eitaa logo
💠 پـــلاک خـــاکی 💠
537 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
3.3هزار ویدیو
218 فایل
🔺کانال شهدای مسجد حضرت فاطمه الزهرا(س) کوی فاطمیه اهـــــــواز 🔹ارتباط با مدیر کانال @SeyedAmirhosseinHosseini #تصاویر_شهدا #زندگینامه_شهدا #خــــاطــرات_شهــدا #وصیت_نامه_شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
📸 | رزمندگان اسلام؛ نماز جماعت را به شهید اقتدا کرده‌اند. 📍ارتفاعات مرزی بین منطقه پاوه و مریوان 🔹در صف نماز؛ جاویدالاثر حاج احمد ؛ 🌷 دیده می‌شوند. ┈••❈✿🌹🔷🌹✿❈••┈ ❇️ هدیه به ارواح طیبه شهدای هشت سال دفاع مقدس؛ به ویژه شهدای مسجد حضرت فاطمه الزهرا(س) کوی فاطمیه اهواز؛ صلواتی را هدیه بفرمایید. 🔰امور شهدا پایگاه شهید سید مصطفی خمینی(ره)_مسجد حضرت فاطمه الزهرا(س) @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌓 شامگاه جمعه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۶۱ _ جلسه ؛ فرمانده تیپ ۲۷ محمد رسول الله(ص) با گردان‌های تحت امر 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 🔵 اهمیت فوق العاده 🔴 روزهای حساس ✍️ با اتمام سه مرحله‌ از عملیات سنگین بیت المقدس؛ دیگر نه توانی برای ادامه‌ عملیات باقی ماند و نه نیروی کارآمدی برای بازسازی گردان‌ها وجود داشت؛ به گونه‌ای که فرماندهان در تصمیم‌گیری نهایی با مشکل و تردید مواجه شدند. ؛ جانشین تیپ ۲۷ در این خصوص می‌گوید:👇 … برادران عزیز؛ بسیجیان با ایمان! به خدمت شما عرض کنم که در آن وضعیت بحرانی؛ بعد از آن همه درگیری؛ دیگر مغزها خسته شده بود! یعنی برای مرحله‌ی نهایی عملیات الی بیت المقدس هیچ کدام از فرماندهان نمی‌دانستند چه تصمیمی بگیرند. با آن شرایطی که پیش آمده بود؛ تردید داشتند که آیا داخل خونین ‌شهر بشوند یا نشوند؟ از طرف دیگر؛ چون تلفات داده بودیم؛ کیفیت نیروهایمان به شدّت افت کرده و همین امر باعث شده بود که همه‌ی ما دو دل شویم که آیا به داخل خونین شهر برویم یا نرویم؟ اگر برویم؛ آیا ضربه نخواهیم خورد؟ دیگر هیچ کس قدرت تصمیم‌گیری نداشت. تا این که قرار شد برادران عزیزمان و به محضر شرفیاب بشوند. این دو برادر خدمت امام رسیدند و به ایشان عرض کردند که ورود به خرّمشهر دارای چنین سختی‌هاست. ما هر چه پیش‌بینی می‌کنیم؛ می‌بینیم نیروی ما برای اجرای مرحله‌ی نهایی عملیات کافی نیست. استحکامات دشمن فوق‌العاده زیاد است و ما نمی‌توانیم به او حمله کنیم؛ ولی باز در عین حال قادر به تصمیم‌گیری نهایی هم نیستیم. شما نظر بدهید که ما چه باید بکنیم؟ حمله بکنیم یا نکنیم؟ 