#زندکی_نامه #شهید حسین زکری» #پانزدهم شهریور 1347، در یک خانواده مومن در شهرستان #خوی متولد شد. 🔹از دوران کودکی به #اسلام و #قرآن گرایش زيادي داشت. 🔹وقتي كسي از #شاه و بستگانش تعريف مي كرد، ناراحت مي شد. در موقع سقوط رژیم خوشحال بود. در مراسم تشييع شهدا شركت مي كرد و می گفت چه راه خوبی را پیموده است. 🔹 نسبت به #امام علاقه خاصی داشت و چندین دفعه سر حرف بد گفتن به امام امت به اشخاص دعوا کرده بود. همیشه دوستان و فامیل های نزديك را هم به این راه دعوت می کرد. 🔹در دوره #دبستان از خواندن درس ناراضی بود. #همیشه می گفت من درس نمی خوانم و این در درسها فایده ندارند و بعد از تمام کردن کلاس #پنجم بیشتر سعی می کرد کتاب های دینی بخواند و همیشه می گفت اگر بتوانیم در راه دین و قرآن خدمت کنم. خدا از من راضی می شود. چندین دفعه خواسته بود در بسیج ثبت نام نماید که به علت کمی سن اش نتوانسته بود شرکت کند و آخرین الامر هم ثبت نام کرد و به جبهه #جنوب اعزام شد و بعد از چند روز از آنجا برگشته و مجدداً به #کردستان اعزام شد. او #بسيجي بيقراري بود، ولي به خاطر حضور در جبهات جنگ عليه باطل دست از تحصيل مي كشد و در چند مأموريت به مناطق جنگي اعزام مي شود وی در دوران كم زندگي خويش خدمات ارزنده اي در راه پاسداري از انقلاب انجام داد و سرانجام #بیست و ششم تیر #1363، در #سردشت هنگام درگیری با گروه های ضد انقلاب بر اثر اصابت #ترکش به دست و شکم در راه عقيده و آزمايش به ملكوت اعلي پيوست و شربت شهادتش را نوشد.💔 📚:اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران استان آذربایجان غربی 🌷روحش شاد،یادش گرامی🌷 🕊#شهدای_شهرستان_خوی @Shohadaye_khoy

من ز پا افتادن گلخانه ها را دیده ام بال #ترکش خورده پروانه ها را دیده ام در نخاع یارها ترکش فراوان دیده ام گردش تابوتها را در خیابان دیده ام... @Shohadaye_khoy