🌸🍃🍃🌸 دلانه دختری یازده_ساله که با مردی مسن ازدواج میکنه

ولی دیگه طاقتم طاق شده بود تنها دلخوشی من لباس بچه ام بود که هر وقت بیکار می شدم بین دو دستم می گرفتم و می بوسیدم و می بوییدم ولی نگاه معصوم و منتظرش یک لحظه از جلوی چشمم نمی رفت …… خان باجی هم تا اون موقع دیگه پیش ما نیومده بود …. اوس عباس می گفت که عروسی حیدر نزدیکه و خان باجی خیلی کار داره ….. تا یک روز نزدیک ظهر اوس عباس اومد و گفت : عزیز جان نهار حاضره ؟ گفتم بله چیزی نمونده گشنه ای ؟گفت نه ببند تو یه چیزی و ور دار بریم… کو زهرا ؟… گفتم اتاق صغرا خانم بازی می کنه کجا بریم ؟ گفت تو کار نداشته باش حاضر شو زهرا بابا بیا بریم با هم درشکه بگیریم … زهرا رو حاضر کردم و با اون رفت من دم پختک درست کرده بودم با قابلمه گذاشتم توی یک بقچه و بشقاب و قاشق برداشتم و یه کم ترشی و یه کم میوه و حاضر شدم …. وقتی برگشت دم در بودیم …و زود سوار شدم زهرا خوشحال بود و می خندید به من گفت از دست آقاجون مردم از خنده ……… بدون اینکه بدونیم داریم کجا میریم ولی از مسیر ی که می رفتیم و رفتار اوس عباس فهمیدم داره ما رو می بره سر ساختمون چیزی نگفتم …تا از دور ساختمون رو دیدم اون راست می گفت اونجا داشت آباد میشد خیلی ها داشتن می ساختن و معلوم بود بزودی اونجا آباد میشه .. جلوی در خونه نگه داشتیم اوس عباس ذوق می زد و من منتظر بودم ببینم خونه در چه وضعیه …. کلید انداخت و در رو باز کرد و گفت بفرمایید خونه حاضره فردا اسباب کشی می کنیم خانم خانما …..قلبم فرو ریخت موی بدنم راست شد نمی دونستم چی بگم واقعا زبونم بند اومده بود بی اختیار پریدم تو بغلش و اونو بوسیدم ….. فکر می کردم کاری کرده که می خواد منو خوشحال کنه ولی تا این حد تصور نمی کردم… اوس عباس از من خوشحال تر بود مثل بچه ها ذوق می کرد وارد شدیم…. اونقدر قشنگ و تمیز درست کرده بود که باورم نمی شد یعنی ممکنه ؟ این خونه ی منه؟ اوس عباس هر چی سلیقه داشت تو اون خونه بکار برده بود حتی باغچه هاشو درست کرده بود ….اینقدر ذوق می کردم که نمی تونستم جلوی خودمو بگیرم و برای اولین بار قربون و صدقه اش نرم …….. اولین چیزی که برای من شادی آور بود وجود رجب در اون خونه بود حالا می تونستم به بچه ام که بطور مسخره ای ازم جدا شده بود برسم …….. فردا ما اسباب کشی کردیم و اوس عباس در یک چشم بر هم زدن همه ی اثاث خونه رو جمع کرد و یک گاری با کارگر گرفت و یک درشکه که تمام اثاث ما توی اون جا شد و به خونه ی جدید رفتیم …خیلی به صورتش نگاه می کردم که بگه بریم رجب رو هم بر داریم ولی او نگفت اون روز تا شب ما تقریبا اتاق ها رو چیدیم ولی فقط دو تا اتاق بقیه خالی بود چون اثاثی نداشتیم مطبخ رو هم مرتب کردم و برای شام هم کله کنجشکی درست کردم و سه تایی خوردیم … این اولین شبی بود که توی خونه ی خودم جایی که مال من بود زندگی می کردم شادی این لحظه و انتظار برای باز شدن دهن اوس عباس که بگه کی رجب رو میاریم با هم قاطی شده بود ….. از اوس عباس پرسیدم زهرا کجا بره مکتب ؟ من دلم می خواد بچه ها درس بخونن و با سواد باشن این نزدیکی ها هست؟ …. اون گفت : هر جا باشه خودم می برمش و میارمش خودم نوکرشم … لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 از کنایه های اطرافیان خسته شدم

