eitaa logo
سفره فرهنگى ريحانه
637 دنبال‌کننده
13.1هزار عکس
3.5هزار ویدیو
51 فایل
قرارمان چیدن «روح» و «ریحان» برای شما «ریحانه‌»های این سرزمین سبز در سفره‌ای فرهنگی است. «سفره فرهنگی ریحانه» با همت معاونت فرهنگی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) آماده شده است. @farhangimoaseseAdmin : ارتباط با ادمين
مشاهده در ایتا
دانلود
▫️پدافند مهم است فرمانده اهمیت دارد موشک مافوق صوت است سرجنگی و نقطه زن و... اما ما در جنگ هم با توکل بر خدا، نصرت او با عنایت حضرت صاحب(عج) ایستادیم. ادوات و فرماندهان جای خود، توسل به حضرت صاحب(عج) جای خود‌. ما با قدرت ایمان از ایران دفاع می‌‌نماییم و با استغاثه از امام عصر(عج) نیروهای مسلح را یاری می‌کنیم. 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 @SofreFarhangiReyhane
3.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💐 سلام برتو ای تلاوت‌کننده کتاب خدا... 💠اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج💠 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 @SofreFarhangiReyhane
17.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⁉️آیا علم میتونه با عمر طولانی امام زمان مخالفتی داشته باشه؟! 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 @SofreFarhangiReyhane
🏴 این طالب بدم المقتول بکربلا... کجاست آن که از خون شهید کربلا انتقام خواهد کشید؟ 🏴🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 @SofreFarhangiReyhane
3.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💐 سلام برتو ای تلاوت‌کننده کتاب خدا... 💠اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج💠 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 @SofreFarhangiReyhane
4.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نذر سایه.... خاطره‌ای تکان‌دهنده از نذر عجیب یک عراقی برای زائران اربعین... 🍃أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج ┈••✾•▪️🏴▪️•✾••┈ @SofreFarhangiReyhane
2.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💐 سلام بر تو ای پیمان خدا... 💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج💠 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 @SofreFarhangiReyhane
🌱 حدیث: امام حسن عسکری علیه‌السلام: 🔻 در زمان غیبت عجل الله تعالی فرجه الشریف هيچ کس نجات پيدا نمی‌کند غیر از دو دسته: 1️⃣ شیعیان ثابت قدمش 2️⃣ دعاکنندگان فرجش 📗کمال الدین، ص۲۸۴ 🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 @SofreFarhangiReyhane
2.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 به درد امام زمان بخوریم...🌹 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 @SofreFarhangiReyhane
▫️آن پیرزن آلمانی گفت: دو روز پیش دست به دامن مریم (س) شدم و شفای فرزندم را از او خواستم، خوابم برد، در عالم رؤیا مریم به دیدن من آمد و گفت: از دست من کاری بر نمی‌آید. گفتم: خانم! فرزند شما مسیح (ع) مرده زنده می‌کرد؛ فرزند من که هنوز نمرده است. بدون او نمی‌توانم زندگی کنم. فرمود: پیامبر آخرالزمان نامش محمد (ص) است. او دختری داشت به نام فاطمه (س) که نزد خدا بسیار عزیز است. او پسری دارد به نام مهدی (عج) که امروز حجت خدا روی زمین است و کار در این زمان به دست اوست. به این سه اسم متوسل شو. وقتی از خواب بلند شدم گریه می‌کردم و این سه اسم را تکرار می‌کردم و از مهدی می‌خواستم شفای فرزندم را از خدا بگیرد تا اینکه در کلبه را زدند و این آقا (شیخ جعفر مجتهدی) وارد شد. بعد کنار بستر پسرم نشست و دستش را زیر کمر او برد و دعایی خواند و اسم چهارمی غیر از آن سه اسم را بر زبان آورد. لحظاتی بعد، پسرم در بستر نشست و حرف زد (شفا پیدا کرد) به این آقا گفتم «شما مسیح هستی؟ گفت: نه مادر! مسیح نیستم، گفتم: تو او را زنده کردی، پس مسیح هستی! این آقا گفت: شما آن سه اسمی را که بردی آخرینش مهدی (عج) بود، من خاک پای او هستم و مأموریت داشتم پسرت را شفا دهم و... 📗برداشتی از کتاب "قبله آخرین جلد 1" ویژگی‌های امام عصر (عج) در کلام استاد مسعود عالی «اللــــــــهم صـــــل علـــــــی محمـــــــد و آل محمــــــــد وعجــــــل فـــــــــرجهم» 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 @SofreFarhangiReyhane
🔸گوشه‌ای از دلدادگی شهدا به امام زمان(عج) 🌷شهید محمدرضا تورجی‌زاده 🔹سردار علی مسجدیان می‌گوید:‌ به او گفتم شما باید فرماندهی گروهان را قبول کنی، اما زیر بار نرفت. گفتم: من شما را فقط برای مسئولیت می‌خوام. باید فرماندهی را قبول کنی. بعد از اصرارهای من گفت «به یک شرط» با تعجب گفتم: چه شرطی؟ کمی مکث کرد و گفت «از صبح سه‌شنبه تا چهارشنبه با من کاری نداشته باشی!» علت این حرف را نفهمیدم اما قبول کردم. محمد از فرماندهانی بود که روحیه مدیریت او بالا بود. بچه‌های گردان، عاشق او بودند، اما هر هفته صبح سه‌شنبه تا قبل از ظهر چهارشنبه، نبود و نمی‌دانستیم چه می‌کند. یک‌بار جلوی او را گرفتم و گفتم: معلوم است کجا می‌روی؟! گفت «من که با شما شرط کرده بودم.» گفتم: می‌دانم اما کجا می‌روی؟ آن‌قدر اصرار کردم تا راضی شد بگوید «من می‌روم مسجد جمکران و برمی‌گردم.» با تعجب به چهره‌اش خیره شدم و گفتم: یعنی تو از اینجا نهصد کیلومتر راه می‌روی مسجد جمکران و برمی‌گردی؟! گفت «بله» هفته بعد وقتی می‌خواست برود، همراهش رفتم. چند بار ماشین عوض کردیم. خیلی خسته شدیم. موقع غروب رسیدیم جمکران. بعد از نماز جماعت مشغول نماز امام زمان(عج) شد. چه حالی داشت. اشک می‌ریخت و با مولایش نجوا می‌کرد. نماز که تمام شد گفت «خب برگردیم.» گفتم: چه می‌گویی؟! بگذار امشب را بمانیم. من که خسته‌ام. اما محمد اصرار داشت که برویم. همان شب حرکت کردیم. فهمیدم برنامه هفتگی اوست؛ یعنی نماز که تمام می‌شود برمی‌گردد. در طی مسیر به او نگاه می‌کردم. سرش را به شیشه اتوبوس گذاشته بود و همین‌طور اشک می‌ریخت. به حالش غبطه می‌خوردم. یک‌بار محمد می‌گفت برای رسیدن به مسجد جمکران اتوبوس پیدا نکردم. برای همین 14 بار ماشین عوض کردم تا به مسجد رسیدم. عشق محمد به مولای خودش فقط در رفتن به مسجد جمکران نبود. محمد تورجی مداح بود؛ ذاکری بود با نوایی دل‌نشین، نوای ملکوتی او جان و دل را آسمانی می‌کرد. همیشه اشعار خود را با ذکری از مولایش امام عصر(عج) آغاز می‌کرد. او این شعر را زیاد می‌خواند: بر هم زنید یاران این بزم بی‌صفا را مجلس صفا ندارد بی‌یار مجلس‌آرا 📗کتاب وصال (چهل روایت از دلدادگی شهدا به امام زمان(عج)) گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی، ص 74 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 @SofreFarhangiReyhane