eitaa logo
شهدا؛مَعروفونَ‌فِی‌السماء‌ومَجهولونَ‌فِی‌الاَرض؛سلبریتی‌ها‌معروفونّ‌فِی‌الارض‌و‌مَجهولونّ‌فِی‌السماء
20 دنبال‌کننده
609 عکس
520 ویدیو
9 فایل
❤خداوند نور بندگان مومنش را به ملائک نشان داده و به آنان مباهات می‌کند.❤ ❤شهدا بیش از شهرت در زمین، در آسمان مشهور و معروفند.❤ ❤شهید سلبریتی نیست.❤ 😈 سلبریتی‌ها هر کاری می‌کنند تا معروف شوند اما با کارهای عبث راه‌های آسمان را بر خویش می‌بندند.😈
مشاهده در ایتا
دانلود
از زبان یک بانوی ایرانی مسلمان از کودکی پدرم وقتی وارد خانه میشد هرچه خریده بود، اول به من میداد و میگفت سفارش پیامبر است ... اول مرا میبوسید سپس به سراغ برادرم میرفت تا سنت پیامبر را بجا بیاورد ... طبق روایات مادرم را خوش قدم و سعادتمند میدانست چون اولین فرزندش دختر بود و او را گل خطاب میکرد چرا که از امامش علی(ع) آموخته بود که زن ریحانه است نه قهرمان... وقتی ازدواج کردم، وظیفه ی سنگین جهاد از دوش من برداشته شد و دادن یک لیوان آب به همسرم اجر جهاد در راه خدا را برایم داشت... خداوند برایم حق مهریه و نفقه قرار داده تا استقلال مالی داشته باشم و دستم جلو هیچ کس دراز نباشد... از طرفی میتوانم تا آخر عمر به تحصیل و تحقیق و هنر بپردازم بدون اینکه دغدغه‌ی امرار معاش داشته باشم چرا که او این وظیفه را گردن پدر یا همسرم نهاده است برایم حق مهریه گذاشت تا به شوهرم بفهماند ارزان نیستم که هر وقت هوس کند بتواند عوضم کند... پدرم همیشه مواظب بود تا دلم نشکند و آزاری نبینم چراکه پیامبرش گفته است: زنان مانند بلور اند حساس و شکننده.آنها را نیازارید... وقتی مادر شدم خدای مهربان از محبت و عشق خودش در من دمید تا نسل آینده بشر را تربیت کنم و به پاداش آن بهشت را زیر پایم قرار داد... دیه ی پدر وبرادر و شوهرم را دو برابر من قرار داد برای موقعی که اگر_به ناحق_دیگر نبودند تا مرا تامین مالی کنند جبران مافات شود به مسلمان بودنم افتخار میکنم که پیامبرش گفته است : چه فرزند خوبی است دختر پرمحبت، کمک کار، مونس و همدم، پاک و علاقه مند به پاکیزگی (معنی این همه موهبت این است که من فرق دارم) تفکر فمنیسمی مرا با مردان مساوی قلمداد میکند. من تساوی ای را نمیخواهم که از صبح تا شب پا به پای مردان در کوچه و خیابان بدوم که سر ماه حقوق مدرن بودنم را بگیرم من ریحانه ام جایگاهم فراتر ازین حرفهاست من یک زنم ... خالقم سوره ای به نامم نازل کرد! من یک زنم... خالقم طواف نساء را واجب کرده که بدون آن زندگی مرد دچار مشکل می شود. من یک زنم.... خالقم دستور داده که حجراسماعیل را نیز طواف کنید، جایی که یک زن، هاجر در آن دفن است. من یک زنم... و خالقم گفته باید هفت بار پا در جای پای یک زن، هاجر بگذارید و آنقدر سعی کنید تا خدایتان شما را بپذیرد. من زنم.... بهشت زیر پای مادر است... روح انسان از درون من به او دمیده میشود... هر روز پاسداری من از کودکم، ثوابی عظیم دارد. اگر یک ساعت همسرم، با محبت و انس با من باشد، و به من خدمتی کند برای او برابر با هزار سال عبادت است.. سرشت و صفات انسانها از شیر من است... عفت من سرمایه الهی من است. من چرک نویس هیچ احساسی نمیشوم!!! من همان زنم که نجابتم قیمتم را از همه دنیا بالاتر میبرد. من عاشق سوره کوثرم... سوره اي كه گواهي ميدهد نسل پيامبر نسلي است كه از سلاله يك زن است. واقعی تنها در اسلام ناب قابل تجربه است 👌 🇮🇷شهدا؛ معروفونَ فِی السماء، ✡سلبریتی‌ها؛ معروفونّ فِی الارض https://eitaa.com/joinchat/4176216171C112a0b9bb0
