eitaa logo
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
206 دنبال‌کننده
52 عکس
19 ویدیو
25 فایل
بسمه تعالی ♦️فعال ترین وپربارترین کانال شعرائی آئینی سازمان بسیج مداحان استان کرمانشاه درایتا👌 #شور#سرود #مدح باز نشر اشعاروسرودهای جدیدکلی ایام سال به تاریخ قمری و کلیه اشعار مهم مذهبی کشوربرا ،مجالس مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف @delsokhteh313
مشاهده در ایتا
دانلود
خبرت هست که آن طاق معلا اُفتاد؟! ناگهان کُنگره‌یِ سنگیِ کسریٰ اُفتاد؟! خبرت هست ستون‌های یهودا اُفتاد؟! خبرت هست هُبَل خورد شد عُزّیٰ اُفتاد؟! خبر این است زمین پُر شده از آب حیات آی بر احمد و بر آل محمد یک نفر آمده تا بارِ جهان بردارد پرده از منظره‌ی باغ جنان بردارد تا که از گُرده‌ی ما یوقِ گران بردارد از کران تا به کران بانگ اذان بردارد آخر از سمتِ خدا آنکه نیامد آمد چارده تن همه با نام محمد آمد شب شکست و به زمین بارشِ مهتاب آمد عشق برقی زد و بر هر دل بی تاب آمد جبروت و ملکوتی‌است که در قاب آمد فالِ حافظ زدم و این غزل ناب آمد "گلعُزاری زِ گلستان جهان ما را بس زین چمن سایه‌ی آن سرو روان ما را بس" حق بده دیدن این معجزه حیرت دارد فقط این ابر به باریدنش عادت دارد نفسش گرم! خدایا چه حرارت دارد سایه‌اش نیست و در سایه قیامت دارد انبیا را بنویسید پیمبر این است قبله‌ی روز و شبِ حضرت حیدر این است کیستی ای نفست پاک‌تر از پاکی‌ها غرقِ تسبیح بزرگیِ تو افلاکی‌ها اَشهدُ اَنَّ که حیران تو بی‌باکی‌ها نوری و نور پراکنده بر این خاکی‌ها ای نفس‌های علی، ای همه هستِ زهرا عالمی دست تو بوسید و تو دستِ زهرا تو درخشیدی و انوار حیات آوردی سیزده رشته غنات از عرفات آوردی سیزده چشمه‌ی جوشان نجات آوردی سیزده مرتبه بانگ آوردی آخرین باده‌ات از این همه خُم می‌آید با دعایت عَلَم چاردهم می‌آید * * ششمین آینه‌ات آمد و پروانه شدیم سر زلفیم که با مرحمتش شانه شدیم مرد این راه نبودیم که مردانه شدیم شیعه‌ی جعفری خادم این خانه شدیم آسمان را کلماتش، سخنش پر کرده و خداوند بر این جلوه تفاخر کرده گرچه از عطر تو این دشت شقایق دارد چقدر دور و برت، شهر منافق دارد چه غریبی که فقط چند تن عاشق دارد دلِ زهرایی تو صحبت صادق دارد تو بشیری و به شور ازلی می‌آیی سر هر صبح به دیدارِ علی می‌آیی باز پیچیده در این شهر، پیامت آقا پشت یک خانه تو هستی و قیامت آقا عادت صبح تو شد عرض سلامت آقا و سلام‌ست فقط تکه‌کلامت آقا از تو داریم سلامی پُرِ عطر و برکات باز بر احمد و بر آل محمد صلوات ┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان 🔰درپیام رسان ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah 🔰در پیام رسان روبیکا👇👇👇👇 https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
