eitaa logo
🌹معرفی شهدای شهرستان خوی🌹
481 دنبال‌کننده
10هزار عکس
5هزار ویدیو
40 فایل
کانال معرفی شهدای شهرستان خوی🌷 به حول و قوه الهی در راستای معرفی شهدای پرافتخار شهرستان شهید پرور خوی ایجاد شده است. #کپی_آزاد🌹باصلوات بر ظهور حضرت مهدی(عج) جهت ارتباط با یکی از مدیران کانال به منظور مطرح کردن انتقاد و پیشنهادهای خودتان↙ @karbobala_72
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷🍃🌷🍃🌷 تفاوت ترس ما و ترس اوایل انقلاب که هنوز جنگ شروع نشده بود، با تعدادی از جوانان برای دیدار با به جماران رفتیم. دور تا دور نشسته بودیم و به نصیحت‌هایش گوش می‌دادیم که یک‌ دفعه ضربه‌ محکمی به پنجره خورد و یکی از شیشه‌های اتاق شکست. از این صدای غیر منتظره همه از جا پریدیم، جز . در همان حال که صحبت می‌کرد، آرام سرش را برگرداند و به پنجره نگاه کرد . هنوز صحبت‌هایش تمام نشده بود که صدای اذان شنیده شد ، بلافاصله والسلام گفت و از جا بلند شد . همانجا بود که فهمیدم آدم‌ها ، همه‌شان می‌ترسند ، چرا که آن روز در حقیقت همه ما ترسیده بودیم ، هم و هم ما . از دیر شدن وقت می‌ترسید و ما از صدای شکسته شدن شیشه . او از می‌ترسید و ما از غیر . آنجا بود که فهمیدم هر کس واقعا از بترسد، دیگر از غیر نمی‌ترسد . راوی : @Shohadaye_khoy
🔴 ما به فکر نیستیم 🔵 آیت الله بهجت قدس سره : 🌕 با اینکه می‌دانیم او ( امام زمان علیه السلام) واسطه بین ما و ست مع ذلک به فکر او نیستیم ای کاش می دانستیم که احتیاج او به ما و دعای ما برای او به نفع خود ماست.و گرنه قرب و منزلت او در نزد خدا معلوم است. 📚 در محضر بهجت ج ۳ ص ۲۷۷ @Shohadaye_khoy
🌷🍃🌷🍃🌷 تقدیم به زخم و سکوت و صبر حقیقی آنان که زخم های دیروز را امروز هم مرور می کنند دیروز روز فدا شدن بود ، امروز روز فدایت شوم دیروز با هم به دشمن می زدیم ، امروز برای هم می زنیم دیروز برای روی مین می رفتیم امروز برای کابین روی می رویم دیروز در اوج پاتک می زدیم امروز برای و مقام «ج .ف. ت. ک» دیروز جزیره را دیوانه کردیم اما... امروز جزیره ایم... آنجا برای سبقت می گرفتیم اینجا برای ریاست آنجا همه چیز بود... اینجا همه چیز قروقاطی... آنجا با دست می دادیم اینجا را از دست می دهیم... آنجا همه چیز را با میخواستیم اینجا همه چیز را با دیروز روز بود و جنگ امروز روز فهم است و @Shohadaye_khoy
🍃ماه شریف ماه رجب یا یک قدری از « کم کن» ... یا یک قدری بر   «اضافه کن» .... مثلا وقتی اذان می گویند، وقت اذان صحبت نکن! یک چیزی اضافه کن! را اضافه کن، را به پروردگار اضافه کن. 💚 پروردگار می فرماید: فوق تصور شماست آن چیزی که من برای عباد صالح خودم ذخیره کرده ام. •‍ آیت الله حق شناس 💖امشب هست. شب مبعث 👌👌 از اون شبها که باز بهترین فرصت برای و هست . ✅ نشه که ماه رجب گذشته باشه و ما هم چنان اول راه باشیم .... امشب رو واسطه کنیم و با خدا کنیم ... آغوش باز کرده برامون @Shohadaye_khoy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شکر نعمتهای خدا ‼️هنوز شکر نکردی نعمت هم می خوای⁉️😳 🎤 حجت الاسلام عالی ✅دیروز یه چیزایی به چشم دیدم که الان زبونم بند اومده و ترجیح میدم بجای گله و شکایت فقط خداروشکر کنم. 🔰اول پسربچه ای رو دیدم که از نعمت پنجه و انگشت محروم بود مادرش هم همینطور بود. بعد رفتم اونورتر ناشنوایی رو دیدم که از نعمت سخن گفتن محروم بود‼️ ⚠️یکی از رفقا زنگ زد گفتم فلانی من اینارو دیدم امروز اگه من از این به بعد حرفی زدم به شکایت بزن تو دهنم برای همین ترجیح دادم این آخرسالی فقط و فقط خداروشکر کنم😔 @Shohadaye_khoy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ما همه جا نیرو داریم 👊به مناسبت پنج اردیبهشت حمله نظامی آمریکا به طبس و گرفتار شدن آنها توسط نیروهای غیبی الهی‼️ 💪آری ما همه جا نیرو داریم بالاخص نیروی لایزال و لاینفک الهی 💚 🪴يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ🪴 (فتح،۱۰) @Shohadaye_khoy
اگر آدم جوانی اش را برای صرف کند جوانی اش می شود ... خدایا! من از چیزهایی که دلم می خواست ؛ برایم جاذبه داشت ؛ بخاطر تو گذشتم ... به خاطر تو نگاه نکردم؛ بخاطر تو نگفتم ؛ به خاطر تو از هوای خودم گذشتم، به خاطر تو... و تعداد این" به خاطر تو"ها...اگر زیاد بشود ، آن وقت ممکن است آدم به جایی برسد...
🌷🕊🥀🌹🥀🕊🌷 دلیل نمی خواست شاید آنها جز چیزی نمی دیدند ... لبخند ؟ مگر غیر از این است که در راه چه و چه شوی
🌹🥀🕊🌴🕊🥀🌹 نباش دلت که باشد پر را نمیابی همانند باش تا در طریق گام بگذاری پر بزنی و در آسمانش کنی آنگاه دستانت به می رسد 🕊 🕊🌹 🕊🌹🕊
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 و صد امروز برای وقت نداریم از مگو قصه كه ما وقت نداریم با حضرت سرمان گرم گناه است از بهر ملاقات وقت نداریم در تن غیرتمان گوشه نشین است بهر سفر وقت نداریم هر چند كه خوبست بمیریم زیباست ولی حیف كه ما نداریم!
🌹🕊💐🌺💐🕊🌹 تفاوت ترس ما و ترس اوایل انقلاب که هنوز جنگ شروع نشده بود، با تعدادی از جوانان برای دیدار با به جماران رفتیم. دور تا دور نشسته بودیم و به نصیحت‌هایش گوش می‌دادیم که یک‌ دفعه ضربه‌ محکمی به پنجره خورد و یکی از شیشه‌های اتاق شکست. از این صدای غیر منتظره همه از جا پریدیم، جز . در همان حال که صحبت می‌کرد، آرام سرش را برگرداند و به پنجره نگاه کرد . هنوز صحبت‌هایش تمام نشده بود که صدای اذان شنیده شد ، بلافاصله والسلام گفت و از جا بلند شد . همانجا بود که فهمیدم آدم‌ها ، همه‌شان می‌ترسند ، چرا که آن روز در حقیقت همه ما ترسیده بودیم ، هم و هم ما . از دیر شدن وقت می‌ترسید و ما از صدای شکسته شدن شیشه . او از می‌ترسید و ما از غیر . آنجا بود که فهمیدم هر کس واقعا از بترسد، دیگر از غیر نمی‌ترسد . راوی :
💐🌴🌼🌺🌼🌴💐 از می خواهم مبادا بعد از یک عمر ، مرگ ما در بیماری باشد و در میدان نباشد . ، مرگ در راه ارزشهاست . سلامتی و تعجیل در فرج و سلامتی نائب بر حقش