eitaa logo
🍃...تجربه زندگی...🍃
13.9هزار دنبال‌کننده
34.2هزار عکس
1.2هزار ویدیو
7 فایل
عاقلانه انتخاب کن،عاشقانه زندگی کن.... اینجا سفره دل بازه....
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌸🍃 سلام در جواب خانمی که 26سالش هست و چهار سال ازدواج کردن و برادر شوهرش بهش ابراز علاقه میکنه با خواندن این سرگذشت زندگی خیلی به هم ریختم واقعا ما داریم به کجا می رویم آیا این راه و روش اسلام هست خواهر م از خشم خدا بترس از آبرو ت بترس که اگر روزی این موضوع علنی بشه تموم کاسه کوزه ها سر تو میشکنه با شرمساری باید برگردی خونه بابات و هیچ کس هم برات ارزشی قائل نمیشه از همین جا جلوی برادر شوهرت بایست شده از طریق یه فرد مورد اعتماد و محرم بترسونش وقتی نزدیک بهت میشه جیغ بزن نزار که این جور ازت سواستفاده بشه من خواهرانه نصیحتت میکنم ادامه این روند آبرو و حیثیتت را به باد میده با مهربونی وزبون خوش شوهرت را راضی کن که از اونجا بروید ولی نظر اول و آخر م اینه که بایه مشاور مشورت کن و برادر شوهرت را از خودت زده کن چقدر از خواندن این پیام ناراحت شدم واقعا چرا اینقدر حریم ها راحت برداشته میشه و متاسفانه آدم ها دنباله رو شیطان خدایا پناه می برم به تو از لحظه ای غفلت که تو شاهدم باشی هفت مرتبه سوره کوثر را بخوانید و بهش فوت کنید تا ازتون دور بشه 🍃...@Sofreyedel...🍃
💭 در من کوچه‌ایست که با تو در آن نگشته‌ام سفریست که با تو هنوز نرفته‌ام روزها و شب‌هایی است که با تو به سر نکرده‌ام و عاشقانه‌هایی که با تو هنوز نگفته‌ام... 🍃...@Sofreyedel...🍃
🍃...تجربه زندگی...🍃
#پاسخ_اعضا 🍃🌸🍃 سلام در جواب خانمی که 26سالش هست و چهار سال ازدواج کردن و برادر شوهرش بهش ابراز علا
🌸🍃🌸🍃 سلام خدمت اون خانم محترم که برادر شوهرش باهاش شوخی میکنه باید عرض کنم عزیزم شما اول باید کاملا حجابتون را جلو این برادر شوهر رعایت کنید یه حجاب سفت و سخت ک وقتی برادر شوهر تون شما را اونطوری با حجاب و سنگین و موقر ببینند اول اینکه تحریک نمیشه دوم اینکه این حجاب و رفتار شما مثل یه تابلوی ایست راهنمایی محسوب میشه و جرات نزدیک شدن ب شما را پیدا نمکننه سوم اینکه خیلی خیلی جدی و رسمی با ایشون بر خورد کن چهارم اینکه اگه رفتارش را تغییر نداد خیلی دوستاته با برادر خودت یا پدرت مساله را مطرح کن تا حساب برادرشوهرت را برسنن. خانم محترم درست برخورد نکردن برادر شوهرت صد در صد به رفتار نامناسب خودت بر میگردد . بعنوان مثال یعنی چی که میفرمایید برادر شوهر م رفتار خیلی شیک دارن . خانم عزیز تا وقتی رفتار برادر شوهرت را زیبا و شیک در ذهن خود تصور میکنید انتطار نداشته باشید که بردار شوهرت بهت نزدیک نشه . بر عکس شما باید موقع برخورد با برادر شوهرت از چشمات نفرت متصور بشه ضمنا از عواقب این رفتار براد.ر شوهرت بترس که اخرش به طلاق و بی آبرویی منجر میشه. موفق باشید 🍃...@Sofreyedel...🍃
