eitaa logo
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
206 دنبال‌کننده
52 عکس
19 ویدیو
25 فایل
بسمه تعالی ♦️فعال ترین وپربارترین کانال شعرائی آئینی سازمان بسیج مداحان استان کرمانشاه درایتا👌 #شور#سرود #مدح باز نشر اشعاروسرودهای جدیدکلی ایام سال به تاریخ قمری و کلیه اشعار مهم مذهبی کشوربرا ،مجالس مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف @delsokhteh313
مشاهده در ایتا
دانلود
من حالم خرابه خراب بشه خرابه.mp3
8M
من حالم خرابه خراب بشه خرابه روزاشم شبیه شباش پر از عذابه دختر غیر باباش رو پای کی بخوابه غلاف نخورده بازو این اثر طنابه تار چشمام زخمه پاهام حرفی بزن قهری باهام دیدی عمه اومد بابام صدام گرفته پدرم برگشته دعام گرفته دل عمه خیلی برام گرفته نفسم بین ناله هام گرفته پرت شکسته پهلوتم مثل مادرت شکسته زدنت معلومه سرت شکسته دندونات مثل دخترت شکسته بابا حسین بابا حسین ... بابا غرق دردم دور سرت بگردم واسم آب آوردن خوردم و گریه کردم حق دارم عزیزم ابری بشم ببارم خاکی موت بمیرم من که گلاب ندارم با من تنها تو هم دردی عاشقی رو ثابت کردی میدونستم بر میگردی خدا گواهه وقتی فهمیدن خیمه بی پناهه زدنم اونقدر که چشمام سیاهه عمه های میگفت بچه بی گناهه کیا آوردن سرتو از تشت طلا آوردن اولش فکر کردم غذا آوردن چه بلایی به روز ما آوردن میشه بگی که من هنوز نازم شونه بزن موی منو بازم دست توی موهای تو میندازم حسین وای . عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
Shab11Moharram1402[03].mp3
18.92M
از دل زینب ای وای از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای تنت تنها ماند / به خاک صحرا خیمه های تو / به خاکسترها مانده در غمها ، زینبت تنها از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای امان از غارت / فغان از یغما بی‌معجر ماندند / پرده‌نشین‌ها زیر دست و پا ، مانده کودک ها از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای در آتش می سوخت / پر چادرها بر لب ما بود / ذکر زهرا روضه ی آتش ، شد تکرار اینجا از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای از دویدن‌ها / خسته شد گویا نانجیبی برد / خلخال او را برزمین افتاد ، دختری تنها از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای گریز از خیمه / مگر آسان بود از آتش بدتر / چشم گرگان بود معجرها بردند ، آه و واویلا از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای کجایی عباس / یل غیرتمند این بی غیرت‌ها / به من می خندند می کشد ما را ، طعنه‌ی اعدا از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای رقیه می گفت / کجایی بابا پریشان می گشت / میان صحرا پاسخش دادند ، ضرب سیلی‌ها از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای ربابت با آه / لالایی خوانده به دستش، طفلی / خیالی مانده لالایی لالا ، لالایی لالا از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
209.5K
