🍃...تجربه زندگی...🍃
#طوبی(۱) روایتی از #طوبی خانم شوهرم که مرد ماه ها به عشق بچه ای که ازش بدنیا میاوردم زندگی میکردم.
آسمان:
🍃🌸
سلام خدمت عزیزانی که جدید با بنر طوبی جذب شده اند..
تمام سرگذشت اعضا قسمت بالای کانال سنجاق شده است..
اگر در زندگی شما یا اطرافیانتون عبرت وجود داره،خوشحال میشیم برامون ارسال کنید..👇
@Aseman100
#معجزه_من
🍃🌸🍃🌸
سلام به آسمان وبه همه اعضای کانال شما درمود معجزه بگم واقعا به خداوند یوسف وابراهیم ومحمد سلام والله ایمان واعتماد داشته باشی همان خدای توهم خواهد بود .😔 توی زندگی معجزه خداوند را خیلی دیدم با مشکلات زیادی که در زندگی داشتم ولی هیچ گاه نا امید نشدم چون خدا را داشتم برای فرزند اول به امام حسین متوسل شدم باردار شدم خیلی دوره بارداری سختی را پشت سر گذاشتم وقتی فرزندم حسین به دنیا اومد دکتر گفت دیگه باردار نمیشی چون مشکل فیبرم رحمی داشتم وخیلی بزرگ شده بودن باید رحم را خارج میکرد ولی چون حال خوبی نداشتم گفت یه مدت دیگه برم برا عمل خلاصه اصلا فراموش کردم که دکتر چی بهم گفت پسرم وقتی ۵ ساله شد همسرم بهم گفت که باردار بشم تا فرزند دیگه وارد خانواده شه وقتی تصمیم گرفتم ۱سال زمان برد ولی خبری از بارداری نبود تاز متوجه حرف پزشک شدم که بهم گفته بود دیگه باردار نمیشی اين صحبت پزشک را برای هیچ کس نگفته بودم نگران شدم ولی نا امید نه توسل به حضرت عباس کردم...
چله زيارت عاشورا گرفتم ونماز غفیله را خواندم زیارت ونماز راما بین مغرب وعشاء انجام دادم بعد از چهل روز خواب دیدم چهار چوب در منزلم پر از پیچک شده به حدی زیاد بود که به زور در را باز کردم وقتی در را باز کردم وارد صحرای شدم صحرا پر از بوته های خیار بود گفتم خدایا توی این صحرا این همه بوته خیار چطور رویده بعد شخصی رادیدم بهم گفت مگر حاجت نداشتی گفتم بله چرا بهم گفت اون قافله را که میبینید قافله امام حسین وخانواده اوست دارن میرن کربلا هر چه میخوای از گهواره طفلش بخواه سرا سیمه دویدم تا به قافله رسیدم😥 گهواره راگرفتم حاجتم را درخواست کردم بعد از خواب بيدار شدم خواب بسیار خوبی بود بعد از یه هفته متوجه شدم باردار هستم وقتی پیش پزشک رفتم بهم گفت مثل معجزه باردار شدی به واسطه امام حسین وحضرت عباس خداوند احسان را بهم هدیه داد فقط ایمان واعتماد به خداوند داشته باشید وهمه امور را به او واگذار کنید. صبر وصداقت را پیشه زندگی کنید خیلی از معجزه ات خدا را خواهید دید برکات اهل بیت بسیارند فقط توسل خالصانه داشته باشیم براتون بهترینهارا آرزومندم ان شاءالله همه دوستان حاجت روا وعافبت بخیر شن ببخشید زیاد نوشتم خوشحال میشم توی کانال بزارین سپاسگزارم 🙏🙏💐
🍃...@Sofreyedel...🍃
🕊
هرخانه ای
حال و هوای خاص
خودش را دارد
بعضی از خانه ها
همین که وارد میشوی
عجیب آرامت می کنند
انگار که جادویت کرده باشند...
بعضی از خانه ها صبح های زود
بوی چای تازه دم ونان برشته می دهند
وظهر ها بوی پیاز داغ ونعنا
وغروب ها بوی هل و دارچین...
بعضی از خانه ها ...
