eitaa logo
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
208 دنبال‌کننده
52 عکس
18 ویدیو
25 فایل
بسمه تعالی ♦️فعال ترین وپربارترین کانال شعرائی آئینی سازمان بسیج مداحان استان کرمانشاه درایتا👌 #شور#سرود #مدح باز نشر اشعاروسرودهای جدیدکلی ایام سال به تاریخ قمری و کلیه اشعار مهم مذهبی کشوربرا ،مجالس مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف @BasijNewsir313
مشاهده در ایتا
دانلود
از پیمبر یا خدا درباره‌ی حیدر بپرس یعنی از گوهرشناسان قیمت گوهر بپرس گل به‌خوبی می‌شناسد باغبان خویش‌را وصف ساقی نجف را از میِ کوثر بپرس معنی مرد خدا را نیمه‌شب از نخل‌ها معنی شیر خدا را روز از لشکر بپرس هیچ دیواری نمی‌شد مانع راه علی از شکاف کعبه و دروازه‌ی خیبر بپرس در دل تاریخ آوای "سلونی" زنده است مشکلات سخت را از صاحب منبر بپرس نه! فرار ازجنگ هرگز درمرام شیر نیست قصه را از بدر یا احزاب یا خیبر بپرس گاه برتر می‌شود یک نوکر از صد پادشاه این تناقض علتی دارد که از قنبر بپرس بین شعله با علی یا در گلستان بی علی؟ شوق آتش را از ابراهیم پیغمبر بپرس ** جمع خواهدشد پیمبر باعلی در یک‌بدن؟ ما نمی‌فهمیم این را از علی‌اکبر بپرس @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
منت خدای را که شب غم سرآمده صبح وصال با همه خوبی بر آمده درمشرق جلالت خورشید کربلا ماهی ز آفتاب فروزانتر آمده خورشید هم به گرد شکوهش نمیرسد این ماه کز حریم حسینی بر آمده زیبا رخی که آمده درخانه ی حسین پیغمبر است یا که علی اکبر آمده درخلق و خلق و صورت و سیرت چنان نبی باور کن ای مدینه که پیغمبر آمده تبریک بر حسین که امشب پدر شده لیلا عروس فاطمه هم مادر آمده سرچشمه ی جدا شده از کوثر بهشت آئینه ی تمام پیام آور آمده دارد حسین شوق مضاعف که بهر او تنها نه یک پسر که بر او یاور آمده نام علی برای حسین است افتخار این افتخار با پسرش اکبر آمده آن خال هاشمی که ز زینب ربوده دل سیراب بوسه ی پدر و مادر آمده عشق مجسم است که در دیده جلوه کرد روح مجرد است که در پیکر آمده گیسوی او روایت حبل المتین کند ابروی ذوالفقاری او صفدر آمده کمتر گلی به خوبی او دیده شهر وحی گلخانه ای که آن همه گل پرور آمده زیبایی جمال علی را نداشته است هرجا ملک به صورت انسان در آمده یوسف که دلبرانه دل از مصریان ربود دیوانه ی کرشمه ی این دلبر آمده قرآن کند وجاهت یوسف بیان ولی یوسف بیا ببین ز تو زیباتر آمده اکبر که حُسن از رخ او وام برده است اکبر که چرخ در بر او اصغر آمده از منطقش مپرس که چون مصطفی بود از صولتش مگوی که چون حیدر آمده انگشتر رسالت خیرالانام را از مخزن مشیت حق گوهر آمده بهر دفاع از حرم قدس کربلا این تکسوار عشق به جان و سر آمده ششگوشه قبر حضرت او عقل دید و گفت جانم که پیش پای پدر با سر آمده از ما سلام باد به ششگوشه مرقدش آنجا که قبله ی حرم داور آمده فردا بهشت عاشق و مشتاق زائری است که امروز عاشقانه سوی این در آمده منت خدای را که موید دوباره هم مدحتگر حسین و علی اکبر آمده مرحوم استاد @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