زمین به لرزه درآمد، شکست کنگره‌ها رها شدند خلائق ز بند سیطره‌ها شبی که آتشِ آتشکده فروکش کرد شبی که خاتمه می‌یافت رقص دایره‌ها صدای همهمه‌ی موبدان زرتشتی هنوز مانده به گوش تمام شب پره‌ها شب ولادت فرخنده‌ی بهاری سبز شب وفات زمستان سرد دلهره‌ها دوباره نور و طراوت به خانه‌ها آمد نسیم آمد و وا شد تمام پنجره‌ها جهان به یُمن حضورش، بهشتی از برکات نثار مَقدم پُر خیر و برکتش ستاره‌ها به نگاهی شدند سلمانش منجمانِ مسلمانِ برق چشمانش از انبیاء الهی که رفته تا معراج؟ به غیر از او که ملائک شدند حیرانش مقام بندگی‌اش را کسی نمی‌داند پیمبران اولوالعزم ماتِ ایمانش بساط ذکر سماوات را به هم می‌ریخت نماز نیمه شب و شور صوتِ قرآنش اویس‌های قَرن را ندیده عاشق کرد تبسم لبِ داوودیِ غزل خوانش شفیع روز جزا گشت و حضرت حق داد به دستِ پاک محمد، کلید رضوانش امیر و قافله سالار کاروانِ نجات نثار مقدم پُر خیر و برکتش صلوات مسیح مکه شد و نبض مرده را جان داد به مرگ دخترکان قبیله پایان داد خرافه‌های عرب را اسیر حکمت کرد به جای تیغ جهالت، به عشق میدان داد نمازِ شکرِ سپیدارها چه دیدن داشت! همان شبی که سپیده اذانِ باران داد نبی‌ست پیر خرابات و ساقی‌اش حیدر در ابتدا به علی او شرابِ عرفان داد تبسمش به کسی چون بلال عزت داد مسیر اصلی دین را نشانِ انسان داد چه قدر فاصله‌مان تا بهشت کمتر شد! برات مردم ری را به دست سلمان داد شب تجلیِ مهتابِ روشنِ عرصات نثار مقدم پُر خیر و برکتش صلوات کبوترم نشدم، تا کبوترش باشم دخیل گنبد سبز و مطهرش باشم زمان نداد اجازه، که مشقِ عشق کنم غلام مسئله آموز منبرش باشم چه قدر دیر رسیدم سرِ قرارِ وصال! چه شد؟ نخواست که عمار محضرش باشم! قبول، شیعه‌ی خوبی نبوده‌ام اصلاً نشد که حلقه به گوش برادرش باشم خدا کند که مرا از قلم نیندازد بهشت مستِ مِی جام کوثرش باشم به حال و روز خودم فکر می کنم، انگار قرار بوده که گریانِ دخترش باشم شب گرفتن برگِ زیارتِ عتبات نثار مقدم پُر خیر و برکتش صلوات ┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان 🔰درپیام رسان ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah 🔰در پیام رسان روبیکا👇👇👇👇 https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
آفتاب از افق میمنه دل کند، آمد بر لب آینه‌ی غمزده لبخند آمد کوچه از هَمهَمه‌ی بال مَلَک بند آمد آخرین برگه‌ی پیغامِ خداوند آمد می‌رسد از پَر قنداقه‌ی سبزت، برکات مَقدَم گل‌پسر آمنه‌خاتون روح تو خون به رگِ لوح و قلم می‌انداخت چشم تو نور به اعماق عدم می‌انداخت دست تو سفره به ایوان کرم می‌انداخت نام تو لرزه به اندام ستم می‌انداخت جذبه‌ات را همه در وحشت خائن دیدیم در ترک خوردن ایوان مدائن دیدیم با تو هرگوشه‌ی این خطّه حرم خواهد شد مسجد بندگیِ خلق، علم خواهد شد غم میان دل عشاق تو کم خواهد شد کمر بتکده‌ها پیش تو خم خواهد شد جهل را یکسره از بُن بِکَنی..، کیف کنیم لات و عزیٰ و هُبَل را بزنی..، کیف کنیم اصل توحیدِ وجودی و زوالیم همه تو خودت پاسخ محضی و سؤالیم همه با تو در جاده‌ی پُر پیچ کمالیم همه برده‌ی کوی تو هستیم..، بِلالیم همه در دلِ کوله‌ی دل، حُبِّ تو را بار زدیم از سر ماذنه‌ها عشق تو را جار زدیم حرز تو بر جگر سوخته مرهم آورد عطر تو روی گل باغچه شبنم آورد مِهر تو عاطفه را در دل آدم آورد در عروج‌ات پَر جبریل امین کم آورد شب معراج در آن اوج چه حظّی بُردی سیب از دست علی جان خودت می‌خوردی هر کجا قدرت ایمان تو ابراز شود با کلام علوی دین تو ممتاز شود در دل جنگ اگر فتنه‌ای آغاز شود گره کار به دستان علی باز شود حیدرت آمد و فریاد زد و در را کَند درِ خیبر!...