📜#فرازي_از_زندگينامه_شهيد: 🍃#شهيد_مصطفي_اميني به سال #1327 در يك خانواده #كشاورز در روستاي قطور از حوالي شهرستان #خوي ديده به جهان گشود. 👮‍♂تنها نان آور خانه بود كه دست تقدير برايش اجازه خدمت به دين والدين را نداد و لباس مقدس #سربازي را به تن كرد. 🔹بالاخره پس از تلاش و كوشش فراوان توانست در راه آهن قطور #استخدام و كاري براي خودش به دست آورد. 🇮🇷انقلاب اسلامي تحت رهبري زعيم عاليقدر #امام خميني به اوج خود رسيد و درست موقعي كه سران شرق و غرب به تكاپو افتاده بودند تا بلكه بتوانند اين انقلاب اسلامي را به ضعف و نابودي بكشانند، زهي خيال باطل. چون بر اين مملكت امام زمان نظر داشت و دارد. در اين موقع بود. مصطفي كارش را ول كرده دعوت مي كرد و مردم را جمع مي كرد و با زبان بسيار ساده از #انقلاب و #امام سخن مي گفت و مردم را به #وحدت دعوت مي كرد و مي گفت بايد همه با هم برادر و برابر باشند و بر همديگر نبايد پشت بكنند چون تا وقتي #متحد هستيم،‌شكست نمي خوريم. 🔹چندمين بار مورد هجوم ضد انقلابيون واقع شد و مورد غضب اشرار منطقه گرديد و حتي از طرف اشرار نامه هاي به اين مضمون كه بايد ماشين راه آهن را بياوري و در اختيار ما قرار داده و خود نيز با ما همكاري بنمائي، ولي چون او به #انقلاب و #اسلام معتقد بود علاوه از اينكه ماشين را نداد بلكه آنها را پرخاش كرده و گفت: «با اين تهديدهاي پوچ مرا مي ترسانند، حاضرم تا آخرين قطره خون با شما نبرد كنم.» و بالاخره به آرزويش رسيد و خونش را به پاي درختي ريخت كه ثمره آن #ولايت_فقيه است و در اين راه از هيچ كوششي فروگذار نشد و در تاريخ #1359/4/1 شربت گواراي #شهادت را نوشيد. 🌷روحش شاد و يادش گرامي باد🌷 🕊#شهدای_شهرستان_خوی ️ @Shohadaye_khoy