🔺تمام این صحبت‌ها را که مطرح کردند؛ امام در جواب آن‌ها فرمودند: تا توکّل‌تان چقدر باشد. در این لحظه برادران ما رضایی و صیاد شیرازی دیگر ننشستند و سریع حرکت کردند به سمت جنوب؛ کلّ فرماندهان لشگرها و تیپ‌ها را احضار کردند و به آن‌ها گفتند ما مسایل و مشکلات‌مان را با امام مطرح کردیم و ایشان در جواب ما فرمودند: تا توکّل‌تان چقدر باشد! این موضوع در روحیه‌ی برادرها خیلی تأثیر گذاشت؛ طوری که آن‌جا برادرها همه به گریه افتادند و می‌گفتند: لابد توکّل‌مان ضعیف است دیگر؛ لابد توکّل نداریم که امام چنین صحبتی فرموده! این شد که همه عزم‌شان را جزم کردند تا با توکّل به خدا؛ خودشان را برای اجرای مرحله‌ی پایانی عملیات آماده کنند. 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 بعد از ابلاغ پیام امام؛ احمد متوسلیان نیز با پای گچ گرفته و عصا به دست؛ وارد منطقه می‌شود و به کمک همت و ؛ با سرعت هر چه تمام‌تر سازمان رزم تیپ ۲۷ را تمام می‌کنند. او در جلسه توجیهی قبل عملیات؛ در ۲۴ اردیبهشت؛ اهمیت حیاتی آزادسازی را یادآور شده و دستورات لازم را به معاونین و مسئولین تیپ می دهد. صحبت های حاج احمد متوسلیان در شامگاه جمعه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۶۱؛ در جلسه فرماندهان گردان‌های تیپ ۲۷ 👇 🔺… برادرها؛ باید به خدمت شما عرض کنم که لازم است سریعاً کارها را شروع کنیم و آماده‌ عملیات بشویم؛ عملیات برای آزادسازی خرمشهر. باید بدانید که عملیات به هیچ وجه لغو شدنی نیست. ولو این که حتّی یک نفر هم زنده نماند؛ لغو عملیات نخواهیم داشت؛ مرگ با آزادی خرّمشهر. من دیشب هم خدمت تعدادی از برادرها عرض کردم: خرمشهر الان دیگر به عنوان یک نماد مطرح شده و ما در حال حاضر به شدّت در یک تنگنای سیاسی هستیم و حیات سیاسی این مملکت بستگی دارد به آزاد شدن خرّمشهر. همین‌طور حیات سیاسی رژیم عراق هم بستگی به حفظ خرّمشهر دارد. گردان‌هایی که من الان اسامی آن را ذکر می‌کنم باید بازسازی شوند و نیروهای خودشان را از برادر _مسؤول پرسنلی تیپ_ تحویل بگیرند ... پس از خاتمه‌ی جلسه؛ همه‌ رده‌های ستادی و فرماندهی تیپ ۲۷ متفقاً دست به کار شده تا کار آماده‌سازی تیپ را انجام دهند. کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
🚦شما اصلاً می دانید جنگ چطور اتفاق می افتد؟ 🔴 ۲۰ خرداد؛ سالروز عزل 🔴 🔺حدود یکماه قبل از شروع جنگ و قبل از اینکه ارتش عراق ارتفاع میمک را بگیرد؛ جلسه شورای عالی دفاع در کرمانشاه به ریاست بنی صدر؛ رئیس جمهور و فرمانده کل قوا تشکیل شد. در این جلسه آقای ؛ نخست وزیر؛ سرهنگ وزیر دفاع و فرمانده نیروی هوایی ارتش؛ رئیس ستاد مشترک ارتش و فرمانده نیروی زمینی ارتش حضور داشتند. جلسه در ستاد لشگر ۸۱ زرهی کرمانشاه تشکیل شد. از سپاه هم؛ فرمانده سپاه غرب کشو؛ بنده در سمت فرماندهی عملیات سپاه کردستان و شرکت داشتیم. سرگرد و یکی دو نفر دیگر از عزیزان ارتش هم در جلسه بودند. جناب صیاد شیرازی و من؛ گزارشی دادیم و گفتیم عراق قصد حمله به ایران را دارد. بعد از اینکه نظرهایمان را دادیم؛ آقای بنی صدر حرف‌های ما را رد کرد. من هنوز در حافظه ام باقی مانده است که ایشان گفت: شما پاسدارها اصلاً می‌دانید جنگ چطور اتفاق می افتد؟ باید موازنه قوا بین آمریکا و شوروی به هم بخورد تا جنگ شود. ایشان نظام دو قطبی را کلاسیک تعریف کرد و معتقد بود برای شروع جنگ باید موازنه میان دو قطب جهان به هم بریزد. یکی از فرماندهان محترم ارتش که حالا نمی‌خواهم اسم ببرم با اشاره به ناصر کاظمی گفت: جناب رئیس جمهور! این ها توده ای هستند که لباس سبز پاسداری را پوشیده اند و به بهانه ی جنگ می‌خواهند از ما سلاح و تجهیزات بگیرند. عراق جرأت نمی‌کند به ایران حمله کند؛ اگر هم حمله کرد ما دهنش را خرد می کنیم. در آن جلسه جمع‌بندی آقای بنی صدر این بود که عراق حمله نخواهد کرد. بعد هم بلند شد و توی منطقه مرزی رفت و آنجا مصاحبه کرد که در روزنامه انقلاب اسلامی هم چاپ شد. گفت مردم؛ من الان در منطقه مرزی هستم و هیچ جنگی نیست! هیچ خبری نیست! تلویزیون ما هم مصاحبه را پخش کرد. سپاه به دلیل اطلاعاتی که داشت و آنچه می دید؛ می دانست که عراق در منطقه غرب کشور آماده حمله به ایران است. حالا جنوب را من خبر ندارم؛ به هر حال اعلام کردیم ولی رئیس جمهور و عزیزان ارتش که نظامی بودند نپذیرفتند. آن زمان سپاه برای مقابله با ضد انقلاب مأموریت امنیتی داشت و در جنگ هیچ مسئولیتی نداشت. آقای بنی صدر گفت من به شما دستور می‌دهم امنیت کردستان را برقرار کنید و جنگ را به عهده ارتش بگذارید. بعد آن اتفاقی افتاد که نباید می افتاد و عراق به ایران حمله کرد. این وضع ما بود. ✍پ.ن: روایت رحیم صفوی از جلسه با بنی صدر یک ماه قبل از شروع جنگ کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
♦️صیاد همیشه می‌گفت: مراقبِ حسن باشید. 🔸اخلاق و زبان حسن؛ حلالِ مشکلات و برطرف کننده موانع بود. در همان سال ۱۳۶۱ که مسئولیتِ توپخانه را به همراه بر عهده گرفت؛ بیشترین ارتباط و نزدیکی را با شهید بزرگوار داشت؛ به گونه‌ای که در طول سال‌های دفاع مقدس؛ هر وقت صیاد شیرازی؛ بنده و دیگر دوستان را می‌دید؛ می‌گفت: مراقب حسن باشید؛ شهید صیاد می‌گفت: من حسن را خیلی دوست دارم؛ چون تعصبِ او به نظام و تعصبِ ملی او؛ فراتر از تعصب سازمانی است. در واقع حسن تنها به فکر سپاه نبود بلکه تمامِ نظام و بلکه اسلام را در نظر می‌گرفت و بارها هم به ما تأکید می‌کرد که اگر این تعصب را داشته باشید؛ تعصب سازمانی هم در درون آن هست. شادےِ ارواحِ طیبه شهدا؛ ... خاطره ای از سردار کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
‏حال روز این روزهای را ببینید؛ تا ابد مدیون ارتشی‌های باغیرتی چون هستیم ... کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
