🌸🍃
غبار غم برود
حال خوش شود 💚🌼
دلانه هات رو برام ارسال کن🍃🌸👇
@Aseman100
#بلدی_بگو
🌸🍃
سلام ب همه ی دوستان عزیز امیدوارم حال همگی تون خوب باشه.اسمان جان لطفا پیام منم بزار داخل گروه .از دوستان سوال کنید ایا خوابی ک بعد از ساعت ۹صبح ب بعد ببینیم واقعیت داره یعنی تعبیر داره اخه گفتن خواب روز اثر نداره .یه خواب بد دیدم .
دلانه هات رو برام ارسال کن🍃🌸👇
@Aseman100
🍃...تجربه زندگی...🍃
🌸🍃 بلوغ زودرس 🌸🍃
سلام...
میخواستم داستان زندگی دخترخالم رو ک احساس میکنم خیلی بدرد مادرای کانال میخوره رو براتون بفرستم
اول از همه اینکه من از دخترخالم اجازه گرفتم ولی خب باز از ریز ب ریز جزئیات برام هیچوقت نگفته و من هم چون میدونم مرورش آزارش میده ازش نخواستم بیشتر از این جزئیات رو تعریف کنه
موضوع برمیگرده به سالهای ابتدایی دهه هشتاد منو دخترخالم ۳سال باهم اختلاف سنی داریم و اون بزرگتره ولی خب اصلا شبیه هم نبودیم و نیستیم چ اخلاق چ رفتار...اون تو ی خانواده مرفه ک زیاد مسائل دینی براشون مهم نیست بزرگ شده و من توی خانواده ای ک مذهبی هستن...
خالم و همسر ودخترش زندگی خوبی داشتن و ی واحد آپارتمان توی منطقه ۱ تهران داشتن تا اینکه زمانی ک دختر خاله من کلاس پنجم بود خالم ی پسر بدنیا آورد با بدنیا اومدن پسرخالم تمام توجهات ب سمت اون رفت دخترخاله منم وقتی دید کسی بهش توجه نمیکنه و کمبود محبت رو احساس کرد سریعا رفت سمت جنس مخالف...یادمه تابستونا وقتی میرفتیم خونشون و من ازش میخواستم باهام بازی کنه میگفت تو خیلی بچه ای و بیا بریم پیش ی پسرس باهاش دوستم ببینیش و موتور داره و ...منم بچه بودم حالیم نمیشد باید چکار کنم ی بارم باهاش رفتم بعد ک دیدم همدیگه رو بغل کردن اینقدر ترسیدم بدو بدو میدوم ک برگردم خونه دخترخالمم اسم منو گذاشته بود ببو و بعد از اون دیگه منو باخودش نمیبرد لازمه اینم بگم من رو حساب اینکه دوستش داشتم و دلم نمیخواست کتک بخوره ب هیچکس هیچی نگفتم اون روز...
خلاصه گذشت و تقریبا سالای ۸۴-۸۵بود ک من کلاس پنجم بودم دخترخالم سوم راهنمایی اومده بودن خونه ما و دخترخالم با اصرار زیاد قرار شد تابستون اون سال خونه ما بمونه ولی ی گندی بالا آورد و با سوپرمارکت سرکوچه رفیق شد و رفتن سینما تا ساعت ۱۲ شب ک بابای من فهمید و زنگ زد ک بیان ببرنش بعد از اون شوهرخالم بهش شک کرد و بیشتر زیر نظر گرفتش و چندماه بعد مچشو با پسرهمسایه طبقه بالاییشون تو خونه پسره گرفتن نمی دونم این وسطا چ اتفاقی افتاد ک ب این نتیجه رسیدن دیگه همه جا باهاش برن و یه گوشی ساده نوکیا هم داشت ک ازش گرفتن ولی هرچه قدر فشارهای خالم و همسرش و تلاش برای توضیح دادن اینکه کار دخترخالم بده بیشتر میشد اون بیشتر وقیح میشد حتی رفت گردنبند طلاشو فروخت و یه سیم کارت ایرانسل ب نام یکی از دوست پسراش ک اسمش حمیدرضا بود خرید و یه گوشی و بعد مادر پسره متوجه رابطه پسرش با یه دختر شده بود و یه شر بزرگ برا خالم درست کرد جوری ک رو دیوار محله خالم اینا بزرگ نوشته بودن فلانی حیا کن...