🌸🍃🌸🍃 سلام آسمان جان تروخداتوکانال بگومن به کدوم امام یا سوره توسل کنم که به عشقم برسم ایده های معنوی توکانال واکثرا انجام دادم ولی نتیجه نداشته یعنی نه فقط براعشقم براهیچ کارومشکلی هیچ دعای ازمن مستجاب نمیشه😭توروخداقسم هرکسی که دعاش مستجابه یاتوسل به شهدا وهرامامی جواب میده تروخدابرامنم دعاکنه که همه ی مشکلاتم حل بشه وبه عشقم برسم🙏 فقط تروخدانصیحت نکنیدچون هزارتامشکل دارم یه دونه ش بادعاقران نمازووو حل نمیشه 37سالمه ومجردم ازهمه لحاظ به ازدواج وزندگی مستقل نیازدارم انقدرسختی کشیدم که اعصابم ضعیف شده وچند تامریضی گرفتم دارم دیونه میشم همش گریه میکنم روزی سه تامسکن میخورم.ازبچه گی هم نمازمیخونم ذکرمیکنم وباعشقمم خداخودش شاهده هیچ رابطه ی نامشروعی نداشتیم حتی یه بوسه درصورتی که بشدت به هم علاقه داریم اگه بهش نرسم سکته میکنم دق مرگ میشم😢😢تروخدابرامنم براشهدانذر کنیدکه به عشقم برسم🙏 اسمم شنو خانم 🍃...@Sofreyedel...🍃
🍃...تجربه زندگی...🍃
#پاسخ_اعضا 🌸🍃🌸🍃 سلام خدمت اون خانم محترم که برادر شوهرش باهاش شوخی میکنه باید عرض کنم عزیزم
🌸🍃🌸🍃 سلام آسمان خانم من پیام اون خانمی که گفتن برادر شوهرشون بهشون ابراز علاقه می کنه رو خوندم واقعا شرم آوره آخه مگه میشه آدم به ناموس برادرش چشم داشته باشه خانم محترم ما زنها اگه بخوایم خیلی خوب بلدیم چه جوری یه مرد رو از خودمون دور کنیم شما هم تا دیر نشده برادر شوهرت رو سر جاش بنشون و از شر وسوسه های شیطان به خداوند پناه ببر موفق باشید . 🍃...@Sofreyedel...🍃
🍃...تجربه زندگی...🍃
#به_همین_سادگی (۲) - خانوم «سالاری نیا»، ممکنه در مورد این بخش از برنامه  نویسی شرکت برای من توضیح ب
(۳) 🍃🌸 این تعریف و تمجیدها یک طرفه نبود. من هم سعی می کردم از هر فرصتی برای بیان احساستم نسبت به او استفاده کنم. - از نظر من یه مرد باید مثل شما با شخصیت باشه، من تا حالا هیچ رفتار زشتی از شما ندیدم. در عین حال خیلی خونگرم و صمیمی هم هستین. به نظر من این هنر می خواد که یه نفر همه این خصوصیات رو یکجا داشته باشه! زمان گذشت و سرانجام ما عشق خود را بی پرده ابراز کردیم. من به او گفتم که در تمام موضوعات فقط به او فکر می کنم و او هم گفت که اگر یک روز مرا نبیند، روزش شب نمی شود. من گفتم که احساس می کنم بدون او زندگی برایم ممکن نیست و او گفت که مرگ را بر ندیدن من ترجیح می دهد! وقتی احساس کردیم دیگر کارمندان شرکت از حرف ها  و رفتارمان به ما مشکوک شده اند، در پی یافتن چاره ای برآمدیم اما قبل از اینکه من عقل خود را در این زمینه به کار بیندازم، پیشنهاد غافلگیر کننده سیامک بازهم به دادم رسید. - من رسما از شما خواستگاری میکنم. به همه اعلام می کنیم که ما نامزد هستیم و دیگه همه مشکلات حل می شه. زمان ازدواج رو هم خودمون دوتایی تعیین می کنیم، هر وقت که آمادگی ش رو داشتیم! همین رفتارهایش بود که مرا شیفته خود کرده بود. در بدترین اوضاع بهترین راه را پیدا می کرد. شخصیت و رفتار خاصی داشت که در کمتر کسی دیده بودم. - چه جوری بگم، تو منو غافلگیر کردی سیامک! خب معلومه که قبول می کنم. مگه عقلم رو از دست داده باشم که با این پیشنهاد مخالفت کنم. آن دوران خوش به سرعت سپری شد. تا چشم باز کردم دیدم در یک مراسم ساده و معمولی به عنوان نامزد سیامک معرفی شده ام. بعد از آن من و سیامک روی ابرهای آسمان راه می رفتیم و زندگی می کردیم. جایمان دیگر روی زمین نبود. احساس رسیدن به هم و یک عمر زندگی مشترک می توانست هردویمان را شاد و خندان نگه دارد؛ احساسی که فقط یک عاشق توان درکش را دارد.. ادامه دارد 🍃...@Sofreyedel...🍃
