eitaa logo
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
209 دنبال‌کننده
52 عکس
18 ویدیو
25 فایل
بسمه تعالی ♦️فعال ترین وپربارترین کانال شعرائی آئینی سازمان بسیج مداحان استان کرمانشاه درایتا👌 #شور#سرود #مدح باز نشر اشعاروسرودهای جدیدکلی ایام سال به تاریخ قمری و کلیه اشعار مهم مذهبی کشوربرا ،مجالس مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف @BasijNewsir313
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم برای کشتن تو زهر بی هوا آمد تمام حادثه درپای کوچه ها آمد جفای زین بنگر اینچنین بازهر کنار پیکر سرخت چه بی حیا آمد صدای ناله ی تو بین کوچه هاگم بود واشک غربت تو روی گونه ها آمد چکید نم نم اشکت،به خاک هجره شبی درون خانه به زاری شبی صدا آمد به زهرعاقبت ازپافتاده ای آقا برای داغ عظیمت دل منا آمد به تشیع تن توآمده اگرقاتل فغان که ناله ی طفل تو،تا خدا .آمد..
AUD-20220705-WA0011.opus
99K
بسم الله الرحمن الرحیم ازفرس آقابه زمین خورده است عزیز زهرابه زمین خورده است   سلسله جنبان فلک راببین ازفرس افتادبه روی زمین زهره به زین قامت گل چاک کرد ؟دلبر ما را ز چه در خاک کرد؟ زهره به زین قامت آن شاه سوخت ؟درغم او مشتری و، ماه سوخت حضرت باقر ز جهان شسته دست گوشه ای ازحجره به ناله نشست وای ز گیسوی پریشان شده وای به زهره زینِ پنهان شده قدرتورامدینه نشناخته قافیه را مثل حنا باخته چند قدم رفت و زمین گیر شد دگر ز زندگانیش سیر شد در وسط کوچه به لب جان رسید لرزه به آن زانوی سلطان رسید وای درآن کوچه چه بی تاب شد ازاثره زهرتنش آب شد ازاثره زهر ، ور افتاده بود به کوچه ها از کمر افتاده بود درپی اندیشه محراب ها  چفت شد و بسته شد از باب ها غصه وغمها دل او را گرفت زهره به زین، حاصل او را گرفت دو دیده اش، ز گریه لبریز شد ای پسرم گفت لبش خود به خود آمده بالین سرش نوگلش تاکه بگویدبره او از دلش دربره او وای که ماه آمده؟ بردره اوشمس .گواه آمده آن جگر مرد جگر دار .اوست آن پسر دلبر عیّار.اوست لب چوکند تر.زسره جام او گریه کند بر غم فرجام او جسم پدر رابه دو دستان خود غسل دهدبه چشم گریان خود ازغم این درد چه حالی شده؟ بهره دل من این سوالی شده خیره به چشمان تو ای جان کنم یاده سره نیزه سواران کنم باز گریزی بزنم برحسین یادحسین کنم به صدشور وشین یاده سره به نیزه هانشسته به یاده نعل وسینه ی شکسته
AUD-20220705-WA0013.opus
152.9K
بسم الله الرحمن الرحیم از ازل معتکف کوی امام باقرم من اسیرخم ابروی امام باقرم درپی جلوه ی دنیانرود این دل من من خریدار گل روی امام باقرم گل رخان رابه سرای دل عاشق ره نیست عاشق آن رخ دلجوی امام باقرم برلبانم همه جا زمزمه جزنامش نیست ازازل سینه زن کوی امام باقرم تا ابدگریه کنت هستم ای باقرالعلوم شكرگویم که ثناگوی امام باقرم لب(مجنون )همه جا زمزمه ی یادش بود سرخوش ومست ازآن بوی امام باقرم
AUD-20220705-WA0016.opus
100.2K