خالم دوباره دخترشو فرستاد پیش ما ولی مامان من حریفش نمیشد برادرمم با اختلاف سنی ۴سال ک با دخترخالم داشت مدام باهم دعواشون میشد و برادرم بهش گیر میداد ک فلان جا نرو فلان کارو نکن با فلانی دیدمت و...
برای همین ب پیشنهاد عمو و عمه دخترخالم تصمیم گرفتن ببرنش پیش مشاوره...و متاسفانه اوضاع فرق چندانی نکرد بجز اینکه خیلی راحت تر میومد ب مامانش میگفت من با فلانی قرار میذارم...
ادامه دارد
دلانه هات رو برام ارسال کن🍃🌸👇
@Aseman100
🌸🍃
قشنگترین دعایی
که شنیدم الهی خدا
نگاه کنه به دلت... ♡
دلانه هات رو برام ارسال کن🍃🌸👇
@Aseman100
🍃...تجربه زندگی...🍃
پاسخ شما برای دختری که عاشق بی تی اس و.... هست 🌸🍃 سلام در رابطه با اون دوستی که گفتن راجب بی تی اس ک
پاسخ شما برای دختری که عاشق بی تی اس هست
🌸🍃
سلام آسمان جانم وسلام به همگی❤️
یه خانومی از گروه بی تی اس صحبتهایی داشتند ومن زیاد در اینمورد اطلاعی نداشتم ولی شنیده بودم روی روحیه جوانها اثر بد میزاره!!!
⭕️ با پاسخ اون دختر خانوم ولحن طلبکارانه وبی ادبانه ایشون مطمئن شدم که کار این گروه واقعا تاثیر مخرب خودش گذاشته
⭕️ دختر خانومیکه اینجور بی ادبانه ودور از نزاکت وبه خیال خودت کوبنده جواب این خانوم دادی فکر نکن با نحوه پاسخی که دادی تونستی حقانیت گروه بی تی اس اثبات کنی!!! اگه واقعا همچین طرفدارای تند وتیز بی ادبی داره معلومه که چه گروهیه
⭕️ واقعا شرم آوره
آسمان جونم خواهشا این پیام بزار ایشون به شخصیت وعلایق خیلی از ما به بدترین لحن بی ادبی کردند بخصوص بزرگترهای گروه
دلانه هات رو برام ارسال کن🍃🌸👇
@Aseman100
🌸🍃
قبول دارین
بعضی آدما تکراری نمیشن
مثل چایی... ❤
دلانه هات رو برام ارسال کن🍃🌸👇
@Aseman100
#سفره_دل
🌸🍃
سلام آسمان جان✅✅✅
عزیز دلم امیدوارم پیاممو بزاری کانال
واقعا درمانده شدم ❤🩹
من نزدیک دوساله از طریق فراخوان بهزیستی در یکی از مراکز مثبت زندگی که زیر نظر بهزیستی هست مشغول به کارشدم (به اصطلاح مددکار اجتماعی هستم)
متاهلم و موقعی که شروع به کار کردم پسرم 2سال و 7ماهش بود. به سختی تونستم راضی شون کنم تا به سه سالگی میرسه پیش مادر شوهر وهمسرم بمونه و الان مهد میره
تواین مدت از هر لحاظ بهم فشار اومد. فشار کاری که نگم واقعا سخت و طاقت فرساست. امورات منزل و بچه داری و همسر و...بماند حقوقم هم 1200تومن با بیمه. وضعیت مالی افتضاح
بزرگترین انگیزه م تواین کار تبدیل به وضعیت یا حقوق طبق قانون کار هست. الان مشکل اصلی من اینه که هیچ خبری نیست درحالی که حتی افراد تحت پوشش چند بار افزایش حقوق داشتن ولی ما اصلا😭
تعدادی از همکاران از این وضعیت خسته شدن وانصراف دادن ولی من باتوجه به اینکه آرزوی شغل دولتی دارم. بزرگترین انگیزه زندگی م اینه که وضعیت تغییر کنه که متاسفانه هیچ خبری نیست😔😔😔
خیلی وقتا به این فکر میکنم انصراف بدم و وقتمو برای فرزندم و زندگیم بزارم چون دلم خیلی براش میسوزه و خجالت میکشم این همه وقت رو تنهاش میزارم آخر سر نمیتونم حتی یه تولد براش بگیرم 😔😔😔ولی بازم امید به آینده نمیزاره از یه طرفم هیچ پذیرشی نیست که بخوام جدب بشم نه برای من و نه همسرم که هر دو توبهترین دانشگاه دولتی تحصیل کردیم 😭😭😭
