eitaa logo
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
207 دنبال‌کننده
52 عکس
18 ویدیو
25 فایل
بسمه تعالی ♦️فعال ترین وپربارترین کانال شعرائی آئینی سازمان بسیج مداحان استان کرمانشاه درایتا👌 #شور#سرود #مدح باز نشر اشعاروسرودهای جدیدکلی ایام سال به تاریخ قمری و کلیه اشعار مهم مذهبی کشوربرا ،مجالس مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف @delsokhteh313
مشاهده در ایتا
دانلود
یا فاطمه من عقده ی دل وانکردم داغ حسینی بین دل ها سر گرفته عالم ازین غم چهره ای دیگر گرفته هر کس که در کشتی امنش می نشیند اذن ورود از ساحت مادر گرفته حتی خدا نزد تمام انبیایش روضه برای سبط پیغمبر گرفته شخص حبیب بن مظاهر غبطه خورده بر حال هر کس رزق چشم تر گرفته آغوش گرم هیچ کس را برنتابیم ما را حسین بن علی در بر گرفته از کودکی اش جابِرُ العَظمِ الکَسیر است فطرس هم از گهواره ی او پر گرفته نوکر کجا دارد به غیر از کوی ارباب؟! نوکر هر آنچه دارد از این در گرفته تا روز محشر هر کسی شد کربلایی برگ برات از جانب خواهر گرفته آن قدر شأن زینب کبری عظیم است عمری رکابش را علی اکبر گرفته گفتند وقتی شمر آمد سوی مقتل زینب دو دستش را به روی سر گرفته خنجر مقصر نیست، حنجر حرز دارد زینب به گریه بوسه از حنجر گرفته @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
۸ آبان ۱۴۰۱
از خیمه همه اهل حرم را بردند از پیش نگاهم جگرم را بردند بستند تمام یاسها را به طناب در بند اسارت پسرم را بردند وقتی که بریدند سرم را ز قفا انگشتر و خود و سپرم را بردند آن نیزه سوارها که میخندیدند بر نیزه خویشتن سرم را بردند دیدند کسی نیست مرا یار شود با تیر، توان پیکرم را بردند در پیش نگاه مادری غمدیده گهواره طفل پرپرم را بردند در خاک نهادم بدنش را، اما قنداق علی اصغرم را بردند کردند تمام خیمه ها را غارت حتی سر طفل مضطرم را بردند بر نیزه نشسته بودم و میدیدم با پای برهنه دخترم را بردند میدید ابالفضل، ولی با سیلی بر ناقه سوار و خواهرم را بردند دیدند که من داغ برادر دارم مشک و علم برادرم را بردند افتاد عمود خیمه بر روی زمین تا آبروی دلاورم را بردند ای وای، یکی میان آتش میگفت عباس بیا که معجرم را بردند همراه غزالان حریم زهرا تا شام ، دل شعله ورم را بردند @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
۸ آبان ۱۴۰۱
شب تا سحر جز نام تو نجوا ندارد کی گفته که عاشق شب یلدا ندارد؟! دلداده تنها لذّتش دیدار یار است وابستگی به لذّت دنیا ندارد می‎سوزم و می‎سازم عمری با فراقت پروانه جز آتش که جایی را ندارد هر فصلی از عمرم زمستان است بی تو دنیای بی ‎تو واقعاَ گرما ندارد ما را به عنوان «غلامت» می‎ شناسند بی‎ تو کسی کاری به کار ما ندارد ای خوش به حال آنکه مثل مهزیارت جز دیدن تو در سرش رؤیا ندارد از دیدنت محروم می‎ماند یقیناَ چشمی که رنگ و بویی از تقوا ندارد وقتی که جای «بهتر از ما» خیمه‎ ی توست دیگر برای روسیاهان جا ندارد تا زنده‎ ام می‎بینمت یا نه ؟ بگو که این نوکرت توفیق دارد یا ندارد؟ گر چه بدم امّا تو را می‎خواهم آقا مجنون تمنّایی به جز لیلا ندارد خوشبخت آنکه انتخابش کرده‎ای تو بدبخت آنکه این لیاقت را ندارد هر جای هیأت که نشستم فیض بردم پایین و بالا مجلس آقا ندارد @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
۸ آبان ۱۴۰۱