، نه... بگو قلعه‌ی خیبر را کند عاشقی حس عجیبی‌ست که حاشا نشود گرچه هر عاطفه در قاعده‌ای جا نشود باز هم رابطه‌ی دختر و بابا نشود مثل زهرا که کسی ام ابیها نشود من مسلمان شده‌ام پایِ همین زمزمه‌ات ای به قربان دم فاطمه یا فاطمه‌ات لحن شیرین تو شد معجزه‌ی قرآنم هل اتای تو شده کُلّیَت ایمانم عشق را من فقط این پنج نفر می‌دانم عجمی زاده‌ام و هموطن سلمانم دست ما را برسان بر نخ تسبیحِ دعات آه ای شاه عرب! جان عجم‌ها به فدات گرچه مانند اُویس تو به‌دور از قرنم در کنار تو که باشم به‌خدا در وطنم ای بزرگ بنی هاشم! بِشِنو این سخنم من حسینی شده‌ی دست امام حسنم شب میلاد تو از اشک غنی‌اند همه گریه‌کن‌های‌ حسین‌ات حسنی‌اند همه کاخ مخروبه‌ی محکوم به ویران شدنم درد دارم به‌خدا در پی درمان شدنم ابرِ لبریز منم، تشنه‌ی باران شدنم سال‌ها منتظر جابر حیان شدنم پرچم شیعه بلند است به لطف علمت صادق آل محمد! به فدای قلمت شادی بعدِ هزاران غم و اندوه تویی بین این طایفه‌ی سبزقبا ،نوح تویی آن کتابی که به منبر شده مفتوح، تویی مکتب شیعه اگر جسم شود، روح تویی خنجری کُند دلیل غم بسیار تو بود گریه بر بی کفنِ کرببلا، کار تو بود ┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان 🔰درپیام رسان ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah 🔰در پیام رسان روبیکا👇👇👇👇 https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
هوای شهر نسیم پیمبری دارد چقدر عطر گلاب معطری دارد چه عاشقانه ملائک به هم خبر دادند که این پسر قدم عشق‌پروری دارد امیدوار به فردای بهتری شده‌ایم زمانه در سر خود فکر بهتری دارد نشسته‌اند به راهش همه پیمبرها نوشته‌اند که او قصد دلبری دارد خدا هم عاشق او شد شبیه حسی که پدر همیشه به فرزند آخری دارد خدا سند زده قلب مرا به نام رسول به نام عشق، به نام خدا، به نام رسول بزرگواری و عالیجناب یعنی تو و اوج خلقت انسانِ ناب یعنی تو نگین خلقت عالم که حضرت زهراست بر این عقیقِ بهشتی رکاب یعنی تو خدا نخواست خودش را نشانمان بدهد وگرنه نور خدا بین قاب یعنی تو خدا رسانده تورا تا به داد ما برسی دمِ خدا، نفس مستجاب یعنی تو همینکه دور و برت سایه نیست پس قطعاً تو نور باطنی و آفتاب یعنی تو تو نور باطنی و سایه هم نمی‌خواهی پیمبری، قسم و آیه هم نمی‌خواهی اویس‌وار نشستم به شوق آمدنت میان سینه قَرَن‌ را نموده‌ام وطنت برای دست گرفتن ز امتت کافی‌ست نخی ز تار عبایت، نخی ز پیرهنت بیا برای همه دلبرانه حرف بزن که شهد عشق چکیده‌ست از دل سخنت تو آیه آیه عسل را به کام ما دادی به غیر عشق نمی‌ریزد از لب و دهنت شبیه شیشه‌ی عطری که زیر باران است گلاب ناب چکیده‌ست از بهار تنت خدا نوشت که پیغمبر است و خواهد شد زمان دلبریِ حضرت محمد شد نگاه مهر تو انسان نمود انسان را چه عاشقانه مسلمان نمود سلمان را اسیر ظلمت شب بوده‌ایم تا اینکه میان چشم تو دیدیم نور قرآن را چقدر رحمت محض است ربناهایت میان دست تو دیدیم راه باران را نگیر از همه‌ی عاشقانِ خود دل را بخواه از همه‌ی عاشقان خود جان را میان اشک و تحیّر چگونه شکر کنیم طلوع نور تو این