eitaa logo
🍃...تجربه زندگی...🍃
13.8هزار دنبال‌کننده
34.6هزار عکس
1.2هزار ویدیو
7 فایل
عاقلانه انتخاب کن،عاشقانه زندگی کن.... اینجا سفره دل بازه....
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🌸🍃🍃🍃
🍃...تجربه زندگی...🍃
🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 #قشنگه_بخونید 🌸🍃🍃🍃
📚داستان واقعی تصمیم اشتباه ✍️«رویا» سن و سالی نداشت اما سختی‌های زندگی چهره‌اش را در هم شکسته بود. مدام گریه می‌کرد و می‌گفت اشتباه کردم. روی صندلی نشست و جرعه‌ای آب نوشید. بدون مقدمه لب به سخن گشود: درست هشت سال پیش بود. شوهرم برای امرار معاش از این شهر به آن شهر می‌رفت. پسر اولم پنج سالش بود. در نبود «سعید» تنهایی‌ام را پر می‌کرد و سنگ صبورم بود. در آن شرایط که برای تامین هزینه‌های ضروری زندگی و خورد و خوراک پسرمان هم مانده بودیم من دوباره باردار شدم. شوهرم وقتی موضوع را فهمید لبخندی زد و گفت: «نگران نباش. بیشتر کار می‌کنم. خدا روزی رسان است.» اما من نمی‌توانستم نگران نباشم. در طول ۹ ماه بارداری همش به آینده نامعلوم فرزندی که در شکم داشتم فکر می‌کردم. وقتی کمبودها و حسرت‌های پسر اولم را می‌دیدم هزار فکر اشتباه به ذهنم می‌رسید اما... زمان زایمانم نزدیک بود اما شوهرم به‌خاطر کار به شهرستان رفته بود و به ناچار تنها به بیمارستان رفتم. فرزندم به دنیا آمد؛ پسری تپل و دوست داشتنی که همه کارکنان بخش عاشقش شده بودند. نمی‌دانستم در آن شرایط باید خوشحال باشم یا ناراحت... نمی‌خواستم فرزند دومم را هم با حسرت و آرزوهای دست نیافتنی بزرگ کنم. در همین فکرها بودم که ناگهان ضجه‌های زن کنار تختی‌ام مرا به خود آورد. آن زن بچه‌اش مرده به دنیا آمده بود و پزشکان گفته بودند دیگر هرگز نمی‌تواند باردار شود. ظاهرشان نشان می‌داد دست‌شان به دهانشان می‌رسد. نمی‌دانم چطور شد که آن فکر لعنتی به ذهنم رسید. کاش همسرم آنجا بود و نمی‌گذاشت آن کار را انجام دهم. آرام از تخت پایین رفتم و با درد وحشتناکی که داشتم خودم را کنار آن زن رساندم. همه جسارتم را جمع کردم و بچه را به آغوشش سپردم. آن زن شوکه شده بود.
🍃...تجربه زندگی...🍃
📚داستان واقعی تصمیم اشتباه ✍️«رویا» سن و سالی نداشت اما سختی‌های زندگی چهره‌اش را در هم شکسته بود.
گفتم: «می‌خواهی مادرش باشی؟» او و همراهانش بهت زده نگاهم می‌کردند و این سوال در ذهنشان بود که مگر می‌شود مادری بتواند اینقدر راحت از فرزندش بگذرد اما وقتی داستان زندگی‌ام را برایشان گفتم آنها حاضر شدند با پرداخت مبلغی این معامله را انجام دهند. پول را از آنها گرفتم و در حالی که خودم را ملامت می‌کردم و اشک می‌ریختم به شوهرم زنگ زدم. او که منتظر شنیدن خبر تولد فرزندمان بود وقتی صدایم را شنید ساکت شد. به او گفتم بچه مرده به دنیا آمد. شنیدن صدای گریه‌های همسرم داشت دیوانه‌ام می‌کرد اما برای دلداری به او گفتم: «سرنوشت این بچه آخرش هم مرگ بود و ما هم نمی‌توانستیم کاری برایش بکنیم.» آن روز بدون فرزندم به خانه برگشتم اما تا همین امروزکه ۸ سال از آن ماجرا می‌گذرد چهره معصوم نوزادم جلوی چشمم است. سال‌ها از آن روز گذشت، شوهرم با کار و تلاش توانست یک شغل مناسب پیدا کند و زندگی‌مان روی روال افتاده بود. اما عذاب وجدان آن تصمیم اشتباه لحظه‌ای رهایم نمی‌کرد.این شرایط ادامه داشت تا اینکه یک روز صبح که در خانه تنها بودم زنگ در به صدا درآمد. پسرم در را باز کرد. زن و مردی هراسان وارد حیاط شدند. وقتی از پنجره بیرون را نگاه کردم شوکه شده بودم. او همان زنی بود که پسرم را به او فروخته بودم.