سلام به بانوی عزیز آسمان جان واقعا ن دلت مثل آسمان خدا بزرگ هستش خدا قوت بانوی سرزمینم دست مریزاد بابت کانل خوب آموزنده تون اینجا میشه راحت درد دل کنه آدم یکم از غصه وناراحت یش کمتر میشه ...😔😔 آسمان جان تو اسم ت مثل آسمان خدا بزرگ هستش میشه برای منم دعا کنی از دوستان گروه بخواهید برام دعا کنند شاید خدا جواب شما خوبان رو زود‌تر بده 😔😔 خیلی دلم گرفته این چند روز ۲۸ سال سنم دارم ولی از بس غصه دارم چهره م مثل ۶۰ سالها شده توراخدا قسم اینقدر دل آدم ها راحت نشکنید 😔 قضاوت بد نکنید من یه دختر مجردم چرا وقتی یه دختر سنش یه کم میره بالا بهش طعنه کنایه می‌زنند واقعا ن چرا 😔😔 آسمان بانو دلم خیلی گرفته امشب دوس دارم بمیرم راحت بشم 😔😔 توراخدا قسمتون میده دوستان گروه درحقم مادری خواهری کنید سر نماز صبح تون واسه‌ی من حقیرم دعا کنید شاید خدا به آبروی شما خوبان مهربونا بخت نیکوی به منم بده از این همه طعنه کنایه راحت بشم 😔😔 ببخش آسمان جان واقعا خیلی دلم گرفته هستش گفتم یه کم درد دل کنم حالم بهتر بشه 😭😔🙏 بازم ممنون آجرتون با خانم فاطمه زهرا بایت کانای که زدین لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

🌸🍃🍃🍃🍃🍃 خانم کانالمون از اختلاف سنی میگه

سلام شبتون بخیر من هر روز دلانه های خانما ی سرزمینمو میخونم ازشون تجربه میکنم و ممنون ازشما بابت این کانال خوب میخواستم‌تجربم و از نامزدی تا یه سال بعد از ازدواجمو به دخترا ی کانال به اشتراک بزارم لطفا لطفا به هیچ عنوان نگرد اختلاف سنی تو زندگی‌مهم‌نیس خیلی مهمه چون تصور ذهنی یه دهه با یه دهه ی دیگه کاملا متفاوت من از همسرم‌۱۰ سال کوچیک تر هستم و لذت و خوشی هایی که برای من معنی داره برای همسرم کاملا بی معنی چون اون همه رو تجربه کرده .... و من تبدیل شدم به یه آدم بی ذوق ازتون میخوام واسه زندگیم دعا کنید ازتون خواهش میکنم زود به هر خواستگاری جواب ندین .... لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

#پاسخ_اعضا 🌸🍃🌸🍃🍃🍃🍃 سلام اسمان جان امیدوارم خوب و سلامت باشین من خیلی وقته که تو کانالتون عضوم و من اگ روز نرم پیامای کانال شما رو بخونم روزم شب نمیشه ممنون از کانال عالیتون من یکی دوبار دیگ ام پیام دادم اما خوب تو کانال نزاشتین لطفا این سری و بزارین🙏 در جواب اون دختر خانوم چادری... منم دخترم و 17سالمه و چادری البته منم شوخ و خندون☺️☺️ منم خیلی ها بهم طعنه میزنن برا چادری بودنم چون هیچکس از خوانوادم ازمادرم و عمه و مادر بزرگ گرفته تا زنمو و... هیچکس چادری نیست خیلی ها مسخرم کردن برا همین خیلی بهم برخورد من 5سال کامل چادری بودم بعدش بخاطر حرفشون چادرمو ترک کردم باز اون موقع میگفتن چرا مانتوت انقدر کوتاه و هزار حرف و حدیث دیگه...(با اینکه من اگه چادرم نمیپوشیدم مانتوم تا پایین زانو، و شالم و جوری سرم میکردم که ی لاخه از موهام هم نمایان نباشه چه از پشت چه از جلو😐) اما خوب همیشه انگار ی تیکه از وجودم همرام نبود تا اینکه بعد از یکسال باز چادر پوشیدم چون حرف همیشه هسته و به نظرم به اون دختر خانوم چادری ک همسنم هستیم☺️ به حرف هیچکس گوش نکنه اگه یکی بهش بگه لاغری و نمیدونم قد کوتاه در ازاش لبش همیشه خندون و دختری شاده هر کس ی کمبودی داره بیخودیم دکتر و این چیزا نره دختره خوبه ظریف و کوچولو باشه 😉😉 ببخشید طولانی شدااااا🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏 لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