نعمت فراوان را جهانِ قبل رسول خدا امیر نداشت نگاه سبز کسی این‌همه اسیر نداشت به عرش می‌روی از جبرئیل بالاتر به آسمان بروی تا شوی شکوفاتر کلاه از سر هر چه ملائکه افتاد و چشم‌ها همه در لحظه‌ی تماشا، تر هر آنکه رنگ محبت گرفت دریا شد هر آنکه رنگ محمد گرفت، دریاتر زمان آن شده دست از ترنج بردارند برای آنکه ندیدند از تو زیباتر بیا برای همه جان تازه‌ای بفرست نشان بده که تویی از همه مسیحاتر تو آمدی برسانی به تشنه آبِ حیات نثار مقدم خیرت چهارده ┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان 🔰درپیام رسان ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah 🔰در پیام رسان روبیکا👇👇👇👇 https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
ای دختر و خواهر ولایت آیینۀ مادر ولایت بر ارض و سما ملیکه در قم آرام دل امام هفتم معصومه به کنیه و به عصمت افتاده به خاکِ پات عفّت در کوی تو زنده، جان مرده بر خاک تو عرش سجده برده گفتند و شنیده‌اند ز آغاز کز قم به جنان دری شود باز حاجت نبود مرا بر آن در قم باشَدَم از بهشت بهتر قم قبلۀ خازن بهشت است اینجا سخن از بهشت، زشت است قم شهر مقدّس قیام است قم خانۀ یازده امام است قم شهر مدینه، تو بتولش صحنین تو مسجد الرسولش قم تربت پاک پیکر توست اینجا حرم مطهّر توست گر فاطمه دفن شد شبانه نَبْوَد ز حریم او نشانه کی گفته نهان ز ماست آن قبر من یافته‌ام کجاست آن قبر آن قبر که در مدینه شد گم پیدا شده در مدینۀ قم مریم به برت اگر نشیند این منظره را مسیح بیند سازد به سلام سرو و قد خم اوّل به تو بعد از آن به مریم روزی که به قم قدم نهادی قم را شرف مدینه دادی آن روز قرار از ملک رفت ذکر بر فلک رفت تابید چو موکبت ز صحرا شهر از تو شنید بوی زهرا در خاک رهت ز عجز و ناله می‌ریخت سرشک همچو لاله با گریۀ شوق و شاخۀ گل بردند به ناقه‌ات توسّل دل بود که بود محفل تو غم گشت به دور محمل تو آن پیر که سیّد زمان بود رویش همه را چراغ جان بود گردید به گرد کاروانت شد، پای برهنه ساربانت بردند تو را به گریه هودج تا خانۀ موسی ابن خزرج از شوق تو ای بتول دوّم قم داد ندا به مردم قم کای مردم قم! به پای خیزید از هر در و بام گل بریزید آذین به بهشت قم ببندید ناموس خدا مرا پسندید قم شام نبود تا که در آن دشنام دهد کسی به میهمان قم شام نبود تا که از سنگ گردد رخ میهمان ز خون رنگ قم کوفه نبود تا که خواهر بیند سر نی سر برادر حاشا که قم این جفا پذیرد مهمان به خرابه‌ جای گیرد بستند به گرد میهمان صف قم با صلوات و شام با کف قم مهمان را عزیز خواند کی دخت ورا کنیز خواند؟ "میثم" همه عمر آنچه را گفت در مدح و مصیبت شما گفت استاد ┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان 🔰درپیام رسان ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah 🔰در پیام رسان روبیکا👇👇👇👇 https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