2.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلبریتیسم، بُتی که شکسته خواهد شد قزوین - ۳ آبان ~~~~~~♡♤♡~~~~~~ ✅لطفا به ما بپیوندید👇👇 🇮🇷شهدا؛ معروفونَ فِی السماء، ✡سلبریتی‌ها؛ معروفونّ فِی الارض @Shohadmarofaneaaseman
2.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلبریتیسم، بُتی که شکسته خواهد شد قزوین - ۳ آبان ~~~~~~♡♤♡~~~~~~ ✅لطفا به ما بپیوندید👇👇 🇮🇷شهدا؛ معروفونَ فِی السماء، ✡سلبریتی‌ها؛ معروفونّ فِی الارض @Shohadmarofaneaaseman
هدایت شده از امیرحسین ثابتی
+۱۸ آنقدر مرا با شلاق زدند که ناخن‌های پایم از جا پریدند و افتادند و ناخن‌های دستم نیز کنده شدند. در همان حال که خونین و مالین روی زمین افتاده بودم، به زور آب به دهانم ریختند؛ من هم تف کردم توی صورتشان. دست بردار که نبودند. جری‌تر شدند و به زور کمی دانه برنج به دهانم ریختند تا به خیال خودشان روزه مرا باطل کنند. برای اینکه خوشحال نشوند گفتم؛ باز من روزه‌ام، هرکاری کنید، حتی اگر در دهانم ادرار کنید، بازهم روزه‌ام باطل نمی‌شود، چون به زور است. ...مرا بردند و بعد از کتک مفصلی از مچ، پاهایم را بستند و وارونه آویزان کردند. بعد از دقایقی آمدند و مرا به روی زمین انداختند. بعد مجبورم کردند که روی چهارپایه‌ای بایستم و دستهایم را از طرفین به میخ طویله‌ای بر دیوار بستند و بعد چهارپایه را از زیر پاهایم کشیدند و مصلوبم کردند. تمام وزنم را کتف و مچ دست‌هایم تحمل می‌کرد. دستبند لحظه به لحظه بیشتر در مچ دستم فرو می‌رفت. خون به دستم نمی‌رسید. پنجه‌هایم بی‌حس شده بودند. به همین اکتفا نکردند و شروع کردند به شلاق زدن به کف پا و روی پایم... آن شب من لخت و عور بودم. شمعی روشن کردند. پارافین ذوب شده چکه چکه روی بدنم می‌ریخت و می‌سوزاند و پوست را سوراخ می‌کرد. گاهی هم شعله آن را بین بیضه‌ها می‌گرفتند و موها را آتش می‌زدند. با فندک روشن هم موهای بدنم و ریشم را می‌سوزاندند. از سوزش درد به خود می‌پیچیدم. با ناخن گیر یکی یکی موها را می‌کندند و هی تکرار می‌کردند: امشب، شب آخر است. یک کمدی تراژیک تمام به اجرا گذاشته بودند. پنبه آغشته به الکل را به دور انگشت شست پا می‌بستند و بعد آن را آتش می‌زدند. این پنبه شاید دو دقیقه دور انگشتم می‌سوخت. یا پنبه فتیله شده را درون نافم می‌گذاشتند و آتش می‌زدند. گاهی خاکستر سیگار را روی بدنم می‌ریختند. کاری از دستم برنمی‌آمد جز داد زدن. از اعماق وجود فریاد می‌زدم... مرا لخت آویزان می‌کردند و گاهی بر آلت تناسلی‌ام شلاق می‌زدند که بر اثر همین ضربات باد کرده بود... تا ساعت دو نیمه شب مرا به هرشکلی که می‌توانستند اذیت و شکنجه کردند. وقتی دیدند جواب نمی‌گیرند به زیر آپولو بردند. همه بازجویان از اتاق خارج شدند. آپولو صندلی دسته داری بود که کف آن بیش از حد پهن بود. وقتی روی آن نشستم، پاهایم از ساق بیرون از صندلی می‌ماند. دست‌ها را از مچ با مچ‌بند قالبی به روی دسته صندلی پیچ و مهره و سفت کردند. وقتی که پیچ‌ها را سفت می‌کردند قالب‌ها بر مچ و ساق پاهایم فرو می‌رفت و به اعصاب فشار می‌آورد. فشار بر دست چنان بود که هر لحظه فکر می‌کردم خون از محل ناخن‌های دستم بیرون خواهد جهید. درد این لحظات به واقع خیلی بدتر و شدیدتر از درد شلاق بود. دست بیشتر و بیشتر پرس می‌شد و تمام اعصابم از توک پا تا فرق سرم تیر می‌کشید. به دست راست کمتر