🌸🍃🍃🍃🍃🍃 از خواستگارش میگه

سلام من چند وقت پیش حدود یه ماه پیش قرار بود که بله برونم باشه خیلی شبیه به هم بودیم و تقریبا همه ملاک های هم رو پاس کرده بودیم و واقعا هم مدت زیادی رو گذرونده بودیم دیگه عاشق شده بودیم تقریبا 🥲🤦‍♀️ من هیچوقت راجب گذشتش ازش نپرسیده بودم هیچ سوالی راجب اینکه قبلا رابطه ای داشته یانه و این داستانا ولی دقیقا سه روز مونده بود به بله برون من توسل کردم اگه چیزی از چشمم پنهون مونده نشون داده بشه بهم و واقعا به ۳ ساعت نکشید که همه چیز اون آدم واسم رو شد (یه رابطه ی عادی نبود و چیزی فراتر بود) چیزی که فکر میکردم اصلا برام مهم نیست حتی اگه وجود داشته باشه شد دلیل جواب منفی من خیلی حالم بد بود و خیلی ضعیف شدم و خیلی دوسش داشتم اما هرچی بیشتر میگذره میبینم بیشتر نمیتونم با کاری که اون تو گذشتش کرده کنار بیام خلاصه آقا پسرا بالغ باشید و بعد برید خواستگاری تنهایی دخترا رو خراب نکنید که بعدش تنها تر بشن، هرچی بوده بگید همون اول ) لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

🌸🍃🍃🍃🍃🍃 لطف خانم کانالمون سلام آسمان عزیز واقعا کارتون حرف نداشت تنها کانالی هستید که دلانه ها رو میذارید تا بقیه پند وعبرت راهنمایی بگیرن انشاالله خیر دنیا وآخرت سهم قلب مهربونتون باشه واقعا مثل آسمان بزرگ وتکی پایدار سلامت سرافراز باشید🙏🌻 🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام آسمان‌جان‌😍خوشبحتی یکی اینکه بعد ارچهارده سال زندگی بااینکه همسرت کارش طوری باشه که ساعتها توعروسی هاباشه وبین صدها خانوم باصدها نوع طرزپوشش وعروسی های مختلط باشه... ولی اینقد سنگین وباوفاباشه واینقدربهش اطمینان داشته باشی که حتی یه بارم به خودت اجازه ندی که ساعت کاری بهش زنگ بزنی ،طوری که خیلی ازخانوم های همکاراش ازاین همه وفاداری وعشق همسرم نسبت به من تعجب میکنند ولی باورکنید که اینقدرخیالم راحته که احساس میکنم رفته یه کارگری ساده وآخرشب قرار برگرده وخیلی ازخانوم ها ازحجب وحیای همسرم عصبانی میشن وزنگ میزنن بدوبیراه میگن ومن فقط به خاطر داشتن این چنین عشقی همیشه خدا روشاکرم 🙏🙏ازخدا چنین عشقی روبرای همه خانوم های سرزمینم آرزو میکنم🥰🙏 🌸🍃🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃 لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