خدا را جلوه‌ي ديگر مبارك يم توحيد را گوهر مبارك سپهر نور را اختر مبارك علي بر آل پيغمبر مبارك -كند دل دم به دم ياد محمّد -كه شد تكرار ميلاد محمّد خرد را رهبري آگاه دادند جوانان را چراغ راه دادند سپهر معرفت را ماه دادند ولايت را ولي‌الله دادند -ولي الله ولي در بر گرفته -محمّد يا علي در بر گرفته سپهر عصمت و تقوي قمر زاد عروس حضرت زهرا پسر زاد به خَلق و خُلق و خو پيغامبر زاد كه خيرالخلق را خير البشر زاد -شگفتا باز احمد آفريدند -محمّد را محمّد آفريدند سراپا نخله‌ي طور است اين طفل همه نورٌ علي نور است اين طفل تمام شور عاشور است اين طفل بگو قرآن منشور است اين طفل -كلام يوسف زهرا گواهي است -كه او ممسوس در ذات الهي است تماشايش ز زهرا مي‌برد دل تجلّايش ز بابا مي‌برد دل نه او تنها ز ليلا مي‌برد دل ز اهل البيت يكجا مي‌برد دل -حسين بن علي را نور عين است -علي آري عليّ بن الحسين است دعاي نور در مرآت رويش نواي وحي در ون گلويش حديث عشقِ بابا گفتگويش نگاه حضرت عبّاس سويش -امامت از جمالش در تجلاّست -نگاهش گه به زينب گه به ليلاست دو چشمش چشم حقّ بين پيمبر دو ابرو ذوالفقار شير داور دو بازو بازوي عبّاس و حيدر دو لعل لب نه، دو ياقوت احمر -از او بيت ولايت گشته گلشن -حسين بن علي چشم تو روشن سيادت بنده‌ي او بنده‌ي او شهادت زنده‌ي او زنده‌ي او شرف، ايمان، ادب، پاينده‌ي او پيام كربلا در خنده‌ي او -چه كويم هر چه گويم بهتر است اين -تعالي الله عليّ اكبر است اين دلش درياي ايمان حسين است درون پيكرش جان حسين است جمالش عيد قربان حسين است ببوسيدش كه قرآن حسين است -به خاكش دل به پايش جان فشانيد -به چشم و ابرويش قرآن بخوانيد سلام الله بر ماه جمالش صفات الله در خلق و خصالش جلال الله زهي قدر و جلالش ولي الله بيناي كمالش -رخش ناديده شمع محفل ماست -زيارتنامه‌اش لوح دل ماست سلام از مات اي روح معاني علي‌اكبر رسول اللهِ ثاني نبوّت را كتاب آسماني ولايت را فروغ جاوداني -علي، زهرا، پيمبر، بر تو نازد -پدر تا صبح محشر بر تو نازد تو حقّ را از ازل در خويش ديدي تو در قلب پدر شور آفريدي تو دل از هر چه جز جانان بريدي تو بانگ ارجعي را مي‌شنيدي -به پاس حقّ مقاوم ايستادي -به «ميثم»نه به عالم درس دادی استاد @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
زمان دروقت خودهرگز ندارد از تو عالی‌تر نباشد در زمین هرگز از این عالی تعالی‌تر به خلق وخو وهم سیرت شبیه خاتم مرسل به حمدِالله وَالمِنَّه رسیده ماه عالی تر نبی صورت علی سیرت حسن تمثال باشد او نبوده در کفِ دستش از این عالم سفالی‌تر اگر فرش درت گردم به عالم محترم گردم شداز قالیچه‌ی کرمان و کاشان سینه قالی‌تر علی باید ؛ شود ؛ حتماً ؛ امیرالمومنین حیدر علی ه دیگری آمد که باشداو علی اکبر اگر زلفش شبی افتد به دست این دلِ شیدا "به عطرو بوی او بخشم سمرقند و بخارا را" علی اکبر در آغوشِ حسین است و به لب خنده ببین ارباب ما ‌بخشد به یومنش ملک این دنیا اگر پروانه ای دیدی لب گهواره اکبر بدان جبریل آورده است مبارک بادِ حیدر را بیا بابابزرگ بین برای این نوه غوغاست اذانش را علی سر داده و داذه به دستش اکبرلیلا علی سرور علی دلبر علی آن شبه پیغمبر علی ه دیگری آمد که باشداوعلی اکبر علی اکبری آمد که شاهِ شهریاران بود علی اکبری آمد که ماهِ ماه شعبان بود چو زهرا خنده ای میزد خدا این نکته میفرمود برای هرملک طفلی چو اکبر پاره ی جان بود که زهرا طورِ دیگربا عروسش ام لیلا بود میانِ این عروسانش عزیز قلب جانان بود تبسمهای زیبایش ببین که میبرد امشب دلِ مادربزرگش را  کناره اوپدر جان بود رسیده دلبرلیلا رسیده جلوه ی