🍃...تجربه زندگی...🍃
#سرنوشت_سیاه_3 🎗قسمت سوم با مهدی برگشتم خونه ی پدرم زن داداشم مهدی رو گرفت برد خوابوند من حتی نم
#سرنوشت_سیاه_4
🎗قسمت چهارم و پایانی
خلاصه با بردارشوهرم ازدواج کردم که ای کاش میمردم وباهاش ازدواج نمیکردم ...
برام سخت بود برادر شوهرم شد شوهرم
اوایل خیلی مشکلات داشتیم من اصلا دوستش نداشتم همش گریه میکردم همش میثم رو میخاستم ...
ولی محمد منو خیلی اذیتم میکرد...
اصلا توجه نمیکرد که حال من بده
هر روز دعوا ومشکلات داشتیم
من نمیخاستمش
اونم منو نمیخاست ولی بخاطر خانواده ش اینکارو کرد...
بعد ۳ماه خاستیم جدا بشیم فهمیدم حامله هستم اون روز اینقدر ناراحت شدم.. خدا میدونه..
خاستم سقط کنم منو توخونه زندانی کردن نذاشتن برم بیرون سقط کنم ...
و هر چقدر هم محکم به شکمم میزدم که بمیره نشد ...
بلاخره دخترم بدنیا اومد ...
بچه که دنیا اومد مهر محمد هم به دلم نشست و محمد هم قول داد که اذیتم نکنه
و شوهر خوبی باشه برام ...
ولی قول دادن محمد چند روز بیشتر دوام نمیاورد ...
بازم کارای خودشو میکرد...
دوست دختر داشت...
دنبال زن های مردم بود...
در کل بیشتر پیش اونا بود...
من یکروز که طاقتم تموم شد گفتم دیگه نمیخامت خسته شدم جدا میشم ازت
خانواده ها باز نذاشتن ...
بیشتر مادر من و پدر اون نمیذاشتن ما جدا بشیم ...
پدرم اصلا از محمد خوشش نمی اومد چون از آسمان تا زمین با میثم فرق داشت
محمد اون روز قول داد دیگه دنبال اینجور کارا نره...
قسم خوردکه نره ...
منم باور کردم اخلاقش خوب شده بود
ولی یکبار که گوشیشو گرفتم که زنگ بزنم به گوشی خودم ببینم کجاس دیدم یهو پیام اومد عشقم هنوز بیدار نشدی ...
من منتظرتم که بیای ...
اینو خوندم شکستم غرورم شکست گفتم چرا با من اینکارو کردی ...
من ۷سال تو زندگیش بودم وبا بود و نبودش ساختم
وضیعت مالی خوبی هم نداشت
ولی با یک دختر خانم دوست شده بود که قرار بود برن ازدواج کنن
من که فهمیدم گفتم چرا اینکارو کردی
گفت من تو رو دوست ندارم بفهم
مجبور شدم بگیرمت...
حالا تو هم اجازه بده من به عشقم برسم
خیلی متاسف بودم واسه خودم که به اینجا کشیدم ...
تنها کارم شده بود با بچه هام وقت بگذرونم
تا این که بعد کلی دعوا وجنگ تصمیم گرفتیم بدون اینکه کسی بفهمه جدا بشیم
من مهریمو ببخشم محمد هم بچه هارو به من بده ...
الان ۲ساله جداشدیم...
🌻خواهش میکنم از بزرگترها
این اشتباه بزرگیه که با برادر شوهر ازدواج کنید
✨ افکار قدیمی رو تو عصر امروزی جدید به کار نزنید
قدیم تو همون قدیم موند
الان دیگه جوونا فرق دارن باشما و افکارتون
این وسط قربانی شدم حالا با دوتا بچه دارم زندگی میکنم و هر روز شادتر هستیم ...
خانواده های عزیز زور نکنید به بچه هاتون که ازدواج کنن 🙏🙏
زندگی تلخی رو گذراندم ولی از لطف خدا که بهم دوتا دسته گل داده ممنونم 🤲❤️
سپاسگزارم که الان بچه هام شدن عصای دستم و من فقط به امید اون ها نفس میکشم...
