eitaa logo
کانال سین جیم دین
1.7هزار دنبال‌کننده
203 عکس
186 ویدیو
20 فایل
❓طرح سؤال و پرسش‌هایِ 👈 اجتماعی 👈 اخلاقی 👈 فرهنگی 👈 عرفانی 👈 اعتقادی 👈 تربیتی 👈 مذهبی 👈 و فقهی ☝️از شما و جواب، از زبانِ دینِ خدا ❤️🙂 ❓طرح سوال: http://eitaa.com/joinchat/2763194382Caab40ace76 🆔 @SinJimDin
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تدبر در قرآن خلخال
استاد صدری - زیارت عاشورا ۲.mp3
19.73M
🔹 تدبر در (2) 2️⃣ قدم دوّم: برائت (1. توجه به مصیبت) ✍️ از عبارت "یا أباعبد الله لقد عظُمت الرزیّة" تا عبارت "مِن أشیاعِهم و أتباعِهِم". 👈استاد صدری 👈 26 / شهریور / 1402 ــ شهرستان خلخال فرمت Mp3 🆔 @Tqkhalkhal
هدایت شده از تدبر در قرآن خلخال
استاد صدری - زیارت عاشورا ۳.mp3
38.44M
🔹 تدبر در (3) 2️⃣ قدم دوّم: برائت (2. اظهار تسلیم به اهلبیت) ✍️ از عبارت "یا أباعبد الله إنّی سِلمٌ لِمَن..." تا عبارت "تنقبّت لِقِتالِکَ" 3️⃣ قدم سوّم: درخواست توفیقِ انتقام ✍️ از عبارت "بأبی أنتَ وَ اُمّی" تا عبارت "وجیهاً بالحسین فی الدّنیا و الآخرة" 4️⃣ قدم چهارم: موالات و برائت، عامل تقرّب ✍️ از عبارت "یا أبا عبدالله إنّی أتقرّبُ" تا عبارت "مِن أشیاعِهِم و أتباعِهِم". 👈استاد صدری 👈 27 / شهریور / 1402 ــ شهرستان خلخال فرمت Mp3 🆔 @Tqkhalkhal
هدایت شده از تدبر در قرآن خلخال
استاد صدری - زیارت عاشورا ۴.mp3
39.3M
🔹 تدبر در (4) 5️⃣ قدم پنجم: طلب حاجتِ زائر از خدا ✍️ از عبارت "إنّی سِلمٌ لِمَن..." تا عبارت "ممات محمد و آلِ محمد" 6️⃣ قدم ششم: شِکوِه از بنی امیّه ✍️ از عبارت "اللَّهُمَّ إِنَّ هَذَا يَوْمٌ" تا عبارت "آل نبیک علیه و علیهم السّلام" 7️⃣ قدم هفتم: برائت و سلام جامع ✍️ از عبارت "اللَّهُمَّ العن اولَ ظالم" تا عبارت "و علی اصحاب الحسین". 8️⃣ قدم هشتم: اظهار برائت آخر ✍️ از عبارت "اللَّهُمَّ خُصّ أنتَ" تا عبارت "إلی یوم القیامة". 9️⃣ قدم نهم: سجده‌ی وصال ✍️ از عبارت "اللَّهُمَّ لکَ الحَمدُ" تا عبارت "بذلوا مُهَجَهُم دونَ الحسین". 👈استاد صدری 👈 28 / شهریور / 1402 ــ شهرستان خلخال فرمت Mp3 🆔 @Tqkhalkhal
کانال سین جیم دین
▪️روضه مکتوب (11) 👈 شام غریبان 🗣 امام صادق فرمود: چهار هزار فرشته روز عاشورا از محضر خداوند متعا
▪️روضه مکتوب (12) 👈 روضه امام سجاد ➕ ده روز 12 روز پای سفره کریم ترین بنده هایِ خدا نشستیم. از اصحابِ حسین گفتیم، از فرزندانِ حسین خواندیم، مصائبِ سید الشهداء رو مرور کردیم و اشک ریختیم. امروز، روزِ آخره و میخوایم از امامِ سجاد بخونیم. اما قبلش میخوام به امام زمان بگم: "مُزدِ این عزاداران رو قبلِ اینکه عرقشون خُشک بشه بهشون بده". 🗣 بگیم یا صاحبَ الزمان! شما صاحب عزائید. تا مُهرِ تایید شما رویِ عزاداریِ ما نباشه، فایده نداره. صله و دست مُزد ما این باشه که این قلیل توسلاتِ ما رو قبول کنید. بپذیرید ما رو به نوکری درِ خونه اهلبیت. ما رو واردِ اردوگاهِ خودتون بکنید. مگه جدِ بزرگوارتون امامِ صادق نفرمود: "هرکس برای اباعبدالله اشک بریزد پیامبر را خوشحال کرده، فاطمه رو خوشحال کرده، حق اهلبیت رو ادا کرده"؟ خُب مام گریه کُنِ جدِ غریبِ شما بودیم صُبح و شب. ✋السلام علیکَ یا علی بن الحسین یا بن رسول الله، یا حجة الله علی خلقه.... . ✍️ شاید کسی در عالم مثل حضرت امام زین العباد گریه نکرد و اشک نریخت؛ اونم در اوجِ مظلومیت. این جمله امام سجاد خودش به تنهائی سوزناکترین روضه است؛ که آقا فرمود: "در تمام مکه و مدینه حتی بیست نفر هم ما را دوست ندارند"!!! ا😭 نقل کردن تا سی و پنج سال شبانه روز برای پدر بزرگوارش گریه میکرد، روضه میخواند. آب برای آقا می آوردند اشک دورِ چشمانِ مبارکِ آقا حلقه میزد. غذا می آوردند حضرت منقلب می شدند. گاهی میشد از کوچه ای عُبور میکردند میدیدن قصاب داره گوسفندی رو ذبح میکنه میفرمودن: "آیا آب به این گوسفند دادین"؟ 📝 پاسخ میدادن بله آقاجان! مگه میشه آبش ندیم؟ سنتِ رسولِ خداست. بعد حضرت شروع می کردند به گریه کردن، می فرمودند: "اما پدرم حسین رو بینِ دو نهرِ آب با لب تشنه کُشتند". اگر کُشتند چرا آبَت ندادند کفن بر جسم صد چاکت نکردند دریدند سینه ات را با سُم اسب ترحم بر تن پاکت نکردند اگر کشتند چرا خاکَت نکردند امان بر طفل بی تابت ندادند ➕ نمیدانم چه حالی به حضرت دست داد اون لحظه ای که امام سجاد خواست بدن غرق به خون و قطعه قطعه پدر رو بردارد برای دفن! یه وقت ببینن این بدنِ قطعه قطعه قابلِ حرکت نیست. صدا بزند بنی اسد! برید یک حصیر و بوریا بیارید. ✍️ بدنِ بهترین خلق خدا رو در حصیرگذاشتند. خود آقا وارد قبر شدند بدن اباعبدالله رو در قبر گذاشتند برویِ قبر نوشتند: "هذا قبر حسین بن علی بن ابی طالب، مرمل بالدماء، مقطع الاعضاء". همه صدا بزنن حسین... . 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید 🆔 @SinJimDin
کانال سین جیم دین
▪️روضه مکتوب (12) 👈 روضه امام سجاد ➕ ده روز 12 روز پای سفره کریم ترین بنده هایِ خدا نشستیم. از اص
▪️روضه مکتوب (13) 👈 روضه حضرت زینب السلام علی المهدی و علی آبائه الطاهرین در چرخ ولایت است کوکب، زینب / علّامه‌ی نارفته به مکتب، زینب گفتم به خرَد یگانه‌ی دوران کیست؟ / بی پرده دوبار گفت زینب، زینب زینب که از خدا صلوات مکررش / زینب که بعد فاطمه خوانند کوثرش این است آن سلاله زهرا که انبیا / گل‌بوسه می نهند به قبر مطهرش ➕ امام زمان خیلی روضه عمه جانشون زینب رو دوست دارن. پرسیدن آقاجان اونجایی که توی زیارت ناحیه مقدسه فرمودید: "لابکین علیکَ بدل الدموعِ دماً" اشاره تون به کدوم مصیبته؟ امام حسین؟ گودی قتلگاه؟ علی اصغر؟ قاسم؟ 🗣 فرموده باشند برای اسارت عمه ام زینب! زینب هر وقت به زیارتِ قبر پیامبر میرفتند حسنین، خواهر رو مشایعت می‌کردند. امیرالمومنین فرموده بودند قبل از ورودِ زینب، چراغِ کنارِ قبر رو خاموش کنند. ❓وقتی امام حسن علتِ خاموش کردنِ چراغ رو پرسیدند، امیرالمومنین فرمودند: "می‌خواهم چشم کسی به قد و قامت خواهرت نیفته". 