داور علی ه دیگری آمد که باشداوعلی اکبر یل گردان عاشورا یی وتو میرِ میدانی علی ه اکبر لیلا امیرِ تیغ دارانی برایت لافتی الا علی می‌آید از خیمه چو سربند علی راتو ببندی رویِ پیشانی حسین، الله‌اکبر را به بازویِ تو می‌خواند که با شمشیر می‌گردی علیِ حیدرِ ثانی علیِ اکبرِ اینجا نه تو بالاتر از آنی یل گردان عاشورا ، تو طوفان‌تر زِ طوفانی علی آن چارده تصویر علی آن جلوه ی داور علی ه دیگری آمد که باشد او‌علی اکبر حسین گریان جسمت تو زِ سوزِ استخوانت بود که زخمِ کهنه‌ی لشگربه زخمِ بی زبانت بود زِ چشمان تو پرسیده کنار نعش بی جانت به شام وکوفه لبهایت به روی خیزرانت بود قنوتت را که می‌دیده نگاه خواهرت می‌گفت امان از دزدِ انگشتر امان از ساربات بود خدایاچون حسین یکجاهمه پیراهنش بردند؟ دلت آزرده تر آقا زِ لبخندِ سنانت بود علی آمد که عاشورا شودچون صحنه ی محشر علی ه دیگری آمد که باشد او علی اکبر @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
بسم الله الرحمن الرحیم اکبر_عليه‌_السلام در_شب_ميلاد_باسعادت_علی اکبر_آل حسین_سلام‌_الله‌_علیه بردرت بی‌تاب و حیران آمدم مثل مجنون دل پریشان آمدم خوانده ام من شعرخود بی‌اختیار باز هم امشب غزل ‌خوان آمدم دربهارت شادمانی نوبر است گاه خندان... گاه گریان آمدم به که سیرابم نموده دلبرم لیک امشب سخت عطشان آمدم گرچه پوشیدی تو رخساره ز من دل اسیرت شد چومهمان آمدم روی لب آوای یا رب آمده مژده اکبرعشق زینب آمده مژده امشب شمس والا آمده مژده امشب عشق لیلا آمده تشنه‌ی مهریم یا مولی الرحیم ساقی دلهای شیدا آمده ما گدای این دریم و اهل عشق جان حیدر، جان زهرا آمده مست و سرگردان الفاظیم آه غافلیم چون اصل معنا آمده استغاثه می‌کنم باخالقم وه که آن ماه دل آرا آمده خانه ی لیلا شده باران اشگ بر حسین آن میردلها آمده کیست دلبر،مرد این هنگامه کیست جز علی اکبر،به عالم مرد نیست نا امید از چاره ؟اکبرآمده عاشق آواره ؟اکبرآمده در مسیر وصل دلبر مانده ای سنگ سخت خاره ؟اکبرآمده بی طرب راه رسیدن بسته است مستی همواره اکبرآمده عمر باید صرف این مستی نمود ای سر بی کاره اکبرآمده بی سر و سامان شدن اینجا خوش است ای دل بیچاره اکبرآمده سینه‌ سوزانی و احوالت خراب چشمهای پاره اکبرآمده انتظارت میکشم آیی ز راه قصد جانم کرده ای، روحی فداه درمدینه عطر دلبر می‌وزد نام اکبر میبرم من بی‌عدد در گرفتاری ودرموج بلا... ورد روز وهرشبم اکبر مدد خوانده ام حمد ی براین مولودمن نذر اکبر قل هو الله احد برحسین ابن علی آمدپسر بهر لیلا پیک شادی می‌رسد خلقاوخلقاشبیه مصطفاست هدیه ای آمد ز الله الصّمد گرد ه اکبرآیت الکرسی بخوان تا که قنداقش شود دور از حسد یا علی اکبر به حق زینبت کشتیم دارم به سر،میل لبت چرخش ایّام کار اکبراست دست ایزد بیقرار اکبراست درشجاعت یکه تازاست ودلیر پایمردی خاکسار اکبراست آمده شبه رسول عالمین قلب زهرا دوستدار اکبراست شدشفاعت هم گرفتار دمت محشرم خودبیقرار اکبراست اوشفاعت از گنهکاران کند فاطمه آنجا کنار اکبراست روزمحشر میرسدشبه نبی بشنویداین اقتدار اکبراست ای عزیز ام لیلا،الامان ای امیدهردو دنیا الامان ساغر و صهبا هوایت کرده است ذوق ما آقا هوایت کرده است خلق گردیدی برای آن طرف شیعه ات اینجا هوایت کرده است ساقی عشقی ولی در میکده شعرهای ما هوایت کرده است هر که دم زد از تومولابرده است واقعاً امّا هوایت کرده است لذّت ذکر جمیلت دیدنی است کور نابینا هوایت کرده است باز چشمان حسین ابن علی ای شه والا،هوایت کرده است اکبرلیلایی ای بالا نشین...! پادشاهی میکنی، روی زمین مادرش محوسلام اکبراست مفتخر از حُسن نام اکبراست حلقه بر گوش پدر بوده علی عالمی محومرام اکبراست ساقی میخانه‌ی لطف وصفا مست ومدهوشی ز جام اکبراست روی حرف او نمی‌گوید سخن دست بوسی پدرازاحترام اکبراست نام اکبر ورده لبهای پدر ذکر بابا در قیام اکبراست برزمین افتاده شهزاده چنین ناله ها محوکلام اکبراست بود عاشق خسته و بیتابتر چیست از دیدار دلبر نابتر ای امید قلب سوزان پدر شداسیر خنده‌ات جان پدر دیده میدوزدهمیشه در پی ات خنده‌ی شیرین چشمان پدر شبه ختم الانبیاهستی علی سوره‌ی توحید قرآن پدر سایه‌ات آرامش اهل حرم دستهایت حرز طفلان پدر شبه احمدبو د...قربانی شده در منای قرب قربان پدر جسم بابا در میان قالبت زینب وعباس گشته طالبت ماه می‌میرد بپای قامتت ای همه عالم فدای قامتت حال و وضعم درهوای توخوش است گشته ام محو دعای قامتت مثل تو در کربلا پیدا نشد تا بیاید پا به پای قامتت ناله زد بابابفریادم برس شدبپا اینجا عزای قامتت مادر سادات زهرای بتول روضه می‌خواند برای قامتت کعبه ی حاجات بودن بر همه ذرّه‌ای از خونبهای قامتت کاش می‌کردی به (مجنون)یک نظر تا به مویت میشدم من دربه در @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
بسم الله الرحمن الرحیم عالم گدای حضرت شهزاده اکبر است اینجانسیم رحمت شهزاده اکبر است درلوح سرنوشت من اینگونه آمده عمرم تمام،قسمت شهزاده اکبر است شهرمدینه روشن ازاین مقدم گل است عالم سریر دولت شهزاده اکبر است عمری بپای نوکریت افتخارماست مال ومنال ، برکت شهزاده اکبر است هرجا گره به کار من افتاد،واشود از جودولطف و همت شهزاده اکبر است امشب صله بده تو به (مجنون)این سرا زیراکه غرق منت شهزاده اکبر است @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
طنین عشق به مافوق کهکشان می‌رفت صدای شورِ بشر تا به لامکان می‌رفت نفس نفس پر و بال فرشتگان می‌رفت خبر به دست ملائک به آسمان می‌رفت تمام عرش ز شوق شنیدش پا شد خبر رسید به بالا..، حسین بابا شد به رودخانه تمنای وصل دریا داد به جبرئیل کمی فرصت تماشا داد به دست مریم اربابمان مسیحا داد خدا ودیعه ی خود را به ام لیلا داد عروس فاطمه با یک ‌گُلَش بهار آورد برای دلبر کُون و مکان نگار آورد گلاب‌های جهان مست عطر شب‌بویند هزار شانه‌به‌سر لابه‌لای گیسویند تمام بیشه به دنبال ناز آهویند به شیرزاده به غیر از علی چه می گویند؟! حسین در بغل خویش لای‌لایش کرد برای بار نخستین علی صدایش کرد ستاره تا که نگاهی به قرص ماه انداخت نماز بندگی عرش را به راه انداخت هزار یوسف دلداده را به چاه انداخت تمام آینه ها را به اشتباه انداخت دو تیغ ابروی اکبر به مرتضی رفته چِقَدر خُلقاً و خَلقاً به مصطفی رفته خبر دهید به خُم‌ها شراب ناب آمد به چشمه‌سار بگوئید روح آب آمد به گوش شب برسانید آفتاب آمد کریم‌زاده‌ای از نسل بوتراب آمد نبی که نیست ولیکن نبوتش علنی است اصول تربیت او حسینی و حسنی است از آن زمان که گِلم را به عشق اَفشُردند مرا به دست کسی غیر یار نسپردند تمام شهر ز خوانش طعام می‌بُردند هزار جُون سر سفره‌اش نمک خوردند فقیرهای درش گرم سروری هستند غلام‌های حسین از دم اکبری هستند به آفتاب بگو خلوتی اجاره کند به ذره گر نظر لطف، ماه‌پاره کند اگر به خاک سر کوی خود اشاره کند به آسمان رود و عرش را نظاره کند هنوز برکه‌ی ما عکس ماه را دارد گدای پشت درش حکم شاه را دارد شکوه کوه حرا شانه‌های شهزاده عبای سبز محمد عبای شهزاده قیامتی است نماز عشای شهزاده بلال‌ها همه مات صدای شهزاده علی به کنگره‌ی شهر تا اذان می‌گفت حسینِ فاطمه در هر فراز..، جان می‌گفت نسیم با سر زلفش همیشه درگیر است غلاف آهنی‌اش جایگاه شمشیر است لب تشهدی‌اش پرتگاه تکبیر است درست مثل اباالفضل این پسر، شیر است همیشه شانه به شانه کنار عباس است به نام حضرت زهرا چقدر حساس است عقاب از نفس کَرکسی نمی‌ترسد و باغ یاس ز خار و خَسی نمی‌ترسد رقیه در بغلش از کسی نمی‌ترسد ز درد و غصه و دلواپسی نمی‌ترسد رشید اهل حرم، رهبر سپاه حسین پناه فاطمیات است جان‌پناه حسین بنا بر این شده مثل عمو علم بزند تمام لشکر کفار را بهم بزند و قبل از آنکه دمِ رفتن از حرم بزند کمی برای پدر جانِ خود قدم بزند چِقَدر با قد و بالاش عشق می‌کرده حسین وقت تماشاش عشق می‌کرده مخدّرات برایش نقاب آوردند برای نور جبینش حجاب آوردند حنای سرخ به قصد خضاب آوردند برای بازِ شکاری عقاب آوردند تمام خیمه در این لحظه اضطراب گرفت پدر برای علی‌اکبرش رکاب گرفت دلاورانه به کشتار خصم تیغ گشود به ضربه‌ای سر و دست از عدوی پست ربود به کوری همه‌ی آن حرامیان حسود حسین با رجز او به وجد آمده بود شبیه صاعقه بر فرق کُفر می‌بارد علی علیِ علی‌اکبر آفرین دارد ** چه می‌شود که کسی ناگهان کمین بخورد چه می‌شود که پری تیرِ سهمگین بخورد چه می‌شود اگر ابروی ماه چین بخورد خدا نیاورد این مصطفی زمین بخورد... قد بزرگ عشیره دمِ حرم تا شد خبر رسید که شهزاده ارباًاربا شد لهوفِ ماه گرفتار پنجه‌ی شب شد ورق ورق همه‌ی دشت از او لبالب شد رشید خیمه لگدمال سُم مرکب شد چگونه پیکر او در عبا مرتب شد؟! نپرس اینکه چه آمد به روز اکبر او هنوز مثل معماست شکل پیکر او @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
تقدیم به ولادت این‌آقازاده‌بزرگوار ارباب و روز جوان مبارک.🌺🌺🌺🌺🌺 رسید روزی شعر از خزانه انگور شراب شد غزل عاشقانه انگور خدا سرود علی اکبر و نماند عقلی چه کرده با دل عالم ترانه انگور یکی به نام تو و دیگری به نام حسین خراب شد دو جهان با دو دانه انگور خوشا که سر بگذارم شبی به روی ضریح شبیه خفتن برگی به شانه انگور ستون به امر پدر میوه میدهد بی شک تو کافی است بگیری بهانه انگور چه دست نا بلدی از درخت چیده تو را چقدر ریخته در دشت دانه ی انگور @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
بسم الله الرحمن الرحیم هستم خراب و مست تو شهزاده ی حسین دست خداست دست توشهزاده ی حسین هرگزكسی ندیده به هنگام جنگ تو یك بار هم شكست تو شهزاده ی حسین اوج فرود بال و پر هر پرنده ای باشد همیشه پست تو شهزاده ی حسین بیچاره دشمنت که به تیغت فرارکرد به به؛به ضرب شصت تو شهزاده ی حسین تودستگیره خلقی و حل میشود فقط كار همه به دست تو شهزاده ی حسین شبه محمدی و دو دستت پیاله است هستم خراب و مست تو شهزاده ی حسین هرگزكسی ندیده به هنگام جنگ تو یك بار هم شكست تو شهزاده ی حسین اوج فرود بال و پر هر پرنده ای باشد همیشه پست تو شهزاده ی حسین بیچاره دشمنت که به تیغت فرارکرد به به؛به ضرب شصت تو شهزاده ی حسین @Shoaraye_aeinimadhankermanshah