❣#پایان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سورة القدر ( إنّا أنزلناهُ في لَيلةِ القدرِ…) -
عبدالباسط عبد الصمد
🍃...@Sofreyedel...🍃
#اندکی تفکر
🔥هیزم های بزرگ را با هیزم های
کوچک و ریز روشن 🔥میکنند ...
گناهان بزرگ هم با گناهان کوچک شروع میشوند ...
به همین خاطر است که قرآن کریم
روی گناهان ریز و کوچک حساسیت بیشتری
نشان داده است و میگوید :
اگر به سراغ شر و شرارت بروید هر چند
کم و ناچیز باشد ، نتیجه آن را خواهید دید .
فرمود :
{ وَ مَن یَعمَل مِثقَالَ ذَرَّهِِ شَرَّا یَرَهُ}
🍃...@Sofreyedel...🍃
🌹🍃
از جدال با کسی که
قدردان محبت های تو نیست بپرهیز
اینکه تصور کنی روزی میتوانی او را متوجه اشتباهش سازی
درست مثل آب کردن کوه یخ با " ها " است ..
چاره ای نیست !
باران هم باشی
برای کاسه های وارونه کاری نمیشه کرد...
🍃...@Sofreyedel...🍃
💠 خانمى داستان زندگى اش را اينگونه تعريف مى كند :
با مرد مومنى ازدواج كردم و با او زندگى خوبى داشتم .. از او داراى سه فرزند شدم .. ما در شهرى زندگى مى كرديم و خانواده ى همسرم در شهرى ديگر؛
روزى از روزها اتفاق ناگوارى براى خانوادهى همسرم رخ داد؛ پدر و برادرانش فوت كردند و فقط مادرش زنده ماند و يكى از خواهرانش ، كہ دچار ناتوانى جسمى شد .. همه اندوهگين بودند،
روزها يكى پس از ديگرى سپرى شد و اين غم رفته رفته كمرنگ شد، اما همسرم همچنان غمگين بود، و نسبت بہ مادر و خواهر عليلش احساس مسوليت مى كرد ..
از من خواست تا مادر و خواهرش را بہ خانه مان بياورد تا از آنها مواظبت كنيم؛ مخصوصا خواهرش، زيرا مادرش پير بود و توان نگهدارى از او را نداشت ..
احساس كردم دنيا بر من تنگ آمد ، به پيشنهادش اعتراض كردم، گفت: خواهرم بہ زودى دوره ى درمانش را تمام مى كند و بعد از آن با ما زندگى خواهد كرد، چرا كہ او بعد از خدا، جز من كسى را ندارد ..
از آن پس روزهاى خيلى بدى را سپرى مى كرديم ؛ هربار يادم مى افتاد كہ قرار است آن دو با ما زندگى كنند، حالم بد مى شد و بہ اين فكر مى كردم كہ با وجود آنها؛
چگونه مى توانم در خانه ام راحت باشم؟!
خانواده ام چگونه به ديدنم بيايند؟!
اصلا چگونه احساس راحتى كنم؟!
هرچه روز بہ روز موعود نزديك تر مى شديم اندوه من بيشتر مى شد و بيش از پيش از دست همسرم دلگير مي شدم يك سال گذشت و پس از گذشت اين يك سال تقدير خداوند اينگونه بود كہ دوره ى درمانش يك سال ديگر تمديد شود؛
اما من اصلا از اين موضوع خوشحال نشدم ، چون باز به اين مى انديشيدم كه قرار است بیایند، و این موضوع همه خوشحالی هایی که به سمتم می آمد را بی معنی میکرد.
اما اتفاقی افتاد که انتظارش را نداشتم .. اتفاقی که حتى به ذهنم نيز خطور نکرده بود. همسرم در یک تصادف جانش را از دست داد. این اتفاق مرا واداشت تا من و فرزندانم به خانه مادر همسرم و دخترش منتقل شده و با آنها زندگى كنيم .
چه روزهای زیادی كه بخاطر ترس از اینکه نکند آن دو با ما زندگی کنند خوشبختی را از خودم و همسرم منع كردم، چه روزهای زیادی كه قلب همسرم را به خاطر حرفها و سرزنشهایم به درد آوردم، اما او رفت و ما را در کنار خواهری که نگران آینده او بعد از مرگ مادرش بود، تنها گذاشت.