🍃🌸 بیایید دست دلمان را بگیریم و ببریم جایی که هیچ دغدغه ای نباشد نفس راحتی بکشیم حال دلمان کمی عوض شود جایی برویم که خبری از انتظار نباشد عاشقی، سرگردانی نباشد کسی نرفته باشد ... خودمان باشیم و یک هوای لطیف، یک دل آرام.........🌹😍 🍃...@Sofreyedel...🍃
💕نقشه ی شوم💕 . . ♦آرزو داشتم تنها پسرم با دختر خواهرم ازدواج کند، اما او در دوران دانشجویی به دختری از خانواده ای مستضعف که با هم همکلاسی بودند علاقه مند شد و دختر مورد علاقه اش را به عقد خود درآورد.. . سلیم از ازدواج با سکینه خیلی خوشحال بود اما هر موقع نامزد او به خانه ما می آمد سردرد می شدم و احساس می کردم این عروس یک لاقبا در شأن خانوادگی ما نیست.. من هرچه با خودم کلنجار رفتم تا مهر و محبت این دختر را در دلم جای دهم فایده ای نداشت و خواهرم نیز با نیش و کنایه هایش آتش بیار این معرکه شده بود.. . متاسفانه پس از گذشت مدتی، نقشه شومی کشیدم و با کمک پسر خواهرم فردی را اجیر کردیم تا ادعا کند قبلا با عروسم آشنایی و رابطه داشته است. ما با این تهمت های ناروا توانستیم سلیم را نسبت به همسرش بدبین کنیم و او نامزدش را طلاق داد.. من بلافاصله دختر خواهرم را به عقد پسرم درآوردم اما سلیم و دخترخاله اش خیری از زندگیشان ندیدند چون آن ها صاحب دو فرزند معلول شدند و عروسم که تاب و تحمل مشکلات زندگی و جمع و جور کردن این دو طفل بی گناه را نداشت پس از گذشت ۱۵ سال به پسرم خیانت کرد و دنبال سرنوشت خودش رفت. . از آن به بعد من و پسرم خودمان را به پرستاری از این دو بچه معلول سرگرم کردیم.. ولی هر روز که می گذشت من به خاطر ظلم و خیانتی که در حق عروس قبلی ام کرده بودم عذاب وجدان بیشتری پیدا می کردم و خیلی دنبال سکینه گشتم تا او را پیدا کنم و حلالیت بطلبم.. . ولی هیچ آدرس و نشانی از او پیدا نکردم. تا این که برای سفری به کاشان آمدیم.. در این جا هنگام عبور از خیابان با یک موتورسیکلت تصادف کردم و وقتی که برای مداوا به بیمارستان انتقال یافتم باورم نمی شد پرستار مرکز درمانی همان کسی باشد که سال ها دنبالش می گشتم.. . سکینه با مهربانی از من پرستاری و مراقبت کرد و زمانی که دست هایش را محکم گرفتم و با شرمندگی برایش تعریف کردم مرتکب چه گناه بزرگی شده ام، او با لبخندی معصومانه دستم را بوسید و گفت: مادرجان حتما قسمت این طوری بوده است و من از شما هیچ دلخوری و ناراحتی به دل ندارم و همین جا شما را بخشیدم. زن ۶۵ ساله گفت: از این که می بینم سکینه با فردی شایسته ازدواج کرده است و ۲ دختر زیبا و دوست داشتنی دارد خیلی خوشحالم و برایشان دعا می کنم خوشبخت و سعادتمند بشوند... امیدوارم خدا هم از خطاهایم بگذرد🍃 🍃...@Sofreyedel...🍃
🌸🍃 چه قشنگ میگه رسول ادهمی.... چقدر عمر آدمی کوتاه است وقتی دلش می‌خواهد همه ی آن را به تماشای تو بنشیند.....🌹❤️ صبحتون زیبااااا😍🌹 🍃...@Sofreyedel...🍃
🍃...تجربه زندگی...🍃
#پاسخ_اعضا 🌸🍃🌸🍃 سلام آسمان خانم من پیام اون خانمی که گفتن برادر شوهرشون بهشون ابراز علاقه می کنه