#پاسخ_اعضا 🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام آسمان جان . ممنون از کانال خوبت که شاید بهتر از هر روان شناسی میتونه به آدم آرامش بده میخواستم به دختر گلی که ناراحت بود از لاغری و کوتاهی قدش بگم . عزیزم شما 17ساله هستی بازم فرصت داری که رشد کنی ورزش کن و متخصص تغذیه هم برو ازاینا گذشته خانوما هرچی ظریفتر باشن سنشون کمتر نشون میده پس ناراحت نباش اینم یه نعمته . وچادرت را اگه واقعا دوست داری و واسه داشتنش دلیل داری سر کن. یه زمانی میرسه که میبینی ای وای چه موضوعات ساده و بی اهمیتی بود که به خاطرش ناراحتی کشیدی اونم تو بهترین سالهای عمرت . پس قدرشو بدون و خودتو نباز لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 به همسرم مشکوکم

سلام وقتتون بخیر کانالتون خیلی عالیه من مطالبش را زودتر از همه کانال های دیگه ام باز میکنم و پیگیرم یه سوال داشتم از دوستان عزیز داخل کانال من به پیامک های همسرم مشکوک شدم و قبلا داخل گوشیش چیزی دیدم که زمینه ساز این شک شده میشه یه نفر بیاد و راهنمایی کنه که چطور میشه پیامک های داخل سطل زباله را برم ببینم و از این شک آزار دهنده رها بشم ممنون 🙏🙏🙏 لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

#پاسخ_اعضا 🌸🍃🍃🍃🌸🍃🍃🍃 سلام اسمان عزیزم ک انشاالله دلتون ب بزرگی آسمان باشه درمورد اون خانمی ک گفتن ب شوهرشون شک کردن برای پیام ها بهشون بگید ک ی برنامه اس ب اسم ریکاوری اونا از گوگل پلی دانلود کنن میتونن پیام های حذف شده را برگردونن اسم برنامه ریکاوری پیام های حذف شده لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

🌸🍃🍃🍃🍃🍃 سلام آسمان جان منم به تازگی عضو کانالتون شدم و واقعا کانالتون تاثیر گذاره ... خوشبختی یعنی همسر یه آتش نشان باشی که وقتی بعد از شیفت میاد خونه با همه خستگیش پسر شیطون کوچولوش رو نگه میداره که من به کارهام برسم .خوشبختی یعنی همین جزییاتی که تو زندگی هست و شاید ما خیلی ساده از کنارشون میگذریم شاید وقتی دقیق تر باشیم به این جزییات و به خاطرش شکر گذار خدای مهربون باشیم سختی های زندگی کمتر به چشم بیاد... باز هم به خاطر کانال زیباتون ممنون... 🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃 لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