🌟ما هرگز نمى دانیم چه موقع خواهیم رفت و چه کسی خواهد رفت.
⭐️بیاییم روزهایمان را به شادی بگذرانیم و ذهن خود را درگیر آینده اى كہ از آن بى خبريم نکنیم ؛
⭐️بیاییم عزیزانمان را با آنچه که آرزویش را دارند شاد کنیم، پيش از اینکه ما را تنها بگذارند و حسرت يك بار ديدنشان بر دلمان بماند . . .
° • ° • ° • ° • ° • ° • ° • ° • ° • ° • ° • ° •
🍃...@Sofreyedel...🍃
ارسالی اعضا
✅کارهایی که آقایون را خوشحال می کند😊
🍃🎈🍃🎈🍃🍃
❤️ شاد باشید
تحقیقات نشان می دهد که مردان هنگامی که همسرشان خوشحال است، در ازدواج بیشترین احساس رضایت را دارند. چیزی م درمورد یک زن شاد وجود دارد که باعث می شود مرد با شوق و انگیزه دوباره به خانه برگردد! هر یک از زوجین سهم خود در شادی ها و مشکلات را دارند ، این طرز برخورد شماست که مهم است. به جای اینکه بر روی مشکلات تمرکز کنید، به سمت راه حل ها بروید.
❤️شوهرتان را با فرد دیگری مقایسه نکنید
سبک زندگی یا دارایی های خود را با دیگران مقایسه نکنید و به آنچه دارید راضی باشید. بعد از یک روز کاری سخت، هیچ شوهری نمی خواهد از همسرش بشنود که “همسایه ما بهتر از شما درآمد دارد یا تلویزیون بزرگتر از ما دارند.” این گونه جملات شوهرتان را ناراحت و افسرده خواهد کرد.
البته میل به پیشرفت در خانم ها به زندگی زوجین کمک می کند اما بیان بعضی از عقاید، آداب و رسوم خود را دارد. اگر شادابی و خوشحالی مردان خود را می خواهید، دنبال بهانه های غیر منطقی نباشید.
❤️برای جشن گرفتن منتظر مناسبت نباشید
منتظر روزهای تولد و سالگرد نباشید تا شوهرتان احساس ویژه ای داشته باشد. هر روز جشن بگیرید. غذای مورد علاقه او را بپزید، یک هدیه غافلگیرکننده برای او بخرید و به ظاهر و روحیه خود اهمیت دهید.
❤️لحظات عاشقانه را حفظ کنید
بیشتر زوج ها در سالهای ابتدای ازدواج، عاشقانه هستند. اگرچه با افزایش مسئولیت ها و تولد بچه ها، تمرکز آنها تغییر می کند. آنها در یک روال روزمره قرار می گیرند و عاشقانه ها به حاشیه می رود. لحظات عاشقانه را با ایجاد فرصت هایی که می توانید، زنده نگه دارید. خانم ها می توانند کارهایی انجام دهند که لحظات زندگی شان درست مانند روزهای ابتدایی شود.
❤️به ظاهر خود اهمیت دهید
مردان به ظاهر خیلی اهمیت می دهند. این امر باعث می شود که سعی کنید همیشه آراسته و مرتب باشید. لباس هایی را بخرید که به خوبی مناسب شما باشد و ظاهر شما را تقویت کند. به اندازه کافی ورزش کنید. نباید اجازه دهید که بعد از ازدواج، اندامتان و ظاهرتان دچار ایراداتی شود. با داشتن ظاهری جذاب به خوشحال کردن همسر خود کمک کرده اید.