در چنین شرایطی؛ نظر برادران ارتش در قرارگاه مرکزی کربلا این بود که چون امکان تقویت یگان‏‌های خودی در عین‏‌خوش وجود ندارد؛ بنابراین دو تیپ ۱۴ امام حسین(ع) و ۸۴ خرم‏آباد عقب‏‌نشینی نمایند. دستور عقب‌‏نشینی به دلیل اضطراب و زیر سرم بودن فرمانده کل سپاه؛ توسط سرهنگ به فرمانده تیپ امام حسین(ع) ابلاغ و تکلیف شد. ولی فرماندهان میدانی تیپ امام حسین(ع) با این عقب‌‏نشینی مخالف بودند و فرمانده تیپ امام حسین(ع) اعلام کرد که رزمندگان این تیپ عقب‌‏نشینی نخواهند کرد و علی‏رغم فشار زیاد دشمن؛ تا آخرین‌نفس در برابر قوای دشمن مقاومت می‏کنند. در چنین وضعیتی علی‏رغم آنکه تیپ ۸ نجف؛ آمادگی کامل را برای تهاجم از محور نداشت؛ ولی فرمانده سپاه معتقد بود چنانچه قرارگاه فتح به تنگه رقابیه حمله کند؛ فشار از روی عین‌‏خوش برداشته می‏‌شود. با این نظر یگان‏‌های قرارگاه فتح؛ که ۴۸ ساعت قبل از شروع عملیات از ارتفاعات میشداغ به سمت رقابیه حرکت کرده بودند؛ حملات خود به رقابیه و تنگه برقازه را شروع کردند و با رسیدن رزمندگان به باتلاق سندال؛ جبهه دشمن فرو ریخت و مسئله حل شد. در همین حال حسین خرازی فرمانده تیپ امام حسین(ع) که خود در صحنه عملیات حضور داشت یک خاکریز دوجداره در اطراف نیروهای خود احداث کرد و به همراه نیروهایش یک دفاع دوجانبه را طراحی و مقاومت کرد تا اینکه حمله از محور رقابیه آغاز شد. به این صورت؛ تیپ امام حسین(ع) توانست با امن‌‏سازی مسیر عقبه خود؛ عین‏‌خوش را حفظ نماید. به‌ هرحال در ۴ روز اول عملیات؛ وضعیت جبهه نامشخص بود و معلوم نبود که آیا این عملیات موفق خواهد شد یا نه. در شرایطی که وضعیت جبهه عین‏‌خوش به‌هم‌ریخته بود و یگان‌‏های قرارگاه‌‏های نصر و قدس در شرایط بدی قرار گرفته بودند. با تغییری در طرح عملیات؛ یگان‌‏های قرارگاه فتح در شب چهارشنبه ۴ فروردین؛ حمله خود را با یک تک احاطه‌‏ای به ارتفاعات رقابیه و برغازه آغاز کردند. از آنجاکه تنگه رقابیه از ۱۲ کیلومتری؛ در دید و تیر ارتش عراق قرار داشت؛ رزمندگان جهاد سازندگی حدود یک هفته قبل از آغار عملیات؛ جاده‌‏ای به طول ۸ کیلومتر را در دل کوه میشداغ احداث کردند. تصور ارتش عراق بر این بود که چون این منطقه رملی و شن‌زار است؛ بنابراین ایرانی‏‌ها نمی‌‏توانند از آن عبور کنند ولی تیپ ۸ نجف با استعداد ۲ گردان با استفاده از جاده احداث شده از مسیر تنگه زلیجان که آن را دو هفته قبل از شروع عملیات شکافته بود؛ عبور کرد و ارتفاعات رقابیه را دور زد و از پشت نیروهای دشمن سر درآورد. البته یکی از این دو گردان ابتدا به محاصره ارتش عراق درآمد که با اقدام به موقع و فرستادن کمک؛ توانستند خود را از محاصره نجات دهند و به عملیات خود ادامه دهند. با این تدبیر تاکتیکی؛ رزمندگان حدود ۲۰ کیلومتر از داخل رمل‏‌ها حرکت و نیروهای دشمن را محاصره کردند. در این منطقه نیروهای تیپ ۲۵ کربلا؛ تیپ ۵۵ هوابرد و لشگر ۹۲ نیز حضور داشتند. تیپ ۲۵ کربلا هم