🌸🍃🌸🍃 قشنگه بخونید

متنی فوق العاده زیبا و خواندنی قدیما ﺣﺮﻳﻢ ﺧﺼﻮصی ﻧﺒﻮﺩ، حتی ﺣﻤﺎﻣﺶ ﻋﻤﻮمی ﺑﻮﺩ، ﻭلی ﭼﺸﻢ ﻫﻴﭽﻜﺲ ﻫﺮﺯﻩ ﻧﺒﻮﺩ. ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍ ﭘﺎی کسی ﺟﻠﻮی کسی ﺩﺭﺍﺯ ﻧﺒﻮﺩ، ﻭلی ﭘﺸﺖ ﭘﺎ ﺯﺩﻥ ﻫﻢ ﻧﺒﻮﺩ. ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍ ﺣﺮفی ﺗﻮی ﺩﻟﻬﺎ ﻧﺒﻮﺩ ﻛﻪ ﻫﻴﭻ، حرفی ﻫﻢ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ کسی ﻧﺒﻮﺩ. ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍ ﺑﺮﮔﺮ ﻭ ﭼﻨﺠﻪ ﻭ ﺑﺨﺘﻴﺎﺭی ﻧﺒﻮﺩ، ﮊﻟﻪ ﻭ ﭘﺎی ﺳﻴﺐ ﻧﺪﺍﺷﺖ، ﻧﻮﻥ ﻭ ﭘﻨﻴﺮ ﺑﻮﺩ. ﺍﻭﺝ ﻛﻼﺳﺶ ﺗﻮﻱ ﺳﺒﺰی ﻭ ﺍﻧﻮﺍﻉ ترشی ﻭ ﺁﺵ ﺑﻮﺩ. ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍ ﺭﻧﮓ ﺳﺎﻝ ﻧﺒﻮﺩ، ﻣﺎﻧﺘﻮﻫﺎی ﺭﻧﮕﺎﻧﮓ ﻧﺒﻮﺩ، ﭘﻴﺮﻫﻦ شیک ﻭ بی ﺧﻂ ﻭ ﻳﻘﻪ ﻧﺒﻮﺩ ﻫﺮ چی ﺑﻮﺩ ﺗﻮی ﺑﻘﭽﻪ ﺑﻮﺩ. ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍ ﭘﻴﺮﻫﻦ ﻣﻦ ﻭ ﺩﺍﺩﺍﺵ ﻧﺪﺍﺷﺖ، ﻫﺮچی ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍی ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ ﻭ ﺑﺮﺍی ﻫﻤﻪ ﺑﻮﺩ، ﺁﺭﺯﻭی ﻳﻪ ﺑﭽﻪ ﭘﻮﺷﻴﺪﻥ ﻟﺒﺎﺱ ﻋﻴﺪ ﭘﺎﺭﺳﺎﻝ ﺩﺍﺩﺍﺵ ﺑﻮﺩ. ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍ ﭘﻮلی ﻧﺒﻮﺩ، ﻭلی ﺩﻟﻬﺎ ﺧﻮﺵ ﺑﻮﺩ. ﺧﻮﺵ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍ...   #تجربه #سیاست #عاشقانه دلانه هات رو برام ارسال کن🍃🌸👇 @Aseman100

لطف خانم کانالمون و حاجت روایی 🌸🍃🍃🌸🍃 سلام بانو من کانال شمارو دنبال میکنم خیلی آموزنده وجالبه ممنون ازتون من به پیشنهاد دوستان نماز خانم ام البنین خوندم برا گرفتاری داداشم که بتونه خونه بخره اخه خونشو فروخته بود و باپولش خونه پیدا نمیکرد، اما از کرم خانم ام البنین روز تولد حضرت عباس (ع) تونست خـونه بخره، اعتیاد هم داره امشب خوابوندمش کمپ دعاکنید خوب بشه انشاالله #تجربه #سیاست #عاشقانه دلانه هات رو برام ارسال کن🍃🌸👇 @Aseman100

#ایده_معنوی 🌸🍃🍃🌸🍃🍃🍃🍃🍃 با سلام و تشکر از آسمان جونم بابت کانال محشرش.... خواستم حرفی بزنم برای دوستان کانال 😘آیه ۳۵سوره قصص برای #جن و انواع #طلسم های شیطانی و حتی پیشگیری ازش هر روز صبح بعد نماز صبح هفت مرتبه بخاطر سحر و جادو بخونین #تجربه #سیاست #عاشقانه دلانه هات رو برام ارسال کن🍃🌸👇 @Aseman100

#پاسخ_اعضا 🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام آسمان جان برای اون خانمی که به همسرشون مشکوک هستند برای اینکه پیامک های حذف شده رو بتونید بخونید ( البته اگر همسرتون از داخل سطل زباله هم پاک نکرده باشه.. توی پیامک ها اون بالا یه سه نقطه ای هست میزنید روی اون و بعد گزینه ها براتون باز میشه که اگه گوشی همسرتون فارسی باشه نوشته سطل زباله و اگر انگلیسی باشه نوشته Recycle bin روی این که بزنید پیامک های حذف شده براتون باز میشه با تشکر از کانال خوبتون❤ لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