🍃...@Sofreyedel...🍃
#ایده_ارسالی
سلام به عاشقان زندگی
یکی از موضوعات مهم در تحکیم زندگی و رابطه با اقایان اینه که بهشون این اطمینان رو بدین که با ازدواج باشما رابطه شون با خانوادشون (رابطه اقا با خانواده خودش) کمرنگ نمیشه ، مثلا خودتون زنگ بزنین احوال خانواده همسر رو بپرسین، انقدر حضورتون رو پر رنگ کنین که همسرتون بدون شما مهمونی نره ، اخه گاهی خانوما میگن مثلا چون از خواهر شوهرشون خوششون نمیاد ،همسرشون تنها میرن خونه خواهرشون،همیشه و همه جا کنار همسرتون باشین.💪
یکی از کارهای کوچیک اما تاثیر گذاری که من همیشه انجام میدم ،اینه که اگر داخل ماشینمون مادرهمسرم باشه، حتما ایشون جلو میشینه و من صندلی عقب سوار میشم ، اما تو کل مسیر از تو اینه کلی شیطونی میکنم با همسرم😁
یه موضوع دیگه راجع به پوششتون هست
من خودم تو مهمونیا،جمع های خودمونی،یا بیرون همیشه تقریبا اسپرت و دخترونه و کم ارایش هستم، اما وقتی با همسرم دوتایی هستیم ارایش میکنم و تیپ خانومانه میزنم .
باورتون نمیشه همسرم همیشه بهم میگه تو هم دوست دخترمی هم زنم☺️🙈
🍃...@Sofreyedel...🍃
#همسرانه
🎁چه کادویی واسه همسرم بخرم؟!
👈حواستون باشه که همسرتون با شما فرق داره. خیلی وقتها، ما همون کاری رو برای همسرمون انجام میدیم، که دوست داریم اون برای ما انجام بده. اما این خیلی اشتباه بزرگیه...‼️❌
👈 اگه خواستین واسه همسرتون کادو بخرین، باید ببینین اون چی نیاز داره، نه اینکه خودت چی دلت میخواد...
❌👈هیچ وقت خریدهای ضروری زندگی رو به عنوان کادو براش تهیه نکنید...!
❌👈 آقای عزیز! ماشین لباسشویی، وسیله ضروری منزل به حساب میاد؛ نه کادو برای زن خونه...!
‼️👈 خانم عزیز! اگه یه کم بگردی، حتما کادوی بهتری از جوراب و زیرپوش هم میتونی برای همسرت پیدا کنی!
🍃...@Sofreyedel...🍃
به خودت بگو
هیچ چیزی در این جهان گرانتر از انرژی من نیست، برای چیزهای کوچک آن را معامله نمیکنم.
🍃🎈🍃🎈🍃🎈
فردا به خودت قول بده از دیروزت یکم بهتر باشی.
فقط یک درصد بهتر از دیروزت باش
مهم نیست زندگیت اون طور که میخوای نیست.
مهم نیست آدمای اطرافت چجوری هستن.مهم نیست اگه از خودت خیلی راضی نیستی.
فقط این مهمه که تو همون آدم دیـروز نباشی.
وقتی یک درصد بهتر از دیروزت باشی یعنی امروز یه آدم جدید هستی.
فردا به خودت بگو :
فقط یک درصد کمتر به افکار منفیت فکر کن.
یک درصد بیشتر بخند .
یک درصد بیشتر شاد بـاش.
یک درصد آروم تر باش.
یک درصد بیشتر به رویات فکر کن.
اگه میخوای عوض بشی ، نیازی نیست حتما یک شبه متحول بشی
از قانون "یک درصد" شروع کن.
🍃...@Sofreyedel...🍃
در پاكستان نام های خيابانها و محلات اغلب فارسی و صورت اصيل كلمات قديم است.
خيابان های بزرگ دو طرفه را شاهراه می نامند، همان كه ما امروز «اتوبان» ميگوييم!
🍃🎈🍃🎈🍃🎈
برای نمونه و محض تفريح دوستان، چند جمله و عبارت فارسی را كه در آنجاها به كار ميبرند و واقعا برای ما تازگی دارد در اينجا ذكر ميكنم كه ببينيد زبان فارسی در زبان اردو چه موقعیتی دارد.
نخستين چيزی كه در سر بعضي كوچهها ميبينيد تابلوهای رانندگی است.
در ايران اداره ی راهنمايی و رانندگی بر سر كوچهای كه نبايد از آن اتومبيل بگذرد می نويسد:« عبور ممنوع» و اين هر دو كلمه عربی است، اما در پاكستان گمان می كنيد تابلو چه باشد؟
«راه بند»!