در تنگه برقازه وارد عمل شد. فرمانده تیپ عراقی پدافندکننده در این ناحیه به اسم سرهنگ نزار به همراه ۲۰۰۰ نظامی دیگر اسیر شدند. سرهنگ نزار تصور می‏‌کرد که ایران با استفاده از بالگرد پشت سر وی؛ نیرو پیاده کرده است. از آنجا که قرارگاه اصلی دشمن در این منطقه قرار داشت؛ با به خطر افتادن عقبه دشمن؛ فشار از روی تیپ امام حسین(ع) در ‏_خوش برداشته شد و دشمن اقدام به عقب‌‏نشینی نمود. در این مرحله از عملیات نیز حدود ۳ هزار نفر از نیروهای دشمن به اسارت درآمدند. البته در سه روز اول عملیات حدود ۷۰۰ نفر از پاسداران و بسیجیان و نیز حدود ۲۰۰ نفر از سربازان و ارتشیان به شهادت رسیدند و نزدیک به ۴۵۰۰ نفر از نیروهای خودی نیز مجروح شدند. در چنین شرایطی؛ کل آرایش دشمن در همه جبهه‏‌ها به هم ریخت و عملاً مرحله سوم عملیات آغاز شد. عملاً دشمن از سه طرف در محاصره قرار گرفت. هنوز فرمانده لشکر یک ارتش بعثی به رده بالای خود اطمینان می‌‏داد که می‌‏تواند ارتفاعات رادار را حفظ کند. در روز دوم عملیات؛ قرارگاه کربلا به تیپ ۳۷ زرهی که به‌‏عنوان احتیاط بود؛ دستور داد تا سریعاً به منطقه عملیاتی قرارگاه قدس در شمال دشت‏‌عباس تغییر مکان دهد. به دلیل دور بودن و نامناسب بودن مسیر دسترسی از سمت قرارگاه قدس؛ بعداً تصمیم گرفته شد که این تیپ از منطقه قرارگاه نصر وارد عمل شود و به امام‌‏زاده عباس که دشمن آن را به تصرف درآورده بود؛ حمله کند. تیپ ۳۷ زرهی در ساعت ۵ روز چهارم فروردین‌ماه از مسیر علی‏گره‏زد به قوای دشمن حمله کرد و ساعت ۷ به امام‌‏زاده عباس رسید. ادامه👇👇
3.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📆 ۲۱ فروردین ۱۳۷۸ _ سالروز عروج شهید سپهبد علی صیاد شیرازی ▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️ 🎥 ببینید | جلسه مشورتی ؛ فرمانده نیروی زمینی ارتش با فرماندهان نظامی در اتاق عملیات جنگ کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
♨️ 🌷 در کنار 🔺این تصویر کمتر دیده شده در سال ۱۳۶۰ در منطقه عملیاتی ثبت شده است. کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
🌓 شامگاه جمعه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۶۱ _ جلسه ؛ فرمانده تیپ ۲۷ با گردان‌های تحت امر 🌴🌷🌴🌷🌴🌷🌴🌷🌴🌷🌴🌷 🔵 اهمیت فوق العاده 🔴 روزهای حساس ✍️ با اتمام سه مرحله‌ از عملیات سنگین بیت المقدس؛ دیگر نه توانی برای ادامه‌ عملیات باقی ماند و نه نیروی کارآمدی برای بازسازی گردان‌ها وجود داشت؛ به گونه‌ای که فرماندهان در تصمیم‌گیری نهایی با مشکل و تردید مواجه شدند. ؛ جانشین تیپ ۲۷ در این خصوص می‌گوید:👇👇 … برادران عزیز؛ بسیجیان با ایمان! به خدمت شما عرض کنم که در آن وضعیت بحرانی؛ بعد از آن همه درگیری؛ دیگر مغزها خسته شده بود! یعنی برای مرحله‌ی نهایی عملیات الی بیت المقدس هیچ کدام از فرماندهان نمی‌دانستند چه تصمیمی بگیرند. با آن شرایطی که پیش آمده بود؛ تردید داشتند که آیا داخل خونین ‌شهر بشوند یا نشوند؟ از طرف دیگر؛ چون تلفات داده بودیم؛ کیفیت نیروهایمان به شدّت افت کرده و همین امر باعث شده بود که همه‌ی ما دودل شویم که آیا به داخل خونین شهر برویم یا نرویم؟ اگر برویم؛ آیا ضربه نخواهیم خورد دیگر هیچ کس قدرت تصمیم‌گیری نداشت. تا این که قرار شد برادران عزیزمان و به محضر حضرت امام؛ شرفیاب بشوند. این دو برادر خدمت امام رسیدند و به ایشان عرض کردند که ورود به خرّمشهر داری چنین سختی‌هاست. ما هرچه پیش‌بینی می‌کنیم؛ می‌بینیم نیروی ما برای اجرای مرحله‌ی نهایی عملیات کافی نیست. استحکامات دشمن فوق‌العاده زیاد است و ما نمی‌توانیم به او حمله کنیم؛ ولی باز در عین حال قادر به تصمیم‌گیری نهایی هم نیستیم. شما نظر بدهید که ما چه باید بکنیم؟ حمله بکنیم یا نکنیم؟ 🔺تمام این صحبت‌ها را که مطرح کردند؛ در جواب آن‌ها فرمودند: تا توکّل‌تان چقدر باشد. در این لحظه برادران ما –رضایی و صیاد شیرازی– دیگر ننشستند و سریع حرکت کردند به سمت جنوب؛ کلّ فرماندهان لشکرها و تیپ‌ها را احضار کردند و به آن‌ها گفتند ما مسایل و مشکلات‌مان را با امام مطرح کردیم و ایشان در جواب ما فرمودند: تا توکّل‌تان چقدر باشد! این موضوع در روحیه‌ی برادرها خیلی تأثیر گذاشت؛ طوری که آن‌جا برادرها همه به گریه افتادند و می‌گفتند: لابد توکّل‌مان ضعیف است دیگر؛ لابد توکّل نداریم که امام چنین صحبتی فرموده! این شد که همه عزم‌شان را جزم کردند تا با توکّل به خدا؛ خودشان را برای اجرای مرحله‌ی پایانی عملیات آماده کنند. 🌴🌱🌴🌱🌴🌱🌴🌱🌴🌱🌴 📄 بعد از ابلاغ پیام امام؛ نیز با پای گچ گرفته و عصا به دست؛ وارد منطقه می‌شود و به کمک همت و ؛ با سرعت هر چه تمام‌تر سازمان رزم تیپ ۲۷ را تمام می‌کنند. او در جلسه توجیهی قبل عملیات؛ در ۲۴ اردیبهشت اهمیت حیاتی آزادسازی را یادآور شده و دستورات لازم را به معاونین و مسئولین تیپ می دهد. 🎙صحبت های حاج احمد متوسلیان در شامگاه جمعه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۶۱؛ در جلسه فرماندهان گردان‌های تیپ ۲۷ 👇👇 🔸… برادرها؛ باید به خدمت شما عرض کنم که لازم است سریعاً کارها را شروع کنیم و آماده‌ عملیات بشویم؛ عملیات برای آزادسازی 💢 باید بدانید که عملیات به هیچ وجه لغو شدنی نیست. ولو این که حتّی یک نفر هم زنده نماند؛ لغو عملیات نخواهیم داشت؛ مرگ با آزادی خرّمشهر. من دیشب هم خدمت تعدادی از برادرها عرض کردم: الآن دیگر به عنوان یک نمادِ مطرح شده و ما در حال حاضر به شدّت در یک تنگنای سیاسی هستیم و حیات سیاسی این مملکت بستگی دارد به آزاد شدن خرّمشهر. همین‌طور؛ حیات سیاسی رژیم عراق هم بستگی به حفظ خرّمشهر دارد. گردان‌هایی که من الآن اسامی آن را ذکر می‌کنم باید بازسازی شوند و نیروهای خودشان را از برادر دستواره –مسؤول پرسنلی تیپ– تحویل بگیرند... پس از خاتمه‌ی جلسه؛ همه‌ رده‌های ستادی و فرماندهی تیپ ۲۷ متفقاً دست به کار شده تا کار آماده‌سازی تیپ را انجام دهند. کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
