eitaa logo
ملک سلیمان
3.6هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
3.6هزار ویدیو
29 فایل
اینجا با استفاده از آیات قرآن و احادیث و روایات معصومین و کلام بزرگان دینی یاد میگیری که چطوری حال دلت و، وضع مالیت خوب بشه👌 https://eitaa.com/joinchat/4132962888Ce54afeabfb تبلیغات شما پذیرفته میشود👇👇 https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔞اعترافات آمریکایی‌ها به آنچه که در سوریه انجام دادند ‼️توصیه می‌شود ببینید تا به حقیقت خیلی از قضایا پی ببرید... 🌺🍃🌸🍃 🌤 🌺🍃🌸🍃 @Solomon110 🌸🍃🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[ ] 💠مگه خدا مؤمن رو دوست نداره پس چرا اونو به بلا و گرفتاری مبتلا میکنه؟! 🔺مبتلا شدن مؤمن به‌نفع اوست!!! 👤 🌺🍃🌸🍃 🌤 🌺🍃🌸🍃 @Solomon110 🌸🍃🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[ ] 💠مگه خدا مؤمن رو دوست نداره پس چرا اونو به بلا و گرفتاری مبتلا میکنه؟! 🔺مبتلا شدن مؤمن به‌نفع اوست!!! 👤 🌺🍃🌸🍃 🌤 🌺🍃🌸🍃 @Solomon110 🌸🍃🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند : وقتی کسی در نماز ایستاده شود گناهانش بر سر شانه‌هایش قرار می‌گیرد و هر باری که به رکوع و سجده برود گناهانش می‌ریزد! 🌺🍃🌸🍃 🌤 🌺🍃🌸🍃 @Solomon110 🌸🍃🌺🍃
همگی وارد سالن شدیم سوسن کنار آریو ایستاد و با لبخند گفت _صبح که بلند شدی برای نماز خیلی خوشحال شدم می‌خواستم بیام بهت بگم اما سریع سلام دادی رفتی خوابیدی نگاهی انداخت به سوسن _آره خیلی خوابم میومد آریو جان راه درستی رو انتخاب کردی سعی کن حفظش کنی الان که بری کانادا ممکنه با اعتراضات بابا و حتی مامان روبرو شی ولی تو توجه نکن ببین، هم من هم سحر یه دوره‌ای با اینها بودیم مطمئن باش اگه خوب بود ما هم مثل همینا الان بی‌نمازبودیم و آزاد هر کاری که دلمون میخواست انجام میدادیم اما باور کن اگر تو راهی که خدا تعیین کرده باشی آرامشت آسایشت همه چیت فراهمه آریو سری تکون داد نگران نباش آبجی سوسن منم تو خط شماها هستم هر وقتم هجده سالم بشه پاسپورت می‌گیرمو میام ایران آریو نگاهش رو داد به من _بیام ایران حمایتیم می‌کنی نزدیکش شدم _بله عزیزم حتماً رو من حساب کن از بلندگوهای فرودگاه ساعت پرواز مامانم اینا رو اعلام کردن مامانم و سارا بغل باز کردن من رفتم تو آغوش مامان سوسن‌م تو آغوش سارا نتونستیم جلوی گریه‌های خودمون رو بگیریم هردو گریه کردیم از آغوش مامان اومدم بیرون رفتم سارا رو بغل کردم سوسن‌م رفت سمت مامانم . قدم برداشتم اومدم کنار آریو سفت بغلش کردم سر و صورتشه بوسه بارون کردم یکی یکی بچه‌های سارا رو بغل کرد بوسیدم باهاشون خداحافظی کردم مامانم و سارا با بچه‌های من خداحافظی کردن و رو کردن به محمد و علی و با اونها هم خداوحافظی کردن و رفتن سمت گیت بازرسی چقدرخدا حافظی تلخ و دوست نداشتنیِ ولی دیگه چاره ای نیست... ادامه دارد... کپی حرام
🔹🍃🌹🍃🔹 ﷽ ✨🌸اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً🌸🍃 🍃🌹🍃🔹ـــــــــــــــــــــــ 🌿اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌿 🍃🌹🍃🔹ــــــــــــــــــــــــــ السلام علیک یا علی ابن موسی: اللهّمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضا المرتَضي الامامِ التّقي النّقي و حُجّّتكَ عَلي مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةَ كثيرَةً تامَةً زاكيَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه كافْضَلِ ما صَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🔹🍃🌹🍃🔹