نوحه حضرت رقیه ع ............................... رقیه تب ُ تاب دلم رقیه همه ء حاصلم رقیه بر دَرت یه عمری رقیه نوکر ُ سائلم منم گرفتارت عاشق ُ بیمارت عُمری عزادارت یارقیه مونس ُ محبوبم با نِگهت خوبم دَرِت رو می کوبم یا رقیه سه ساله سالار همه رقیه بنت حسین فاطمه رقیه 3 .................................... رقیه بی تو از جان سیرم رقیه در عذات دلگیرم روز ُ شب حرف قلبیم اینه الهی در غمت بمیرم ای عشق دیرینم شهیده ء دینم ای کوکب سینم یا رقیه کبودشده رویت ای سُوخته شدمویت شکسته بازویت یا رقیه سه ساله سالار همه رقیه بنت حسین فاطمه رقیه .................................... رقیه ای گرفتار بلا رقیه شارح کرببلا رقیه نائب الزینبی ُ سفیرِ میر شاه سر جدا سَرو قدت تا شد غم بدلت جاشد ذکر تو بابا شد یا رقیه درد دلت خیلی ماهِ رُخت نیلی زدن بتو سیلی یا رقیه سه ساله سالار همه رقیه بنت حسین فاطمه رقیه .................................... التماس دعا موسوی خورشیدی عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
﷽ ⚫️ ⚫️ ❣براحمد و محمود ومحمد صلوات ❣بر شافع ما حسین زهرا صلوات ❣برجمله حسینیان والا صلوات ❣برقلب صبور غم به زینب صلوات ❣بردخت سه ساله حسین،رقیه صلوات (دعای فرج) ◼️ الله الرحمن الرحیم ◼️ ولاقوة الاباالله العلی_العظم ◼️ علیک یابقیه الله فی ارضه ◼️ یاصاحب الزمان_عج 🔶بیایابن الحسن جانم فدایت 🔶تمام زندگیم باشد برایت 🔶بیا یابن الحسن دردم دوا کن 🔶مرا با دیدنت حاجت روا کن 🔶بیا یابن الحسن دورت بگردم 🔶بیا تــا دست خالی بر نگردم ♦️یا صاحب الزمان.. (آقارو دعوت کن به مجلس همه زمزمه کنند) 🔶بیا دردم دوا کن 🔶بیا حاجت روا کن 🔶بیا ای پور حیدر 🔶ببینم روی تو یکبار دیگر 🔶بیا دورت بگردم 🔶بیا تا دست خالی بر نگردم ♦️یاصاحب الزمان.. 💠السلام علیک یا بنت رسول الله 💠السلام علیک یا بنت امیرالمومنین 💠السلام علیک یا بنت الحسین الشهید ⬅️(امروز متوسلیم درِ خانه نازدانه ابی عبدالله باب الحوائج رقیه) یا رقیه3 🔅هردرد بی دوا را درمان کند رقیه 🔅لطف وکرم به عالم احسان کندرقیه 🔅گر دردمندومسکین بردرگهش بیفتد 🔅برخوان رحمت‌خویش‌مهمان کندرقیه 🔅دست‌گره گشایش‌مشکل‌گشای دهراست 🔅هر مشگلی که باشد آسان کند رقیه (محمدرضا رضوی بیگلی) ⬅️آی حسینیا..آی ناله دارا.. ⬅️قنبر غلام امیرالمومنین نقل میکنه.. شبا امیرالمومنین کیسه طعام به دوش میگرفت ،، می‌برد در خانهٔ یتیما،، میگه یه شبی دنبال امیرالمومنین حرکت کردم .. آقا متوجه شد سوال کرد کی هستی؟ گفتم آقا ..جان قنبر غلام شمام.. (آقا فرمود: چی میخوای قنبر؟) گفتم آقا اگه اجازه بدین.. این کیسه ای که می برید من بردارم ..همراه شما باشم.. حضرت فرمود..اگه میخوای همراهم بیا ولی کیسه رو خودم برمیدارم.. ⚜میگه دیدم آقا وارد منزلی شد بچه های یتیم  تو خونه اند.. میگه دیدم آقا با دست خودش به دهان بچه ها غذا میگذاره.. به بچه ها آب داد، سیرابشون کرد.. میگه دیدم امیرالمومنین خم شد دست و پاشو زمین گذاشت بچه ها اومدن پشت علی سوار شدند.. (سواری داد به بچه هابا بچه ها بازی کرد) ❇️(گفتم آقا جان شما امیرالمومنین ید چرا اینکارو میکنید) فرمود ای قنبر..این بچه ها یتیمن بابا ندارن.. میخوام جای خالی باباشونو احساس نکنند.. (میخام بخندند شاد باشن..نبود بابا رو حس نکنند) 💠بگم آقا جان یا امیرالمومنین..چه خوب جواب محبت های شما رو دادند.. آقا جان.. من یه نازدانه سراغ دارم.. من یه بچه یتیم سراغ دارم..تو خرابه شام، دل شب، بهانه بابا گرفت..ناله میزد ..گریه میکرد.. چه غوغایی یپا کرد کنج خرابه.. یا حسین3 ناله میکرد گریه میکرد..بابا بابا میگفت.. همه اهل خرابه به گریه افتادند.. صدای شیون و زاری رسید به گوش یزید لعنه الله علیه.. چه خبره در خرابه؟ گفتن امیر سه ساله حسین از خواب بیدار شده بهانه بابا گرفته.. صدا زد خب باباشو براش ببرید.. امان امان3 قربون دل داغدارت بی بی جان.. سرو تو طبقی گذاشتند ،، یه پارچه ای روی اون کشیدند.. مقابل سه ساله حسین گذاشتند.. صدا زد عمه جان..من که غذا نمی خوام عمه.. ⚜امان از دل زینب 3 آی حاجت دارا..آی جوون دارا..آی ناله دارا.. بگمو نالشو بزنی.. ⚫️وای از اون لحظه ای که سر بابا رو دید.. سر بابارو بغل گرفت... سر بابا رو به سینه چسباند.. شروع کرد به درد دل کردن با بابا.. 🌾آخ ببین عمه امشب قمر آمده 🌾پدر رفته با پا به سر آمده 🌾ببین دل غمینم 🌾مگو من یتیمم، پدر آمده 🍁حسینم حسینم3 حسینم حسین 🌾دلم عمه امشب خبر می دهد 🌾شبم را امید سحر می دهد 🌾دوچشمش نگویم چرا بسته است 🌾پدر از سفر آمده خسته است 🌾ببین دل غمینم 🌾مگو من یتیمم، پدر آمده 🍁حسینم حسینم3 حسینم حسین ⬅️آخ صدا زد بابا..بابا..بابا. ⏺ رخ من نیلی از سیلی ست بابا ⏺ لبان تو چرا نیلی ست بابا ⏺مگر چوب جفا بوسیده بابا ⏺که خون بر روی آن خشکیده بابا ✳️مقاتل نوشتن، فقط سه جمله گفت رقیه س.. همه گریه کردند.. ⚜یا ابتا من ذالذی خضب بدمائک ⚜بابا کی محاسنتو به خون رنگین کرده.. ⚜یا ابتا من ذالذی قطع وریدک ⚜بابا کی رگای گردنتو بریده بابا.. ⚜یا ابتا من ذالذی ایتمنی علی صغر سنی ⚜بابا..کی منو تو کوچیکی یتیمم کرد بابا... ⚫️یه وقت دیدن سه ساله آرام شده.. فکر کردند خواب رفته اومدن سر بردارند آخ دیدن سه ساله حسین جان داده.. () آخ 🔳یتیمی درد بی درمان یتیمی 🔳یتیمی خاری دوران یتیمی 🔳اگر دست پدر بودی به دستم 🔳چرا کنج خرابه می نشستم هر چقدر ناله داری به سوز جگر سه ساله ابی عبدالله باب الحوائجه.. ناله بزن بگو .. .. 🔸بارنج وغمی رقیه س درشام خراب 🔸چون دید سََرِ پدر به خوناب خضاب 🔸ازغصه وغم تا به ابدرفته به خواب 🔸روحش به جنان رفت برایش 👇صلوات حذف نشه لطفا👇 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
4_431665907127812893.mp3
3.06M
😭😭 چه اروم آون گوشه خوابیده چه آروم اون گوشه خوابیده چه خنده ای کنج لبهاشه تو خواب ناز داره میبینه که توی آغوشه باباشه داره خواب میبینه که بابا دوباره گل بوسه تو باغ چهرش می کاره نه لبهاش کبوده نه موهاش پریشون نه اون روی ماه زیر گرد و غباره بابا، بابای مهربون من نپرس از حال پریشون من روی زرد و قد کمون من بابا من الذی ایتمینی یه مرتبه می پره از خواب ولی نمیبینه باباش و نمی بینه خوابش و حتی هر چی که می بنده چشماش و نمیبینه چیزی به جز یه خرابه که تاریک و سرده غمش بی حسابه می پرسه با گریه که بابای من کو ولی این سوالش بازم بی جوابه تا کی قسمت من تنهاییه بابا نگو وقت جداییه آخه دختر بچه باباییه چه آروم اون گوشه خوابیده بدون این غصه ها، غم ها ولی دیگه خواب نمیبینه روی زانوشه سر بابا می دونستم این غصه امشب تمومه می دونسته که دیدنش آرزومه حالا اومده تا که تنها نمونم نخواب، نه رویا، خودش روبرومه بابا، دیگه منو تنها نگذار تو این ویرونه ی سرد و غم بار از تو جدا نمیشم من این بار عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
12_Karimi-Mirdamad-Shab_03_Moharam1395-001_(www.rasekhoon.net).mp3
16.9M