بسم الله الرحمن الرحیم من سائل دربارتوام حضرت باقر گم گشته ی بازار توام حضرت باقر گراشک بریزدهمه ازعنایت توست بی مایه خریدارحضرت باقر از دیدن گل های بهشتی نشوم شاد چون مست ز رخسار توام حضرت باقر با باره گنه روی به دربارتوآرم هرچند که سربارتوام حضرت باقر زنجیر گنه بسته اگرکل وجودم شادم که گرفتار حضرت باقر عمریست که مهمان به سرخوان بهشتم سرمست به گلزارتوام حضرت باقر شأن ونسب و نام ومقامم همه این است خاک ره زوار توام حضرت باقر مرغ دل من پر زده تا صحن وسرایت من تشنه ی دیدار توام حضرت باقر این فخرمرابس که کنم نازبه عالم چون سائل بازارتوام حضرت باقر (مجنونم)وعمری سره این سفره نشستم من سائل دربار توام حضرت باقر
AUD-20220705-WA0014.opus
106.8K
بسم الله الرحمن الرحیم ‍_عمری گدای حضرت باقر شدن خوش است خاره سرای حضرت باقر شدن خوش است مارا به پادشاهی عالم چه حاجت است وقتی گدای حضرت باقر شدن خوش است همواره سرنوشت مرا او رقم زده مستی برای حضرت باقرشدن خوش است آل صعود و داعش و وهابیت بدان ما را فدای حضرت باقر شدن خوش است (مجنون)بدان که مردن ومرگ ازبرای تو در روضه های حضرت باقر شدن خوش است
AUD-20220705-WA0015.opus
141.2K
بسم الله الرحمن الرحیم من گدایی ازگدایان سرای باقرم همچو مرغی پرشکسته درهوای باقرم عالمی دیوانه میگردد به دورخانه اش من گدایم سائلم عبدسرای باقرم ابن سجادی و عالم شد اسیرخانه ات من هوادار غم وشور ونوای باقرم خرج عشقِ تو نمایم زندگی وعمرخود من گرفتاره گرفتاری بپای باقرم گرچه(مجنون) کمتراز ذره به درگاه شماست سرخوشم زیراغلام بینوای باقرم
بسم الله الرحمن الرحیم ازهمان زهر به زین بال وپرم درهم ریخت درمدینه بین کوچه جگرم درهم ریخت ازعطش دم نزدم گرچه تنم آب شده ازهمان زهرشرربار سرم درهم ریخت پسری کو که بیاید. سر بالین پدر صادق آمدبه سر من پسرم درهم ریخت پنجمین اخترعشقم.باقرم .عشق نبی زین همه درد وبلا چشم ترم درهم ریخت
بسم الله الرحمن الرحیم کشته ی آن زین زهرآلوده آقاگشته ای بهر رفتن زین دیار آقامهیاگشته ای توکه عمری در. ره احقاق حق کوشیده ای بین یارانت چقد مولاتوتنهاگشته ای دیدمت درکوچه ها نقش زمین گردیده ای راه رفتن نیست درپایت مهیاگشته ای زین اسب وپای دلبر .گشته مثل یک دگر وای من باقربه کوچه ازچه تنهاگشته ای تاهشام آن والی شهرمدینه بدنمود دیدم آقا ازجفاتنهای تنهاگشته ای لمس گردیده دوپایت ازفشار زهر زین آمدی زهرجفامونس به غمهاگشته ای امر کردی تابرایت درمنا گریه کنند لیک خسته ازهمه نامردمی ها گشته ای گفت (مجنون )بوده باقر ع .بین عاشوراییان آب میبینی ولی .لب تشنه مولا گشته ای
بسم الله الرحمن الرحیم رخت عزا رابه تنم کرده ای شال غمت راکفنم کرده ای عشق توباقر چه ها کرده است عالم عزای توبپا کرده است مراغمت بسته به زنجیرکرد مرا ازاین سفره نمک گیر کرد فقط به این اشگ وعزا دلخوشم حضرت باقر ع به شما دلخوشم چشم من از داغ تونمناک گشت دامن آلوده ی من پاک گشت به روی زین زهری. ای باوقار لمس شده پیکرت ای شهریار نفس نفس مزن ز زهر جفا فتاده ای چراتو درکوچه ها بعده سه روز .جان توسپردی غریب. صحن بقیع خاک شدی بی حبیب