🌸🍃 سلام خدمت همه عزیزان لطفاً این پیام منم بزارید ممنون در مورد خانمی که گفتن برادر شوهرشون باهاش رفتار صمیمانه دارن عزیزم این رو بدونید تا آدم خودش نخواد کسی نمیتونه باهاش صمیمی باشه البته جسارت نشه شما وقتی با جدیت برخورد کنید اون کاری نمیتونه بکنه یعنی چی میگید منو بغل می‌کنه مگه میشه وقتی شما اجازه ندید که نمیشه یا وقتی شما تنها خونه هستید رفتار شما باید جوری باشه که اون به خودش اجازه نده که بیاد پیشتون من خودم اوایل ازدواجم مردای اقوام همسرم عادت دارن با همه دست میدن برای منم دست جلو میاوردن من دست جلو نبردم دیگه همشون یاد گرفتن و اصلا دیگه برای من دست جلو نمیارن شما هم اگه زندگیتون رو دوست دارید اول که همیشه جلوش حجاب داشته باشید و وقتی تنهایید نزارید بیاد خونتون و از شوخی و حرف غیرضروری پرهیز کنید دوبار که جدی برخورد کنید خودش می‌فهمه و اینکه متاسفانه خیلی‌ها هستن که میگن برادرشوهر مثل برادرمون هست در صورتی که برادشوهر و زن برادر با غریبه تو خیابون هیچ فرقی ندارن خانم عزیز بدونید که شیطان همیشه در کمین هست پس مواظب باشید شاد و پیروز باشید 🍃...@Sofreyedel...🍃
🌹💕🌹💕🌹💕 اصلا تو نیستی! زشتی! بدی! بدترکیب! بی سلیقه و زمخت! معمولی ترین در هر دو عالمی! خوب شد؟! من اما... همین را می خواهم و ... به کسی چه مربوط؟ به کسی چه مربوط که من در میان سفره؛ جای شربت و نوشابه، آب می نوشم؟ همان که خودش است... همان که به هیچ زرق و برقی آغشته نیست... آری من همین تو را می خواهم... همین زلال بودن ات را؛ همین تویی که ؛ همین تویی که رود؛ همین تویی که اقیانوس؛ همین تویی که مادرت ابر؛ همین تویی که ؛ همین تویی که شبنمی به روی شانه ی برگ؛ همین تو را... همین ...😍🌹💕 زندگیتون مملو از عشق های خواستنی 🌹💕🌹💕 🍃...@Sofreyedel...🍃
🍃🌸 درباره عبرت سلام اسمان جان خسته نباشی🌷 یک سری دوستان پیام داده بودن که همسرشون دختر دوست ندارن و رابطه ی خوبی بعد از فهمیدن اینکه بچشون دختر هست توی خانواده باقی نمیمونه. میخواستم یه موضوعی رو مطرح کنم من روانشناسم و ۲۰ ساله این کا رو انجام میدم ، حدود چند سال پیش ما به یک کمپ ترک اعتیاد برای مشاوره ی جوانان اونجا رفتیم.. اونجا من یه دختری حدوده ۱۸ ساله دیدم که عتیاد به مواد پیدا کرده بود ، باهاش که صحبت کردم میگفت : ما دوتا خواهر بودیم و یه برادر که تو دوسالگی فوت کرد پدرم معتقد بود که دختر نحسه خیلی مادرم رو به خاطر اینکه ما دختریم کتک میزد و سرزنش میکرد و میگفت که از نحسی ماست که برادرمون مرد،) ازش پرسیدم چی شد که کارت به اینجا رسید؟ ( گفت : پدرم به من و خواهرم محبت نمیکرد همش با خواهرم بحث و جدل میکرد خواهرم و به زور تو سن ۱۶ سالگی شوهر داد به مرد پیر و معتاد ، منم از خونه فراری شدم کم میرفتم خونه تا کمتر سوال پیچ شم و کتک بخورم مادرم سر ازدواج خواهرم تو ۳۶ سالگی دق کرد و مرد ، منم تو این حوالی با پسری اشنا شدم که خیلی بهم محبت میکرد و مثلا من دوست داشت ، اون من و به اینجا کشنوند و معتادم کرد از پدرم خبر ندارم اما فکر نکنم چیری ازش مونده باشه یه ساله که اینجام و هنوز خوب نشدم... اگه پدرم بهم محبت میکرد شاید این اتفاق برام نمی افتاد) . اسمان جان این حرف های دختری بود که از پدرش محبتی ندید و به این راه کشیده شد . کاش ما هم عبرت بگیریم که بچه نعمت خداست دختر و.پسر فرقی نداره. 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🍃...@Sofreyedel...🍃