هیچ وقت دلتنگی ندارند❤️
🍃...@Sofreyedel...🍃
#گفتمان_اعضا
🍃🌸🍃🌸
،سلام آسمان جونم.و خانومای گل.روو مخ ترین خاطره ی زندگیم وقتی بود که سه نصف شب یکی از دوستانم با آرامش زنگ زد و گفت خواهرشوهرش در راه اومدن به شمال نصف شبی ویلا پیدا نکرده منم آدرس خونه ی شما رو دادم.خیلیم طلبکارانه..منم با اینکه همسرم به ماموریت رفته بود .خودمم دو سه روزی میشد دندون درد شدید و ورم دندون داشتم .دخترمم واکسن زده بود تب داشت .یعنی تمام بلا مصیبتا سرم خراب شده بود.گفتم بفرمایین راستش چی داشتم بگم اون ساعت از شب.منتظر یه خانوم و آقا بودم.ولی نصف شب که در حیاطو براشوون باز کردم هر بار که خواستم ببندم درو دیدم با پر رویی میگن هنوز تموم نشده.راستش نمیدونستم این آدمایی که توو خونه ی من میان دزدن.قاتلن.قاچاقچین.حتی اسماشوونم نمیدونستم .چند تا مرد .زن .چند تا بچه .بیشتر از ظرفیت ماشینا.نمیدونستم چی صداشوون کنم.فقط از راحتیشوون بگم که با اومدن اونا من فک میکردم اونا صاحبخوونه ان و من مهمون ناخوانده ی اونا.حتی یه حوله شخصیم با خودشون نیاورده بودن .راحت از گاز استفاده میکردند .در یخچال و باز و بسته میکردن.حتی یه اجازه هم نمیگرفتن.حتی بادمپایی توالت اومده بودن روی موکت قسمت رووشوویی.یکیشوون موهای سرشو شونه کرده بود گلوله کرده بود توو اتاق خواب بچم.اینقد راحت آقایون خانماشون میرفتن حموم و میومدن.چه بچه های بیش فعالی کوسنای کیلو روو سر هم پرتاب میکردن.شبم به بهونه ی گرما درهای حال و پذیرایی رو باز میگذاشتن .یعنی فقط میگفتم اینا برن معلوم نیست مارو مارمولک و چه حشراتی میخوان سر از خوونم در بیارن دیدم نمیتونم هم به غذای این همه آدم برسم هم به بچم.بچمو با آژانس دادم داداشم برد.من بعد رفتنشوون مجبور به جابجایی اساسی شدم.خونواده ی خودمم اینقدر بیچاره ها توو خونم احساس راحتی نمیکنن که اینا اینقدر بهشون خوش گذشته بوداینم بگم که همسرم اصلا از آدمایی که نمیشناسه خوشش نمیاد .و کلی از اوون سرکوفت شنیدم وقتی که برگشت.این خاطره به حدی روو مخه منهه.به تازگی همون روز به یاد که میارم هیچ چیز نمیتوونه اینقدر منو عصبی کنه.امیدوارم همچین مهمونای ناخونده ای که آدم هیچ شناختیم ازشوون نداره.توی این گروه قسمت هیچ کدوم از اعضا نشه.خصوصا توو این گرونی.من دیگه بالش و لحاف و تشک برای اینهمه آدم کم آورده بودم.آدمایی که دسته جمعی و با دست خالی .میرن خونه ی کسی چند روزی میموونن ای کاش به اینم فک کنن شاید طرف واقعا دیگه چیزی نداشته باشه جلوی شما بزاره
🍃...@Sofreyedel...🍃
🌸🍃
خاطرهی بدِ آدمها نباشید!
کسی نباشید که دیگران، بدترین احساسات ممکنشان را کنار شما تجربه کنند و یادآوریِ نام و حضورتان، برای آنان تداعیِ خاطرات تلخ و احساسات ناخوشایند باشد. به قدری که نخواهند بار دیگر شما را ببینند و بار دیگر صدای شما را بشنوند و به شما اعتماد کنند و حتی از شما حرف بزنند!
باید حواستان به جزئیات احساسی که با گفتار و رفتار و نگاهتان در دیگران ایجاد میکنید، باشد.
گریزِ انسانها از همدیگر نیست، از احساسیست که کنار همدیگر و با همدیگر تجربه کردهاند.
#نرگس_صرافیان_طوفان
🍃...@Sofreyedel...🍃
#ایده_معنوی_اعضا
🌸🍃🌸🍃
سلام آسمان جان..درجواب ذکری برای افزایش روزی خواستم بگم ذکر که زیاده اما من ی ذکرمیشناسم که خودم تجربه کردم ن تنها برای افزایش رزق وثروت هستش بلکه هراتفاق خوبی که منتظرشی تو زندگی که خیر خودودیگران درش باشه می افته برات
صِراطُ علیٍ مستقیم
صراطُ مالکِ یومِ الدین
اللهم ایاک نعبدُ وإیاکَ نستعین
این ذکر رو در طول شبانه روز ۱۱۰بار تکرار کنید
فرقی هم نمیکنه پیوسته وپشت هم باشه یا بصورت پراکنده خونده بشه
باتشکر از کانال خوبتون
🍃...@Sofreyedel...🍃
🍃🌸🍃🌸
عزیز میگه خوشگلی، فقط مال چند هفتهی اول زندگیه...