👌 من می‌گم علی جان! یا امامِ مجتبی! نبودید توی شام ببینید؛ زینبو واردِ بزمِ شراب کردند! عباس جان به صورتِ زینبِت سیلی زدند! ✍️ همونایی که نون خورِ علی بودن، همونایی که یه زمان امیرالمومنین براشون نون و خرما می بُرد، الآن دارن به زینب صدقه می‌دن: یتیمانی که بابم نان و خرما داد بر آن‌ها / تصدّق می‌دهند امروز بر ما نان و خرما را هزاران چشمِ نامحرم تماشا می‌کند ما را / بگردان یا رب از ناموس خود چشم تماشا را یکی بر دخترت چشم کنیزی دوخته باز آ / بکش بر فرق پر خاکسترش دست تسلا را السلام علی قلبِ زینب الصبور و لسانِها الشَکور. . 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید 🆔 @SinJimDin
22.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹زعفر جنّی ❓حاج آقا این کلیپ مربوط می‌شه به هیأتِ زعفر جنّی! ماجراش چیه؟ 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید. ــــــــــــــــــ 📝 پاسخ: ❌ گفته می‌شود زَعْفَر جنّی در سال 61 هجری و مصادف با واقعه‌ی عاشورا، رهبرِ جنّیانِ مؤمن بوده و حتّی پیشنهادِ کمک به امام حسین را داده است. اما این مطلب در هیچ منبعِ معتبری نیامده است! ❗️برای اوّلین بار شخصی بنامِ ملّا حسین کاشفی که در قرن دهم می‌زیسته، قصّه‌ی زعفر جنّی را در کتاب روضة الشهداء آورده است. روضة الشهداء یک منبعِ کُهن و معتبر محسوب نمی‌شود. این کتاب به دلیل ضعفِ محتوایی، نقل‌های نادرستِ بی سند و نگرش صوفیانه مورد نقد است. 🗣شهید مطهری در مورد این کتاب و نویسنده‌اش می‌گوید: "کتاب معروفی است به نام روضة الشهداء که نویسنده‌ی آن ملاحسین‌ کاشفی است. داستان زعفر جنی و عروسی قاسم، اول بار در کتاب این فرد نوشته شده. ملا حسین مرد با سوادی بوده اما معلوم نیست شیعه بوده یا سنی و اساسا مرد بوقلمون صفتی بوده. بین شیعه‌ها که می‌رفته ، خودش را شیعه صددرصد و مسلّم معرفی می‌کرده و بین سُنی‌ها که می‌رفته خودش را حنفی نشان می‌داده است‌". ⚠️ با این اوصاف، هیأت زعفر جنّی یک بدعت و انحراف محسوب می‌شود. مسئولین امر باید هر چه زودتر با این خرافه مقابله کنند. چرا که اگر محفلِ حضرت سیدالشهداء از پیرایه‌های خرافی پاک نشود زمینه‌ی تمسخرِ بدخواهان و دین‌گریزیِ ساده‌لوحان فراهم خواهد شد. 🆔 @SinJimDin
🔹مکر خدا ❓منظور از مکرِ خدا در قرآن چیست؟ خدا نعوذ بالله، مکّار هست یعنی؟😳 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید. ــــــــــــــــــ 📝 پاسخ: ✍️ شخصی از امام رضا همین سوال را مطرح کرد و امام در پاسخ فرمودند: "خدای عزوجل نه تمسخر می‌کند، نه خدعه و نه مکر؛ بلکه جزاء تمسخر و مکر و خدعه را می‌دهد". کتاب التوحید/شیخ صدوق/ص163. ☝️بنابراین تعابیری نظیرِ "وَ اللهُ خیرُ الماکِرینَ" در آیه 54 سوره‌ی آل عمران، به معنایِ فریب و حُقه و کلاه‌برداری نیست؛ بلکه بمعنایِ بازگرداندنِ مکرشان به خودشان است. ➕ علاوه بر این‌که مکر و کیدِ الهی در اغلبِ موارد، اشاره به سنّتی از سنت‌های الهی دارد. مثلا تعبیرِ "اکیدُ کیداً" در آیه‌ی ماقبلِ آخر سوره طارق با عبارتِ "فمهّل الکافرینَ أمهِلهُم رُوَیدا" که در آیه بعد می آید تبیین می‌شود. ☝️با این بیان که مراد از مکر و کیدِ الهی، این است که خدا منکرانِ قیامت را در دم عذاب نمی‌کند و به اندازه‌ی عُمر دنیایِ زودگذرشان به آنان مُهلت می‌دهد. همین مُهلت دادن و همین که گناه می‌کنند اما درجا عذاب نمی‌شوند، مکرِ خداست. 🔔 مثلِ مادری که به حرمتِ میهمانان، شیطنت‌های کودکش را نادیده می‌گیرد و سکوت اختیار می‌کند؛ اما مهلت اندکِ میهمانی که تمام شد، آن‌وقت کودک می‌فهمد که سکوتِ مادر در مهمانی از بابِ مکر بود و اتمامِ میهمانی، شروعِ تنبیهش است. 📢 بگذریم از اینکه "مکر" اساسا در زبانِ عربی بر خلافِ زبان فارسی، لزوما به نقشه‌هایِ شیطانی اطلاق نمی‌شود. مکر به هر نوع چاره اندیشی و بقولِ امروزی ها استراتژی‌ای اطلاق می‌شود که در برابرِ یک توطئه بکار می‌رود. پس مکرِ خدا یعنی نقشِ بر آب کردنِ نقشه‌ی دشمنان الهی. 🆔 @SinJimDin
هدایت شده از تدبر در قرآن خلخال
👉1👈 🔹خواهرَم حجابَت خدا قوت به بانوانِ خلخالی... ✅ تویِ روزگاری که خیلیا از اقامه‌ی فریضه‌ی امر به معروف و نهی از منکر می‌ترسن، یه تیم از خانومایِ خلخالی بدونِ حمایتِ ارگانی و سازمانی، کاملا خودجوش دست به کار شدن برای مقابله با بی حجابی. عکس‌های بالا رو هم مدیرِ تیمشون برام فرستادن. از راهِ دور خدا قوت می‌گم بهشون. اگه قابل بدونن، به نیابت از همه شون یک زیارتنامه خوندم حرم حضرت معصومه. 👌گاهی باید دو رکعت نماز خوند... تسبیح به دست گرفت... رفت تویِ خیابون... و یک دورِ تسبیح، با دیدنِ هر بی‌حجاب طوری که بشنوه این ذکر رو به زبون آورد: "خواهرِ خوبم! حجابتون" 🙂🌹 ✍️ نهی از منکر، مثل نماز واجبه! ماها که از تارک الصلاة بودن می ترسیم، آیا از ترکِ فریضه نهی از منکر نمی ترسیم؟ کِی میخوایم قضای نهی از منکرهامونو بجا بیاریم؟! 10 تا درمیون، به بی حجابهای خیابون تذکر بدیم؛ 9 تایِ دیگه هم سهمِ بقیه متدینین هست. 👌اصلا هم مهم نیس که اونا چه واکنشی به تذکر ما نشون می‌دن، چون وظیفه ما ابلاغِ حکمِ خداست و انجامِ وظیفه. شما با احترام و لبخند، بگو و بگذر هرچند اونا پرخاش کنن... . ثواب این ذکر، کمتر از صلوات نیست... بعدِ پایان نهی از منکر هم دو رکعت نماز بخونیم به نیابت همه‌ی بی‌حجابای اون خیابون و دعا کنیم برای هدایتشون. ❌ نگید نمی شه... چون ما کردیم شد 😉 ادامه 👇👇👇 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید. 🆔 @Tqkhalkhal
هدایت شده از تدبر در قرآن خلخال
👉2👈 ادامه 👆👆👆 📣 اگه هر روز مستمراً توی محله‌های شلوغِ هر شهر، صد تا بچه حزب‌اللهی همراه با خانواده فقط قدم بزنن، کلّی فرق می‌کنه اوضاع. اگه علاوه بر قدم زدن، تذکرِ زبانیِ مودبانه هم بدن، بی حجاب‌ها متوجه می‌شن که "حجاب" مطالبه عمومیِ مَردمه. ❓چطور اونا توی چهارشنبه های سیاهشون با لبخند شما رو دعوت به برهنگی میکنن اما شما اونا رو با لبخند دعوت به پوشیدگی و عفت نکنید؟! اون بی حجاب، به تذکر دهنده اول میگه به تو چه؟ به دومی میگه به تو چه؟! وقتی ده تا تذکرِ مودبانه مسلسلی توی یک خیابون بشنوه، خودشو جمع و جور میکنه؛ اینجاست که دو تا اتفاقِ خوب می‌افته: 👌 اول این‌که بی‌حجاب‌های مؤدبِ فریب‌خورده اصلاح می‌شن؛ دوم این‌که بی‌حجابای مغرضِ بی‌ادب و اعضای باندهای بی‌حجابی تا شما رو می‌بینن فرار می‌کنن. ✅ بعضی خانمای خوش‌سلیقه، [فقط خانوماها] گُل و کارت‌پستالِ حجاب می‌دن به بی‌حجابا توی مترو و اتوبوس و خیابون و... :) اینم یه روشه برای نهی از منکر. خلاصه جزء ساکتینِ ترسو نباشیم. ✍️ پ.ن1: می‌شه تویِ مترو یا پارک و دانشگاه و حتی کفِ خیابون، با لبخند یه فلش کارتِ متناسب، هدیه بدیم به بغل دستی مون. روشَم یه آیدی بزاریم شاید سوالی داشت و خواست ارتباط بگیره باهامون. این مدل امر به معروف رو دست کم نگیریم. کم نبودن کسانی که با هدیه و لبخند، مسیرِ زندگی شون عوض شده. فلش کارتِ ریحانه را این‌جا ببینید. ✍️ پ.ن2: کورترین گره‌ها هم با دستانِ توانمند بچه‌حزب اللهی‌های مورد حمایتِ خدا باز شدنیه. ما تویِ دفاعِ مقدس و نُهِ دی دریافتیم که اگه عزمِ مردم جزم بشه، می‌شه هر معضلی از جمله بی‌حجابی رو ریشه‌کن کرد. ✊ یک خروشِ مردمی می‌طلبه نهادینه سازیِ فرهنگِ عفاف و حجاب در جامعه. تویِ پدیده‌ی بی‌حجابی، بیشترش بچه حزب اللهی‌ها مقصرن. ما فقط اکتفا کردیم به نصبِ چند بنر و برگزاری همایشِ سالانه؛ که البته این‌ها در عینِ ارزشمندی، کفِ فعالیتِ فرهنگیه. 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید. 🆔 @Tqkhalkhal
🔹کتاب کاش آدم‌ها... به قدرِ کتاب‌هایی که خوانده‌اند اجازه‌ی حرف زدن داشتند... . پ.ن: دکتر گفت: "خوب گوش کن! این سری بجای کتاب، کباب بخر، بخور جون بگیری". راست می‌گفت بنده خدا.😂 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید. 🆔 @SinJimDin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹دلم آسمون می‌خواد ➕دلَم گرفته مرتضی! این همه چراغ تویِ این شهر... این همه چشم... من دلَم آسمون می‌خواد مرتضی، آسمون... . پ.ن: جمعه، تنگ غروب 😭 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید 🆔 @SinJimDin
🔹تسبیح اسرار آمیز دایی 🗣 دایی رضا به این مضمون گفت: "تسبیحم پاره شد! احتمالا سفره‌ی جهاد و شهادت داره جمع می‌شه". طولی نکشید که جنگ تموم شد. رزمنده‌ها به این تسبیح اعتقاد داشتن. تقریبا همه‌ی اونایی که با تسبیح دایی ذکر گفته بودن، شهید شدن!! ✍️ سال چهارم طلبگی بود که رد دایی رضا رو از خیابون شهید دل‌آذر گرفتم. یکی از محله‌های قدیمی قم. اون موقع بچه‌سال‌تر بودم و هنوز صورتم مو نداشت. قدم‌زنان به خونه‌ی کلنگی‌ای رسیدم که ابتدای کوچه بود. 🏠 درِ خونه رو که باز کرد دایی، خیلی گرم به آغوش کشید منو؛ انگار نه انگار که این اولین ملاقاتمونه! وقتی فهمید سیدم و اسمم "محمد مهدیه" دیگه نام‌خانودگی‌مو جدی نگرفت و خیلی شیرین "سید مهدی" صدام می‌زد. 🗣 می‌گفت: سید مهدی جان! همت بلند دار که مردان روزگار / از همت بلند به جایی رسیده اند. خیلی شعر می‌خوند دائی رضا. من نه قریحه‌ی شعری دارم و نه حافظه‌ی قوی؛ خیلی یادم نمی‌یاد شعرای قشنگشو. توی دلم می‌گفتم دایی چن تا دیوان شعر رو قورت داده؟! ✍️ رزمنده‌ها دایی رضا رو بیشتر به شعرهایی می‌شناسن که شبْ هنگام، زمزمه می‌کرد و بچه‌ها یکی یکی آماده‌ی تهجد و شب‌زنده‌داری می‌شدن. اما وقتی از دایی در مورد جبهه می‌پرسی، متواضعانه می‌گه: "ما به یاد نداریم شب عملیات چطور بوده، ما تماشاگر بودیم". 📣 بچه‌های شاهرود دایی رضا رو خوب می‌شناسن. رضا بسطامی، روحانی گردان سیدالشهدای تیپ قائم؛ رزمنده‌ها انقدر دوسش داشتن که "دایی"صدا می‌زدن اونو. 👌 عموها و دایی‌های جبهه‌ها هم رنگ و بوی دیگه‌ای داشتن. اونا جوون‌ها رو با قرآن، نماز و تهجد سرگرم می‌کردن؛ نه با موسیقی، حرکات موزون، جلف‌بازی و نازک کردن صدا. ✅ خروجی آموزش‌گاه عموها و دائی‌های جبهه، امثال شهید همت‌ها بودند و خروجی خاله‌های روزافزونِ امروزینِ صداوسیما، یه مشت بچه‌ی پفکیِ غرغرو و سوسول. 📿 اصلی‌ترین هدفم از دیدار با دایی رضا، "تسبیح" بود؛ دایی همونطور که چهار زانو نشسته بود، دونه‌های آبی رنگ تسبیح رو خیلی آروم با انگشت شصتش هل می‌داد. ➕متقابلا چشمای من هم با اون دونه‌ها چپ و راست می‌رفتن. ابوالفضل کنارم نشسته بود و مرتب چشم و ابرو می نداخت! یعنی حواست به دایی باشه، نه تسبیح!! 👀 چند باری که نگاه‌های معنادار ابوالفضل تکرار شد، دل به دریا زدم و مصمم شدم که بحث تسبیح رو پیش بکشم؛ اما باز هم نشد؛ انگار شعرهای دایی تمومی نداشت. با لهجه‌ی شیرین شاهرودی می‎گفت باید درس بخونی‌ها. بعد دوباره شروع کرد به خوندن شعر... . ⏰ هر چی زمان می‌گذشت، اضطرابم بیشتر می‌شد. دایی، جانباز بود و شیمیائی؛ بخاطر همین خیلی نباید مزاحمش می‌شدیم. نمی‌دونم چی شد که یه دفعه دایی تسبیحش‌رو گرفت طرفم. گفت: مال تو باشه. چشام گِرد شد!!😍 ابوالفضل هم از نتیجه دادن شیطنتم بهت‌زده شد! ☝️در کمال ناباوری سرمو بلند کردم، به محاسن سپید دایی خیره شدم؛ و بعد چشماش. چقدر زیر عمامه‌ی سفید، نورانی شده بود چهره‌ی دایی! گویا از ابتدای دیدار، به این نکته دقت نداشتم. ➕این‌چهره، بعد از سپری شدن این همه سال، هنوز توی ذهنم مونده. بعدِ اون دیگه هیچ‌وقت دائی رو ندیدم. تسبیح هم بعد از چند روز ناپدید شد!! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍️ پ.ن: زندگی زیباست، اما شهادت از آن زیباتر. سلامت تن زیباست، اما پرنده عشق تن را قفسی می‌بیند که در باغ نهاده باشند... و مگر نه آنکه گردن‌ها را باریک آفریده‌اند تا در مقتل کربلای عشق آسان‌تر بریده شوند؟ سید مرتضی آوینی 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید. 🆔 @SinJimDin