کار به نوحوُا رسید روضه به ناله کُنجِ تنور است آرزوی سه ساله لشکرِ کرب و بلا به کوفه رسیده چنگِ حرامی ست بینِ موی سه ساله سمتِ حرم نانِ خشک پَرت نِمودند بُغضِ عجیبی ست در گلوی سه ساله عمّه چرا می زنند سنگ به نیزه پیشِ نگاه تو پیشِ روی سه ساله صحبتِ آویز نیست حرفِ کنیز است کاش نَفهمد چه شد عموی سه ساله زخم شده گردنِ امیرِ اسیران رحم ندارد خدا عَدوی سه ساله شام چه ها کرده که سکونتِ کوفه شد وسطِ ندبه آرزوی سه ساله @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
۸ آبان ۱۴۰۱
امشب شبِ هفتِ عزا بهرِ حسين است کرببلا غرقِ عزا و شوروشین است حوّا و مریم ، آسیه ، کلثوم و هاجر در کربلا امشب زند بر سینه و سر هم آدم و نوح و خلیل الله و عیسا هم مصطفی و مرتضی وخضروموسا امشب به دشتِ کربلا اندر عزا یند بهر حسین و آن شهیدان در نوایند امشب که شامِ هفتمِ آقا حسین است بهر حسین گریان شهِ بدروحنين است زهرای اطهر بر حسینش گریه دارد بر یاوران و اهلبیتش غصّه د ارد ختم رسل بهر حسین خود عزادار هم غصّه دار زینب و سجّاد تبدار درکربلا بنگر چسان شورونوائیست درهفتمِ آقا بپا امشب عزائیست این هـفـتمين شامِ جد ا يي ازحسین است اندر عزا زین العباد و زینبین است دراین شبِ هفتم همه غرقِ عزایند هم زینب و اهل حرم نوحه سرایند اندر دلِ زندانِ کوفه این شب تار باشند از بهرِ حسین امشب عزادار آل نبی را بین که در تاریکی یِ شب اندر دلِ زندان همه در تاب و در تب نوحه سرا کلثوم و زینب بر شهیدان اندر دلِ زندان همه در آه و افغان دور از نگاهِ آن یزیدیهایِ کافر اندر دلِ زندان زند بر سینه وسر از داغِ هفتاد دو لاله داغدارند از بهرِ آن گلهای پرپرغصّه دارند گلهایِ باغ مصطفا گردیده پرپر از بهرِ آنان درعزاخاتون محشر زندا نِ كوفه جملگي با اشكِ ريزا ن شدذکرشان جانم حسين جا نم حسين جا ن ای باقری آلِ نبی باشد عزادار هم زینب و کلثوم و هم سجاد تبدار @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
۸ آبان ۱۴۰۱
از تنت دوری و سرنیزه مکانت شده است آیه ی کهف خدا ذکر زبانت شده است سرِ تو دست سنان است و گلویت خسته خسته از دست تکان های سنانت شده است بین هجده گل سرخم که به نی می سوزند زخم پیشانی تو خوب نشانت شده است برسان از سر نی نیم نگاهی به من و دخترت که نفسش، مرثیه خوانت شده است من عزادارم و دستانم اگر بسته، ولی سنگ ها بر سر من لطمه زنانت شده است شده امروز مرا همسفر کوفه و شام آنکه دیروز تو را قاتل جانت شده است معجر سوخته ی دخترکانت، امروز بدترین زخم روی روح و روانت شده است @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
۸ آبان ۱۴۰۱
بسم الله الرحمن الرحیم بنویسیدتنى زيرلگدپیدابود شمرملعون به روی سینه ی اوبا پا بود بنویسید نگاه حرمله خيره بر اوست که نگاه خسته اش به آسمان هاوا بود بنویسیدميان لشكری بلوا شد سره پیراهن كهنه بخدا دعوا بود بنویسیدبراى ذبح سر آمده اند شمر ملعون و سنان مقصدشان اینجا بود بنویسیدکه غارت شده پیراهن او مادری شاهداین واقعه در آنجا بود به سرنعش حسین بود که آمدمادر ناله زدفاطمه ،غش کردبه جسمی بی سر @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
۸ آبان ۱۴۰۱