میگه مهم نیست زن باشی یا مرد!
باید بدونی فقط اولش عاشق چشم و اَبروت میشن ولی اگه نتونی با دل و زبون و رفتارِ خوب، شریکِ زندگیتو نگه داری کارِت ساختهست
و دیگه هر چقدر ناز و عشوه بیای، فایدهای نداره!
میگه کسی که اخلاق و دلش خوشگل نباشه قیافشم رفته رفته زشت میشه!
نه که فکر کنی دماغش گنده میشه یا چشم و اَبروش بیریخت میشه، نه!
فقط دیگه اخلاقِ بدش نمیذاره آدما قشنگیشو ببینن!
در عوض کسی که شاید قیافهی معمولی هم نداشته باشه وقتی عشق از چشماش بباره، وقتی لابلای حرفاش شکوفه بارون باشه، وقتی دلش خونهی مهربونی باشه، قیافش توو چشمِ طرف مقابل خوشگل تَر،تَر،تَرین میشه!
کاش کسی که دوستش داریم یا قراره دوستش داشته باشیم حرف و دل و اخلاقش،خوشگل باشه، نه قیافش.
چون به قول عزیز، اخلاقِ بد مثل اسیده که قیافهی خوشگل رو نابود میکنه!
🍃...@Sofreyedel...🍃
و اما #چالششششش جدیدمون
🍃🌸
خانمای کانال
بیاید که چالش جدید دارم براتون …
چالش هفته
✅چالش اول
خیلیا خیانت دیدن چیکار کردید ک حالتون خوب شده و چکار کردین دیگه همسرتون کارشو تکرار نکرد
✅چالش دوم(به درخواست دوستان کانال)
اولین بار ک ماهانه شدین چیکار کردید ب کی گفتین ترسیدید یا درموردش اطلاعات داشتید
جوابها رو به این آیدی بفرستید👇👇
@Aseman100
🌸🍃🌸🍃
دوست داشتم
موهایت را ببافم
و به جای گل سر
شعر ببندم به موهایت
تا به نسیم که سپردی شان
دلم عالم آب شود
اما موهای تو بلند
و شعر من کوتاه بود
چاره ای نبود جز
سرودن بلند ترین غزل دنیا
یک دوستت دارم ساده ...🌹😍
🍃...@Sofreyedel...🍃
#ارسالی_اعضا
🌸🍃🌸🍃
دوستان حتما مطالعه بفرمایید...
سلام آسمان جان
قبلا توی کانال بحثی درباره سحروجادو ورمال بود..
لطفا اینو بذارین کانال تا خانما بیشتر حواسشون به خودشون و کارهاشون باشه
✅سرگرد سمانه مهربانی، کارشناس آموزشی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ در یادداشتی که روزنامه شرق آن را منتشر کرده به پرونده یک رمال پرداخته است.
وی نوشته است: نگاهم را به راهروی منتهی به اداره شانزدهم پلیس آگاهی میدوزم؛ ادارهای که به شکایات افراد قربانی آزار، تهدید یا آتشافروزی رسیدگی میکند.
روی نیمکت کنار ورودی اداره، زنی جوان نشسته و به زمین خیره شده است. به آرامی به او نزدیک میشوم و کنارش روی نیمکت مینشینم. آنقدر غرق در افکار خود است که متوجه حضورم نمیشود.بعدش گفت
30ساله هستم و مجرد و بعد از گرفتن مدرک فوقلیسانس در یک شرکت خصوصی مشغول به کار شدم. منزل ما در یکی از محلات مرفهنشین تهران است. یکی از تفریحات مورد علاقه من و دوستانم فالگیری بود. یعنی کافی بود کسی آدرس و شماره یک فالگیر را به ما بدهد، بلافاصله با دوستانم قرار میگذاشتیم و برای گرفتن فال به آنجا مراجعه میکردیم. همیشه به فال و رمالی علاقهمند بودم و دوست داشتم ببینم چطور یک رمال و دعانویس کارش را انجام میدهد.