صد دانه یاقوت دسته به دسته بر روی دست و پایم نشسته صد داغ دیده دسته به دسته کنج خرابه یک جا نشسته خلخال دارم بر ساق پایم یاقوت ریزد از دست هایم از پای تا سر یاقوت دارم میریزم آنراه در پای یارم در دست مردیست یک گوشواره یاقوت بر ان از گوش پاره یاقوت جاریست از چشم هایم شد دامنم پر از اشک هایم من دست بند تازه نبستم رنگین کمان است بر روی دستم صد سنگ از بام دسته به دسته بر صورتم خورد من دست بسته امروز طفلی خنده به لبهاش میرفت و دستش در دست باباش چیزی نگفتم او سنگ برداشت یاقوت سرخی روی سرم کاشت فریاد زد گفت من اهل شهرم بابا نداری من با تو قهرم خوابم گرفته طاقت ندارم جای گل سر سر درد دارم اتش بریزند از بام تا کی تحقیر تا چند دشنام تا کی یادم نرفته خونه مدینه که خواهرم بود بانو سکینه کوچه به کوچه دشوار رفتیم بابا ندیدی بازار رفتیم دامان مرگم میگیرم امشب آیی نیایی میمیرم امشب من که جدم علی به وقت نماز داد انگشتری به اهل نیاز مادرم فاطمه سه لیل و نهار نان افطار خویش کرد ایثار من خود ان گوشواره میدادم در به ان نا به کار میدادم پس بگو تازیانه کم بزنند دخترم دخترانه ام بزنند عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
28740.mp3
4.83M
غروبا تنها دم ویرونه غریبونه می گم با گریه که دنیا این جور نمی مونه یه روزی پایان می رسه غم های من می بینید از راه می رسه بابای من میاره مرهم برای زخمای من میاد و سوغات برای من میاره یه چادر رنگی و یک کفش یه گوشواره بابا حسین بابا حسین بابا سلام ای سر ، ای سر زخمی من ، ای سر بابا صفا دادی خونه ی ما رو اومدی اینجا دلم رو بردی با سرت بابا بابا کجا رفتی بی دخترت بابا بابا منم مدیون خواهرت بابا بابا چهل منزل بی بال و پر سخته بابا چهل منزل بی تو سفر سخته بابا سفر با دشمن ای پدر سخته بابا بابا حسین بابا حسین بابا زخمی بی رمق ویرونه منم شبیه پلک چشام میسوزه تنم دلیل گریه هام نبود بابام میسوزه هر شبی زخمایی که باهام به جای ابله سر تو رو پاهامه حس میکنم بابام از در اومده باید برم حوصله ام سر اومده سر میزارم بابا جون روی خاک زمین چشاتو وا کن و ببین زخمامو همین بی تو بودن بابا بغض توی گلوم کبودی چشام دوری از عموم رسیدن به تو همیشه ارزوم حس میکنم شب اخر اومده باید برم حوصله ام سر اومده حس میکنم بابا از در اومده یا حسین یبن الحیدر پر پرواز من دوباره بالی بزن برو زیارت یادته تو صحن شاه کرم گرفتی حاجت سوی کرب و بلا دوباره کاروونا در تب و تابن همه بی قرارن اروم قرار ندارن مست و خرابن قروبون زارئرات فدای کاروونات بازم جا موندم چه شبا رو با اشک با داغ میدون مشک به صبح رسوندم کربلا کربلا شهر دل پر بلا سلام بر تو السلام و علی من جعل الشفا فی تربته وای عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام #کربلایی_حسین_طاهری عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinim
روضه و توسل به کریم اهل بیت امام‌حسن مجتبی(ع) عبدالزهرا روضه خون بود، در عالم رؤيا خواب امام حسن مجتبي عليه السلام رو ديد، آقا! فرمود: عبدالزهرا! چرا روضه ي مارو نمي خوني؟ گفت: آقاجان! من يه عُمري روضه خون شما هستم، مگه روضه ي شما همين نيست كه به ما رسوندن، روضه ي زهر و طشت و پاره هاي جگر شما؟ آقا فرمود: اين روضه مَنِ، اما اون روضه اي كه من رو كشت اين روضه نبود، به گريه كن هاي ما بگيد: بچه بودم مادرم ميخواست از خونه بره بيرون، گفتم: مادر! مگه ميشه بدون من بيرون بري؟ پسر بزرگت منم، كجا بدون من ميخواي بري؟ حتي روايت ميگه: ابي عبدالله هم كوچيك بود اومد جلو گفت: مادر! منم ببر، بي بي يه نگاهي بهش كرد، فرمود:" سَيَقتُلُك " يعني بعداً تو رو ميكُشن، همه با تعجب نگاه مي كردن مگه چه اتفاقي ميخواد بيوفته، اما حسين رو با خودش نبرد يعني موقعِ قتلِ حسنِ... امام حسن ميگه:با چه غروري دستم رو انداختم توي دستِ مادرم، يه نگاه به بابام كردم، بابا خيالت راحت من دارم با مادرم ميرم، همه جا رو هم نگاه مي كردم كسي نگاهِ چپ به مادرم نكنه، رفتيم مسجد از اونجا برميگشتيم خونه، تا رسيديم به كوچه ي بني هاشم، عبدالزهرا! نانجيبي كه در همه ي عالم مثالش پيدا نميشه، بين راه اومد راهِ من و مادرم رو سد كرد؛ قباله ي فدك دست مادرم بود، نانجيب گفت: فاطمه! قباله ي فدك رو بده من، مادرم گفت: قباله رو نميدم، خدا برا هيچ بچه اي نياره، جلو چشمم چنان به صورت مادرم زد، تا به خودم اومدم ديدم مادرم روي زمين افتاد... عبدالزهرا اينجا بود، گوشواره ي مادرم شكست، واي مادرم! مادرم! مادرم عبدالزهرا! تا اينجا دستِ من توي دستِ مادرم بود، اما از اينجا به بعد من عصاي دستِ مادرم شدم، هي ميگفت: مادر چيزي نشده، اما چشمام يه كم تار مي بينه... ديدم مادرم داره راه رو اشتباهي ميره... ديگه امام حسن بعد اين حادثه روز خوش نديد، تا ساليان سال نيمه ي شب بلند ميشد، شروع مي كرد گريه مي كردن مي گفت مگه يادم ميره من بودم و يه گُلِ پرپر مگه یادم میره خونابه ی بالِ کبوتر مگه یادم میره زخمِ رویِ صورت مادر» دامن چشم من از گریه به دریا اُفتاد چشم زخمی شده از کارِ تماشا اُفتاد پاره هایِ جگرم می چكد از كُنجِ لبم عاقبت قرعه به نامِ منِ تنها افتاد باز هم خاطره هایم همگی زنده شدند راه من باز بر آن كوچه ی غم ها اُفتاد یاد آن کوچه که با مادر خود می رفتم به سرم سایه ای از غربتِ بابا اُفتاد کوچه بن بست شد و در دل آن وانفسا چشم نامرد به ناموس علی تا اُفتاد آنچنان زد که رَهِ خانه ی خود گُم كردیم آنچنان زد که به رخساره ی گُل جا اُفتاد گاه می خورد به دیوار و گَهی رویِ زمین چشمِ زخمی شده از کار تماشا اُفتاد من از آن دست کشیدن به زمین فهمیدم گوشواری که شکسته است در آنجا اُفتاد شانه ام بود عصایش ولی از شدت درد من قدم خم شد و او هر قدم اما اُفتاد  امام حسن تو بستر افتاده، تا شنيدخواهرش زينب ميخواد بياد فرمود: طشتي كه خونآبه و پاره هاي جگرِ من توي اونه رو زود جمع كنيد، زينب نبايد من رو اينجوري ببينه، حسين جان! زير بغل هاي من رو بگيريد من بشينم، زينب من رو نبايد اينجوري ببينه، يه نگاه كرد ديد همه دارن گريه ميكنن، هيچي بهشون نگفت، تا ديد حسين داره گريه ميكنه، صدا زدحسين جان تو چرا داري گريه ميكني؟برا چي گريه نكم، امامم رو دارم از دست ميدم، آقام رو، داداشم دارم از دست ميدم، يه وقت امام حسن فرمود:لَا یَوْمَ‏ کَیَوْمِکَ یَا اَبا عَبْدِالله حسين جان غصه ي من رو نخور، امروز همه ي شما كنار من جمع شديد، تو هستي، زينب هست، اباالفضل هم هست، اما يه روزي مياد كربلا يه عده نانجيب دوره ات ميكنن، تا تو فرياد ميزني همه هلهله ميكنن يا امام حسن خوب شد گفتيد طشت رو جمع كنن،آخه خواهرتون زينب كبري يه جايِ ديگه اي قرارِ طشتي رو ببينه، اما نه با پاره هاي جگر، وارد مجلس يزيد ملعون كه شد، ديد ميان طشتِ طلا يه سَرِ بريده گذاشتن، يزيد چوب ميزنه، سر قرآن ميخونه ناله بزن یاحسين عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
413.1K
نفس نفس شماره ُ چشام شده کاسه خون حسن داره جلو چشِ من ُ حسینش میده جون خدائی دلگیرم بابا مدد علی مرتضا امشب داره مرغ دلش پَر میزنه پیش خدا غریب ِ مدینه یا امام حسن (۳) دارم‌می بینم تو رو من که هردوچشمات شده تار کمتر به پیش خواهرت خون از جگر بالا بیار یه امشب ُ تو رو خدا روز من ُ نکن تو شب در پیچ ُ تابی می دونم جون من ُ نیار بلب غریب ِ مدینه یا امامحسن (۳) من می دونم راحت میشی ای وای بحال دل من تو میری پیش مادر ُ می شکنه پرّ ُ بال من بیشتر از این زارم مکن به غم گرفتارم مکن نرو که تا خزون نشم بی گل ُ گلزارم مکن غریب ِ مدینه یا امام حسن(۳) تَشتی پُر از خون می بینم تا صبح کنارت می شینم کاش که بمیرم گل من تو رو در این حال نبینم کمتر تو دست ُ پا بزن مادرم ُ صدا بزن کمتر تو اتیش بدل بر من و ما سوا بزن غریب مدینه یا امامحسن (۳) التماس دعا عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
مداحی آنلاین - ویژه شهادت امام حسن مجتبی.mp3
6.46M
حسن غریب مادر...😭 یه نوحه خونم نداری یه سینه زن هم نداری وای حرم نداری یه سنگ قبر شکسته چرا ضریحم نداری وای حرم نداری حرم برات میسازیم همیشه هستم یادت یه روز دخیل میبندم به پنجره فولادت رو به کربلا میدیم همه سلامی به نیابتت اقا مثل اربعین پای پیاده ما میایم زیارتت اقا اقام اقام حسن غریب ترین امام حسن **** دره بقیع و که بستن همه دلا رو شکستن وای حرم نداری به روی خاکای قبرت یه مشت کبوتر نشستن وای حرم نداری ماه صفر ها میشیم به سوی قبرت عازم اذن دخول میخونیم کنار باب القاسم جانم به تو حسن دست کریمت همیشه سایه سرم همراه مادرت یادت نره بیای تو لحظه های اخرم اقام اقام حسن غریب ترین امام حسن **** کریم ال عبایی داری یه عالم فدایی وای حرم نداری تو جا نشینی علی و تو بانی کربلایی وای حرم نداری تو قاب چشمای تو یه عکس نیلی بوده همیشه تو گوش تو صدای سیلی بوده وای از دلت اقا دیدی که خونتون پر از اتیش و دود شده وای از دلت اقا دیدی که صورت فرشته ای کبود شده یا رب نصیب هیچ غریبی دگر مکن داغی که گیسوان حسن را سپید کرد ** غریب اونی که هم دم اشک و اهه دیده که مادرش تو کوچه بی پناه عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
1_1193868747.mp3
4.1M
🏴 🏴 🎤مداح :حاج محمود کریمی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ای مــــــــــــــــــاهی دریا برایت گریه كرده پـــــــــــــــــیغمبر و زهرا برایت گریه كرده عــــــــــالم محیط غربتت، زائر ندارد تربتت مـــــــــــــظلوم حسن جان، مظلوم حسن جان ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ای اولین مـــــــــــــــــظلوم عالم، بعد بابا در خـــــــــــانه خود هم غریب از جور اعدا شـــــــــریك زندگانیت، گردیده خصم جانیت مـــــــــــــظلوم حسن جان، مظلوم حسن جان بـــــــــــــــــــا آنهمه صِدق و صفا و پاكی دل شــــد مُـــــــــــــــزد خوبیهای تو زهر هلاهل پیوسته شد خون بر دلت، تا همسرت شد قاتلت مـــــــــــــظلوم حسن جان، مظلوم حسن جان ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ هــــــــــــــــنگام تشییعت به جای ذكر و تكبیر تـــــــــــــــابوت و تن با هم یكی گردیده از تیر کــــــــــنار قبر مادرت، شد تیر باران پیکرت خــــــــــــــــالی بودن صحن غم افزای بقیعت بـــــــــــــــــــــر زائرینت بسته درهای بقیعت سلام مـــــــــا به قبر تو، درود ملا به صبر تو شـــــــــــــــــــبها بود زوار قبرت گرد صحرا آبــــــــــــــی نمی ریزد بر آن جز اشک زهرا فدای لطف و کرمات، ما را رسان در حرمت مــــــــــــــظلوم حـــــــــــــسن جـــــــــان عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah