eitaa logo
شٌهَـــدا شَرمَــندهـــ ایمــ🍁
965 دنبال‌کننده
3هزار عکس
808 ویدیو
66 فایل
بِسمــ رَب الشُـهَـدا بیا عـاشِقے را رِعـایَت کُنـیـم 🌿زیـارانِ عـاشِـق حِکـایَت کُنـیـم 🌿 اَز آنـهـا کـه خـونـین سَـفَـر کَرده اَند🌿سَفَر بـَر مِـدار خَـطر کرده اند کپی آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌸 نیرو‌ کم داریم برادر! چقدر بگم دشمن پیشروی کردهــــ فضای مجازی رزمنده میخواد!👤 هماهنگ کنید رزمنده ها توسنگر مستقر شن! سنگر فرهنگی,سنگر غیرت ،سنگر ولایت📡💡 به نیروها بگو شهادت فقط تو سوریه نیست! 🕊🍃 •┈┈••✾•🕯❤️🕯•✾••┈┈• @shohadasharmandeimm •┈┈••✾•🕯❤️🕯•✾••┈┈•
🍃🌸 نیرو‌ کم داریم برادر! چقدر بگم دشمن پیشروی کردهــــ فضای مجازی رزمنده میخواد!👤 هماهنگ کنید رزمنده ها توسنگر مستقر شن! سنگر فرهنگی,سنگر غیرت ،سنگر ولایت📡💡 به نیروها بگو شهادت فقط تو سوریه نیست! 🕊🍃 •┈┈••✾•🕯❤️🕯•✾••┈┈• @shohadasharmandeimm •┈┈••✾•🕯❤️🕯•✾••┈┈•
🕊بسم رب الشهدا و صدیقین 🕊 ♥️ ♥️ ❣جشن تولد یکی از دوستانمان بود. با جهاد رفتیم برایش کادو بخریم، من یکی از بهترین پاساژها را پیشنهاد دادم، اما جهاد مخالفت کرد و از من خواست که به یکی از مغازه ها برای خرید کردن برویم. وقتی رسیدیم دیدم کمی چهره اش درهم رفت و سرش پایین بود. از او سوال کردم اتفاقی افتاده؟ گفت دلم میگیرد وقتی جوانان را اینگونه میبینم. دیدم نگاهش به آن سمت خیابان رفت چند دختر و پسر مشغول شوخی و حرکات نامناسبی بودند. داخل مغازه رفت ، سریع چیزی برای هدیه انتخاب کرد و برگشتیم داخل ماشین. شب که میخواستیم به مهمانی بروم ناگهان او را جلوی در خانه ام دیدم. پرسیدم اینجا چه کار میکنی؟ فکر میکردم رفتی؟! گفت من نمی آیم... از طرف من هدیه را به او بده و تبریک بگو. پرسیدم چرا؟ گفت:« شنیدم جایی که تولد را گرفتند مکان مناسبی برای شرکت ما نیست. ما آبروی حزب الله و جوانان این راهیم آنوقت خودمان نامش را خراب کنیم؟! ❣شاید به نظر اغراق بیاید و اینکه حالا چون شهید شده این حرف را میزنم ولی باور کنید ذره ای از دنیایی نبود و به راستی او لایق شهادت بود. به او میگفتم:« ! چه قدر ات_شبیه_شهداست. میخندید و با لهجه قشنگ عربیش می گفت:« @shohadasharmandeimm
حاج حسین یکتا: یه زمانی مسابقه می‌دادیم با هم تو . تو زدن به میدون مینِ تا یواشکی لباس بقیه رو شستنُ، تا کار سخته رو از دست دیگران گرفتن که خودمون انجامش بدیم. صبح تا شب کار سخت بود و شب تا صبح می‌شد اشک و نماز شب. با کار سخت توی جنگ دلامون می‌شد. حالا ماییم و کارای رو زمین مونده که جز با جمع نمی‌شه ماییم و دلایی که باید شه. میگه کشور به سامان نمی‌رسه جز با . کار جهادی یعنی کاری که رو زمین مونده برا منه. کار جهادی یعنی از موانع عبور کردن. موانع کوچک رو بزرگ ندیدن و موانع بزرگ رو کوچک دیدن. کار جهادی یعنی خدمت. مسابقه کجاس الان؟ کار جهادی یعنی پای کار و پایه باشی. مثل بدویی تا مستشهدین بین یدیه بشی. کار جهادی یعمی قدماً و قلماً و مالاً و جاناً و اهلاً بیای تو میدون اینقدر پای کار و امام و انقلابت وایسی تا بخرنت و ببرنت. کار جهادی یعنی یه نفس بدویی تا برسی. کار جهادی یعنی استراحت بعد از شهادت. @shohadasharmandeimm
خاکریز خاطرات🍃 یازدهم ژانویه، یکشنبه‌ی هفته‌ی قبل، خانواده‌ی شهید عماد مغنیه به یک مهمانی خانوادگی بزرگ دعوت بودند. محل مهمانی در منطقه‌ی الغبیری بود در نزدیکی «روضه الشهیدین»، در منزل پدر همسر شهید مغنیه. همه‌ی بچه‌ها و نوه‌ها به مناسبت ولادت حضرت رسول دور هم جمع بودند. از همه‌‌ی نوه‌ها درخواست شده بود برای این جلسه صحبتی کوتاه آماده کنند و طی چند کلمه بگویند که برای سال جدید میلادی چه برنامه‌ای دارند. همه‌ی نوه‌ها صحبت کردند تا اینکه نوبت رسید به جهاد مغنیه.. جهاد فقط گفت: «طرحم برای سال بعد را هفته‌ی آینده می‌گویم.» همه‌ی نوه‌ها و اعضای خانواده شروع به اعتراض کردند، می گفتند جهاد دارد شرطی که برای همه گذاشته شده را نقض می‌کند. بعضی‌ها می‌گفتند کارش را آماده نکرده است. وسط خنده و اینکه هرکسی به شوخی چیزی می‌گفت، جهاد از حرفش کوتاه نیامد، اصرار داشت که طرحش برای سال آینده را هفته‌ی بعد به همه می‌گوید. درست یک هفته‌ی بعد دوباره خانواده دور هم جمع شدند ولی این بار در بین خیل گسترده کسانی که برای تسلیت آمده بودند. طرح جهاد “شهادت” بود:) 🌹 @Shohadasharmandeimm
🍃باکری را همه می‌شناسند نامش که برده می‌شود، شجاعت و خدمت در پسِ ذهن‌ها نقش می‌بندد😌 . 🍃دو برادر بودند که قلبشان برای می‌تپید و دوشادوش یکدیگر در راهِ همین انقلابِ نوپا جانفشانی می‌کردند. . 🍃قلم اینبار از حمید بنویسد... ، مبارزه را از برادر بزرگترشان آموخته بود. اویی که به دست رژیم شاه به شهادت رسید😔 . 🍃قد می‌کشید اما روح بلندش وَرای گنجایش زمین بود، آنقدر بزرگ که هیچ چیز آرامَش نمی‌کرد. . 🍃به و لبنان رفت تا دوره های چریکی را بیاموزد و از آنجا به برای ادامه تحصیل اما خبرِ استقرارِ امام در ، حمید را به آنجا کشاند! . 🍃تمامِ فکر و ذکرش بود. خدمت به مردمی که حالا بانگِ انقلاب سر داده بودند و خونشان را به پایِ این نهالِ نوپا می‌ریختند❣️ . 🍃رنگ و بویِ را که دید، گویی روحش به رسید، خستگی ناپذیر بود و هیچ چیز روحِ بزرگش را آرام نمی‌کرد. حتی وقتی در شهرداری مشغول شد، چندی بعد پست و میز و صندلی را رها کرد و به خاکِ جبهه پناه برد. خدمتِ پشتِ میز کارِ حمید نبود...او مرد بود و میدان جنگ!🙂 . 🍃بی‌وقفه در بود، اصلا انگار متولد شده بود تا خستگی را شکست دهد. شاید هم به قول "استراحت را گذاشته بود بعد از "! . 🍃شهادتی که در اتفاق افتاد و پیکری که هیچ گاه از باز نگشت اما آنچه حاکم است، است به حمید که در دلها مانده❤️ @Shohadasharmandeimm
فرهنگے🦋 در خصوص تعامل با دفتر فرهنگ دانشگاه و شرکت در مسابقات کتابخوانی وقرآنے پیشتاز بودندهمچنین در برگزارے برنامه های یادواره شهداء و دفتر هماهنگی امام جمعه شهر مجلسی ودیدار از علما همچون آیة الله ناصرے و آیة الله مظاهرے در استان اصفهان حضور فعالی داشته و در اداره حلقه های صالحین در محیط خوابگاه های دانشجویی با موضوع مباحث اسلامی انقلابی بصیرتی و بحث سیره شهداء در محیط دانشجویی فعالیت محسوسے داشتند.🍃 مدافع حرم احمد قاسمی🌸🍃 صالحین شهید پیران بهرامے🌸 مجازے شهید الیاس ارجمند لردگانے🌸🍃 @Shohadasharmandeimm
سازندگے 🍃 حرمــ احمد قاسمی🍃 شرکت فعالانه و داوطلبانه در اردوهاے طرح هجرت مناطق دور افتادهـ استان اصفهان در پشت کوه های فریدون شهر و مناطق محروم استان کهگیلویه و بویر احمد فعال بودند.🍃 شهید بزرگوار در ماموریت هاے20روزه و یک ماهه به صورت شبانه روزی فعالیت هاے خالصانه سازندگی و فرهنگی برای مناطق محروم انجام می دادندو در راستاے محرومیت زدایی ،ساخت مدارس و مساجد،تبلیغ امورات فرهنگی و اجتماعی فعالیت می کردند.🌸🍃🌸🍃 @Shohadasharmandeimm