روایتی از همسر شهید 🍃🌸🍃🌸 برای خرید حلقه ی ازدواج با حمید به بازار رفته بودیم.😍 وضعیت هوا مناسب نبود.😐 بعد از کلی بالاوپایین کردن حلقه ها بالاخره یک حلقه انتخاب کردیم و راه افتادیم،حمید دنبال یک مغازه بود که من را آبمیوه مهمان کند.😋 بالاخره یک آبمیوه فروشی پیدا کرد،حسابی به خرج افتاد،هنگام خوردن آبمیوه سَرِ صحبت هایمان باز شد و به اینجا رسیدیم که چه قول و قرار با خدا گذاشته ام.😎 ماجرا را برای حمید تعریف کردم.نذر کرده بودم که چهل روز دعای توسل بخوانم و بعد هم اولين نفری که به خواستگاری امد و خوب بود به او جواب بله بگویم،اما انگار شما عجله داشتی و روز بیستم اومدین!!😅 #شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی 🍃...@Sofreyedel...🍃

#پاسخ_اعضا 🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام و روز خوش آسمان جان عزیزم❤️😘💐 در مورد خانمی که به شوهرش مشکوکه عزیزم پیگیر برگردوندن پیامها نباش اگه چیزی ببینی زندگیتو از دست میدی خودت نابود میشی روان و آرامشتو از دست میدی گلم به تجربه میگم بجای شک و تردید و پیگیر شدن که دودش به چشم خودت میره لطفا راهنمایی و جوابی که برای کانال مینویسم بیشتر دقت کنیم چون راهنماییهامون بدون در نظر گرفتن و بی حساب رو بعضی افراد تاثیر میذاره هر چه میتونی به شوهرت محبت کن مهرو عشق بورز و احترام در همه جا گاهی کفشاشو جلو پاش جفت کن البته هر از گاهی براش ادکلن بزن ضد آفتاب بزن کرم نرم کننده دست و صورت بهش بگو بزنه بگرد ببین کجا کم گذاشتی که داره بیراهه میره شایدم از رو کنجکاوی و حریصی البته ببخش و ناراحت نشو همه ی مردها یک جور نیستن بعضیهاشون زود وا میرن بعضیهاشون وفادارترینن بعضیهاشون هوسی و حشری بهر حال ما خانمها آنقدر مدیرو مدبر هستیم که بتونیم زندگیمونو باب میل خودمون بچرخونیم ولی اونایی که بدذات و ریشه باشن نمیشه درستشون کرد ذات بد نیکو نگردد چون که بنیانش بد است گلم به تجربه میگم من نابود شدم تو نشو به امید شادکامی برای همه ی عزیزان🙏❤️💐 لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

لطف خانم کانالمون 🌸🌸🍃🍃🍃🍃 سلام آسمان جون ممنون از کانالتون منم مثل خانم های گروهتون خیلی کانالتون دوست دارم هرروز چند بار سر میزنم الهی هیچ کس غم نداشته باشه 🌸🍃🍃🍃🍃 لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

#پاسخ_اعضا 🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام آسمان خانم خیلی ممنون بابت کانال خوبتون🌸🌱 در جواب خواهری که ۱۷ ساله بودن گفته بودن درباره لاغری میخواستم بگم عزیزم لطفا فقط نگاه و رضایت خداوند رو مهم ترین قرار بده در زندگی و به حرفای بقیه که اذیتت میکنن توجهی نکن چون لاغری و ... جرم نیست که منم خودم ۲۰ و خورده سن دارم هم لاغرم هم قدم متوسط به حرفای مردم که آزارت میده اهمیت نده آبجی و چادرتو که یادگار حضرت مادر(س)همیشه حفظ کن که ان شاءالله حضرت مادر همیشه در زندگی نگهدارت باشن🤲❤️ درباره خواستگار و این چیزا هم نگران نباش شما که ۱۷ سالته عزیزم هنوز که این چیزا دور نشده و مطمئن باش وقتی رضایت خداوند رو در نظر بگیری خداوند بهترینش برات درنظر میگیره🤲❤️ یاعلی(ع)🌱 لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