🚦شما پاسدارها اصلا می دانید جنگ چطور اتفاق می افتد؟ ⏳۲۰ خرداد؛ سالروز عزل 🔺حدود ۱ ماه قبل از شروع جنگ و قبل از اینکه ارتش عراق ارتفاع میمک را بگیرد؛ جلسه شورای عالی دفاع در کرمانشاه به ریاست بنی صدر؛ رئیس جمهور و فرمانده کل قوا تشکیل شد. در این جلسه آقای ؛ نخست وزیری؛ وزیر دفاع و فرمانده نیروی هوایی ارتش؛ رئیس ستاد مشترک ارتش و فرمانده نیروی زمینی ارتش حضور داشتند. جلسه در ستاد لشکر ۸۱ زرهی کرمانشاه تشکیل شد. از سپاه هم؛ فرمانده سپاه غرب کشور؛ بنده در سمت فرماندهی عملیات سپاه کردستان و ناصر کاظمی شرکت داشتیم. سرگرد و یکی دو نفر دیگر از عزیزان ارتش هم در جلسه بودند. جناب صیاد شیرازی و من گزارشی دادیم و گفتیم عراق قصد حمله به ایران را دارد. بعد از اینکه نظرهایمان را دادیم؛ آقای بنی صدر حرف‌های ما را رد کرد. من هنوز در حافظه ام باقی مانده است که ایشان گفت: شما پاسدارها اصلاً می‌دانید جنگ چطور اتفاق می افتد؟ باید موازنه قوا بین آمریکا و شوروی به هم بخورد تا جنگ شود. ایشان نظام دو قطبی را کلاسیک تعریف کرد و معتقد بود برای شروع جنگ باید موازنه میان دو قطب جهان به هم بریزد. یکی از فرماندهان محترم ارتش که حالا نمی‌خواهم اسم ببرم با اشاره به ناصر کاظمی گفت: جناب رئیس جمهور! اینها توده ای هستند که لباس سبز پاسداری را پوشیده اند و به بهانه ی جنگ می‌خواهند از ما سلاح و تجهیزات بگیرند. عراق جرأت نمی‌کند به ایران حمله کند؛ اگر هم حمله کرد ما دهنش را خرد می کنیم. در آن جلسه؛ جمع‌بندی آقای بنی صدر این بود که عراق حمله نخواهد کرد. بعد هم بلند شد و توی منطقه مرزی رفت و آنجا مصاحبه کرد که در روزنامه انقلاب اسلامی هم چاپ شد. گفت: مردم؛ من الان در منطقه مرزی هستم و هیچ جنگی نیست! هیچ خبری نیست! تلویزیون ما هم مصاحبه را پخش کرد. سپاه به دلیل اطلاعاتی که داشت و آنچه می دید می دانست که عراق در منطقه غرب کشور آماده حمله به ایران است. حالا جنوب را من خبر ندارم؛ به هر حال اعلام کردیم ولی رئیس جمهور و عزیزان ارتش که نظامی بودند نپذیرفتند. آن زمان سپاه برای مقابله با ضد انقلاب مأموریت امنیتی داشت و در جنگ هیچ مسئولیتی نداشت. آقای بنی صدر گفت من به شما دستور می‌دهم امنیت کردستان را برقرار کنید و جنگ را به عهده ارتش بگذارید. بعد آن اتفاقی افتاد که نباید می افتاد و عراق به ایران حمله کرد. این وضع ما بود. ✍ پ.ن: روایت رحیم صفوی از جلسه با بنی صدر یکماه قبل از شروع جنگ کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra