💠 #زندگینامه_شهید غلامحسین بختیاری 🌹🕊
شهید بزرگوار ، دهم فروردین ۱۳۳۳، در شهرستان بروجرد به دنیا آمد.
پدرش محمدحسین، کشاورز بود و مادرش فاطمه نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند.
سال ۱۳۶۱ ازدواج کرد و صاحب یک دختر شد.
به عنوان سرپاسبان ژاندارمری در جبهه حضور یافت.
چهاردهم مهر ۱۳۶۳، در آبادان بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد.
مزار وی در زادگاهش واقع است.
✅ از روح مطهر شهید غلامحسین بختیاری التماس دعا داریم. 🤲🏻
#آغاز_امامت_امام_زمان_عج
#دعای_فرج
#پویش_لبیک_یا_مهدی_عج
#سلام_فرمانده
🔆 التماس دعای فرج 🤲🏻
#پلیس_امنیت_حجاب_شهید_شهدا #سید_علی_الحسینی_خامنه_ای
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
💠کانال شُهرِه یِ شَهر 🕊شُهَدا🕊️...
❥︎Jồin●↷
🔰دوستداران شهدا🌹🕊️ را به کانال دعوت بفرمائید👇🏻
┏✿○•━━━━━┓
@Shohrehye_Shahr_shohada
┗━━━━━✿•
💠 #زندگینامه_شهید
🌹🍃 محمّد حسين حسينيان، فرزند قربانعلى، در سال 1332 در قريه اَلمجوق سرجام- يكى از روستاهاى استان خراسان - به دنيا آمد.
قرآن را در خانه فرا گرفت. تا كلاس پنجم ابتدايى درس خواند، سپس به علّت كمك به پدر در كار كشاورزى تحصيل را رها كرد. به خواندن قرآن علاقه داشت. در نوجوانى بيشتر كتابهاى مذهبى مخصوصاً نهج البلاغه را مطالعه مى كرد. كم حرف بود و تا سؤالى از او پرسيده نمى شد، جواب نمى داد.
🌹🍃 مادرش مى گويد: «شهيد مى گفت: با همسرى ازدواج مى كرد كه با تقوا و با نماز باشد و ما همسرش را بر اساس معيارهاى او انتخاب كرديم.» همسر شهيد مى گويد: «از نظر مذهبى مردى متدين و ديندار بود. رابطه اش با پدر و مادرش بسيار خوب بود و آنها را در زندگيشان كمك مى كرد و فرزندانش را بسيار دوست مى داشت.» فرزند شهيد - كبرى حسينيان – مى گويد: «يكى از خصوصيّات پدرم كه مرا شيفته خود كرده بود، مهربانى بيش از حدّ او به افراد خانواده بود و هيچ گاه در خانه ناراحت نمى شد و هميشه با چهره خندان به خانه مى آمد.» وى به سبب محروميّت روستا به شهر مقدّس مشهد مهاجرت كرد و به كار بنّايى مشغول شد. به گفته خانواده، ايشان معمارى برجسته بود. وى در دوران انقلاب اسلامى همگام با امّت حزب اللّه در تمام صحنه هاى مبارزه عليه رژيم سفاك ستم شاهى شركت مى كرد و فعّالانه در راهپيماييها و تظاهرات حضور داشت. پدر شهيد مى گويد: «شجاعت و تقوا و شهامت او بيشتر از ساير خصلتهايش براى من دوست داشتنى بود.»
🌹🍃وى پس از پيروزى انقلاب اسلامى در بسيج مسجد كرامت فعّاليّت خود را آغاز كرد و حدود ده ماه در كميته انقلاب اسلامى خدمت كرد و با ضد انقلابيون داخلى شديداً مبارزه مى كرد و به خاطر فعّاليّت گسترده اى كه داشت، چندين بار از طرف ضدّ انقلابيون مورد تهديد قرار گرفت.
🌹🍃پدر شهيد مى گويد: «وى به خاطر خدا، اسلام، قرآن و تماميّت ارضى ميهن اسلامى و لبيك به نداى «هل من ناصر ينصرنى» حضرت امام(ره) و نابودى كفر و پيروزى اسلام راهى ميادين نبرد حق عليه باطل شد.