مستاصل شدم تو رو خدا اگه خانمای عزیز در این زمینه اطلاعی دارند بهم بگن چون واقعا درمانده شدم نمیدونم چکار کنم 😥😥😥
یاحق♥️♥️♥️
دلانه هات رو برام ارسال کن🍃🌸👇
@Aseman100
آموزنده
🍃🌸
🤔شوهرش از شوهر من بهتر است
پسرش از پسر من باهوش تر است
خانه اش از خانه من بهتر است
🌷خداوند می فرماید:
☘وَ لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَ رِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَ أَبْقى «طه/131»
🌼و هرگز به متاعى كه ما به گروهى از آنها دادهايم، چشم مدوز كه (اين) شكوفه و جلوهى زندگى دنياست (و ما مىخواهيم) تا آنها را در آن بيازمائيم و (به يقين) روزىِ پروردگارت بهتر و پايدارتر است.
👌حسد بی ادبی به خداست
خودت را با چشم و هم چشمی خسته نکن
🌷چون هر اندازه که چشم هایت فراتر رود، دلت تنگ تر می شود
🌷به آنچه خداوند برایت قسمت کرده است راضی باش
☺️و بر نعمت هایش شاکر باش
تا ثروتمندترین مردم شوی
و مطمئن باش کسی در دنیا نیست
که حق تعالی هـمه چیـز را به او عطـا
کرده است و هــر آنچیزی که الان دارا
هستی کس دیگری درطــــول زندگی آرزوی آن را داشته است.
دلانه هات رو برام ارسال کن🍃🌸👇
@Aseman100
🌸🍃
از عشق ؛
زیبا تر ،بودن کنار کسی است که
تو را نقطه به نقطه بلد است
بلد است زخم هایت را ببوسد
روحت را نوازش کند
آتش درونت را آرام کند
در اوج غم آرامش را هدیه دهد
بلد است ..
عشق بلد بودن میخواهد ❤️
دلانه هات رو برام ارسال کن🍃🌸👇
@Aseman100
🍃...تجربه زندگی...🍃
سلام... میخواستم داستان زندگی دخترخالم رو ک احساس میکنم خیلی بدرد مادرای کانال میخوره رو براتون بفرس
شوهرخالم مجبور شد بخاطر حفظ آبروش خونشو بفروشه و تو اون شرایط قید زندگی تو اون محل رو زد و رفت یه خونه و مغازه تو خیابون فرجام خرید و بشدت جدی شد ک دخترخالمو ک اون زمان دوم دبیرستان بود ،شوهر بده میگفت همینکه سرشو نبردیم خیلیه...دلیل اینم ک خونشو فروخت هم اون پسره حمیدرضا بود هم اینکه عکسای دخترخالم تو ی مهمونی بدستش رسیده بود ک سرش بازه و کنار چندتا پسر نشسته...شاید بگید عجب خانواده عقب مونده ای حالا دخترشون با پسرا رابطه داشته یا مهمونی میرفته چیع مگه؟
ولی اینکه شب بخوای صبح پاشی ببینی رو دیوار رو ب روی آپارتمانت اسم دخترتو نوشتن ک حیا کن یا بری در مغازت ی پوشه پر عکسای دخترتو ببینی انداختن تو مغازت و روش نامه گذاشتن ک دخترتو جمع کن ما هزار سال دیگم اینو عروس خودمون نمیدونم برای ما خیلی سنگینه...
ب محض اینکه سوم دبیرستان رو خوند براش ی خواستگار ک در واقع از طریق یکی از همکلاسی هاش معرفی شده بود اومد با ی اختلاف سنی زیاد...اون آقا متولد ۵۹بود و دخترخاله من ۷۰
یادمه مامان من چندبار تلفنی ب خالم گفت اخه این پسره پیره ۱۱ سال اختلاف سنی اصلا این چرا تا حالا زن نگرفته ولی خالم اینا فقط ب این فکر میکردن ک دخترخالمو بدن یکی ببره...