آن زن مانند همان روز اول گریه می‌کرد و با التماس از من کمک می‌خواست و سراغ شوهرم را می‌گرفت. نمی‌دانستم چه اتفاقی افتاده اما هر چه بود نباید آنها با همسرم روبه‌رو می‌شدند. زن در میان گریه‌هایش گفت:«پسرت سرطان گرفته و پزشکان گفته‌اند فقط با پیوند مغز استخوان از پدرش نجات پیدا می‌کند.»دیگر هیچ کلمه‌ای نمی‌شنیدم.دنیا دور سرم می‌چرخید و از بیرحمی روزگار اشک می‌ریختم. در آن لحظه فقط آنها را از خانه بیرون کردم. اما حتی تصورش را هم نمی‌کردم که بعد از رفتاری که داشتم آنها از آنجا نروند.نزدیک غروب بود که همسرم خشمگین و عصبی وارد خانه شد.آنقدر سرخ شده بود که جرات نمی‌کردم نگاهش کنم.زن و مردجوان جلو در منتظر بودند. آنچه نباید می‌شد اتفاق افتاده بود.رازی که سال‌ها برای پنهان ماندنش تلاش کرده بودم فاش شد و من حرفی برای گفتن نداشتم. همسرم نمی‌توانست این اتفاق را باور کند و مدام می‌گفت: «حتماً تو به من خیانت کردی وگرنه بچه من پیش این زن و شوهر چه می‌کند.» من هر چه سعی می‌کردم موضوع را توضیح بدهم بدتر می‌شد. تا اینکه نتیجه آزمایش‌ها این اتهام را از من برداشت.عمل پیوند انجام شد و پسر کوچولویم از مرگ نجات یافت.اما همسرم پس از ترخیص شدن از بیمارستان دیگر با من حرف نزد.او فقط یک بارپسرمان را دیده بود اما برای اینکه آرامشش را به هم نزند، هیچ حرفی به اونزده بود. روز بعد «سعید» به دادگاه رفت ودرخواست طلاق داد.او به قاضی گفت: «من دیگر به این زن اعتماد ندارم معلوم نیست در این سال‌ها، زمانی که من در شهری دیگر دنبال کار بودم او چه چیزهایی را از من پنهان کرده است» همسرم حتی بعد از جدایی پسر اولم را هم پیش خودش بردومی‌گفت:«تو ثابت کردی که نمی‌توانی مادر خوبی باشی.» من زندگی ام رو باخته ام... لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d من آسمان هستم مدیر کانال... دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100
🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 بابت اون خانمی که در مورد خواستگار نداشتن جوونا گفتن 🌸🍃🍃🍃
🍃...تجربه زندگی...🍃
🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 بابت اون خانمی که در مورد خواستگار نداشتن جوونا گفتن 🌸🍃🍃🍃
سلام ب همگی بابت اون خانمی که در مورد خواستگار نداشتن جوونا گفتن همه اینها درستن احسنت ولی یه چیز دیه هم باید اضافه کنید حجاب و طرز پوشش دختران الان و اینکه الان کمتر دختری هست ک دوست پسر نداشته باشه و اینو جوونا دوست ندارن من خودم دوتا داداش دارم و مجردن یکیش 37 سال داره و یکی 26 هر دوشون ازینکه دختر خوب و متدین و سر ب زیر نیست و همه با کسی هستن و دست خورده میگن ازدواج نمیکنن من خودم چادری ام و خدا میدونه تا ازدواج کردم در مورد ازدواج اصلا نمیدونستم با هیچ پسری کلامی حرف نمیزدم برا خودم قانون‌های داشتم و از اونا رد نمیکردم نه اینکه درس نخونده باشم من لیسانس جامعه شناسی دارم و دختر یکی هستم داداش ام میگن اگ کسی مثل خودت برا ما تونستی پیدا کنیم ما الان داماد میشیم ولی کسی نیست حتی یه خصلت منم داشته باشه 😞 لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d من آسمان هستم مدیر کانال... دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100
🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🌸🍃🍃🍃
🍃...تجربه زندگی...🍃
🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 #ایده_معنوی_اعضا 🌸🍃🍃🍃