🕊◍⃟♥️🕊 هر روز را بایاد شهدا آغاز کنیم 🌹 *دانش آموز بسیجی مهدی عرب* 📝 *فرازی از وصیتنامه این شهید عزیز* 📌 *با استقامت و صبر و شکیبایی از انقلاب اسلامی دفاع کنید و سخنان پیامبرگونه امام را از جان و دل خریده و عمل نمایید* 📌 *از شما برادران میخواهم، راه مرا که همان راه اسلام و مسلمین و پیروی از امام خمینی است را ادامه دهید و در همه حال یاور ستمدیدگان و دشمن مستکبران خارجی و داخلی باشید* . .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 💰 چگونه جزء ثروتمندترین انسان‌ها در جهان آخرت باشیم؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
─═☘═─ عاقبت بنده ای که خدا اونو نخواد.... ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌ 🌺🍃🌸🍃 🌤 🌺🍃🌸🍃 @Solomon110 🌸🍃🌺🍃
نویسنده: لواسانی غرق در خوندن دعای توسلم و دلم تو مدینه و به دنبال قبر گمشده مادرم زهرا و چشمم رو گذاشتم روی هم و با جمع زمزمه کردم یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله صدای منصوره خواهر کوچیکم به گوشم خورد زهره بابا عصبانی گفت بهت بگم همین الان بیای خونه دلم نمیخواد برم چون هم غرق در خوندن زیارت عاشورا هستم و هم نمیخوام چشمم به اون مرتیکه طماع منوچهر بیفته آروم جواب دادم برو بگو بعد از مراسم میام آبجی بابا خیلی بهم ریخته‌ها داشت با مامان دعوا میکرد که به زهره گفتم نرو بمون خونه چرا گوش نکرده دلم برای مامانم سوخت و کتاب دعا رو بستم و گذاشتم روی لبم بوسیدم و تو دلم گفتم خدایا به حق چهارده معصوم من رو از دست خودخواهی بابام و نگاه‌های چندش آور و دندن طمع منوچهر نجات بده. کتاب دعا رو گذاشتم توی کیفم و با منصوره خواهرم از خونه محترم خانم اومدیم بیرون و قدم برداشتیم سمت خونه. همچین که پام رو گذاشتم تو درگاه در حیاط بابام فریاد زد کجا بودی عفریته بی همه چیز مگه نگفتم منوچهر امروز میاد اینجا خونه باش. دست انداخت کمر بندش رو از کمرش باز کرد فهمیدم میخواد من رو بزنه سریع از در حیاط اومدم بیرون نگاهم افتاد به خونه مهین خانم که در حیاطشون باز بود خودم رو انداختم توخونشون و در حیاط روبستم مهین خانم از در اتاق اومد بیرون و رو به من گفت چی شده زهره جان قلب مثل چی میزد دستم رو گذاشتم روی قلبم خواستم جواب بدم که صدای داد و بیداد بابام اومد از اون خونه بیا بیرون بعدم یه لگد کشید به در... ادامه دارد کپی حرام⛔️ جمعه‌ها و روزهای تعطیل داستان نداریم
با حسرت به رفتنشون نگاه کردم علی دستش رو گذاشت روی شونه‌ام _نگران نباش یه دو سه ماه دیگه میفرستمت بری کانادا با چشمهای پراز اشک برگشتم نگاهی تشکر آمیزی بهش انداختم _ممنون علی جان خوبی‌های تو ثابت شده‌ست. بیا بریم نگاهم افتاد به سوسن و محمد که محمدم داره به سوسن دلداری میده بهشون نزدیک شدیم علی گفت _دیگه رفتن بیاید ما هم بریم همگی راه افتادیم به سمت درب خروجی سالن سوسن اومد کنارم و گفت _سحر با رفتن مامانینا انگار قلب من رو از توی سینه‌م کشیدن بیرون حالم خیلی بد ایستادم بغلش کردم و پیشنویش رو بوسیدم. و آروم گفتم _دیگه بهشون فکر نکن. ولی یه چیزی بهت بگم سوسن _جانم بگو چقدر تو و محمد به هم میاین لبخندی زد _ممنون سحر جان، من این زندگیم رو مدیون زحمات و خیلی ببخشید حرص و جوش خوردن تو و علی هستم هیچ وقت خوبی