فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷جوان عراقی خطاب به حضرت آقا:اگر كشته شويم، سپس سوزانده شويم، خاكسترمان را بر باد دهند، باز زنده شويم و دوباره كشته شويم و اين كار را هزار بار با ما كنند، به خدا دست از تو بر نمىداریم
️
@Shohadaye_khoy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥چرا #حاج_قاسم آرزو کرد الان شهید شود؟
️
@Shohadaye_khoy
🌹معرفی شهدای شهرستان خوی🌹
🌷سردارشهیدقربانعلی شرفخانلو🌷 🥀قربانعلی شرفخانلو در سال 1342 ه ش در محله امامزاده شهرستان خوي به دنی
🌷بِسم ربِّ الشُهداء🌷
💌"هدایای شما محضرروان پاک شهدای والا مقام شهرستان خوی"
ختم "#صلوات " امروز
به نیت
🌹شهید قربانعلی شرفخانلو🌹
🌸سهم شما ۵ #صلوات🌸
✅قبول باشه
@Shohadaye_khoy
🗞خاطراتی در وصف شهید
قربانعلی شرفخانلو🌷
🗞خاطره برادر علی يوسفی:
🍃سردار شهيد🌷قربانعلی شرفخانلو شبانه روز كار می كرد. كارهای عقب افتاده را تا نصف شب در سپاه انجام
مي داد.روزی حدود ساعت ۵ بعد از ظهر بود متوجه شدم جيبهايش را
مي گردد،عرض كردم چيزي را گم كرده ايد فرمودند خير. با شوخی گفتم پس دنبال چه مي گردی؟ حتماً می خواهي براي خانه چيزی بخري كه يادت رفته پول بياوری؟ اگر نداری بدهم! فرمودند: نه خير.چندين سؤال در پيرامون اين موضوع رد و بدل شد✨آخر الامر فرمودند جيب هايم را مي گردم كه خدای نكرده خودكار و مداد و يا چيزی از بيت المال در جيبم نماند كه به خانه ببرم و در گير و دار از آن استفاده شخصی كنم.
🍃زمستان سال ۶۳ بودكه با هم با يك دستگاه تويوتا وانت به اهواز مي رفتيم. حدود ساعت يك و نيم شب بود كه از همدان دو كيلو نارنگی خريديم،من ميوه ها را پوست مي كندم و به ايشان مي دادم تا بخورد و خوابش نگيرد.همه نارنگی ها را پوست كندم و او خورد. فكر كردم كه خودمم هم بخورم.در آخر كه دو تا نارنگی مانده بود و من هم هيچ نخورده بودم يكي را بدون اينكه پوست بكنم به ايشان دادم و وی خورد، چون احساس تلخي كرد به اطراف خود نگاه كرد و به رانندگی ادامه داد.بار دوم و ميوه آخر را نيز بدون كندن پوست به او دادم.اين بار متوجه شد،آرام به من گفت همه ميوه ها را با پوست دادی؟
@Shohadaye_Khoy
🌹معرفی شهدای شهرستان خوی🌹
🗞خاطراتی در وصف شهید قربانعلی شرفخانلو🌷 🗞خاطره برادر علی يوسفی: 🍃سردار شهيد🌷قربانع
عرض كردم خير شما همه اش را خورديد و نگفتيد حتي يكي را هم من بخورم.از اينكه به اين امر توجه نكرده بود سخت ناراحت شد و از خرم آباد ۲ كيلو نارنگي خريد و حتي يكي از انها را نخورد و فرمود شما بايد همه اش را تنهايي بخوری😊
🗞خاطره برادر محسن ايرانزاد:
🍃شهيد🌷شرفخانلو حساسيت خاصي به بيت المال داشت كه خدای نكرده ذره اي از آن حيف و ميل يا اسراف نگردد و بارها اتفاق افتاده بود كه در صورت مريض شدن شديد همسر يا مادرش هرگز حاضر نشده بود كه حداقل او را با ماشين دولتي به دكتر برساند و به نوعي فشار مسئله را خودش تحمل و موضوع را به طريق ديگري حل مي كرد و سعي مي نمود هميشه به عنوان يك الگوي صحيح و قابل احترام بين همكاران و پرسنل باشد✔️
🗞خاطره برادر جعفر فيروزی:
🍃سردار شهيد🌷قربانعلی شرفخانلو برنامه ريزي دقيقي براي ايام شبانه روزي خود داشت كه همگي در راستاي خودسازي و تزكيه نفس بوده است كه به عنوان مثال مي توان به يكي از برنامه هاي وي با دوستان خود اشاره كرد:
🔹قلكی تهيه كرده بودو در گوشه اي از اتاق قرار داده بود هرگاه شهيد و يا يكي از دوستانش كار و يا سخني غير شرعي را مرتكب يا به زبان مي آورد و يا احياناً انجام مي داد و حتي اگر عملي غير شرعي نبود ولي عملی پسنديده هم نبود به ازاي هر يك از كارهاي اشاره شده، سكه اي به قلك انداخته مي شد.
روزي در خصوص شرك با تني از دوستان شهيد با توجه به فرمايشات مولي متقيان حضرت علي(ع) بحث و گفتگو بود كه ناگهان🌷شهيد شرفخانلو با صداي بلند شروع به گريه نمود.وقتي دليل كار وي سؤال شد قلك پول را آورد و در وسط دوستان خود آن را شكست و با اشاره به تعداد سكه ها چنين فرمود:
وقتی شرك ورزی همچون اثر پاي مورچه اي بر روي سنگ سياه در شب تاريك باشد و انسان به همان حساسيت شرك وزرد،ما كه اطلاعاتمان اين همه كمتر است در عرض چند روز چقدر سكه جمع كرده ايم و تعداد گناهاني كه مرتكب شده ايم چندين صدبرابر اينهاست و اين در حالي است كه ما اين ايام را بايد صرف شكرگذاری ولي نعمت خود (خدا) مي كرديم‼️اين سخن شهيد همه را منقلب نمود و همه شروع به گريه و زاري كردند و اين گريه و زاري آنقدر ادامه داشت كه پيرزن صاحب خانه با اعتراض اينكه با اين رفتارشما ساواك مظنون خواهد شد و موضوع گزارش خواهد شد كه تشكلي براي فعاليتهاي مذهبي در اين منطقه وجود دارد همه را به خود آورد.
🌷یاد و خاطره شهید بزرگوار
گرامی باد🌷
@Shohadaye_Khoy
📸"شهدای پنجم بهمن ماه شهرستان خوی.
🌷شهید#حسن_اکبرلو
۱۳۶۲/۱۱/۵
✨" الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ
وَ آلِ مُحَمَّدٍ وعَجّل فَرَجَهم".
🌷#شهدای_خوی
@Shohadaye_khoy
#یازهرا_سلاماللهعلیها
من ڪجا و نوڪرے،بهر شما یافاطمہ..
بنده بیمار و شما،هستےشفا،یافاطمہ..
گیر یڪ دیدار یارم ،جان حیدر ڪن نگاه..
پس مرا راهےبڪن ،تا ڪربلا یا فاطمہ..
#هفته_مادر
#ولادت_حضرت_زهرا
#الهےبہ_فاطمہ_س💓
@Shohadaye_khoy
محمد..!
زندگی ڪُن براے مهدیﷻ
درس بخوان براے مهدیﷻ
ورزش ڪُن براے مهدیﷻ
محمد..!
من تُ رو از خدا براے خودم نخواستم
تُ رو از خدا خواستم براے مهدی(عج)..
#شهید_حمیدرضااسداللهی
@Shohadaye_khoy