تاكسی كه مرا به قونسلگری ايران دركراچي می برد كمی از قونسلگری گذشت، خواست به عقب برگردد ،يكی از پشت سر به او فرمان می داد، در چنين مواقعی ما می گوييم:
عقب، عقب،عقب، خوب!
اما آن پاكستانی می گفت: واپس، واپس،بس!
و اين حرفها در خيابانی زده شد كه به « شاهراه ايران» موسوم است.
اين مغازههايی را كه ما قنادی می گوييم( و معلوم نيست چگونه كلمه ی قند صيغهی مبالغه و صفت شغلی قناد برايش پيدا شده و بعد محل آن را قنادی گفته اند؟)
آری اين دكانها را در آنجا «شيرينكده» نامند.
آنچه ما هنگام مسافرت «اسباب و اثاثيه» ميخوانيم، در آنجا «سامان» گويند.
سلام البته در هر دو كشور سلام است. اما وقتی كسی به ما لطف می كند و چيزی می دهد يا محبتی ابراز می دارد، ما اگر خودمانی باشيم ميگوييم: ممنونم، متشكرم، اگر فرنگی مآب باشيم می گوييم «مرسی» اما در آنجا كوچك و بزرگ، همه در چنين موردی می گويند:« مهربانی»!
آنچه ما شلوار گوييم در آنجا «پاجامه» خوانده می شود.
قطار سريع السير را در آنجا«تيز خرام» می خوانند!
جالبترين اصطلاح را در آنجا من براي مادر زن ديدم، آنها اين موجودی را كه ما مرادف با ديو و غول آوردهايم «خوش دامن» گفتهاند. واقعا چقدر دلپذير و زيباست.
از پاريز تا پاريس_محمدابراهيم باستانی پاريزی / چاپ ششم، ١٣٧٠/صص ١٣٣و ١٣٤
🍃...@Sofreyedel...🍃
#سیاست_زنونه
با حالت گِله خواسته هامونو به همسرمون نگیم;
مثلاً نگیم:👇
-تو منو خیلی وقته بیرون نبردی...😒
-تو خیلی وقته واسه من کادو نخریدی...😠
-تو از اونموقع که بچه دار شدیم رابطه ت با من کم شده...☹️
-تو وقتی مامانت اینا یه چیزی به من میگن چرا هیچی بهشون نمیگی؟😡
و...
✅به جاش خواسته هاتونو با حالت طرح نیاز و آرزو بگید:👇
-خیلی دلم میخواد باهم بریم بیرون یه تابی بخوریم...👫💞
-انقدر دلم تنگ شده واسه اونموقع ها که در رو که باز با یه شاخه گل وارد میشدی!😍
-من خیلی به آغوشت نیاز دارم...نمیخوام بچه باعث جداییمون شده باشه💏
-دوست دارم وقتی کسی به ناحق چیزی بهم میگه تو پشتم باشی...
همسرداری❤️-
🍃...@Sofreyedel...🍃
️بچه که بودیم ثانیه به ثانیه لحظه ها را زندگی می کردیم خوشی تنها هدفمان بود
انگارخدا سفت درآغوشمان گرفته بود تنها زمانی ازآغوشش بیرون بودیم وسخت میگذشت که مشق شبمان ازدوخط به ده خط میرسید. لذت هایمان را با تغییرفصل ها منطبق میکردیم
بزرگتر که شدیم لحظه ها و ثانیه ها و ساعت ها همانقدر بی ارزش شدن که زندگی کردن یادمان رفت دستهایمان بلندتر شدند تا آغوشمان بزرگتر باشد
یادمان رفت آغوش مادر، عطری نایاب داردکه ریه هایمان راتازه میکند. یادمان رفت روزی میرسد که دستهایمان بهانه ی دستهای پینه بسته مردی رامی گیرند که جوانیش را سختی ها دزدیدند. یادمان رفت خیس شدن زیرباران همان لذت بچگی را دارد
یادمان رفت هیچ چیز وهیچ کس
روزهای رفته را برایمان هدیه نمی آورد....
🍃...@Sofreyedel...🍃