بعد از تو گوشواره به دردم نمی خورد رخت و لباس پاره به دردم نمی خورد ای آفتاب بر سر زینب طلوع کن این چند تا ستاره به دردم نمی خورد نزدیک تر بیا که کمی درد دل کنیم تنها همین نظاره به دردم نمی خورد ما را پیاده کن،سرمان سنگ می خورد این بودن سواره به دردم نمی خورد چندین شب است منتظر صحبت توام حرفی بزن، اشاره به دردم نمی خورد این ها مرا به مجلس خوبی نمی برند بعد از تو استخاره به دردم نمی خورد این سنگها هنوز حسابم نمی کنند با این حساب چاره به دردم نمی خورد این تکه حجم موی مرا پر نمی کند پس آستین پاره به دردم نمی خورد @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
۸ آبان ۱۴۰۱
4_5789702411354375860.mp3
1.01M
‍ ▪️شهادت امام سجاد علیه السلام ▪️سبک :شبانگاهان خداوندا شد خزان از غم باغ گلهای نو بهار من پریشان شد همچنان موی عمه ام زینب روزگار من نباشد کس آشنای من به غل بسته دست و پای من ای خدای من(2) ندیده کس شاخ و برگ گل بسته بر زنجیر جفا باشد خودم اینجا زخمی از سنگ امّا دلم در کرببلا باشد گرفته عقده گلوی من قلم شد دست عموی من ای خدای من(2) خودم دیدم عصر عاشورا مادرم زهرا می کند زاری که از گوش نازک طفلی قطره قطره شد جوی خون جاری شده محزون مادرم زهرا شده دلخون زینب کبری ای خدای من(2) خودم دیدم کودکی زیر تازیانه ها دست و پا می زد گهی بابی غریبم گه عمه ام زینب را صدا می زد خودم دیدم شعله ی آتش می کشد سر از خیمه های ما به پیش چشم من و عمّه سر بریدند از لاله های ما @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
۸ آبان ۱۴۰۱
4_5848240960172983501.mp3
1.34M
‍ ⚫️روضه جانسوز_تنور خولی و کوفه اسارت خاندان اهل بیت علیهم السلام _حاج محمود کریمی⚫️ ⚫️➖🔴⚫️➖🔴⚫️➖🔴⚫️➖🔴 روضه برات بخونم،زن خولی میگه دیدم از تنور خانه نور به آسمان بلند ...." وارد مطبخ شدم ، دیدم چهار زن مجلله، دور تنور نشستن،سر حسین تو تنوره ...." یکی میگه حسین جان ، مادرت حوا به فدای تو،یکی میگه حسین .... هاجر فدای تو،یکی میگه مریم فدای تو ... یکی میگه آسیه فدای تو" همه داشتن گریه می کردن" یه وقت دیدم یه هودجی از آسمان پایین آمد،پایین آمد،پایین آمد" این چهار بانوی بهشتی بلند شدن،رفتن کمک کردن از این هودج یه خانم قد خمیده ای را آوردن ...." خمیده خمیده این بانو آمد کنار تنور ..." نشست ؛ سر در تنور کرد " هی صدا میزد مادرت برات بمیره حسین ..... '" این بازدید اون دیدار هایی که نیمه شب حسین میرفت سر قبر مادرش ...." مادرم شبا بازدیدشو پس میداد ..." اولین بازدید شب یازدهم محرم بود" خانم زینب کنار بدن پاره پاره ....." زبان گرفته ...." مجلس عزا گرفته ..... یه وقت دیدن هم نوا و هم ناله پیدا شد ...." خوب که دقت کرد دید صدای ناله ی مادرش فاطمه ست ...." هی صدا میزنه غریب مادر @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
۸ آبان ۱۴۰۱
4_6026062098105109606.mp3
1.64M
❣️﷽❣️ 📿 📿 📿 سلام آقا که الان روبروتونم سلام مادر .... ببین با من چها کردن لب تشنه ... سرم از تن جدا کردن ببین موهام .... پر از خاکستر و خونه سرم اینجاس ... تنم بین بیابونه سلام مادر ... چرا دیر اومدی مادر بگو امشب ... به زینب سرزدی مادر ته گودال ... که غوغا شد کجا بودی سر نعشم .... که دعوا شد کجا بودی ...... سلام مادر ... چرا پر خونِ موی تو سلام مادر ... بریده کی گلوی تو خودم دیدم ... چها بر روزت آوردن به پیش من ... لباس کهنت‌م بردن ته گودال ... برای تو دعا کردم تو دست و پا ... زدی و من نگا کردم @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
۸ آبان ۱۴۰۱