بر او سلام که شایستۀ سلام است او که از سلالۀ ابن الرضا، بِنام است او که هاشمی نسب و فاطمی مرام است او که یادگار برومند ده امام است او به شهر سامره مصداق فیض عام است او به نور و جلوۀ رخسار ماه او، صلوات جمال گلشن توحید را تبسم اوست مسیح عترت اطهار را تجسم اوست کلیم با شجر طور در تکلم، اوست که دومین حسن، ابن الرضای سوم اوست ز حادثات جهان، جان‌پناه مردم اوست به هرکه راه برد در پناه او، صلوات خدای خوانده به حُسن جمال خود، حَسنش ستارۀ سحری، خوشه‌چين انجمنش شفای دیدۀ یعقوب، بوی پیرهنش که دیده ماه فلک، گل بریزد از دهنش؟ شمیم وحی خدا می‌تراود از سخنش به عطر و رایحۀ دل‌بخواه او، صلوات ستارگان همه شب شمع محفلش هستند فرشتگان به ادب در مقابلش هستند موالیان خداجوی سائلش هستند معاشران همه محو فضائلش هستند به آیه آیۀ قرآن که در دلش هستند شده‌ست سورۀ قرآن گواه او، صلوات نگاه او، به گل تازه چیده می‌ماند شمیم او، به گلاب چکیده می‌ماند لبش، به غنچۀ شبنم ندیده می‌ماند قدش، به سرو ز نور آفریده می‌ماند دلش به پاکی صبح و سپیده می‌ماند به سجدۀ سحر و صبحگاه او صلوات امام گفت که یک‌رنگ باش و یک‌رو باش برای سنجش اعمال خود ترازو باش برای خدمت و ایثار دست و بازو باش مباش در پی شهرت ولی خداجو باش همیشه یاد خدا و عنایت او باش به اوج و منزلت دیدگاه او، صلوات کسی که مهر و محبت مرام مهدی اوست کسی که قسط و عدالت پیام مهدی اوست کسی که فتح و ظفر در قیام مهدی اوست کسی که ختم امامت به نام مهدی اوست سلامت دو جهان، در سلام مهدی اوست به جذبه‌های بدیع نگاه او، صلوات استاد ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛
از نای من به ناله چو افتاد نای نی عالم شنید از پس آن های‌های نی تو بر فراز نیزه و من در قفای نی آنقدر سنگ خورده‌ام از لابه‌لای نی تا اینکه یافتم سرت از رد پای نی هجران توست آتش و نیزار زینب است قرآن بخوان که حفظ شود آبروی تو رنگین شده است ساقه نی از گلوی تو در حسرتم که نیزه کند شانه موی تو ای منتهای آرزویم گفت‌وگوی تو ای نازنین بناز خریدار زینب است ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛
چشم خود را باز کردم ابتدا گفتم: حسین با زبانِ اشک‌های بی صدا گفتم: حسین یاد تو مُهر قبولیِ نمازم بوده است در قنوتِ خویش قبل از ربنا گفتم: حسین در مناجات نمی‌دانم چه شد خواستم بر لب بَرم نام خدا، گفتم: حسین ماند هَل مِنْ ناصِرت بی پاسخ اما بارها آمد از کرب و بلا "لبیک" تا گفتم: حسین نام زهرا را شنیدم هرکجا گفتم: علی نام زینب را شنیدم هرکجا گفتم: حسین کلُ اَرضٍ کربلا، من تازه می‌فهمم چرا در خراسان، در نجف، در سامرا گفتم: حسین عاشقی گفت: آنچه می‌خواهد دل تنگت بگو... با دلی غمبار گفتم: کربلا؛ گفتم' حسین... ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛
بگو به نور که ماه تمام آمده است که صبح آمد و پایان شام آمده است برای شیعه دوباره امام آمده است تمام فقه و اصول و کلام آمده است امام باقر علیه‌السلام آمده است پدر حسینی و مادر سلاله‌ی حسن است اویس‌وار زمین در هوای او قرن است غلام خانه‌ی او بودن آرزوی من است تجسم همه‌ی احترام آمده است امام باقر علیه‌السلام آمده است سراسر از برکات خدا پر است زمین اگر که در صدف آسمان دُر است زمین به نور اوست که گرم تبلور است زمین دوباره رحمتی از جنس عام آمده است امام باقر علیه السلام آمده است دمیده است به دنیا دم خدادادی به هر خرابه رسیده هوای آبادی