چند ماه بعد ی عقد تو محضر گرفتن و سریع هم با ی جشن کوچیک از خانواده داماد فقط پدر و مادر و برادرش بودن رفتن سر خونه زندگیشون ب گفته خودشون و با توجه ب تحقیقات شوهرخالم اون آقا تو عسلویه کار میکرد و ی ماه سرکار بود ی ماه خونه...ما همش ب خالم میگفتیم چرا هیچکس از فامیلای دومادت پاگشا نکردن حتی عروسیم نیومدن ولی خالم میگفت آخه فامیلاش خارج از کشورن اینجا هیچکسو جز پدر و مادر و برادرش نداره یه چندماهی از ازدواجشون گذشته بود خالم ب بهونه دلتنگی ک با دخترش خونشو زیر قیمت فروخت و رفت کرج پیش دخترخالم خونه خریدن تا اینکه ی شب زنگ زدن ب ما ک ملیکا خودکشی کرده و زود رسوندنش بیمارستان
و دلیل خودکشی دخترخالم مشخص شد ک همش مربوط ب همسرش مسعود بوده...
درواقع مسعود ی همسر و دوتا بچه تو همون شهر عسلویه داشته و با شناسنامه المثنی ک اسمی هم تو مشخصات همسر نبوده با دخترخاله من ازدواج کرده و فک و فامیلای شوهرشم اصلا خارج از کشور نبودن دلیل اینکه پنهانی هم ازدواج مجدد کرده بوده این بوده همسر اولشو خانوادش نمیخواستن و مورد پسندشون نبوده برای همین به پسرشون پیشنهاد ازدواج مجدد دادن و اون یک ماه هایی ک میومده کرج پیش دخترخاله من ب همسر بدبختش و بچهاش تو عسلویه میگفته دارم برای ماموریت میرم تهران...
دخترخالم چون اصلا شرایط روحی مناسبی نداشت ی مدت طولانی افسرده شده بود و ب بخشیدن مهریه اش راضی شد و زود طلاق گرفت مخصوصا وقتی زن و بچهای شوهرشو دید ک خیلی بچهاش کوچیک بودن
اما بگم از دخترخالم چند ماهی افسردگی شدید گرفته بود و فقط قرص میخورد و میخوابید خالم هم مجبور شد خونه کرجشونو بفروشن و بعد از اون باتوجه ب افزایش قیمت مسکن نتونستن اونجایی ک میخواستن خونه بخرن و بعد از اونم دیگه هیچوقت خونه دار نشدن و هنوز هم مستاجرن...
دخترخالم هم تو دانشگاه با یکی دوست شد و بهم علاقه مند شدن و ازدواج کردن و الان دوتا بچه دارن ک دختربزرگش با بچه من همسنه و هردوشون ۴سالشونه.
دوستان بچهامون رو از محبت لبریز کنیم ک برای جبران کمبود محبتی ک همه آدما چ دختر چ پسر دارن سمت هر بی سر و پایی نرن، در آخر تشکر میکنم از ادمین کانال من به مدت یکسال که عضو کانالم هیچ ایرادی از کانال ندیدم،واقعا کانال خوبیه، خسته نباشید..
دلانه هات رو برام ارسال کن🍃🌸👇
@Aseman100
#بلدی_بگو
🌸🍃
خانومای عزیز لطفا راهنمایی کنید .
سلام ، من یه دختر نوجوون هستم ، و اینکه زیر چشمام دائم سیاه میشه و گود میفته و همین باعث میشه صورتم اصلا جلوه خوبی نداشته باشه ...چه راه حلی دارین که بتونم برطرفش کنم؟راهکار های خونگی یا چیزی اگه هست ممنون میشم بگید
اسمان جان سلام ، میشه یه چالش تو کانال بزارید با موضوع اینکه خانوما برای زیبایی و خوش جلوه بودن صورت و پوستشون از چه راهکار هایی استفاده میکنن
دلانه هات رو برام ارسال کن🍃🌸👇
@Aseman100