ها شراب ناب آمد به چشمه‌سار بگوئید روح آب آمد به گوش شب برسانید آفتاب آمد کریم‌زاده‌ای از نسل بوتراب آمد نبی که نیست ولیکن نبوتش علنی است اصول تربیت او حسینی و حسنی است از آن زمان که گِلم را به عشق اَفشُردند مرا به دست کسی غیر یار نسپردند تمام شهر ز خوانش طعام می‌بُردند هزار جُون سر سفره‌اش نمک خوردند فقیرهای درش گرم سروری هستند غلام‌های حسین از دم اکبری هستند به آفتاب بگو خلوتی اجاره کند به ذره گر نظر لطف، ماه‌پاره کند اگر به خاک سر کوی خود اشاره کند به آسمان رود و عرش را نظاره کند هنوز برکه‌ی ما عکس ماه را دارد گدای پشت درش حکم شاه را دارد شکوه کوه حرا شانه‌های شهزاده عبای سبز محمد عبای شهزاده قیامتی است نماز عشای شهزاده بلال‌ها همه مات صدای شهزاده علی به کنگره‌ی شهر تا اذان می‌گفت حسینِ فاطمه در هر فراز..، جان می‌گفت نسیم با سر زلفش همیشه درگیر است غلاف آهنی‌اش جایگاه شمشیر است لب تشهدی‌اش پرتگاه تکبیر است درست مثل اباالفضل این پسر، شیر است همیشه شانه به شانه کنار عباس است به نام حضرت زهرا چقدر حساس است عقاب از نفس کَرکسی نمی‌ترسد و باغ یاس ز خار و خَسی نمی‌ترسد رقیه در بغلش از کسی نمی‌ترسد ز درد و غصه و دلواپسی نمی‌ترسد رشید اهل حرم، رهبر سپاه حسین پناه فاطمیات است جان‌پناه حسین بنا بر این شده مثل عمو علم بزند تمام لشکر کفار را بهم بزند و قبل از آنکه دمِ رفتن از حرم بزند کمی برای پدر جانِ خود قدم بزند چِقَدر با قد و بالاش عشق می‌کرده حسین وقت تماشاش عشق می‌کرده مخدّرات برایش نقاب آوردند برای نور جبینش حجاب آوردند حنای سرخ به قصد خضاب آوردند برای بازِ شکاری عقاب آوردند تمام خیمه در این لحظه اضطراب گرفت پدر برای علی‌اکبرش رکاب گرفت دلاورانه به کشتار خصم تیغ گشود به ضربه‌ای سر و دست از عدوی پست ربود به کوری همه‌ی آن حرامیان حسود حسین با رجز او به وجد آمده بود شبیه صاعقه بر فرق کُفر می‌بارد علی علیِ علی‌اکبر آفرین دارد ** چه می‌شود که کسی ناگهان کمین بخورد چه می‌شود که پری تیرِ سهمگین بخورد چه می‌شود اگر ابروی ماه چین بخورد خدا نیاورد این مصطفی زمین بخورد... قد بزرگ عشیره دمِ حرم تا شد خبر رسید که شهزاده ارباًاربا شد لهوفِ ماه گرفتار پنجه‌ی شب شد ورق ورق همه‌ی دشت از او لبالب شد رشید خیمه لگدمال سُم مرکب شد چگونه پیکر او در عبا مرتب شد؟! نپرس اینکه چه آمد به روز اکبر او هنوز مثل معماست شکل پیکر او @Shoaraye_aeinimadhankermanshah