فشار می‌آوردند، زیرا بعد از پرس دست باد می‌کرد و دیگر نمی‌شد با آن اعتراف نوشت. بعد از مهار شدن دست‌ها و پاها، کلاه کاسکت مخروطی شکل را که از بالا آویزان بود بر سرم گذاشتند که تا زیر گلو می‌آمد. آن گاه به کف پاهایم شلاق زدند. وقتی از شدت درد فریاد می‌کشیدم، صدا در کلاه کاسکت می‌پیچید و گوشم را کر می‌کرد، نه می‌شد فریاد کشید و نعره زد و نه می‌شد درد ناشی از شلاق را تحمل کرد. هیچ منفذ و راه در رویی برای خروج صدا از کلاه کاسکت نبود و صدا در همان کلاه دفن می‌شد. گاهی شلاق را به کلاه می‌زدند، دنگ و دنگ صدا می‌کرد و سرم دوران می‌یافت و دچار گیجی و سردرد می‌شدم. عذاب آپولو واقعی و خرد کننده بود. پیچ‌ها را دائم شل و سفت می‌کردند... کار آن شب بازجویان خیلی طولانی شد. بعد از شلاق و آپولو مرا از اتاق حسینی بیرون بردند و دور دایره گرداندند تا پاهایم تاول نزند و باد نکند. بعد آویزانم کردند… مرا به اتاق شماره ۲۲ بردند. این اتاق شیب کمی داشت و کف آن خیس بود. مرا که لخت مادرزاد بودم کف اتاق نشاندند و گفتند بنویس. من دو زانو نشستم و با یک دستم ستر عورت می‌کردم و با دست دیگرم خودکار را گرفته بودم. از زور سرما دندان‌هایم به هم می‌سایید. از دماغ و دهانم بخار بلند می‌شد. دست و بدنم می‌لرزید. نمی‌توانستم چیزی بنویسم. سرما در بدنم رسوخ کرده و به مغز استخوانم رسیده بود... بخشی از کتاب خاطرات عزت شاهی (فصل شبهای کمیته مشترک یا همان موزه عبرت) عضو کانال شوید 🔻 https://eitaa.com/joinchat/1844903939C0e8d01846b
. ♻️ در یک هفته در فرانسه، ۵ زن گشته شدند اما صدایی از رسانه‌های شنیده نشد! در فرانسه (همان کشوری که مصی علینژاد آزادی و حقوق زن را از رییس جمهورش دریوزگی می‌کند) پنج زن در خلال یک هفته، توسط شوهران و شریکان جنسی‌شان به قتل رسیده و مُثله شدند و صدا از هیچ کس بیرون نیامد! ~~~~~~♡♤♡~~~~~~ ✅لطفا به ما بپیوندید👇 🇮🇷شهدا؛ معروفونَ فِی السماء، ✡سلبریتی‌ها؛ معروفونّ فِی الارض @Shohadamaroofaneaaseman
هدایت شده از حمید رسایی
5.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.هشدار تکاندهنده امام خامنه‌ای: ♻️ «دشمن تصمیــــم گرفته خانواده را از بین ببرد.» ترویج گسترده و همراه با اجبار همجنسگرایی در دنیا و جنبش هرزگی با عنوان موجه در ایران، دقیقا پروژه‌های مرتبطی بودند که نقطه هدف مشترکشان، نظا، خانواده بود که به لطف الهی این دسیسه در ایران شکست خورد. 🔺برای دیدن یادداشت‌های حمید رسایی عضو کانال شوید🔻 https://eitaa.com/joinchat/389677056C798a6dc5a1
4.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 التماس‌های زن فرانسوی از ماموران پلیس‌ برای نکشتن معترضین 🔺️«التماس می‌کنم معترضان را نکشید؛ هیچ چیزی ارزش این همه درگیری را ندارد!» ✌جنبش مردمی حلال‌زاده‌ها 📡 @HalalZadeha
2.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روند قبح‌زدایی از گناه و انحرافات جنسی در تمدن غرب را ! 🔸 ابتدا با جدایی دین از اقتصاد شروع شد. بعد جدایی دین از هنر و فرهنگ اتفاق افتاد. سپس در عصر اصلاح دینی، دین از سیاست جدا شد. درنهایت با تحمیل انقلاب جنسی، خانواده فروپاشید. شیطان روی غرب فاسد سرمایه‌گذاری کرد، الان هم می‌خواهد توسط غرب فاسد با تمدن ایرانی اسلامی را فاسد کند! ~~~~♡♤♡~~~~ ✅لطفا به ما بپیوندید👇 🇮🇷شهدا؛ معروفونَ فِی السماء، ✡سلبریتی‌ها؛ معروفونَ فِی الارض @Shohadamaroofaneaaseman