هاتون رو فراموش نمیکنم لبخندی زدم _ممنون از قدر شناسیت. سوسن مایلی بریم قم زیارت حضرت معصومه سلام‌الله علیها ابرو داد بالا _آره که مایلم از خدامم هست از سوسن فاصله گرفتم و با علی همقدم شدم _علی جان من و سوسن از رفتن مامانم و سارا خیلی دلمون گرفته ما رو میبرید قم به زیارت حضرت معصومه سلام الله علیها _صبر کن به محمد بگم ببینم میاد رو کرد سمت محمد بریم قم محمد جواب داد ادامه دارد... کپی حرام⛔️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🎥 ۲۷ آذرماه، سالروز شهادت آیت الله دکتر محمد مفتح بوسیله گروهک فرقان و روز وحدت حوزه و دانشگاه را گرامی می داریم. ➖➖➖➖➖➖➖➖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام على عليه السلام: مَن لم يَرحَمِ الناسَ مَنَعَهُ اللّهُ رحمَتَهُ هر كه به مردم رحم نكند، خداوند رحمت خود را از او باز دارد غررالحكم حدیث8965 🌺🍃🌸🍃 🌤 🌺🍃🌸🍃 @Solomon110 🌸🍃🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدا به رومون هم نمیاره سخنران استاد عالی 🌺🍃🌸🍃 🌤 🌺🍃🌸🍃 @Solomon110 🌸🍃🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹توسل به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها استاد‌عالی اَلَّلهُم‌عجِّل‌‌لِوَلیِڪَ‌‌الفرَج 🌺🍃🌸🍃 🌤 🌺🍃🌸🍃 @Solomon110 🌸🍃🌺🍃
34.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ برای کسانی که در مورد ماجرای سقیفه شبهه دارن، پیشنهاد میدیم این کار تولیدی مون رو به هیچ وجه از دست ندن. صفر تا صد این ماجرا بیان شده، حتما ببینین و برای دیگران هم ارسال کنین، ممنون میشیم 👌🌷 سلام الله علیها 🆔 @pedarefetneh | پدرفتنه 🤲❤️ 🌹🇮🇷🌹 ✾࿐༅🍃🌼🍃🌸🍃༅࿐✾ https://eitaa.com/i_eslamshahrr ‌‌
34.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ برای کسانی که در مورد ماجرای سقیفه شبهه دارن، پیشنهاد میدیم این کار تولیدی مون رو به هیچ وجه از دست ندن. صفر تا صد این ماجرا بیان شده، حتما ببینین و برای دیگران هم ارسال کنین، ممنون میشیم 👌🌷 سلام الله علیها 🆔 @pedarefetneh | پدرفتنه 🤲❤️ 🌹🇮🇷🌹 ✾࿐༅🍃🌼🍃🌸🍃༅࿐✾ https://eitaa.com/i_eslamshahrr ‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💯 اگر حاجت مهم داری برو در خانه حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام 🔸حجت الاسلام فرحزاد 🌺🍃🌸🍃 🌤 🌺🍃🌸🍃 @Solomon110 🌸🍃🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🧿ذکری بینظیر برای استجابت دعا.. 📿ذکر مخصوص صلوات حضرت زهرا(سلام‌الله علیها) 🤲 🌺🍃🌸🍃 🌤 🌺🍃🌸🍃 @Solomon110 🌸🍃🌺🍃
39.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ وقتی فرمانده ایرانی خودش را جای فرمانده تکفیری‌ها جا می‌زند قسمتی از خاطرات و لحظات عجیب رزمندگان ایران در سوریه 🚫 روایت تکان‌دهنده از ازدواج اجباری دختر ۱۲ ساله سوری با فرمانده داعشی 🌺🍃🌸🍃 🌤 🌺🍃🌸🍃 @Solomon110 🌸🍃🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔞اعترافات آمریکایی‌ها به آنچه که در سوریه انجام دادند ‼️توصیه می‌شود ببینید تا به حقیقت خیلی از قضایا پی ببرید... 🌺🍃🌸🍃 🌤 🌺🍃🌸🍃 @Solomon110 🌸🍃🌺🍃
