#پیامیازبهشت
یک روز که داشتم از باشگاه به سمت خونه برمیگشتم،،دیدم #آقابهروز دم در مسجد وایساده و داره با گوشیش کار میکنه و فکرش انگاری مشغول یک چیزی شده بود
رفتم جلو تا ببینمشون و یه سلامی عرض بکنم و احوالاتشون رو بپرسم.
-سلام #آقابهروز
+سلام داداش خوبی انشاالله بهتری
-ممنون شما خوبید؟
+شکر خدا
-اقا بهروز کمک نمیخواید،انگاری که یه چیزی
فکرتون رو مشغول کرده...؟!
+نه داداش چیزی نیست ، قرآن گوشیم باز نمیشه.
-اقابهروز میخواید بدید یه نگاهی بندازم
+بیا داداش
گوشیو از #آقابهروز گرفتم و یه نگاهی به برنامه انداختم و متوجه شدم که این برنامه ، نیاز به بروزرسانی داره.
-آقابهروز این برنامه باید بروزرسانی بشه ، بروزرسانی کنم؟؟
+باشه داداش مشکلی نیست ولی داخل این برنامه فقط میتونی
صوت 10 تا سوره رو دانلود کنی ، برنامه دیگه ای نمیشناسی؟
-چرا میشناسم میخواید براتون نصب کنم..؟؟
+آره نصب کن نصب کن
برنامه رو برای آقا بهروز نصب کردم و شروع کردم به توضیح دادن برنامه و کارهایی که میشد توش انجام داد .
+داداش بی زحمت برو توی قرآن این سوره هایی که میگم رو
علامت بزن که همیشه دم دست باشن.
-چشم بفرمایید
+سوره یس ، سوره نور ، سوره واقعه ، سوره جمعه و .......
سوره ها رو که علامت زدم و کارم تموم شد ، #آقابهروز کلی تشکر کردن و ، بابت این موضوع خوشحال شدن.
اونقدر خوشحال شدن که حد و وصف نداشت....
چیزی که اونروز خیلی توجهمو جلب کرد این بود که خیلیامون شاید فضای مجازیمون به مشکل بخوره اونقدر ناراحت بشیم ولی شهید برای قرآن گوشیش داشت غصه میخورد...
البته باید بگم که ما هرموقع #آقابهروز رو دیدیم یه جایی فرصتی پیدا میکرد یه #قرآن جیبی کوچیک هم داشت که باز میکرد و میخوند....🖤
شادی روح #شهدا و #آقابهروز صلوات...🌹
#شهیدبهروزواحدی
╭🦋𝒋𝒐𝒊𝒏
╰┈➤@Shohadaozeynab
•••
#پیامیازبهشت
🔸میرهادی از نوجوانی استکبارستیز بود...
🌼 #اهلخودنمایینبود|همه ساله از طرف دبستان ازش میخواستند عکس خودش رو به مدرسه بده تا بهعنوان دانشآموز ممتاز توی روزنامه چاپ کنند. میرهادی هيچوقت راضی نمیشد و می گفت: از اينکار خوشش نمییومد.
🌼#تمرینِاستقامت|وقتی از جبهه برمیگشت، توپی رو زير سر میذاشت و میخوابيد. وقتی علت رو ازش پرسیدم، گفت : نبايد به جای گرم و نرم عادت کرد؛ که آنجا خبری نيست.
🌼 #ممتازِاستکبارستیز|میرهادی توی رشته رياضی-فيزيک شاگرد ممتاز بود. ازش خواستم که برای امتحان تيزهوشان شيراز شرکت کنه؛ چون مطمئن بودم که قبول میشه، اما خودش، مخالفت کرد و استدلالش اين بود که: مدارس و دانشگاه ما را برای خودشان تربيت میکنند...
🌼 #کالای_آمریکایی|توی سفر حج با هم بودیم، یه روز بهش گفتم: هادی! بيا بریم بازار... ایشونم گفت: چی رو تماشا کنيم؟ کالاهای آمريکايی رو؟!!! نه! من برای زيارت اومدم...
👤خاطرهای از زندگی شهید میرهادی خوشنویس
📚منبع: ستاد مرکزی لالههای واژگون
#شهدا
#مذاکره
#سپاهپیروز
#آمریکا
#ایران
╭🦋𝒋𝒐𝒊𝒏
╰┈➤@Shohadaozeynab
•••
از خونِ جوانان وطن لاله دمیده...
پ.ن: به یاد فرزندانِ ایرانِ عزیز که دیگر در کنار ما نیستند...
#عزیز_آسمانی
#شهدا
#پایان_صهیون
╭🦋𝒋𝒐𝒊𝒏
╰┈➤@Shohadaozeynab
•••
بهشت زهرا این روزها خاصتر از همیشه است. فرصت داشتید برای حال خودتان بروید. گویی شبیه به دوران جنگ تحمیلی ۸ ساله است.
در سالن مجتمع عروجیان، هر چند دقیقه یکبار صدا میزنند بستگانِ شهید ... بیایند جلو برای شناسایی شهیدشان..
#شهدا
#بهشت_زهرا
#انتقام_سخت
╭🦋𝒋𝒐𝒊𝒏
╰┈➤@Shohadaozeynab
•••
4.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖤🕊•°~
اگر شهادت پادرمیانی یی نکند
چگونه تازه شود عهد دوستان قدیم؟
سلام بر تو سلامی و حاج زاده ی ما
که بود دانش تان دانش هزار حکیم
#شهادت
#انتقـامسخـت
#سردارسلامی
#شهید
#شهدا
شبتون شهدایی عزیزان✨🌹
╭🦋𝒋𝒐𝒊𝒏
╰┈➤@Shohadaozeynab
•••
4.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖤🕊•°~
اگر شهادت پادرمیانی یی نکند
چگونه تازه شود عهد دوستان قدیم؟
سلام بر تو سلامی و حاج زاده ی ما
که بود دانش تان دانش هزار حکیم
#شهادت
#انتقـامسخـت
#سردارسلامی
#شهید
#شهدا
#تولیدخودمون
شبتون شهدایی عزیزان✨🌹
╭🦋𝒋𝒐𝒊𝒏
╰┈➤@Shohadaozeynab
•••
#رمانشهدایی
بسم رب الشهدا
#قسمتآخر
#بندهنفستابندهشهدا
قلم و کاغذ گذاشتم کنار لب تاپ رو میز چادرمو سر کردم از اتاق خارج شدم
مامان: کجا میری
-مزارشهدا
مامان :باشه
تا رسیدن به مزار یکی دوساعت طول کشید
از قطعه شهدای مدافع حرم وارد مزار شهدا شدم بعد رفتم قطعه سرداران بی پلاک با اشک گفتم نمیدونم کدومتون برای شرهانی هستید
اما ازتون ممنونم😔
یکی دوساعت همون جا بودم
برای نماز بلند شدم که با حاج آقا رمضانی چشم تو چشم شدم
-سلام حاج آقا
حاج آقا:سلام دخترم
ماشالله چقدر تغییر کردین
-حاج آقا دارم ۵ساله میشم
یه نیم ساعت باهاش حرف زدم از این چندسال گفتم
آخرشم بهش گفتم خادم شرهانی ام
با لحنی که مخصوص یه رزمنده است گفت من را عشق شرهانی دیوانه کرده است
عشق بازی را شرهانی عاشق کرده است
اون لحظه نفهمیدم یعنی چی ۴ماه بعد وقتی پا ب دشت شقایق ها گذشتم فهمیدم
اینجا نقطه مرزی ایران امنیت بیداد میکند
۵سال از مسخره کردن شهدا میگذره
و حالا به کمک همون چهارتا استخوان و یه پلاک
دست از #بندگینفس کشیدم و #بندهشهدا شدم به کمک #شهدا الان #بندهخدام 😊
پایان😌
تقدیم به روح حاج ابراهیم همت صلوات
╭🦋𝒋𝒐𝒊𝒏
╰┈➤@Shohadaozeynab
•••
#معرفیکتاب
نامه حضرت امام خمینی(ره) به همسرش در جوانی:
(تصدقت شوم؛الهی قربانت بروم،در این مدت که مبتلا به جدایی از آن نوز چشم عزیز و قوت قلبم گردیدم..)