خانمی که دعا برا رزق و روزی میخواند اول سوره انعام دوم دعای امام جواد تو کتاب ارتباط باخدا فوق العاده است سوم ذکر : هر صبح و شام ده بار این دعا را بخوان: لاحول ولا قوه إلا بالله توکلت علی الحی الذی لایموت والحمدالله الذی لم یتخذ صاحبة ولا ولدا ولم یکن له شریک فی الملک ولم یکن له ولی من الذل و کبره تکبیرا».ذزق و روزیت زیاد میشه چهارم صله رحم مخصوصا به پدر و مادر 🌱 وصول قرضهایی که به دیگران داده ای ولید بن صبیح می گوید: به امام صادق علیه السلام شکایت کردم از قرض هایی که به دیگران دادم یا نتوانسته اند یا نخواستند بدهند چه کنم پولهایم وصول شود؟ حضرت فرمود : این دعا را بخوان به خواسته ات خواهی رسید : « اللَّهُمَّ هَبْ لِي لَحْظَةً مِنْ لَحَظَاتِكَ تُيَسِّرُ عَلَى غُرَمَائِي‏ بِهَا الْقَضَاءَ وَ تُيَسِّرُ لِي بِهَا مِنْهُمُ الِاقْتِضَاءَ إِنَّكَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ» منابع :مصباح کفعمی ص176-کافی ج 2 ص555 نجات از مستاجری هر روز بعد از نماز صبح هفتاد مرتبه بخواند تاثیر این ذکر در دراز مدت به شرط ایمان به قدرت خداوند حتمی است هر چند شخص فقیر و مسکین باشد « وَ قُل رَبِّ اَنزِلنی مُنزَلاً مُبارَکاً وَ اَنتَ خَیرُالمُنزِلین» جلب رزق و روزی و رونق بازار بر روی یک برگ کاغذ سفید نوشته و سپس آنرا در محل کسب مغازه یا منزل به سمت قبله در آنجا پنهان نمود و این آیات را باید نوشت : « بسم الله الرحمن الرحیم یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله لا اله الا الله و الله اکبر و الحمد الله کثیرا اللهم انی اسئلک من فضلک و رحمتک لا حول و لاقوة الا بالله العلی العظیم فلان بن فلان یا الله یا شکیکفی یا قاهر و یا مغنی یا رزاق یا باسط یا الله» به جای فلان بن فلان در فلان اول اسم خودتون و در فلان دوم اسم مادرتون رو بنویسید مثلا علی بن فاطمه لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d من آسمان هستم مدیر کانال... دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 همسرم وسواس داره.... 🌸🍃🍃🍃
🍃...تجربه زندگی...🍃
🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 همسرم وسواس داره.... 🌸🍃🍃🍃
سلام آسمان جان من یکی از کسایی هستم که هر روز کانالتون چک میکنم و چیزهای زیادی یاد میگیرم میدونم بازم مثل همیشه پیام منو تو کانال نمیزاری اما بازم من پیام میدم خیلی دلم گرفته راستش من همسرم مشکل وسواس داره در کنار تمام اخلاق و رفتارهای بدی که داره این یکی غیر قابل تحمل هست به خدا نمیشه تحمل کرد همش غر میزنه به همه چی گیر میده زندگی هم برای من هم برای بچه ها زهرمار شده 😔😔😔 اما چه کنم نمیتونم توی این شرایط تنهاش بزارم 😔با این که خیلی خیلی اذیتم میکنه اما بازم باید تحمل کنم از شما خواهش میکنم پیام منو توی کانالتون بزارید شاید کسی راه چاره ای برای من داشته باشه ممنون میشم 🌹🌹🌹 لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d من آسمان هستم مدیر کانال... دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100
🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🌸🍃🍃🍃
🍃...تجربه زندگی...🍃
🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 #چالش_خونه_تکونی 🌸🍃🍃🍃
سلام خدا قوت چالش خونه تکونی عالیه منم تجربه دارم ❌شیشه پاک +الکل من شیشه ها پاک میکنم خیلی جواب داده ❌کاشی ها و جاهایی از اشپزخونه که چربی گرفته یکم گاز پاکن میزنم صبرمیکنم چربی سریع حل میشه یک دستمال تمیز می کشم لطفا در خونه تکونی ها سعی کنیم در مصرف اب صرفه جویی کنیم پایدار سلامت باشید کدبانو های عزیز منم مونا باشم خواهر شما لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d من آسمان هستم مدیر کانال... دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100
🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 برای دلانه اکبر می‌نویسم‌.... 🌸🍃🍃🍃