💚💕💚💕 💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕 💚💕💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕💚💕💚 ❤️ ✍نویسنده _باشه بریم خوشحال رو کردم به سوسن _قبول کردن میریم سوسن نگاهش رو داد بالا خدا رو شکر ولی ایکاش آریو هم اینجا بود میبردیمش _ان شاالله دفعه دیگه که اومدن ایران حتما قم هم میبریمش رسیدیم کنار ماشین هامون سوار شدیم یه چند دقیقه ای که حرکت کردیم خواب چشم‌های من رو گرفت رو کردم به علی خواستم بهش بگم که دشب رو بیدار بودم که علی تبسمی زد _میدونم دیشب نخوابیدی صندلی رو بخوابون راحت بگیر بخواب. سر چرخوندم سمت بچه‌ها که علی گفت من هوای مهدی و زهرا رو دارم بخواب. صندلی رو خوابوندم و دراز کشید و چشمم رو گذاشتم روی هم خوابم رفت و گذر زمان رو متوجه نشدم. با صدای علی که میگه سحر جان عوارضی رو رد کردیم نمیخوای بیدار شی چشمم رو باز کردم خمیازه ای کشیدم صدای زهرا به گوشم خورد _مامان تو خواب بودی با بابا یه عالمه شعر خوندیم صندلی رو صاف کردم و رو کردم سمتشون _عه چه خوب حالا برگشتنِ منم باهاتون شعر میخونم. علی ماشین رو پارک کرد تو پارکینک همگی پیاده شدیم و قدم برداشتیم سمت حرم حضرت معصومه سلام الله علیها علی و محمد رفتن سمت وضوخونه آقایون ما هم اومدیم سمت وضو خونه خانم ها وضو گرفتیم اومدیم کفشهامون رو تحویل کفشداری دادیم و وارد حرم شدیم چشمم که افتاد به ضریح خانم دستم رو گذاشتم روی سینم السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ، السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ فاطِمَهَ وَخَدِیجَهَ، السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ، السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ وَلِیِّ اللهِ، السَّلامُ عَلَیْکِ یَا أُخْتَ وَلِیِّ اللهِ، السَّلامُ عَلَیْکِ یَا عَمَّهَ وَلِیِّ اللهِ، السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَرَحْمَهُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ؛ پایان کپی حرام⛔️ 💚💕💚💕💚💕💚💕💚
نویسنده: لواسانی مهین خانم سریع خودش رو رسوند به در حیاط قفل دومی در رو کشید و با صدای بلند گفت آقا غلام دخترت به من پناه آورده منم چون مسلمونم بهش پناه دادم به در حیاط من لگد نزن بابام فریاد کشید منم اینجا میشینم تا اون شوهر بی غیرتت بیاد و تکلیف تو رو که دختر من رو تو خونت جا دادی روشن کنه بی غیرت شوهر من نیست تو هستی که دنبال سر دخترت میکنی بابام عصبانی شد و محکم محکم با لگد زد به در بر اثر لگد های بابام دلشت در باز میشد که مهین خانم بهم گفت زود باش از نردبون برو بالا پشت بوم و از اونجا یه راه فراری برای خودت پیدا کن الانه که در حیاط ما بشکنه تو بری من نردبون رو میخوابونم که بابات نفهمه سریع پله‌های نردبون رو دوتا یکی کردم و خودم رو رسوندم به پشت بوم و سینه خیز تا وسط‌های پشت بوم خودم رو کشوندم. نگاهی به اطرفم انداختم که ببینم از کدوم طرف میتونم راه فرار پیدا کنم. که صدای مریم خانم زن همسایمون رو شنیدم زهره بیا اینجا برگشتم سمت مریم خانم و با هم از راه پله خونشون اومدیم پایین و مریم خانم در اتاق مادر شوهرش روباز کرد و به من گفت برو پیش عزیز آقا بشین نگران چیزی هم نباش. رو به عزیز آقایی که یه روسری ململ سفید که زیر گلوش رو سنجاق زده بود و یه پیراهن بلند آستین بلندم تنش بود گفتم سلام به گرمی جواب گرفت سلام دختر خوبم حالت چطوره؟ آهی کشیدم و گفتم صدای بابام رو که میشنوید به نظرتون با یه همچین پدری میتونه حالم خوب باشه لبخند ملیحی زد آره که میتونه خوب باشه بستگی داره خودت چطوری به قظایا نگاه کنی..‌. ادامه دارد کپی حرام⛔️ جمعه‌ها و روزهای تعطیل داستان نداریم