📚ازدواج به سبک شهدا | خاطراتی کوتاه از ازدواج شهدا
#ازدواج
#خاستگاری
#شهدا
╭🦋𝒋𝒐𝒊𝒏
╰┈➤@Shohadaozeynab
•••
#تلنگرانهـ
از خیابان #شهدا آرام آرام در حال گذر بودم!🤔
🌷اولین کوچه به نام شهید همت؛
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین...
نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام اخلاص بود!
چه کردی؟...
جوابی نداشتم؛ سر به زیر انداخته و گذشتم...😞
🌷دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛
پرچم سبز #یازهرا (س) بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار مادر همین جا بود...
عبدالحسین آمد! صدایم زد!
گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت حدود خدا...
چه کردی؟
جوابی نداشتم و از شرم😓 از کوچه گذشتم...
به سومین کوچه رسیدم!
🌷شهید محمد حسین علم الهدی...
به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند!
گفت: قرآن و نهج البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد؟
چیزی نتوانستم جواب دهم!
با چشمانی که گوشه اش نمناک شد!
سر به گریبان؛ گذشتم...
به چهارمین کوچه!
🌷شهید عبدالحمید دیالمه...
آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛
گفت: چقدر برای روشن کردن مردم مطالعه کردی؟! برای بصیرت خودت چه کردی؟! برای دفاع از ولایت!؟!
همچنان که دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...
🌷به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران...
صدای نجوا و مناجات شهید می آمد!
صدای اشک و ناله در درگاه پروردگار...
حضورم را متوجه اش نکردم!
شرمنده شدم، از رابطه ام با پروردگار...
از حال معنوی ام...
گذشتم...
.
🌷ششمین کوچه و شهید عباس بابایی...
هیبت خاصی داشت...
مشغول تدریس بود!
مبارزه با هوای نفس، نگهبانی دل...
کم آوردم...
گذشتم...
هفتمین کوچه انگار کانال بود!
بله؛
شهید ابراهیم هادی...
انگار مرکز کنترل دل ها بود!!
هم مدارس ! هم دانشگاه ! هم فضای مجازی!
مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در دنیا خطر لغزش و غفلت تهدیدشان میکرد!
ایثارش را دیدم...
از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم...
.
🌷هشتمین کوچه؛
رسیدم به شهید محمودوند...
انگار شهید پازوکی هم کنارش بود!
پرونده های دوست داران شهدا را تفحص میکردند!
آنها که اهل عمل به وصیت شهدا بودند...
شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد!
برای ارسال نزد ارباب...
پرونده های باقیمانده روی زمین!
دیدم شهدای_گمنام وساطت میکردند،برایشان...
.
اسم من هم بود!
وساطت فایده نداشت...
از حرف تا عمل!
فاصله زیاد بود...😭😭😭
.
دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم...
خودم دیدم که با #حالم چه کردم!
تمام شد...
#تمام
.
از کوچه پس کوچه های دنیا بی شهدا، نمی توان گذشت...
╭🦋𝒋𝒐𝒊𝒏
╰┈➤@Shohadaozeynab
•••
#تلنگرانهـ
زِندگیهایتان را وقفِ امامزمان کنید
وقفِ جبهِهی #فرهنگی
وقفِ ظهور ...
وقتی زندگیهایتان این شِکلی بشود، مجبور میشوید گناه نکنید!
و وقتی که گناههایتان کمُ کمتر شد؛
دریچهای از حقایق به رویتان باز میشود...!
آن وقته که میشوید شبیهِ #شهدا ...
اول شبیه بشوید بعد #شهید بشوید.. ♥️🕊
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
╭🦋𝒋𝒐𝒊𝒏
╰┈➤@Shohadaozeynab
•••