هزار شکر خدا را که خوب استادی_ _برای این همه شاگرد خام آمده است امام باقر علیه السلام آمده است چقدر در وجناتش خدا نمایان است اسیر جذبه‌ی او کافر و مسلمان است رسیده آن که امید گناهکاران است دوباره بوی علی بر مشام آمده است امام باقر علیه‌السلام آمده است رسیده است امامی که نافذ است و بصیر نکرده حرف خدا را به رأی خود تفسیر نمی‌شود به کلام بنی‌امیّه اسیر برای مذهب شیعه قوام آمده است امام باقر علیه‌السلام آمده است به حکم آیه‌ی تطهیر پاک یعنی او که پنجمین گُهر تابناک یعنی او برای سنجش ایمان ملاک یعنی او ملاک حد حلال‌وحرام آمده است امام باقر علیه‌السلام آمده است به علم و حلم و تمام فضائلش به جلوه‌های پیمبرخصائلش صلوات به نور چهره‌ی چون ماه کاملش صلوات که موعد صلوات و سلام آمده است امام باقر علیه‌السلام آمده است * * همان که وقت جسارت، حضور خواهد داشت که در مسیر اسارت، حضور خواهد داشت زمان کشتن و غارت، حضور خواهد داشت بیا که راوی غم‌های شام آمده است امام باقر علیه السلام آمده است خدا کند که شب انتظار سر برسد سپیده سر بزند، نوبت سحر برسد خدا کند که به زودی به ما خبر برسد: به صف شوید دم انتقام آمده است امام مهدی علیه‌السلام آمده است ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛
48186201824203.mp3
5.15M
😭😭 ای دل همیشه قلب دشمن سنگ بوده بیداد بیدادم میخوام زینب بخونم گودال ببینم چقد سنگ روضه خوردیا امیدوارم حقشو اداء کنیا همیشه $.... داداش سر پیراهنت هم جنگ بوده بیداد بیدادم آخ داداش ولی شرمنده زینب دیر فهمید بیداد بیدادم وای که انگشتر به دستت تنگ بوده بیداد بیدادم گفت حسین من بخوان قرآن که صوت دلربایت بیداد بیدادم زقرآن علی دارد حکایت امان آخی.... امانم آخ بیا داداش ببین حال خرابم2 زهجرونت ببین در پیچ وتابم داداش سلام من ،به غیرت الله ،آقام علی بن الحسین رسیدند صدا زدآقا جان تو این چهل منزل کدوم منزل به شما سخت گذشت آی بچه غیرتیا فرمودند :سه مرتبه الشام الشام الشام بمیرم الهی به سهل ساعدی فرمودند: (اومد محضر زین العابدین گفت آقا من از محبین شمام ) فرمودند:سهل پول همرات داری یانه؟عرض کرد دارم آقا فرمود: برو پول بده به اینایی که سرها رو نیزه زدن بهشون بگو یا جلو برند یا عقب بیان چرا؟ فرمود انقدر این مردم به بهونه سرا ناموس ما را نگاه نکنن ای وای هان ناله داری یانه؟ ای حسین ... میگه انجام دادم، آمدم محضر زین العابدین آقا تمامه ! فرمود پارچه داری یانه؟عرض کردم عبام را برات پاره میکنم فرمود پارچه زیر این زنجیر بنداز این گرما زنجیر رو داغ کرده میگه قسمتی از عبام رو پاره کردم تا این زنجیر رو از گردن مبارک بلند کردم دیدم خون تازه از گردن مبارک جاریه! 😭😭🏴🏴 آجَرَکَ الله یا صاحب الزمان فی مُصیبَتِ جَدِّکَ الحُسین علیه السلام🏴😭
﷽ ⚫️ ⚫️ ❣براحمد و محمود ومحمد صلوات ❣بر شافع ما حسین زهرا صلوات ❣برجمله حسینیان والا صلوات ❣برقلب صبور غم به زینب صلوات ❣بردخت سه ساله حسین،رقیه صلوات (دعای فرج) ◼️ الله الرحمن الرحیم ◼️ ولاقوة الاباالله العلی_العظم ◼️ علیک یابقیه الله فی ارضه ◼️ یاصاحب الزمان_عج 🔶بیایابن الحسن جانم فدایت 🔶تمام زندگیم باشد برایت 🔶بیا یابن الحسن دردم دوا کن 🔶مرا با دیدنت حاجت روا کن 🔶بیا یابن الحسن دورت بگردم 🔶بیا تــا دست خالی بر نگردم ♦️یا صاحب الزمان.. (آقارو دعوت کن به مجلس همه زمزمه کنند) 🔶بیا دردم دوا کن 🔶بیا حاجت روا کن 🔶بیا ای پور حیدر 🔶ببینم روی تو یکبار دیگر 🔶بیا دورت بگردم 🔶بیا تا دست خالی بر نگردم ♦️یاصاحب الزمان.. 💠السلام علیک یا بنت رسول الله 💠السلام علیک یا بنت امیرالمومنین 💠السلام علیک یا بنت الحسین الشهید ⬅️(امروز متوسلیم درِ خانه نازدانه ابی عبدالله باب الحوائج رقیه) یا رقیه3 🔅هردرد بی دوا را درمان کند رقیه 🔅لطف وکرم به عالم احسان کندرقیه 🔅گر دردمندومسکین بردرگهش بیفتد 🔅برخوان رحمت‌خویش‌مهمان کندرقیه 🔅دست‌گره گشایش‌مشکل‌گشای دهراست 🔅هر مشگلی که باشد آسان کند رقیه (محمدرضا رضوی بیگلی) ⬅️آی حسینیا..آی ناله دارا.. ⬅️قنبر غلام امیرالمومنین نقل میکنه.. شبا امیرالمومنین کیسه طعام به دوش میگرفت ،، می‌برد در خانهٔ یتیما،، میگه یه شبی دنبال امیرالمومنین حرکت کردم .. آقا متوجه شد سوال کرد کی هستی؟ گفتم آقا ..جان قنبر غلام شمام.. (آقا فرمود: چی میخوای قنبر؟) گفتم آقا اگه اجازه بدین.. این کیسه ای که می برید من بردارم ..همراه شما باشم.. حضرت فرمود..اگه میخوای همراهم بیا ولی کیسه رو خودم برمیدارم.. ⚜میگه دیدم آقا وارد منزلی شد بچه های یتیم  تو خونه اند.. میگه دیدم آقا با دست خودش به دهان بچه ها غذا میگذاره.. به بچه ها آب داد، سیرابشون کرد.. میگه دیدم امیرالمومنین خم شد دست و پاشو زمین گذاشت بچه ها اومدن پشت علی سوار شدند.. (سواری داد به بچه هابا بچه ها بازی کرد) ❇️(گفتم آقا جان شما امیرالمومنین ید چرا اینکارو میکنید) فرمود ای قنبر..این بچه ها یتیمن بابا ندارن.. میخوام جای خالی باباشونو احساس نکنند.. (میخام بخندند شاد باشن..نبود بابا رو حس نکنند) 💠بگم آقا جان یا امیرالمومنین..چه خوب جواب محبت های شما رو دادند.. آقا جان.. من یه نازدانه سراغ دارم.. من یه بچه یتیم سراغ دارم..تو خرابه شام، دل شب، بهانه بابا گرفت..ناله میزد ..گریه میکرد.. چه غوغایی یپا کرد کنج خرابه.. یا حسین3 ناله میکرد گریه میکرد..بابا بابا میگفت.. همه اهل خرابه به گریه افتادند.. صدای شیون و زاری رسید به گوش یزید لعنه الله علیه.. چه خبره در خرابه؟ گفتن امیر سه ساله حسین از خواب بیدار شده بهانه بابا گرفته.. صدا زد خب باباشو براش ببرید.. امان امان3 قربون دل داغدارت بی بی جان.. سرو تو طبقی گذاشتند ،، یه پارچه ای روی اون کشیدند.. مقابل سه ساله حسین گذاشتند.. صدا زد عمه جان..من که غذا نمی خوام عمه.. ⚜امان از دل زینب 3 آی حاجت دارا..آی جوون دارا..آی ناله دارا.. بگمو نالشو بزنی.. ⚫️وای از اون لحظه ای که سر بابا رو دید.. سر بابارو بغل گرفت... سر بابا رو به سینه چسباند.. شروع کرد به درد دل کردن با بابا.. 🌾آخ ببین عمه امشب قمر آمده 🌾پدر رفته با پا به سر آمده 🌾ببین دل غمینم 🌾مگو من یتیمم، پدر آمده 🍁حسینم حسینم3 حسینم حسین 🌾دلم عمه امشب خبر می دهد 🌾شبم را امید سحر می دهد 🌾دوچشمش نگویم چرا بسته است 🌾پدر از سفر آمده خسته است 🌾ببین دل غمینم 🌾مگو من یتیمم، پدر آمده 🍁حسینم حسینم3 حسینم حسین ⬅️آخ صدا زد بابا..بابا..بابا. ⏺ رخ من نیلی از سیلی ست بابا ⏺ لبان تو چرا نیلی ست بابا ⏺مگر چوب جفا بوسیده بابا ⏺که خون بر روی آن خشکیده بابا ✳️مقاتل نوشتن، فقط سه جمله گفت رقیه س.. همه گریه کردند.. ⚜یا ابتا من ذالذی خضب بدمائک ⚜بابا کی محاسنتو به خون رنگین کرده.. ⚜یا ابتا من ذالذی قطع وریدک ⚜بابا کی رگای گردنتو بریده بابا.. ⚜یا ابتا من ذالذی ایتمنی علی صغر سنی ⚜بابا..کی منو تو کوچیکی یتیمم کرد بابا... ⚫️یه وقت دیدن سه ساله آرام شده.. فکر کردند خواب رفته اومدن سر بردارند آخ دیدن سه ساله حسین جان داده.. () آخ 🔳یتیمی درد بی درمان یتیمی 🔳یتیمی خاری دوران یتیمی 🔳اگر دست پدر بودی به دستم 🔳چرا کنج خرابه می نشستم هر چقدر ناله داری به سوز جگر سه ساله ابی عبدالله باب الحوائجه.. ناله بزن بگو .. .. 🔸بارنج وغمی رقیه س درشام خراب 🔸چون دید سََرِ پدر به خوناب خضاب 🔸ازغصه وغم تا به ابدرفته به خواب 🔸روحش به جنان رفت برایش 👇صلوات حذف نشه لطفا👇 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
#روضه_و_توسل #حضرت_معصومه_س #مجید_بنی_فاطمه عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadha
|⇦•روی قبرم بنویسید... به حضرت معصومه سلام الله علیها اجرا شده به نفس سید مجید بنی فاطمه • روی قبرم بنویسید که خواهر بودم سال ها منتظر روی برادر بودم روی قبرم بنویسید جدایی سخت است این همه راه بیایم، تو نیایی سخت است یوسفم رفته و از آمدنش بی خبرم سال ها می شود از پیرُهنش بی خبرم روی قبرم بنویسید ندیده رفتم با تن خسته و با قدِّ خمیده رفتم بنویسید همه دور و برم ریخته اند چقدر دسته ی گل روی سرم ریخته اند *هی روضه ها داره برات تداعی میشه. وقتی بی بی وارد قم شد مردم سر از پا نمی‌شناختند.. گفتن دختر امام اومده خواهر امام اومده همه با دسته گل اومدن بدرقهٔ بی بی، تاریخ اینجا یک طوری یاد می‌کنه. هم مردم قم هم مردم ایران افتخار می‌کنن از بالا پایین خانه ها گل پایین می‌ریختن گفتن خواهر امام احترام داره دختر امام احترام داره..* آی بنویسید همه دور و برم ریخته اند چقدر دسته ی گل روی سرم ریخته اند بنویسید در این شهر سرم سنگ نخورد به خداوند قسم بال و پرم سنگ نخورد چادرم دور و برم بود به پایی نگرفت معجرم روی سرم بود به جایی نگرفت *حالا خودش داره روضه میخونه..* من کجا شام کجا زینب بی یار کجا؟ من کجا بام کجا کوچه و بازار کجا؟ * تو گودال بود بدن بی سر دید.. تا حالا جلو بچه ها کسی نتونسته بود بشنوه کسی با زینب بلند حرف بزنه. زینب تو گودال جلو بچه ها کتک خورد، جلو بچه ها ناسزا شنید، یه زینبی میگم اما یادت باشه یه کاری تو شام کردن گودال یادش رفت..فقط همین و بهت بگم یه کاری کردن که زین العابدین تا طرف سلام داد دید می‌شناسه گفت :یه سوال؛ پول داری یا نه ؟؟ بله آقا جان.. فرمود؛ بِده این نیزه داران, سرها رو جلو ببرن آخه آنقدر به بهونه ی سرها به ناموس ما نگاه نکنن.. «حسیـــن...» ای سر بُریده بال و پرم را نگاه کن داغی که مانده بر جگرم را، نگاه کن پاشو کمک بده تا سوار شتر شم نامحرمانِ دور و برم را نگاه کن ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ༻ عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhanksh