بیا کوله هایمان را دوباره بیرون بکشیم و غبار دو سال داغِ مانده بر دل را بتکانیم.... بیا بو بکشیم و لمسش کنیم. گوش به صدایش بسپاریم و برویم تا آنجا که خاطر خواه اوست. تا آنجا که خاطر خواه ماست. میشنوی؟! آواز کشیده شدن جعبه میوه هایی که ساک زنان عرب را جای داده اند؛ یکی شده با نوحه خوانی مردی عباپوش. گروهی سیاه پوش که به سینه می‌کوبند و مخلوط ملیت ها که یک معنا را با چندین زبان میخوانند. مای بارد! مای بارد! دستت را دراز کن زائر حسین(ع) و خنکی آب را جرعه جرعه بنوش به یاد تشنه لبان. کوله را بیشتر به خودت بچسبان. داغی آفتاب عراق را لمس کن. دخترکان عرب با صورتهای ریز و خرمایی رنگ و سربند یا رقیه به خط ایستاده اند و مشت گره کرده سرود لبیک یاحسین(ع) سر می‌دهند و کفش به پا ندارند و انگشتان کوچکشان خاک گرفته است. نکند گرفتار خار و خاشاک شود! پارچه سیاه را از کوله بیرون بیاور و به سر در خانه بکوب و زیرش بنویس این خانه عزادار حسین(ع) است. بنویس در این خانه، طعمِ وصلْ چشیده ای دوسال است در حال جان دادن است و چاره اش کمی آفتاب داغ عراق و تاول پا و راه کربلا و شای عراقیست. بنویس به امید گرفتن جواز رفتن به سرزمین عشق برای سال دیگر، اربعین امسال چای و خرما میدهم. بنویس خرماهایش را ارده میریزم به یاد سینی خرماهای بین راه. بنویس شاید قرار است نروم تا بشوم خادم حسین (ع) درخیمه کوچکی که به نام آقا بنا کردم! بنویس کسی چه می‌داند. شاید سوختن در فراق یار پاداش چند سال پای پیاده تا حرم باشد! شاید سوختن یعنی قبولی آن زیارت ها و پیاده رفتن ها و اشک ها. 🖌ف.محمدی #خاطرات_اربعین @sireyoshshagh

مثلا تو قبول کردی... کوله بارم رو هم بستم... مثلا من الان توی، راه کرب بلا هستم... این روز ها فقط گوش شده ام و مثلا مثلا های مداحی را به خورد جانم میدهم. امسال باز هم دست به کنترل شبکه عوض میکنم به امید دیدن یک تکه از مستند مسیر کربلا. به امید یک لحظه حس بودن حس حضور. نرفته تا به حال و امسال هم نمیروم. من دائم سرگردانم بین نرفتن هایم. خاطرات من از پیاده روی اربعین خلاصه میشود در تلوزیون و حسرت و اشک. مداحی و اشک. عکس و فیلم و اشک. ندیدن مشایه و نچشیدن قیمه عربی و استراحت نکردن در موکب و تاول نزدن پا و همش نبودن و اشک. فکر میکنم و فکر میکنم که خدا یا میشود من هم یک بار طعم در مسیر بودن را بچشم؟! میشود خستگی راه رسیدن به امام حسین را حس کنم.می شود من هم آن صحنه های زیبا رااز نزدیک ببینم خدایا راه کربلا را برای همه ما باز کن. چه آنها که رفته اند و نمیروند و میسوزند چه آنها که نرفته میسوزند. #خاطرات_اربعین به سیره عشاق بپیوندید 👇 https://eitaa.com/sireyoshshagh