eitaa logo
🍃...تجربه زندگی...🍃
12.4هزار دنبال‌کننده
41.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
7 فایل
عاقلانه انتخاب کن،عاشقانه زندگی کن.... اینجا سفره دل بازه....
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 میخوام بیام در بزنم و تو درو به روم باز کنی ،به امید روی باز نه فقط درِ باز ، به یاد حرف قشنگِ مادربزرگم افتادم ، میگفت: آدم به روی باز وارد خونه ای میشه نه به درٍ باز ،درٍ هر خونه ای رو بزنی ممکنه به روت باز کنند ،مهم اینه کسی که درو باز میکنه با روی خوش و چهره خندان به استقبالت بیاد ، من فکر میکنم این ضرب المثل، فقط آدمو یاد خونه مادر میندازه که هر وقت زنگ خونشو بزنی و بگه کیه؟ و تو بگی مامان منم ، بلند با خوشحالی بگه: جااانم ...آمدم ...🌹 ✍️ 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 دوران کودکیمون یه روزایی به سختی گذشت، اما روزهای شیرینش زیادتر بود، یادتونه اون وقتا که بچه بودیم و خونه‌ها گاز کشی نشده بود، حموم رفتن هم سنتی بود، بیشتر خونه‌ها یا آبگرمکن نفتی داشتن، یا اینکه قابلمه رو پُرِ آب میکردن و روی گاز پیک نیکی یا اجاق که با کپسول گاز روشن میشد، میذاشتن بجوشه تا باهاش حموم کنن، یه عده هم که خونه‌هاشون شوفاژو موتور خونه داشت که اوضاع و احوالشون به مراتب بهتر بود و راحت بودن یادمه بعضی روزا که حموم کردن بچه‌ها سخت میشد ، مثه سرمای زمستون یا یه عروسی و جشنی قرار بود بریم ، مامانم یه ساک پرِ لباس جمع میکرد و ما چهار پنج تا بچه رو برمی‌داشت و می‌برد حموم عمومی و نمره نزدیک خونه، شلوغی و صفِ طرف زنونه با بچه‌هایی که یا نق میزدن یا گریه میکردن، یه طرف، و انتظار و نوبت چند ساعته پشت درِ حموم از طرف دیگه، حسابی خستمون می‌کرد، تازه هر کی هم از حموم در میومد همه چپ چپ نگاش میکردن، که چرا دیر کرده، همش هم درو میزدن که از حموم بیاد بیرون اون وقتا غیر از شامپو تخم مرغی و شامپو بالشتی و صابون گلنار و سفیدآب و از این شوینده‌های حموم ، نوشابه تگری و کلوچه هم تو حموم می‌فروختن چون وقتی مشتریا از حموم در میومدن، بیشترشون ازون نوشابه کانادا درای و کلوچه میخریدن، و الحق چقدرم میچسبید مامانم هم یکی دوتا نوشابه و کلوچه قبلش می‌گرفت و چون بچه‌ها کوچیک بودن، گریه نکنن و بهونه نگیرن، تو حموم میداد میخوردن، این دیگه عادت شده بود که هروقت بریم حموم نوشابه و کلوچه یا تی‌تاب بگیریم چقدر سخت بود برای مامانا حموم کردن بچه‌های قدو نیم قد تو اون شرایط، همش مواظب بود که یکی پاش سُر نخوره تو حموم، اون یکی صابون نره تو چشماش، بعدِ حموم مارو لباس گرم بپوشونه که سرما نخوریم و تا خونه برسیم، چه کیفی میداد وقتی ترو تمیز می‌شدیم، اون شیطنتها و خستگی بعدِ حموم و سبکی و خوابیدن، حالا هر وقت این خاطرات و یادگاریای قدیمی و نوستالژی رو به یاد میارم و میبینم، یه سفر میکنم به همون وقتا، به روزایی که هرچند سخت بود و سخت گذشت، اما خوش گذشت...🌹 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
2.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 من نظرم اینه همه آدما تا آخر عمرشون به مادربزرگ نیاز دارن مادربزرگا خوب بلدن دلتنگی و غصه و نگرانی رو از خونه و از اهل خونه دور کنن ... ✍️ ‌ لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100