🌸🍃 سلام دوستان عزیزم خوش اومدین..آسمان هستم..مدیر کانال... دوستان دلانه دختری یازده ساله رو بخونید.... سرگذشتی جذاب و قدیمی😊 دختری که به اجبار با مردی مسن ازدواج میکنه... اگر درددل،عبرت یا دلنوشته ای دارین برامون ارسال بفرمایید تا بدون نام در کانال قرار بدیم... تمام دلانه ها بالای کانال سنجاقه.. دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

.. شوهرم وقتی حموم میکرد زیر گردنش کبود میشد، برام عجیب بود تا اینکه یک شب از لای در نگاهش کردم چیزی دیدم که تا صبح بالا آوردم.. https://eitaa.com/joinchat/4003332534Cf5d40389d1

🌸🍃🍃🌸 دلانه دختری یازده_ساله که با مردی مسن ازدواج میکنه

اوس عباس فردا صبح زود بلند شد و گفت می خواد بره سر کار و من از این موضوع خیلی خوشحال شدم او گفت مدتیه که یک کار گرفته که باید بره شروع کنه ، چند لقمه نون خورد و رفت و چشم های من منتطر باقی موند …. غروب اومد و شام خورد و از خستگی خوابید و فردا هم همینطور…. روز سوم دیگه طاقتم تموم شد..وقتی اون رفت و بازم چیزی نگفت به گریه افتادم و تا شب اشک ریختم و تصمیم گرفتم دیگه غرورم رو زیر پا بزارم و اگر شده با دعوا و مرافه حرفمو بزنم با خودم گفتم نرگس تو خیلی ذلیلی چرا باید اینقدر خودتو بچه ات زجر بکشی تموم شد امشب تکلیفم رو معلوم می کنم ….. هنوز هوا روشن بود که صدای کلید در اومد و من فهمیدم اوس عباس اومده دیگه خودمو آماده کردم .. برای اولین بارجلوش وایسم پس به استقبالش نرفتم … دیگه حوصله نداشتم ….در باز شد و رجب رو بین در دیدم و پشت سرش اوس عباس وایساده بود و می خندید …. رجب منو که دید پرید بغلم نفسم داشت بند می اومد …حالا از خوشحالی اشکم سرازیر شده بود به آغوشش کشیدم و سر و صورتش رو غرق بوسه کردم هر چه بیشتر به خودم فشارش می دادم دلم خنک نمی شد ، بچه ام نمی دونست از خوشحالی چیکار کنه هی به اطراف نگاه می کرد و از من پرسید من برمی گردم ؟ به جای من اوس عباس که چشماش خیس اشک بود گفت : نه پسرم چرا برگردی اینجا دیگه خونه ی توست دیگه پیش مامانت می مونی ….همین طور که از خوشحالی می خندیدم و اشک می ریختم … به اون گفتم : خیلی خوبی اوس عباس ممنونم ازت نمی دونم چی بگم خیلی محبت کردی ….با خنده گفت مگه چیکار کردم کاری که باید چهار ماه پیش می کردم… تازه باید منو بزنی چرا دیر کردم آخه تو چرا اینقدر خوبی باید از من طلب کار باشی که تو رو از بچه ات دور کردم … باور کن داشتم از عذاب وجدان می مردم … دیشب رفتم بیارمش آقاجان نبود گفتن دیر میاد منم ترسیدم تو رو اینجا شب تنها بزارم برای همین امشب رفتم …… رجب رو روی زانوم نشوندم و نفس راحتی کشیدم …می ترسیدم اونو از بغلم بزارم زمین و یا اینکه دوباره خواب دیده باشم …. تا بالاخره زهرا اونو از بغلم گرفت و با هم رفتن که بازی کنن آخه اونام برای هم دلتنگ بودن و این یکی از بهترین روز های عمرم شد. اون شب رفتم پیش رجب خوابیدم و چنان خواب عمیقی رفتم که ماه ها بود نکرده بودم هر شب از خواب می پریدم و احساس می کردم رجب سردشه و دیگه خوابم نمی برد ولی اون شب تا آفتاب روم افتاد بیدار نشدم و دیدم که اوس عباس چایی درست کرده و خورده و رفته سر کار…… ادامه دارد لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100