🍃🍃🍃
#روایت_عاشقانه_مژگان
سلام
تو کربلا پدرشوهر و مادرشوهرم منو دیدند...
بعد اومدند خواستگاری یک ساعت حرف زدیم.
شوهرم رفت یک ماه بعد اومد دوباره یک ساعت حرف زدیم دوروز بعد هم عقد کردیم...
#ادمین_نوشت :
همینقد قشنگ و مختصر😊
♥️
#تجربه
#سیاست
#عاشقانه
دلانه هات رو برام ارسال کن🍃🌸👇
@Aseman100