🌹🍃وى در تنگه چزّابه به عنوان فرمانده گردان مشغول نبرد بود كه مجروح شد و به مشهد منتقل شد. خواهر شهيد مى گويد: «هنگامى كه ايشان مجروح شده بود ما به عيادتش رفتيم، وقتى وارد شدم گفتم: الهى شكر برادر جان كه سلامتى و او در جوابم گفت: اين شكرى ندارد خواهر، هر وقت ديدى كه تير به سينه ام خورده آن وقت خداى را شكر كن و بگو خدا را شكر و همچنين مى گفتند: خواهر من، در سر نمازهايت دعا كن تا شهيد شوم.»
🌹🍃همسر شهيد مى گويد: «شهيد در وصيّت نامه اش از من خواست كه: از بچّه هايش به خوبى مراقبت كنم و با پدر و مادرش مهربان باشم.» اين بار به غرب كشور و به جبهه سومار اعزام شد و مسئوليّت خط 3 گردان را بر عهده داشت.
به گفته يكى از همرزمانش - رجب صمديان - وى در آخرين لحظات زندگى با روحيه اى قوى و با هر كس برخورد اسلامى داشت و تمامى دوستان و خانواده اش را به خواندن نماز جماعت در مسجد و رفتن به جبهه ها توصيه مى كرد.
محمّد حسين حسينيان در 22 مهر 1361 بر اثر اصابت گلوله سيمينوف به سرش و تركش به سر و پا به درجه رفيع شهادت نايل آمد. و پس از انتقال به مشهد در بهشت رضا(ع) به خاك سپرده شد.
پدر شهيد مى گويد: «روزى كه به معراج شهدا رفتيم، تا با شهيد وداعى داشته باشيم، همه ما بهت زده شده بوديم، گويى شهيد به خواب رفته بود و با توجّه به خونى كه از بدن او رفته بود تر، تازه، شاداب و با آرامش خاصّى به نظر مى آمد.»
🌹🍃رفتار شهيد آن قدر خوب بود كه پس از شهادتش همه كسانى كه او را مى شناختند برايش گريه مى كردند؛ به عنوان نمونه مادر شهيد حسن عليمردانى كه مادر سه شهيد است و در شهادت فرزندانش هرگز گريه نكرد، در غم از دست دادن شهيد حسينيان گريه كرد.
✅ التماس دعا ای شهید والا مقام 🤲🏻
مهدی فاطمه" بیا مولا جان🌷
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
💠کانال شُهرِه یِ شَهر 🕊شُهَدا🕊️...
❥︎Jồin●↷
🔰دوستداران شهدا🌹🕊️ را به کانال دعوت بفرمائید👇🏻
┏✿○•━━━━━┓
@Shohrehye_Shahr_shohada
┗━━━━━✿•
💠 #زندگینامه_شهید
🍃🌹شهید مهدی رحیم زاده در سال ۱۳۴۳هجری شمسی، در شهرستان نجف آباد از توابع استان اصفهان چشم به جهان هستی گشود. او که نام زیبای آخرین پیشوای شیعیان را بر خود داشت، دوران کودکی را در سایه تربیت های عالمانه خانواده سپری کرد، تا شاید در آینده سرباز روح الله (ره) گردد.
🍃🌹هنوز دوران نوجوانی را به پایان نرسانده بود، که جنگ تحمیلی او را به سوی دیار نور کشاند و جبهه مأمن امنی برای دلتنگی هایش گشت. عشق و علاقه مهدی به دفاع از حریم کشور و توانائی های بسیارش، باعث شد پس از شرکت در عملیات طریق القدس، به سمت مسئول امور مالی لشکر زرهی ۸ نجف اشرف منصوب گردد. بعد از مدتی علاوه بر این مسئولیت، مدیریت داخلی لشکر و تبلیغات نیز به آن اضافه گشت. مهدی بار ها در جبهه مجروح شد، اما هر بار مصمم تر به مبارزه با دشمن بعثی پرداخت. سرانجام دلاور مؤمن جبهه جنوب پس از شرکت در عملیات های بسیار در تاریخ 24 مهرماه سال ۱۳۶۶ ه.ش به خیل خلوتیان ملکوت و سوختگان عشق حق پیوست.
✅ التماس دعا داریم شهید والا مقام 🌹🕊
مهدی فاطمه" بیا مولا جان🌷
#شهید_دفاع_مقدس
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
💠کانال شُهرِه یِ شَهر 🕊شُهَدا🕊️...
❥︎Jồin●↷
🔰دوستداران شهدا🌹🕊️ را به کانال دعوت بفرمائید👇🏻
┏✿○•━━━━━┓
@Shohrehye_Shahr_shohada
┗━━━━━✿•
💠 #زندگینامه_شهید
شهید والا مقام عبد الرسول نصیری 🌹🕊
🌹🍃 عبدالرسول در یکی از روزهای سال ۱۳۳۷ش هراسان و امیدوار به خانه بازگشت و آخرین فرزندش را با شوق فراوان در آغوش گرفت. نامش را رحمتالله نهاد تا همیشه نامش یادآور عظمت پروردگار باشد: شهید رحمتالله نصیری. او دوران کودکی را در هالهای از فقر و محرومیت سپری کرد و در سن ده سالگی پدر مهربانش را از دست داد.
🌹🍃 کوچههای خاکی خلوت زادگاهش شهرضا غربت و تنهایی او را بیشتر کرد. نصیری با اتمام دوره راهنمایی، به کار در بازار پرداخت و در سال ۱۳۵۶ برای انجام خدمت سربازی وارد ارتش شد، در این زمان برای آشنایی سربازان با ظلم و جور رژیم، آنها را با مسائل سیاسی روز آشنا ساخت و بارها مورد مؤاخذه قرار گرفت.
🌹🍃 وی سرانجام از پادگان گریخت و به مردم مبارز پیوست. رحمتالله علاقه خاصی به ائمه اطهار (ع) و بهخصوص حضرت صاحبالزمان (عج) داشت و اغلب برای ولادت حضرت (عج) مراسم جشن برگزار میکرد. پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، در لباس بسیجی به جبهههای نبرد رفت و در سه عملیات شرکت نمود، اما بعد از عملیات فتحالمبین بهعلت اشتباهی که ستاد ویژه شهدا انجام داده بود، پیکر شهیدی که شماره پلاکش مشابه شماره پلاک رحمتالله بود، در شهرضا بهعنوان شهید نصیری تشییع شد تا اینکه بعد از مدت کوتاهی رحمتالله به میان جمع خانوادهاش بازگشت و معلوم شد آن شهید بزرگوار از خمینیشهر بوده است.
🌹🍃وی به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و جهت آموختن فنون رزمی به دوره آموزش عالی پیاده ارتش در شیراز رفت. با اتمام این دوره با همسر یکی از شهدا ازدواج نمود و به قول خود بهترین یار و همسنگر را یافت.
🌹🍃 نصیری ۵۰ روز بعد راهی جبهههای حق علیه باطل شد تا وظیفه خویش را در قبال دوستان شهیدش انجام دهد. با آغاز عملیات والفجر ۴، گردان یا زهرا (س) با فرماندهی رحمتالله به خط مقدم رفت و مسئولیت بخشی از عملیات را بر عهده گرفت و توانست اهداف مورد نظر را تصرف نماید، اما در حین انجام عملیات، فرمانده شجاع و رشید سپاه اسلام در تاریخ بیست و هفتم مهرماه سال ۱۳۶۲ هجری شمسی در سن بیست و پنج سالگی در منطقه مریوان بر اثر اصابت تیر به قلب پاکش به شهادت رسید. پیکر شهید رحمتالله نصیری را - بنا بر سفارش خود شهید - با لباس سپاه در گلزار شهدای شهرضا به خاک سپردند.
✅التماس دعا شهید 🤲🏻
مهدی فاطمه" بیا مولا جان🌷
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
💠کانال شُهرِه یِ شَهر 🕊شُهَدا🕊️...
❥︎Jồin●↷
🔰دوستداران شهدا🌹🕊️ را به کانال دعوت بفرمائید👇🏻
┏✿○•━━━━━┓
@Shohrehye_Shahr_shohada
┗━━━━━✿•
💠 #زندگینامه_شهید
🌹🍃 شهید رحیم رحیمی چاپانی در سال ۱۳۳۵ش در یکی از محلات تبریز در خانوادهای مذهبی پا به عرصه هستی نهاد. کودکی را در کنار همسالان خود سپری کرد و آموختن علم را از سن هفت سالگی آغاز نمود.
🌹🍃شهید بزرگوار بعد از اخذ مدرک سیکل در سال ۱۳۵۹ش بهعنوان نگهبان به استخدام سازمان صدا و سیما درآمد. زمانیکه جنگ تحمیلی آغاز شد، مشتاقانه در صف جهادگران راه حق قرار گرفت و مردانه در حمایت از مرزهای ایران اسلامی مشغول شد.
🌹🍃 اقامه نماز، انجام فرائضی نظیر امر به معروف و نهی از منکر و نیز حفظ بیتالمال از جمله خصائل بارز این شهید والامقام بهشمار میرفت.
🌹🍃رحیم رحیمی چاپانی سرانجام در تاریخ بیست و نهم مهرماه سال ۱۳۶۲ هجری شمسی در سن بیست و هفت سالگی بر اثر اصابت ترکش در جبهه بانه (لاله حمراء) لقاء حق را تجربه نمود و عاشورائی گشت. پیکر پاکش را در زادگاهش، تبریز به خاک سپردند. از شهید رحیم رحیمی چاپانی، سه فرزند به یادگار ماند.
💠 #زندگینامه_شهید
🌹🍃 شهید حسین خمیسی فرزند بهمن در آبان ماه سال 1342 در شهر اهواز متولد شد. بارزترین خصوصیات حسین آرامش در رفتار و جدیت در پیگیری خواستهها از کودکی به وضوح در وی مشاهده میشد. حسین در دوران کودکی و دبستان با تلاش زیاد به تحصیل اشتغال داشت. علاقهی وافری به نظام و نظامگیری وی را مصمم کرد تا اولین سال تحصیل را در دبیرستان نظام تهران آغاز نماید. پس از چند ماه به علت شرایط حاکم بر جو دبیرستان خود را ترک کرد و سال اول دبیرستان را در شهر اهواز سپری نمود.
🌹🍃حسین به همراه جمعی از دیگر همکلاسیهای خود در جریان تظاهرات روزهای 19 و 20 بهمن ماه سال 57 و در جریان واقعهی آتش زدن دبیرستان و کشته شدن محافظین دبیرستان نظام از دبیرستان خارج شده و به همراه مردم در تسخیر مراکز قدرت و پیروزی انقلاب نقش خویش را ادا نمود.
🌹🍃در سال 1358 با تماس با جریانهای آزادی بخش افغانستان و در کمک به مبارزات مسلمانان افغانی تلاش بسیاری در جمعآوری کمکهای نقدی به عمل آورد و این اقدامات رابطه وی را با آنان تقویت نمود. پس از چندی تصمیم گرفت به همراه رزمندگان افغانی جهت شرکت در عملیات رزمی به افغانستان برود. مخالفت خانواده وی با این مسئله موجب نگرانی بیش از حد حسین شد. در میانهی سال تحصیلی 58 و اوجگیری مسئله علاقه ایشان به عزیمت به افغانستان و تبعات مخالفت، مادر تصمیم گرفت حسین را برای دیدار امام خمینی(قدس سره شریف) به قم ببرد.
🌹🍃 پس از سفر و دیدار حضرت امام(قدس سره شریف) بود که آرامشی پر معنی بر چهرهی حسین مستولی شد.
در تابستان سال 1359 پس از مراجعت از جهاد سازندگی ایلام مکرر اظهار داشت که به زودی جنگی را در پیش خواهیم داشت و این مسئله را به استناد رویت پروازهای تجسس هواپیماهای عراقی اظهار داشت. پیشبینی حسین درست از کار در آمد و جنگ آغاز شد و او مشتاقانه در این نبرد شرکت کرد.
🌹🍃 عاقبت در عملیات بزرگ ایران علیه نیروهای بعثی در روزهای 16 و 17 دی ماه سال 59 پس از کسب پیروزیهای بزرگ، به همراه جمع بزرگی از رزمندگان به فرماندهی حسین علمالهدی در حلقهی محاصره دشمن قرار گرفتند و تا آخرین رمق جنگیدند و خاطرهی کربلای حسین(علیهم السلام) را تداعی کردند. مزار شهدای هویزه یادآور ایثار و مردانگی رزم آورانی چون حسین است. به دلیل سکونت خانواده حسین در شهر دلیجان مزار یادبودی برایش احداث شده است.