چند روز پیش در پارک نشسته بودم که مردی به من نزدیک شد و گفت رمال است و چون احساس کرده من دچار مشکل هستم و نیاز به کمک دارم به سمت من آمده است. با ذهنیتی که نسبت به این نوع داستانها داشتم احساس کردم راستش را میگوید و بیدلیل نیست که بین این همه آدم به سمت من آمده است.
مرد گفت میتواند به من کمک کند ولی اینجا در خیابان محل مناسبی برای این کار نیست. با توجه به اینکه مادر و خواهرانم در خانه بودند، به نظرم آمد که مشکلی پیش نمیآید او را با خودم به خانه ببرم. بههمیندلیل از او خواستم به خانه ما بیاید. به خانه رفتیم و او را به خانوادهام معرفی کردم. آن مرد با ابزاری که در اختیار داشت شروع کرد به بررسی شرایط ما و بین همه به من اشاره کرد و گفت: تو همزاد داری و او اجازه نمیدهد که ازدواج کنی یا در سایر امور زندگیات موفق باشی ولی نگران نباش؛ من میتوانم همزادت که تو را تسخیر کرده از بدنت خارج کنم. آنقدر خوب نقش بازی کرد که همه ما حرفهایش را باور کرده بودیم. در ادامه خواست تا برای انجام کار به اتاق دیگری برویم چون این کار نباید در حضور دیگران انجام میشد. مادر و خواهرانم در پذیرایی نشستند و ما به اتاق من رفتیم و او به جای خارجکردن مثلا همزاد، مرا مورد اذیت و آزار قرار داد و بعد بهسرعت از آنجا رفت. من آنقدر شوکه بودم که تا چند روز بعد نتوانستم واقعیت را به خانوادهام بگویم و وقتی به خودم آمدم برای شکایت به آگاهی مراجعه کردیم. یک تصویر احتمالی از چهره او طراحی شد و مشخصاتش را به همکارانتان دادم اما واقعا بعید میدانم بتوان نشانی از او پیدا کرد.
میدانم الان دارید با خودتان فکر میکنید چطور میشود یک دختر تحصیلکرده امروزی تا این حد سادهلوحانه برخورد کند و اجازه بدهد کسی با ابزار خرافات او را اغفال کند؛ اما من اصلا به ذهنم خطور نمیکرد یک انسان تا این حد میتواند فریبکار باشد که برای رسیدن به نیات شوم خود این قصهها را سر هم کند.من آن مرد غریبه را به پشتوانه حضور خانوادهام به خانه بردم و این بلا به سرم آمد. در تعجبم از خانمهایی که بهتنهایی به منزل رمالان و دعانویسان مراجعه میکنند و خود را در معرض هرگونه آسیب و سوءاستفاده مالی یا فیزیکی قرار میدهند.
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐
❌ خانما توروخدا اینجور آدما کم نیستن که از دخترا و زنان سرزمینم سواستفاده میکنن و نیت های شوم تو سرشون دارن، خیلی مراقب اینجور آدما باشین
🍃...@Sofreyedel...🍃
#شهیدانه✨🍓
همسر شهید:
توی وصیت نامه اش
برایم نوشته بود: اگر بهشت نصیبم شد ؛
منتظرت میمانم باهم برویم... :)💚
شهید اسماعیل دقایقی🌸🌱
🍃...@Sofreyedel...🍃
🍃...تجربه زندگی...🍃
و اما #چالششششش جدیدمون 🍃🌸 خانمای کانال بیاید که چالش جدید دارم براتون … چالش هفته ✅چالش اول
#چالششششش
🍃🌸🍃🌸
وای سلام اسمون جون
درباره ای چالش اولین عادت ماهانه من کلاس ششم ک شدم عادت ماهانه شدم نمیدونستم چی هس رفتم دستشویی دیدم .....گفتم یا خدا سرطان خون دارم😐یکی نیس بگ کم عقل چ ربطی ب سرطان خون داره😒بعد ک ب مامانم گفتم برام توضیح داد مشکلم برطرف شد😂اخه تا یک روز ب مامانم نگفتم میترسیدم بگم نکنه مشکل دارم😂
🌸🍃🌸🌸
سلام اسمان جان
وای یعنی کانالت معرکه است بخدا به عشق خودت میام
من اولبن باری که ماهانه شدم نمیدونستم چیه مامانمم نگفته بود،تا۳روز رفتم تو اتاقم گفتم میخوام بمیرم،من مریضی لاعلاج دادرم
مت یک دهه شصتی نابودم🤣🤣🥲
🍃...@Sofreyedel...🍃