خلاصه از همان شب دچار تب و لرز شدیدی🤒 شد که تا دو سه روز طول کشید. وقتی بچه های گروهان علت بیماری شهید قریشی را پرسیدند گفتند با استوار زردلانی بوده است، او بهتر می داند. من هم جریان آن شب را تعریف کردم و به گوش شهید قریشی رسید. خیلی ناراحت شد خلاصه هر طوری بود از دلش درآوردم😉 تا اینکه عملیات بیت المقدس5 آمد و اجرا شد. چون شهید قریشی مدت کمی در جبهه حضور داشت هیچ کس انتظار نداشت که شهید قریشی اولین کسی باشد که سریعتر از دیگر گروهانها هدف را #تصرف کند ولی شهید قریشی اولین کسی بود که هدف خود یعنی ارتفاع کوه1930 را تصرف کرد👌 و نیروهای عراقی از سه جناح به ارتفاع که در تصرف شهید قریشی بود یورش اوردند که شهید با تدبیری که داشت چند ساعت در مقابل آنها #مقاومت✌ کرد و تعدادی از پرسنل به درجه رفیع شهادت🥀 نائل گردیده بودند. وقتی که گروهان خود را در محاصره کامل دید و فقط نقطه در اختیار شهید قریشی بود، فوری پرسنل را در یک کانال خود عراقی ها جمع کرد و گفت که چند اسلحه با #خشاب پر برایم آماده کنید و سریع دستور داد که همه برگردید عقب، من سر عراقی ها را گرم می کنم. هر چه التماس🙏 کردیم که شما هم بیا برویم. گفت فرصت نیست. وقتی من شروع به تیراندازی کردم شما سریع حرکت کنید و به عقب بروید. شهید قریشی تک و تنها چند #اسلحه آماده کنار خود گذاشت و با حرکت اولین نفر شروع به تیراندازی به طرف عراقی ها در چنان تیراندای به طرف عراقی ها می کرد که عراقی ها فرصت اینکه سر بلند کنند نداشتند. پرسنل همگی به عقب برگشتند به جز 🌷شهید قریشی که هنوز مشغول نبرد بود تا اینکه دیگر فشنگی برایش باقی نماند. با اولین حرکت خواست که به عقب برگردد که عراقی ها از سه طرف بدن این عزیز بزرگوار را زیر رگبار اسلحه خود گرفتند و ایشان به درجه رفیع شهادت💔 نائل گردید. بدن پاکش مدتها روی #برف❄️ در دید بود و نمایان بود، ولی امکان دسترسی به آن نبود تا اینکه سالها بعد توسط گروه تفحص پیکر مطهرش را پیدا کردند و در زادگاهش به خاک سپردند.💔 🌷یاد و خاطره شهدا گرامی باد🌷 @Shohadaye_khoy