eitaa logo
💠 پـــلاک خـــاکی 💠
512 دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
2.1هزار ویدیو
135 فایل
🔺کانال شهدای مسجد حضرت فاطمه الزهرا(س) کوی فاطمیه اهـــــــواز 🔹ارتباط با مدیر کانال @SeyedAmirhosseinHosseini #تصاویر_شهدا #زندگینامه_شهدا #خــــاطــرات_شهــدا #وصیت_نامه_شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
🎙| پخش مستند شهید امیر جانی اسفرجانی 📆پنج شنبه (۱۴۰۲/۰۹/۰۹) ساعت ۱۵/۳۰ 📻شبکه استــانی رادیــو خوزستان 📺شبکه استانی رادیو نما خوزستان 🌷 📆تاریخ شهادت: ۱۳۶۱/۱۱/۲۱ 📍محل شهادت: جنگل امقر _ عملیات والفجر مقدماتی 🔹سن شهادت: ۱۷ ســـال کانال ما را به دوستان خود به معرفی نمایید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra ‌‌‌‌‌ ┅═🔹🍃🌸🍃🔹═┅ ❇️ هدیه به ارواح طیبه شهدای هشت سال دفاع مقدس؛ به ویژه شهدای مسجد حضرت فاطمه الزهرا(س) کوی فاطمیه اهواز؛ صلواتی را هدیه بفرمایید. 🔰امور شهدا پایگاه شهید سید مصطفی خمینی(ره)_مسجد حضرت فاطمه الزهرا(س) 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
✍ | روایت شبِ عملیات شب بیستم بهمن ماه ۱۳۶۱؛ در عملیات والفجــــر مقدماتی گردان کوثر به عنوان گردان عمل کننده مرحله دوم و برای عبور از کانال های خط دوم وارد عمل شد. به عنوان معاون دسته و همچنین کمک آرپی جی برادر در عملیات حاضر شد. بنده کمک دوم وهاب بودم و کوله آرپی جی بر دوش در آخرین دسته گروهان به فرماندهی بودیم. در طول مسیر از حسین و وهاب عقب افتادم و در انتهای دسته در کنار به جلو رفتیم. امیر؛ عنوان ارکان دسته را داشت. یعنی اگر مثلاً زخمی داشتیم؛ بایستی برای حمل او وارد کار می شد و اگر اسلحه به دست می آورد؛ در نقش یک تفنگدار عمل می‌کرد. در همین اثنا؛ گردان جلویی ما که از لشگر ۸ نجف بود با خط دشمن درگیر شدند. مقرر بود که گردان کوثر پس از شکستن خط توسط برادران لشگر نجف؛ از خط عبور کرده و با عبور از دو کانال؛ خود را به خط عقبه دشمن رسانده و دشمن را مضمحل کند. به محض شروع درگیری گردان جلویی؛ هم زیر آتش شدید خمپاره ها و تیر تراش تیربارها قرار گرفت. بنده نگران از وجود کوله موشک های آرپی جی؛ روی زمین دراز کشیده بودم؛ یا بهتر بگویم به زمین چسبیده بودم. تیرها و گلوله ها با فاصله میلیمتری از کنار ما عبور می کرد و ما جان پناه نداشتیم؛ روی یک جاده گیر کرده بودیم. گرمای گلوله‌های تیربار را نزدیک صورتمان حس می کردیم. در همین حین؛ چیزی محکم به ساق پایم خورد؛ به شکلی که پایم مثل حالت پرتاب به عقب رفت. تا صدای آخ من درآمد؛ امیر به تمسخر و تقریباً با خنده؛ بلند گفت: آخ جون اسلحه گیرم اومد و همزمان چفیه خودم را از دور گردنم در آورد و ساق پایم را که خون از آن جاری بود را بست. بلافاصله اسلحه وخشاب ها و کوله آرپی جی را برداشت و به من گفت برو عقب. لنگان لنگان خودم را به عقب کشیدم تا به پشت خاکریز موازی مسیرمان برسانم و به سمت عقب برگردم؛ تا اینکه برادر به کمکم آمد و بنده را تا خاکریز اصلی؛ عقب آورد و مجدداً به جلو رفت. همان شب جمع کثیری از پاره های تن اهواز به اوج رسیدند و آسمانی شدند ... حسین و امیر هم از قافله عقب نماندند و رفتند و در اعلی علّیین جا خوش کردند ... سلام بر شهدا و مفقودین 🌺 راوی: قـــاسم پورعباس ┈••❈✿🌹🔷🌹✿❈••┈ ❇️ هدیه به ارواح طیبه شهدای هشت سال دفاع مقدس؛ به ویژه ۵ شهید مسجد حضرت فاطمه الزهرا(س) در این عملیات؛ صلواتی را هدیه بفرمایید. 🔰امور شهدا پایگاه شهید سید مصطفی خمینی(ره)_مسجد حضرت فاطمه الزهرا(س) کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